به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 9 از 13 نخستنخست 12345678910111213 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 , از مجموع 122
  1. #81
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 99 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-9-13
    نوشته ها
    282
    امتیاز
    9,239
    سطح
    64
    Points: 9,239, Level: 64
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive5000 Experience Points
    تشکرها
    454

    تشکرشده 159 در 63 پست

    Rep Power
    46
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam123 نمایش پست ها
    نسیم جان من رو حساب تجربه تلخی که داشتم بهت گفتم خودت در دادگاه حاضر شو.متاسفانه گوش نکردی.از کجا مطمئنی وکیلت خوب دفاع کرده ازت ؟خیلی وقتا قاضی وقتی میبینه یه زن انقدر داشته که رفته وکیل گرفته رای رو به ضررش میده.متاسفانه روال دادگاههای ما همینه.تهیه منزل و اسباب و اثاثیه اش طول میکشه و بعد از دادگاه یک نفر میاد و بررسی میکنه ایا اون خونه در شان شماست یا خیر.شما هم فعلا با شرایط پیش امده چاره ای جز تمکین نداری.و اگر تمکین نکنی نفقه ات رو از دست میدی و همسرت هم میتونه ازدواج مجدد کنه بدون اینکه طلاقت بده.اگر تو دادگاه تمکینت شرکت میکردی میتونستی به قاضی بگی تعهد بگیره از همسرت که دیگه رفتارهای قبلش رو ادامه نده.این کار رو وکیل هرگز نمیکنه.وکیل فقط میخواد یه دادگاه تموم بشه و بره به دادگاه بعدیش برسه .به نظرم وکیلت اگر خبره بود خیلی راحت میتونست نذاره رای اینجوری صادر بشه.باور کن اگر دادگاه بدون حضور تو و وکیلت هم انجام میشد همین رای صادر میشد و من حس میکنم وکیل محترمت هیچ دفاعی ازت نکرده.
    نسیم جان
    منم مثل تو این روزا رو گدروندم.خواهش میکنم گوش کن.منم تحت فشار بودم.رفتم به خانوادم گفتم وکیل میخوام بگیرم و دیگه نمیتونم برم دادگاه.(بعده دو سال هر روز دادگاه رفتن) و همون گرفتن وکیل لعنتی هم منو دو سال انداخت عقب و هم ضرر مالی بهم زد و کلی هم حق و حقوقمو از دست دادم.دوباره همت کردم.و با حال افتضاحم خودم رفتم دنبال کارام.حتی از فشار روحی زیاد و غصه قوز دراورده بودم و موهام سفید شده بود در سن 22 سالگی!!.اما فهمیدم این راه رو باید تا ته برم.و چاره ای ندارم.وکلیم رو عزل کردم و خودم رو قوی کردم و افتادم دنبال کارام.من حتی خانوادم رو هم یکبار نبردم دادگاه چون میدونستم درگیری پیش میاد .( به خصوص که پدرم قند داشت و براش حرص و جوش قدغن بود و مادرم هم شاغل و برادرم هم عصبی از دست همسر سابقم).حتی خیلی وقتا اونا خبردار نمیشدن از دادگاهام تا روزیکه رای میامد دم درخونه.به پستچی محلمون هم پول دادم و گفتم هر بار رای اوردی بیار بده به خودم وو نه کسی دیگه.کلا خانواده من فکر میکردن من دیگه دادگاه ندارم و من تقریبا یکروز در میون دادگاه بودم.
    یهو قوی نشدم.یه شبه نبود.کلی زحمت کشیدم و قوی شدم.

    وقتی میدیدم همه دخترا با پدر مادراشون میان و چطور دورشون میگردن و اب به دخترشون میدن و ...داغون میشدم.اما میدونستم با شرایط خانواده من امکانش نیست.

