به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 فروردین 97 [ 15:13]
    تاریخ عضویت
    1396-4-23
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    3,665
    سطح
    38
    Points: 3,665, Level: 38
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 135
    Overall activity: 81.0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    241

    تشکرشده 277 در 110 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام اقلیما جان

    من هم با نظرات دوستان موافقم ...

    مردها موقع دعوا یه ویژگی قلدری رو از خودشون به نمایش میذارن که در واقع بیشتر منحصر به جنس "نر" هست ... ذاتشونه شاید ته دلشونم واقعا چیزی نباشه ...

    اینجور مواقع زن بهتره با قلدری مقابله به مثل نکنه چون اون وقت مرد در ضمیر ناخودآگاهش حس می کنه با یه نر دیگه طرفه و ناخودآگاه برخوردهاش میشه شبیه درگیری و خشونت با یک مرد دیگه ... (این چیزیه که همسرم برای خودم توضیح داده و شاید بتونه بهت کمکی کنه) ...

    وقتی اون پرخاش می کنه یا حالت های عصبی نشون میده تو سکوت کن ... می دونم خیلی سخته ... مثلا فقط بگو عزیزم آروم باش ... ولی بعد از دعوا نتیجه بهتری می گیری و باعث میشی اون پیش خودش شرمنده بشه و حتی بیاد ازت عذرخواهی کنه ...

    من خودم امتحان کردم جواب داده

    در مورد خانوادشم بهترین راه اینه که اصلا حساسیت نشون ندی ... چون همه مردها به شدت رو خانواده شون تعصب دارن حتی اگر تو دلشون بدونن که خانواده شون ایراداتی داره !! این برای همه هست و فقط مخصوص من و تو هم نیست ...

    تو جای خودتو تو دل شوهرت باز کن و حفظ کن ... همین کافیه ... اصلا هم محبت شوهرت به خانواده شو با محبتش به خودت مقایسه نکن چون اندازه ش مهم نیست مهم اینه که جنسش فرق می کنه ...

    تو همسرشی مادر بچه هاشی و هیچکس و هیچ چیز نمی تونه این جا رو براش پر کنه نه مادر نه خواهر و نه عمو !! پس حساس نباش !!

    سخنرانی های دکتر حبشی کلید مرد و اقتدار مرد رو گوش کن و مقاله هنر زن بودن رو بخون ... دوستان همینجا به من معرفی کردن و خیلی چیزها یاد گرفتم و واقعا استفاده کردم ...

    غصه نخور درست میشه ...
    ویرایش توسط ملودی 94 : دوشنبه 20 شهریور 96 در ساعت 01:47

  2. 2 کاربر از پست مفید ملودی 94 تشکرکرده اند .

    Quality (دوشنبه 20 شهریور 96), میس بیوتی (سه شنبه 28 شهریور 96)

  3. #12
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array
    خیلی خیلی ممنون بابت نظرهای خوبتون
    اره بعد از یازده سال خوب قلق شوهرم رو می دونم، قلقش خانواده اش هستن، تعطیلات رو با خانواده اش بودیم بعدم خواهر همسرم بیمارستان بستری شد و من روز عملش کنارش بودم و همه اینا باعث شد همسرم دوباره خوب بشه، ولی من اصلا خوب نیستم آخه چرا باید به خاطر دیگران با من خوب باشه مطمئن هستم اگه تعطیلات رو با خانواده من بودیم الان اوضاع فرق می کرد،
    احساس بدی دارم
    همش احساس می کنم داره بهم ظلم میشه، بی عدالتی میشه، وقتی با خانواده اش هستیم یا مراسمی تو خانواده اش هست اینقدر مهربون و خوشحاله که نگو اینجور وقتا من براش میشم همسر ولی وقتی با خانواده من هستیم میشم یه غریبه همش دلم می خواد تلافی کنم و مثه خودش رفتار کنم ولی دلم نمی آد خوشیش رو خراب کنم
    خیلی فکرم خسته شده، فکرم مریض شده، همش میره دنبال مقایسه، همش میره سمت اثبات برای بی مهری ها و نا عدالتی های همسرم، دلم می خواد به این چیزا که تنش زاست فکر نکنم ولی نمی شه بازم هی فکرم خراب میشه
    وقتی فکر می کنم خیلی راحت می تونم دلبری کنم یا هرچیز دیگه ای چون رگ خواب همسرم رو می دونم، ولی دلم گرفته ازش، دلم باهاش یکی نیس که محبت بی چون و چرا کنم، احساس می کنم داره حق زندگی رو ازم می گیره
    هر وقت از طرف خودم مهمانی دعوت شدم با چشم گریان رفتم و زهرمارم شده
    بهم کمک کنید
    به نظرتون من افسردگی گرفتم
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  4. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 آذر 97 [ 11:46]
    تاریخ عضویت
    1396-5-22
    نوشته ها
    122
    امتیاز
    2,650
    سطح
    31
    Points: 2,650, Level: 31
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    88

    تشکرشده 115 در 65 پست

    Rep Power
    24
    Array
    سلام خانوم گل
    امیدوارم با یاری خداوند مهربان این روزا تموم شه و شادی به خونتون برگرده
    به نظر منم سعی کنین حرفای ایشونو در موقع عصبانیت ملاک قرار ندین ، بقول معروف تو دعوا حلوا خیرات نمیکنن
    اگه ایشون شما رو دوس نداشتن هیچوقت ممکن با شما ازدواج نمیکردن ، بچه دار نمیشدن، و برا زندگیشون صبح تا شب تلاش نمیکردن و ببخشید ینو میگم دائما دنبال عیاشی و... بودن
    شما سعی کنین زمان بدین تا یکم از عصبانیتتوم کم بشه
    اما تو این مدت سعیتون این باشه محیط خونه براشون جذاب کنین
    مثلا گل بخرین بذارین تو پذیرایی ، به خودتون برسین ، آهنگ شاد وا کنین ، غذاهای خوشمزه درست کنین
    انشالاه که مشکلتون حل بشه دوست عزیز

  5. کاربر روبرو از پست مفید عسل28 تشکرکرده است .

    eghlima (سه شنبه 21 شهریور 96)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.