یه مطلب دیگه :
در مورد کندی همسرت : عزیزم تو سرعتت را پایین بیار.
باید تمرین کنی و عادت کنی که توی ذهنت هم خودت رو جای همسرت نگذاری و بگی اگر من بودم فلان میکردم و بهمان . این تصویر سازی ها فقط موجب فرسایشت می شود.
گفتی داری روی توقف ذهن کار می کنی در این مورد هم توقف فکر داشته باش ( وظایف شوهرت و مانبندیش را مرور نکنی بهتره ) چیزی که بیشتر از هر چیزی داره به شما آسیب می زند ذهن کمالگراست
بر این متمرکز شو که شوهرت همینی هست که هست واین یک فاجعه نیست وکمالگراییه ملودیه که سخت اونو می پذیره وگرنه مشکل خاصی نیست.
ببین عزیزم این حرف رو کسی داره می زنه که شرایط شما رو درک کرده . من هم تک و تنها دنبال خونه گشتم اونم با یه بچه یک ساله در دمای بالای 50 درجه .
همین احساس مسئولیتها و انتظارات تو را منم داشتم و نتیجه نمی گرفتم تا اینکه رویه ام را عوض کردم و تصمیم گرفتم زن باشم و عملی کردم و راضیم .
مهم نیست کاری که می شه طی دو هفته انجام بده طی دوماه انجام بدهد مهم اینه که انجام دهد.شما توقعت را به همین حد برسان.
اولش سخته که این پذیرش را داشته باشی ولی باید تمرین کنی که همینه و مهم اینه که فاجعه نیست و می شود همین جوری هم خوشبخت باشیم.
بعد که به پذیرش و عادت به این روند رسیدی و لذت آرامش حاصله را چشیدی به خودت خواهی گفت که چقدر بی خود خودم را اذیت می کردم.
مطلبی که بارها و بارها من به آن اعتراف کرده ام و واقعا الان از همین همسرم لذت می برم و خدا رو شکر می کنم.
اشکال از اونجایی ناشی می شه که ما خودمون رو ذهنمون رو درگیر مسایلی می کنییم که جز بار اضافی واسترس و در نتیجه دعوا و مشاجره هیچ نتیجه ای نداره.
اگر بتونی این انرژی ات را که درگیر حوزه مسوولیت های همسرت کردی چه در عمل و چه در ذهنت آزاد کنی و صرف حوزه خودت کنی اون موقع کارهایی که همسرت برات می کنه شیرین می شه هر چند با کندی باشه و از انرژی خودت هم در بارور کردن این زندگی استفاده خواهی برد.
البته این رو هم اضافه کنم در گذر زمان با برخورد درست شما با این مساله این کندی ها هم به تعادل نزدیک خواهد شد .
علاقه مندی ها (Bookmarks)