    روزیکه تو دادگاه طلاق محکم وایستادم و دلایلم رو گفتم قاضیه گفت خانم وکیل پروانه وکالتت رو نزدی داخل پرونده !! وقتی بهش گفتم من خواهانم باورش نمیشد.اون مریم قوز کرده و شکسته که حتی توان بالا اومدن از پله های دادگاه رو نداشت و با دیدن خیابون دادگاه حالت تهوع عجیبی میامد سراغم، حالا محکم وایستاده بود تا از حقش دفاع کنه.
    من وقتی اوایل دادگاه میرفتم با سر و وضع داغون میرفتم.اما کم کم شروع کردن به لباس شیک پوشیدن تو دادگاه.بهترین لباسامو میپوشیدم.درسته حفظ ظاهر بود اما کم کم من رو قوی کرد و کلا باعث شد تیپ و ظاهر من عوض بشه.
    کم کم باید خودتو قوی کنی و خودت بیفتی دنبال کارات.این راه طولانی و سخته.اما شدنیه.وکیلا هیچ کمکی نمیکنن.دستت رو به زانو بگیر و بلند شو.به خدا توکل کن و برو جلو.اطلاعاتت رو ببر بالا در زمینه حقوقی.
    خيلي ممنون مريم جان
    راستش وكيلم خودش گفته باشه شما اثباب و خونه تهيه كن برميگرده با اينكه من گفته بودم نميرم. ولي ميگن در آخر تمكين دادگاه راي رو به نفع مرد ميده
    نمي دونم برنامه وكيلم چيه و چاره ايي جز اعتماد ندارم
    همسايه مون گفت داره اثباب ميبره
    حتما داره اثباب هاي خونه مادرش رو ميبره اونجا
    موندم چطور واقعا دلش مياد

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط maadar نمایش پست ها
    سلام نسیم جان

    به نظر خود من اگر مطمینی شوهرت هم قصدش طلاق هست ولی بخاطر مهریه طلاق نمیده .اگر شرایط مالیت اجازه داد کمی مهریه رو تخفیف بده و طلاق توافقی بگیر. البته باز هم با اهلش مشورت کن . واقعا این کارهای دادگاه خیلی اعصاب خوردی داره. نمیدونم مهریه ات چقدره ولی یک مقدار که بتونی چند وقتی سرپا باشی و کاری پیدا کنی از نظر من کافیه و به دردسرش نمی ارزه. من خودم کل مهرم رو برای طلاق بخشیدم و کل پروسه چند ماه بیشتر طول نکشیدو فقط دوبار دادگاه رفتم. یکی برای اقدام و درخواست طلاق توافقی و دومی هم برای گرفتن حکم. البته من شاغل بودم و لی ثروتمند هم نبودم و تقریبا هیچ پس اندازی نداشتم.
    مرسي مادر عزيز
    همون اول دعوا همش ميگفت مهريه ات رو ببخش تا توافقي جدا شيم
    ولي من واقعا زور بهم داشت اون هيچ ضرري نكنه و سريع راحت شه و بره دنبال زندگيش
    من كاملا از نظر مالي به خانواده ام وابسته ام واقعا دلم ميخاست يه مقداري از مهريه امو ميگرفتم ولي فكر كنم در آخر بايد ببخشمش تا طلاق بگيرم

  2. #82
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 99 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-9-13
    نوشته ها
    282
    امتیاز
    9,239
    سطح
    64
    Points: 9,239, Level: 64
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive5000 Experience Points
    تشکرها
    454

    تشکرشده 159 در 63 پست

    Rep Power
    46
    Array
    سلام دوستاي خوبم
    يه دنيا دلم گرفته
    دلم ميخاست زندگيم بهم نميخورد وقتي بيرون از خونه و تو جمع فاميل ميبينم همه سره خونه و زندگيشون هستن بيشتر داغم تازه ميشه ولي بعد با خودم ميگم شوهر اونا مثل شوهر من كه بشون فحش نمي داد
    خيلي ناراحتم از اين وضعيت
    كاش همسرم يكم عاقل بود و مشاوره ميومد
    همسايه مون زنگ زد گفت اثباب آورده تو خونه
    براي عدم تمكين چه كنم؟ اگه مثل زنداني باهام رفتار كنه
    فكر اينكه دزد طلاهاي چندسال پيشم خودش باشه مثله خوره افتاده به جونم. كاش يه جور مطمعن ميشدم
    يه جايي مشغول به تدريس زبان شدم امروز بهم گفتن به جاي اينكه به عقل آدم ها حكومت كني به قلبشون حكومت كن. واقعا راست گفتن
    خيلي احساس تنهايي ميكنم

    - - - Updated - - -

    ميخاد منو تحت فشار بذاره كه مهريه امو ببخشم
    آخرين پيامي كه داد تهديد كه بچرخ تا بچرخم
    ميدونم خيلي لج بازه
    ولي منم نميخام كم بيارم
    فقط مهريه امو بخاطر اذيت كردن اون بيشتر دلم ميخاد بگيرم نه بخاطر احتياج داشتن خودم

