به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 26 , از مجموع 26
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 شهریور 96 [ 12:28]
    تاریخ عضویت
    1396-6-22
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    136
    سطح
    2
    Points: 136, Level: 2
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 81.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام من از حرفاتون خیلی سر در نیاوردم و خودم تجربه های مشابه داشتم پس نمیتونم نظر خاصی بهت بدم ولی از حرفای بقیه میتونم بگم که خب اقایون میفهمنکه این اقا مشکلی داره یا شما رو در نظر نداره و شما در اشتباهی یا کلا از این موارد سرکاری هست.به نظر من قدر خودتون رو بدونین و با اراده این رابطه رو ترک کنید

  2. کاربر روبرو از پست مفید مانل تشکرکرده است .

    ff25 (یکشنبه 26 شهریور 96)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 31 شهریور 96 [ 10:59]
    تاریخ عضویت
    1396-6-06
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    316
    سطح
    6
    Points: 316, Level: 6
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 8 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Ye_Doost نمایش پست ها
    سلام
    شما دارید راه رو اشتباه می روید. همه مسائل رو دوستان به شما گفته اند. شما هرچی بیشتر به سمت این یا اون آقا بروید و توجه نشون بدید خودتون رو کوچیک و حتی شانس تون رو کمتر می کنید. بیخود هم خودتون رو وابسته نکنید درحالیکه از احساسات واقعی اون شخص خبر ندارید. اصلا شما از کجا مطمئن هستید اون آقا فرد دیگه ای رو همزمان زیر سر نداره؟ مگه باید به شما بگه؟
    1. ارتباط تون رو قطع کنید و اگر ارتباط کاری یا غیره دارید به حد عادی و مانند سایر آقایان کاهش بدید.
    2. خواستگاران تان رو بپذیرید. فرصت ها همیشه وجود ندارند. خواستگار کمه و خواستگار خوب خیلی کم. بگذارید اون آقا بفهمه براتون خواستگار اومده و ممکنه شما پاسخ مثبت بدید. اگر واقعا قصد ازدواج داشته باشه به دست و پا می افته و اقدام میکنه. اگر نتونه یا نخواد قدم جلو بگذاره تکلیف شما روشن میشه.

    موفق باشید

    سلام من واقعا اینترنتم مشکل داره و دیر به دیرمیام
    ما با هم قبلا حرف از ازدواج داشتیم که خیلی ادامه نداشته اما اقای یه دوست من چطوری باید به کسی که رابطم باهاش کمه و فعلا نمیبینمش باید بگم که مورد اشنایی جدی دارم و خوشم هم نمیاد اشنایی موازی داشته باشم و یا به کسی دروغ بگم.چطوری بهش بگم؟با خواستگارم که نمیتونم عکس بگیرم بزارم فیسبک

  4. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 98 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1396-6-04
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    4,103
    سطح
    40
    Points: 4,103, Level: 40
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger Second Class
    تشکرها
    244

    تشکرشده 259 در 139 پست

    Rep Power
    40
    Array
    هرچه سریعتر تمام تلاشتو بکن که فراموشش کنی.
    منم یه تجربه مشابهی دارم ، یه اقایی به قصد ازدواج منو به خودش علاقه مند کرد و بعد کم کم بیخیال ازدواج شد ولی با من خوب ، یه جورایی با هم همکار بودیم و خب مسلما همدیگه تو محیط کار میدیدم ، همین باعث میشد من نمیتونستم ازش دل بکنم.
    وای چه احمق بازیا که در نیاوردم که دوس داشتنم رو ثابت کنم.
    ولی اون دیگه منو نمیخواست.
    ولی لعنتی هنوز یه محبت خفیفی بهم داشت.
    منم احمقانه انالیزش میکردم میگفت نه بابا هنوز دوستم داره.
    ولی ........
    فهمیدم که اقا با همه دخترا اینطوریه.
    با همه راحته.به همه محبت داره.
    من احمق بازم دوستش داشتم.
    حسادتم اود کرده بود و به هر طریقی میخاستم بهش ثابت کنم که من خیلی بیشتر دوستش دارم.
    از طرفی دیده بودم چقد از طرف دخترها خواسته میشه ،خیال میکردم دیگه چه جواهری هست این اقا.
    همچنان هر دفعه یکی از خیانتهاش رو میشد برام.
    تا اینکه من دیگه ازش متنفر شدم ، الانم هیچ احساسی بهش ندارم.
    چون ارزش خودمو میدونم .
    چون فهمیدم که من لیاقت دارم کسی پیدا بشه و برای رسیدن به من تلاش کنه . نه اینکه من هی بدوم دنبالش و خودم و عشقمو ثابت کنم.
    نه هیچ نیازی نیست به این کارا ، همونطور که دوستان گفتن ، پسر اگه دخترو به قصد ازدواج بخواد ، تمام تلاشش رو میکنه که بهش برسه.
    اگه تلاشی از طرفش نمیبینی ، مطمئن باش این علاقه توهمی بیش نیست.
    خیلی پراکنده نوشتم.
    یهو با خوندن تاپیک یاد گذشته خودم افتادم و اعصابم خورد شد.
    خواهش میکنم همین الان بیخیال این اقا بشو.
    ارزش خودتو بدون.
    بزار برای رسیدن بهت تلاش بشه.

