به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 28 , از مجموع 28
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 آذر 97 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1396-5-22
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    2,650
    سطح
    31
    Points: 2,650, Level: 31
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    88

    تشکرشده 115 در 65 پست

    Rep Power
    24
    Array
    سلام نازنین جان
    خوبی عزیزم؟؟ ممنون از پیام پر از محبتت
    راستش من دیشب تا حدودی بهش فهموندم و حتی گفتم تو دانشگاه یکی هست که منو میخواد و میخوام دیگه تکلیفمو روشن کنم
    راستش امروز یکم داد و بیداد کرد که میام اونجا ببینم چجوری چشم به ناموس و زن من داره و...
    اما از صبح غیبش زده کسی که حتی دو ساعت هم از من بی خبر نمیموند
    راستش نازنین جان امروز حالم اصلا خوب نیست
    امروز دو تا قرص اعصاب خوردم
    حس میکنم همه حرفا عین منگه منو فشار میده
    چرا واقعا بعضی وقتا این همه زجر میکشیم؟!

    من همش حس میکنم تو دلم که تو این زمانه پر از نامردی ایشون لطف میکنن با منن و میتونن تو شهرشون با خیلی دخترای خیلی بقول معروف ژیگولتر باشن چون تهرانن
    البته من کمبودی ندارم قبلا هم گفتم شکر خدا از هر لحاظ خیلی از ایشون سرترم اما اعتماد بنفسم خیلی پایینه و حس میکنم اگه ایشون بره من نابود میشم
    خیلی خودمو پایین میبینم . خلا عاطفی خیلی اذیتم میکنه
    به طوری که امروز نیستن هزار بار تلگرامو چک کردم
    چه برسه به وقتی که منو خدایی نکرده پس بزنه
    ویرایش توسط عسل28 : جمعه 21 مهر 96 در ساعت 19:41

  2. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام عسل جان

    من در مورد رابطتون و اینکه چقدر درسته نظری ندارم. نگرانیهات رو درک میکنم.احساس بدت رو هم از تجربه های قبلی میفهمم.چون خودم هم تجربشون کردم.

    فقط میخواستم در مورد پست آخرت بگم.تو به خوبی ریشه مشکلت رو تشخیص دادی.عدم اعتماد به نفس.

    با این احساسات اشتباهی که داری مثل اینکه هر کسی با تو باشه بهت لطف کرده ، وارد هر رابطه ای بشی میتونه برات آسیب زننده باشه.

    ببین حتی اگر اون آقا به خواستگاری تو هم بیاد و رابطتون رسمی تر بشه تو باید تا قبل از عقد با دقت اون رو زیر نظر بگیری تا ببینی به دردت میخوره یا نه.

    نه اینکه همش بترسی از دستش بدی.

    ببین ازدواج کردن کاری نداره توی نیم ساعت عقد می کنی و تموم میشه ولی به این فکر کردی بعدش چی میشه؟

    من نمیگم اون آقا مرد بدیه. ولی تو باید دیدگاهت رو عوض کنی.تجربه های قبلی به جای اینکه اعتماد به نفست رو کم کنه اتفاقا باید باعث قوی تر شدنت بشه و اینکه

    خودت رو باور کنی.باور کنی اونقدر قوی بودی که تونستی اون تجربه ها رو پشت سر بذاری و دوباره بلند شی.

  3. 2 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    mercedes62 (چهارشنبه 26 مهر 96), Ye_Doost (شنبه 22 مهر 96)

  4. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 آذر 97 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1396-5-22
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    2,650
    سطح
    31
    Points: 2,650, Level: 31
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    88

    تشکرشده 115 در 65 پست

    Rep Power
    24
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آنیتا123 نمایش پست ها
    سلام عسل جان

    من در مورد رابطتون و اینکه چقدر درسته نظری ندارم. نگرانیهات رو درک میکنم.احساس بدت رو هم از تجربه های قبلی میفهمم.چون خودم هم تجربشون کردم.

    فقط میخواستم در مورد پست آخرت بگم.تو به خوبی ریشه مشکلت رو تشخیص دادی.عدم اعتماد به نفس.

    با این احساسات اشتباهی که داری مثل اینکه هر کسی با تو باشه بهت لطف کرده ، وارد هر رابطه ای بشی میتونه برات آسیب زننده باشه.

    ببین حتی اگر اون آقا به خواستگاری تو هم بیاد و رابطتون رسمی تر بشه تو باید تا قبل از عقد با دقت اون رو زیر نظر بگیری تا ببینی به دردت میخوره یا نه.

    نه اینکه همش بترسی از دستش بدی.