    - - - Updated - - -

    از اين ازدواج لعنتي پشيمونم
    كاش هيچوقت گرفتارش نميشدم
    دلم ميخاست برميگشتم چندسال پيش و مجرد بودم بدون برجسب مطلقه بودن يا بلاتكليفي الان

  3. #83
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام نسیم جان

    خودتو با بقیه مقایسه نکن داغون میشی..یادت باشه تو هم اگر همسرت همراهیت میکرد دوست نداشتی زندگیت اینجوری بشه و اینم بدون تو از بطن زندگی کسی خبر نداری.یکی رو میشناختم که خیلی ظاهرش خوشبخت بود و همه حسرتش رو میخوردن.اتفاقی چند روز پیش سر درد و دلش باز شد و من اون لحظه فکر کردم ایا بدبخت تر از این ادمم هست یا نه؟

    هرکی که سر خونه زندگیشه که خوشبخت نیست.
    نمیتونه باهات مثل زندانی رفتار کنه.اگرکوچکترین اسیبی بهت رسوند زنگ میزنی 110 و میاد گزارش مینویسه و برای همیشه اون میشه مدرکی علیه اش.اما اونم انسانه و همسرته.بدبین نباش شاید تغییر کرده باشه.
    مطلقه که نشدی هنوز ولی اگرم شدی برچسب رو خودت به خودت میزنی..تو اگر هم جدا بشی مجردی.نگو مطلقه.الان به اون جا ها فکر نکن.
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  4. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    nasimmng (یکشنبه 05 آذر 96), بارن (یکشنبه 05 آذر 96)

  5. #84
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1396-8-23
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    1,325
    سطح
    20
    Points: 1,325, Level: 20
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 56 در 43 پست

    Rep Power
    19
    Array
    سلام نسیم جان ...... خیلی درکت میکنم. منم گرفتار بودم ولی کاش قبلا این تا پیک ها رو خونده بودم .همه چی نسبی هست . منم کتک خوردم .توهین شنیدم ولی هنوز پشیمان هستم چرا توافقی جدا شدیم. برو خدا شکر کن یه مهریه داری برای تهدید من اونم نداشتم .
    من از ترس اینکه پولی از من تیغ نزنن راضی به طلاق توافقی شدم .
    ولی راست میگی مهریه رو کوتاه نیا که ظلمه در حق جامعه . نمی دونم الان کجای کاری ....ولی معمولا بعد این کشمکش ها دیگه جایی برای برگشت نمی مونه. برگردی هم اون زندگی فایده نداره . آبی که ریخته شد ....ریخت. من همیشه ا نوجوانی دوست داشتم به یه بچه بهزیستی ازدواج کنم . با اینکه خودم خانواده سطح بالا داشتم . عقل خودم بیشتر میرسید .جامعه ما خانواده هاش بیمار هستن .همون بهتر که کسی بی کس باشه .قدر زن و بچه بیشتر میدونه . تو هنر پیشه ها ببین ...خانم ها تا طلاق گرفتن مدت کوتاهی بعد ازدواج مجدد کردن .ولی آقایون خیر. خود من اصلا میل و رغبت به مرد مطلقه ندارم . چون هیچ زنی راحت زندگیشو نمیزاره بره .دیگه خیلی آشغال بوده مرده . ولی مرد اینطور نیست .راحت زن طلاق میدن .مهریه هم نمیدن . به بهانه واهی مثلا دلم رو زد . بدون آرایش زشت بود . و ..... شما اون جایی اشتباه کردی که نامزدی بهم خورده رو تحقیق نکردی ...دقیقا مثل من ....

