ما یه مرد توی فامیلمون داریم که شبیه شوهر شما هست. بعد از بچه دار شدن، هنوز هم همون سبک زندگی رو دنبال می کنه. خانمش هم دیگه تسلیم شده و چسبیده به بچه ش و تفریحات خودش با دوستاش. اما همیشه یه نارضایتی تو حرفاش هست.
امید به تغییر نداشته باش. اگر میتونی یه مدت شوهرت رو راضی کن که برگردین تهران. احتمالا از شدت رفتارهای مجردیشون کمتر میشه. اما بعید میدونم همه رفتارهاش نرمال بشه.
یه فرهنگ بد در جامعه ما وجود داره که خوشبختانه داره یکم کمرنگ میشه. میگن زنی خوبه که بسوزه و بسازه. شما داری الان این کار رو می کنی. این کلیشه ها رو بزارین کنار. هرچند الان در شرایط جدایی هم نیستین.
بشینین یک بار برای همیشه یه تصمیم قاطع بگیرین. با خانواده هم مشورت نکنین. فقط با یه فرد متخصص مشورت کنین. اگه تصمیم به ادامه هست دیگه توقعتون رو از همسرتون صفر کنین و مثل یه همخونه باهاش زندگی کنین. اما اینکه بخواین تغییرش بدین خیلی بعیده. دوباره یه مدت دیگه برمیگردین و تاپیک میزنین و احتمالا داغون تر از الان هم شدین.
اگه تصمیم جدایی هست، براش تلاش کنین. بگردین تو تهران یه شغل پیدا کنین. هرچی باشه مهم نیست. به همسرتون بگین نیاز دارین یه مدت ازش دور باشین و در کنار خانواده باشین. وقتی شرایط برای جدایی مهیا شد اونوقت جدا بشین. به نظر شخصیت وابسته ای دارین. یکم تلاش کنین مستقل باشین. قرار نیست بعد از جدایی هم به خانواده وابسته باشین.
در مورد حرف مردم و نگرانی از طلاق فایل دکتر هلاکویی رو گوش بدین. حرفای جالبی میزنن.
علاقه مندی ها (Bookmarks)