    ببین ازدواج کردن کاری نداره توی نیم ساعت عقد می کنی و تموم میشه ولی به این فکر کردی بعدش چی میشه؟

    من نمیگم اون آقا مرد بدیه. ولی تو باید دیدگاهت رو عوض کنی.تجربه های قبلی به جای اینکه اعتماد به نفست رو کم کنه اتفاقا باید باعث قوی تر شدنت بشه و اینکه

    خودت رو باور کنی.باور کنی اونقدر قوی بودی که تونستی اون تجربه ها رو پشت سر بذاری و دوباره بلند شی.

    سلام دوست عزیزم
    مرسی گلم
    اما ایشون رفتاراش عوض شده
    مثلا به من میگه بسیار خسته ام میرم بخوابم تا تا دیر وقت آنلاینه
    عین قبلا بهم زنگ نمیزنه یا میزنه دو کلمه میحرفه قطع میکنه
    حسم میگه با کسی دیگه آشنا شده
    حالم خیلی بده
    امروز حتی تو محیط کار برگه ی استعفامو دادم دراومدم
    خیلی تحت فشارم
    فقط از خدا میخوام راحتم کنه
    برام هیچی مهم نیست

  5. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    دقیقا به خاطر همین واکنش هات بهت گفتم باید روی خودت کار کنی.

    فکر می کنی تو کارت رو از دست بدی چی تغییر میکنه؟جز اینکه اعتماد به نفست کمتر بشه و بعد از همچین اتفاقاتی بیشتر توی لاک خودت فرو بری؟

    چرا فکر میکنی اگر اون مرد رو از دست بدی دنیا به آخر میرسه؟

    یه کم به خودت بیا و خودت رو باور کن. مطمئن باش اگر تو به تنهایی احساس خوشبختی نکنی و خودت رو دوست نداشته باشی هیچ کس دیگه ای نمیتونه خوشبختت

    کنه.

    استعفات رو پس بگیر چون این کارهای عجولانه فقط وضعیت رو بحرانی تر میکنه.

    رابطت با خانواده و دوستانت چطوریه؟

  6. 3 کاربر از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده اند .

    Ye_Doost (شنبه 22 مهر 96), شیدا. (شنبه 22 مهر 96), عسل28 (شنبه 22 مهر 96)

  7. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 آذر 97 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1396-5-22
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    2,650
    سطح
    31
    Points: 2,650, Level: 31
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    88

    تشکرشده 115 در 65 پست

    Rep Power
    24
    Array
    گلم راستش من دو سه تا دوست صمیمی دارم که باهاشون فقط باشگاه میرم
    رابطه ام با خانواده ام تقریبا خوبه اما چون همگی شاغل هستیم کمتر پیش میاد بشینیم بحرفیم تا خونه میرسیم همه تو اتاق خودشونن
    از طرفی من با مادرم سالهاس سر اینکه همه خواستگارامو که تا حالا به دلم نمینشستن رد میکردم یکم سردیم و اگه سرزنش نکنین تا حدودی میشه گفت حرف نمیزنیم
    بخدا از قصد و غرض رد نمیکردم بلکه هیچکدوم به دلم نمینشست
    میدونین نمیدونم فقط برا من اتفاق میفته یا برا همه
    هر کی میاد زندگیم بخدا قسم جز وفا و صداقت و محبت کم نمیذارم
    اما یهو میره ....
    خودمو باختم
    من طبق راهنمایی دوستان عمل کردم اما تنها امیدمم رفت
    کارمم از دست دادم
    و کلا وضعیت روحیم افتضاحه
    منیکه اعتماد بنفسم صفر بود الان منگم
    باورم نمیشه
    مگه من چیکار کردم که تاوان میدم

  8. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    سلام

    * وضعیت شما و این آقا هنوز نامعلوم و ناپایدار هستش. شما محکم روی موضع تون بایستید و همه راه های ارتباط رو ببندید بجر مسیر خانواده (پدر و مادر)، سعی نکنید باهاشون تماس بگیرید و حتی جواب شون رو هم ندید . این کارها رو نکنید با روحیه ای که شما داریدخدای ناکرده چشم باز می کنید خودتون رو در چاهی می بینید که حتی روتون نشه به کسی بگید (سربسته گفتم). ایشون بالاخره تصمیم شون رو خواهند گرفت.
    بازهم میگم مردی که زنی رو بخواد از در بیرونش کنند از پنجره میاد، نشه از پشت بام میاد تو. به شرطی که واقعا بخوادش نه اینکه قصدش بازی و ... باشه.