  6. کاربر روبرو از پست مفید رهاوتنها تشکرکرده است .

    nasimmng (شنبه 11 آذر 96)

  7. #85
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 99 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-9-13
    نوشته ها
    282
    امتیاز
    9,239
    سطح
    64
    Points: 9,239, Level: 64
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive5000 Experience Points
    تشکرها
    454

    تشکرشده 159 در 63 پست

    Rep Power
    46
    Array
    سلام دوستان خوبم
    همسرم رفته رو حكم مهريه اعتراض زده و گفته نبايد هزينه دادرسي رو بگيرين
    دنيام خرابه
    همچنان دعوام با مادرم ادامه داره. جوري رفتار ميكنه انگار نامادري من هست. كاملا مثل يك مزاحم هستم و انگار جاشون رو تنگ كردم
    واقعا از خانواده گرفته تا جامعه از همه چيز بيذارم
    سره كارم دارن دنبال معلم جديد ميگردن. با اينكه خيلي از من دور بود و حقوقش ناچيز بود ولي من به محيطش عادت كرده بودم
    دوباره بايد دنبال كار بگردم
    مادرم دائما ميگه تو طلاق نميخاي و ما رو گذاشتي سره كار. هي بهم فشار مياره
    ميگه تو كي ميتوني مهريه بگيري اگه راست ميگي زودتر مهرات رو ببخش و طلاق بگير
    خدايا من احمق چقدر بخاطر اين مادر بدجنس با شوهرم دعوا كردم
    تموم اون مدتي كه سره زندگيم بود هي حواسم اينور بود و ميگفتم چرا شوهرم باشون مهربون نيست
    ولي انگار خواست خدا بود. خدا خواست مجازاتم كنه كه نسيم ناشكري كردي. ببين اينجا خبري نيست
    من بين بد و بدتر ، بدتر رو انتخاب كردم
    اصلا نمي دونم آينده چي ميشه و شايد روزهاي بدتر از الانم بگذرونم ولي از خدا ميخام اين روزهاي منو نصيب بدترين بنده اش هم نكنه
    من نمي دونم ناشكري كردم گرفتار شدم و يا واقعا سرنوشتم بود

  8. #86
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام نسیم جان

    خب همسرت قطعا میرفت اعتراض میزد...اتفاقی نیفتاده که دنیات خراب بشه !! مسائل حقوقی همسرت به شما ربطی نداره.خودش باید تصمیم بگیره.
    نسیم اگر میتونی یا دوستی داری مدتی برو مسافرت..اگر میتونی برو مشهد.با تور برو.
    چرا انقدر در مقابل تغییرات سفت و محکمی؟
    من تو محل کار قبلیم 9 سال کار میکردم.یهو بعده 9 سال دیدم دارن اذیتم میکنن.برام خیلی سخت بود.اونجا مثه خونه ام بود.اما تا اومدم بیرون چند تا پیشنهاد کاری خوب بهم شد.و بهترینشون رو انتخاب کردم.همش میترسم نکنه بیام بیرون بیکار بشم.رفتم یه موسسه خوب و از اونجاپام به دانشگاههای دولتی باز شد.حالا اگر من 50 سالم همونجا مونده بود
    چه میدونی شاید بهتر بشه برات...همش فکر نکن بدتر میشه.

    نسیم جان یادت نره این مادر بدجنس داره بیشتر از تو حرص میخوره و غصه میخوره
    چون مادره...یادت نره تو داشتی زندگی میکردی...فکر نکن همسرت پسر پیغمبره و خانوادت بدترین ادمها...بشین و به کارای همسرت خوب فکر کن

    یه اظهار نامه هست به اسم تعیین تکلیف
    برو اونو از دفاتر خدمات قضایی بده..سندیت قانونی نداره...اما خب میشه یکم باهاش همسرتو قلقلک بدی.توش میخوای ازش تکلیفتو معلوم کنه.شاید واکنش مثبتی نشون داد.

    - - - Updated - - -
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.

    ویرایش توسط maryam123 : چهارشنبه 29 آذر 96 در ساعت 01:48

  9. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    nasimmng (چهارشنبه 29 آذر 96), tavalode arezoo (چهارشنبه 29 آذر 96)

  10. #87
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 99 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-9-13
    نوشته ها
    282
    امتیاز
    9,239
    سطح
    64
    Points: 9,239, Level: 64
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive5000 Experience Points
    تشکرها
    454

    تشکرشده 159 در 63 پست

    Rep Power
    46
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam123 نمایش پست ها
    سلام نسیم جان

    خب همسرت قطعا میرفت اعتراض میزد...اتفاقی نیفتاده که دنیات خراب بشه !! مسائل حقوقی همسرت به شما ربطی نداره.خودش باید تصمیم بگیره.
    نسیم اگر میتونی یا دوستی داری مدتی برو مسافرت..اگر میتونی برو مشهد.با تور برو.
    چرا انقدر در مقابل تغییرات سفت و محکمی؟
    من تو محل کار قبلیم 9 سال کار میکردم.یهو بعده 9 سال دیدم دارن اذیتم میکنن.برام خیلی سخت بود.اونجا مثه خونه ام بود.اما تا اومدم بیرون چند تا پیشنهاد کاری خوب بهم شد.و بهترینشون رو انتخاب کردم.همش میترسم نکنه بیام بیرون بیکار بشم.رفتم یه موسسه خوب و از اونجاپام به دانشگاههای دولتی باز شد.حالا اگر من 50 سالم همونجا مونده بود
    چه میدونی شاید بهتر بشه برات...همش فکر نکن بدتر میشه.