    تقاضا کنید کارتون رو بهتون برگردونند. راستش خیلی حوصله تاپپ کردن و توضیح دادن ندارم. فقط اینکه کار داشتن
    * ساعاتی رو براتون پر و ذهن تون رو مشغول می کنه.
    * بهتون اعتماد به نفس میده
    * در اینده قطعا به درآمد الان تون نیاز خواهید داشت
    * بودن در محیط کار و جامعه شانس پیدا شدن خواستگار رو بیشتر میکنه.
    ...

    "مگه من چیکار کردم که تاوان میدم"
    خیلی چیزها. شما باید حضوری یا حداقل آنلاین مشاوره بگیرید. با چند خط اینجا و اونجا نوشتن و خواندن کارتون پیش نمیره. مشکلات شما از نوع مشکلات "تیپ" نیست که بشه با کمی پرس و جو براش پیشنهاد داد. مثلا "شوهر من معتاده" جواب اولیه: خب با مراکر ترک اعتیاد مشورت کنید...
    از نوع مشکلات منطقی و دو دو تا میشه چهارتا هم نیست (مثلا من دکتر هستم و خواستگار سیکل دارم، چه جوابی بدم. دقیقا نمونه اش وجود داره!)

    شما خواستگار دارید، موقعیت ظاهری و خانوادگی هم دارید. حالا یه عده ای رو قبلا شما رد می کردید. ولی اینکه یه عده دیگه به چه دلیل شما رو رد می کنند؟ خب باید بشینید روی این موضوع فکر کنید. مشکل از کجا است؟ خانواده؟ خودتون؟ ظاهر؟ تحصیلات؟ رفتار؟ گفتار؟ پوشش؟ اعتقادات؟ خلق و خوی؟ نحوه معاشرت؟ اعتماد به نفس کاذب (گاهی زیاد و گاهی کم)؟ .... بی دقتی و فرق نگذاشتن بین خواستگارهای واقعی و افرادی که قصد جدی ندارند یا قصد دارند ولی توانائی (روحی، مالی، خانوادگی) ندارند با توجه به اینکه شما در شرایطی نیستید که چند سال پای کسی بنشینید؟ بد شانسی؟ شناخت و درک نادرست از خود؟
    در واقع ریشه یابی گذشته تا الان شما ساعات زیادی گفتگو و بررسی نیاز داره که با نوشتن نمی تونید انجامش بدید. تو تاپیک های دیگه براتون توضیح داده بودم. برگردید مطالعه کنید.

    تو خانه نشینید غصه بخورید. دست به کار بشید
    موفق باشید
    ویرایش توسط Ye_Doost : شنبه 22 مهر 96 در ساعت 19:19

  9. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 آذر 97 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1396-5-22
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    2,650
    سطح
    31
    Points: 2,650, Level: 31
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    88

    تشکرشده 115 در 65 پست

    Rep Power
    24
    Array
    سلام
    ممنون آقای یه دوست
    من طبق فرمایشات شما پیش رفتم
    و رو موضع خودم پافشاری میکنم
    حتی تماسهاشونو هم جواب نمیدم
    اما شدیدا تحت فشار روحی ام
    به طوری که امروز کارمو از دست دادم
    و دو بار قلبم تیر کشید که مجبور شدم قرص مصرف کنم
    امیدوارم خدا کمک کنه این روزها تموم شه و آرامش و شادی وارد زندگیم شه
    خواهش میکنم دعا کنین

  10. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط عسل28 نمایش پست ها
    سلام
    ممنون آقای یه دوست
    من طبق فرمایشات شما پیش رفتم
    و رو موضع خودم پافشاری میکنم
    حتی تماسهاشونو هم جواب نمیدم
    اما شدیدا تحت فشار روحی ام
    به طوری که امروز کارمو از دست دادم
    و دو بار قلبم تیر کشید که مجبور شدم قرص مصرف کنم
    امیدوارم خدا کمک کنه این روزها تموم شه و آرامش و شادی وارد زندگیم شه
    خواهش میکنم دعا کنین
    سلام
    1. تلاش کردید مجددا سرکار برگردید؟

    2. در این مدت تغییری در رفتار اون آقا حاصل شد؟ خودش یا خانواده اش حرکتی کردند که با خانواده شما (نه خود شما) تماس بگیرند؟


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 96, 14:47
  2. پاسخ ها: 54
    آخرين نوشته: چهارشنبه 30 مرداد 92, 10:02
  3. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 08 تیر 92, 00:54
  4. همسرم خیلی لجباز و غیر منطقی و کافیه خلاف نظرش حتی نظر بدم....
    توسط فرانک68 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 دی 90, 04:13

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:43 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.