    نسیم جان یادت نره این مادر بدجنس داره بیشتر از تو حرص میخوره و غصه میخوره
    چون مادره...یادت نره تو داشتی زندگی میکردی...فکر نکن همسرت پسر پیغمبره و خانوادت بدترین ادمها...بشین و به کارای همسرت خوب فکر کن

    یه اظهار نامه هست به اسم تعیین تکلیف
    برو اونو از دفاتر خدمات قضایی بده..سندیت قانونی نداره...اما خب میشه یکم باهاش همسرتو قلقلک بدی.توش میخوای ازش تکلیفتو معلوم کنه.شاید واکنش مثبتی نشون داد.

    - - - Updated - - -
    مرسي مريم عزيز كه برام نوشتي
    مشكل محل كارم تقريبا رفع شده ، درسته معلم جديد گرفتن ولي همكارم پرسيده بود گفته بودن جاي ما نمياد، حالا فعلا معلوم نيست تا ترم جديد
    خودم هم دوست دارم برم جاي بهتر كار كنم ولي جاي خوبي پيدا نكردم هرچي ميگردم

    وكيلم رو ديدم ، گفت كه اصلا اعتراضش مهم نيست و رد ميشه
    براي عدم تمكين هم گفت اون بايد بره دادگاه بره بگه خونه و وسايل داره بگه كه من برگردم و يا من درخواست بدم كه ميخام برگردم
    كه بنظرم بهتره صبر كنم اون اجرا كنه و خودم پيش قدم نشم
    ميخام براي صندوق و طلاهام شكايت كنم ولي وكيلم ميگه چون تو نه فاكتور داري نه سندي احتمالش كمه بتوني طلاهات رو پس بگيري ما سعي خودمون رو ميكنيم. برام لطفا دعا كنين حداقل بتونم طلاي خودم رو پس بگيرم
    پ.ن: دوستان خوبم مي دونم شكايت الان ديگه بدتر اونو خشمگين ميكنه ولي وكيلم گفت الان فقط مناسبيه كه اگه محكوم شه ميشه كيفري و من هيچ وقت نتونستم طلامو ازش بگيرم
    من وكالت دادم كه شكايت كنه ولي شك دارم (اول قصدم اين بود كه يكم اذيتش كنم و نذارم راحت واسه خودش بچرخه) ميشه نظرتون رو بگين
    ویرایش توسط nasimmng : چهارشنبه 29 آذر 96 در ساعت 15:43

  11. #88
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 شهریور 00 [ 17:32]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    7,864
    سطح
    59
    Points: 7,864, Level: 59
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 325 در 136 پست

    Rep Power
    43
    Array
    نسیم جان انشا.. مشکلت حل میشه. من همیشه بیادتم .درسته یه کم حرف گوش نکنی ولی دختر خوبی هستی . انشا.. خدا کمکت میکنه و هر انچه به صلاحت هست همون میشه.

  12. 2 کاربر از پست مفید آنه ماری تشکرکرده اند .

    maryam123 (پنجشنبه 30 آذر 96), nasimmng (چهارشنبه 29 آذر 96)

  13. #89
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 99 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-9-13
    نوشته ها
    282
    امتیاز
    9,239
    سطح
    64
    Points: 9,239, Level: 64
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive5000 Experience Points
    تشکرها
    454

    تشکرشده 159 در 63 پست

    Rep Power
    46
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط nasimmng نمایش پست ها
    مرسي مريم عزيز كه برام نوشتي
    مشكل محل كارم تقريبا رفع شده ، درسته معلم جديد گرفتن ولي همكارم پرسيده بود گفته بودن جاي ما نمياد، حالا فعلا معلوم نيست تا ترم جديد
    خودم هم دوست دارم برم جاي بهتر كار كنم ولي جاي خوبي پيدا نكردم هرچي ميگردم

    وكيلم رو ديدم ، گفت كه اصلا اعتراضش مهم نيست و رد ميشه
    براي عدم تمكين هم گفت اون بايد بره دادگاه بره بگه خونه و وسايل داره بگه كه من برگردم و يا من درخواست بدم كه ميخام برگردم
    كه بنظرم بهتره صبر كنم اون اجرا كنه و خودم پيش قدم نشم
    ميخام براي صندوق و طلاهام شكايت كنم ولي وكيلم ميگه چون تو نه فاكتور داري نه سندي احتمالش كمه بتوني طلاهات رو پس بگيري ما سعي خودمون رو ميكنيم. برام لطفا دعا كنين حداقل بتونم طلاي خودم رو پس بگيرم
    پ.ن: دوستان خوبم مي دونم شكايت الان ديگه بدتر اونو خشمگين ميكنه ولي وكيلم گفت الان فقط مناسبيه كه اگه محكوم شه ميشه كيفري و من هيچ وقت نتونستم طلامو ازش بگيرم
    من وكالت دادم كه شكايت كنه ولي شك دارم (اول قصدم اين بود كه يكم اذيتش كنم و نذارم راحت واسه خودش بچرخه) ميشه نظرتون رو بگين
    دوستانم بعد از اينكه نوشتم اينجا به وكيلم گفتم فعلا شكايت نكن
    اصلا خوشش نيومد

  14. #90
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام
    نسیم یه چیز کلی بهت میگم...خواهش میکنم بشین و روش فکر کن.اول از همه تکلیفتو با خودت روشن کن.هر لحظه یه تصمیماتی میگیری که دودش تو چشم خودت میره

    خیلی تعجب کردم دوباره اومدی نوشتی شکایت و ...!!!
    تو دو تا راه داری
    1.تصمیم قاطع برای جدایی بگیری و از همه چیز علیه همسرت استفاده کنی و جدا بشی
    2.اروم بشینی و منتظر گذر زمان باشی تا ببینی چی میشه

    تو نمیتونی یه چیزی ما بین این دو رو انتخاب کنی.بایدیکی رو انتخاب کنی و مراحلش رو طی کنی.

    اما اینکه شکایت کنی و بعد افسوس زندگیت رو بخوری و ...کار غلط و اشتباهیه.

    فرضا الان تو طلاهاتو گرفتی...میشه مثل جریان مهریه و ...که گره دست رو انداختی به دندون.

    نسیم درست فکر کن
    بشین و یک تصمیم قاطع برای زندگیت بگیر

    به قول انه ماری حرف گوش نکنی.البته من با "یکمش" موافق نیستم اصلا.کلا خرابکاری زیاد میکنی.چون موقع ناراحتی و عصبانیت تصمیم میگیری

    چند بار بهت گفتم با طناب وکیلت نرو تو چاه.وکیلت فقط یه قیچی گرفته برای بریدن این زندگی و خوب هم داره پیش میره...

    اصلا حرف گوش نمیدی...فقط کار خودتو میکنی و بعد که خراب میشه میگی چیکار کنم....

    من اگر جای تو بودم اولین کاری که میکردم عزل وکیلم بود و بعده اون برای تو و همسرت در دادگاهها فرصت صحبت پیش میامد.اما وقتی اینجوری راه خودت رو میری و بدتر و بدتر میکنی شرایط رو نمیدونم باید چی بگم دیگه
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.

    ویرایش توسط maryam123 : پنجشنبه 30 آذر 96 در ساعت 18:19

  15. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    Erica (پنجشنبه 30 آذر 96), nasimmng (پنجشنبه 30 آذر 96), فکور (شنبه 02 دی 96)


 
صفحه 9 از 13 نخستنخست 12345678910111213 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ،،اخلاق و عادات بد روزمره من ،،یه روزمرگی بیخود
    توسط ARAM-ESH در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: پنجشنبه 16 مرداد 93, 16:33
  2. مشخص نمودن میزان اضافه وزن یا کمبود وزن(bmi)
    توسط keyvan در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 تیر 91, 14:02
  3. همسرم روزه نمیگیرد چه برخوردی با او داشته باشم
    توسط ghalam63 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: شنبه 09 مهر 90, 14:57
  4. نظر در مورد وزن همسر
    توسط sina.sina11 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 مرداد 90, 04:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.