    - - - Updated - - -

    وای بر من ، کاش یکی مثل کاربر ye_doost این حرفها رو چند ماه پیش به من میزد ، ای کااااششش.
    ولی متاسفانه من هیچکس رو نداشتم و به تک تک حرفهای ایشون خودم رسیدم و تجربه خیلی ناخوشایندی بود برام.
    توروخدا حرفامون رو گوش کن و مثل من از جنس مخالف دل چرکین نشو

  5. 2 کاربر از پست مفید Happy.girl.69 تشکرکرده اند .

    ff25 (یکشنبه 26 شهریور 96), Ye_Doost (دوشنبه 27 شهریور 96)

  6. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 31 شهریور 96 [ 10:59]
    تاریخ عضویت
    1396-6-06
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    316
    سطح
    6
    Points: 316, Level: 6
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 8 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Happy.girl.69 نمایش پست ها
    هرچه سریعتر تمام تلاشتو بکن که فراموشش کنی.
    منم یه تجربه مشابهی دارم ، یه اقایی به قصد ازدواج منو به خودش علاقه مند کرد و بعد کم کم بیخیال ازدواج شد ولی با من خوب ، یه جورایی با هم همکار بودیم و خب مسلما همدیگه تو محیط کار میدیدم ، همین باعث میشد من نمیتونستم ازش دل بکنم.
    وای چه احمق بازیا که در نیاوردم که دوس داشتنم رو ثابت کنم.
    ولی اون دیگه منو نمیخواست.
    ولی لعنتی هنوز یه محبت خفیفی بهم داشت.
    منم احمقانه انالیزش میکردم میگفت نه بابا هنوز دوستم داره.
    ولی ........
    فهمیدم که اقا با همه دخترا اینطوریه.
    با همه راحته.به همه محبت داره.
    من احمق بازم دوستش داشتم.
    حسادتم اود کرده بود و به هر طریقی میخاستم بهش ثابت کنم که من خیلی بیشتر دوستش دارم.
    از طرفی دیده بودم چقد از طرف دخترها خواسته میشه ،خیال میکردم دیگه چه جواهری هست این اقا.
    همچنان هر دفعه یکی از خیانتهاش رو میشد برام.
    تا اینکه من دیگه ازش متنفر شدم ، الانم هیچ احساسی بهش ندارم.
    چون ارزش خودمو میدونم .
    چون فهمیدم که من لیاقت دارم کسی پیدا بشه و برای رسیدن به من تلاش کنه . نه اینکه من هی بدوم دنبالش و خودم و عشقمو ثابت کنم.
    نه هیچ نیازی نیست به این کارا ، همونطور که دوستان گفتن ، پسر اگه دخترو به قصد ازدواج بخواد ، تمام تلاشش رو میکنه که بهش برسه.
    اگه تلاشی از طرفش نمیبینی ، مطمئن باش این علاقه توهمی بیش نیست.
    خیلی پراکنده نوشتم.
    یهو با خوندن تاپیک یاد گذشته خودم افتادم و اعصابم خورد شد.
    خواهش میکنم همین الان بیخیال این اقا بشو.
    ارزش خودتو بدون.
    بزار برای رسیدن بهت تلاش بشه.

    - - - Updated - - -

    وای بر من ، کاش یکی مثل کاربر ye_doost این حرفها رو چند ماه پیش به من میزد ، ای کااااششش.
    ولی متاسفانه من هیچکس رو نداشتم و به تک تک حرفهای ایشون خودم رسیدم و تجربه خیلی ناخوشایندی بود برام.
    توروخدا حرفامون رو گوش کن و مثل من از جنس مخالف دل چرکین نشو

    ممنون دوست عزیز اما
    بعضی از دخترا مثل من باید احمق بودنمون رو ثابت کنیم و از حرف بقیه استفاده نکنیم.شایدعجیب باشه ولی این نوشته قبلی من مال یک هفته پیشه که اینترنت نداشتم
    منم مثل تو شدم امروز یکمی به قول تو خواستم عشقموثابت کنم بیشتر سهل الوصول بودن واویز بودن خودموثابت کردم بهم گفت حرفی از ازدواج نزن من دنبال عشق قبلیم هستم وموقعیتم هرچقدرم بالابره حاضرم ازهمه چیزم برای اون بگذرم.
    فقط خاک به سرم من که اینقدر مفت خودمو به باد دادم و کاری با خودم کردم که دیگه هیچ روح وروانی برام نمونده نه گریه میتونم بکنم نه خنده.اینقدر بهخودم فشار بیخود وناراحتی بیخود وعذاب بیخود دارم که هیچی ازم نموند نمیدونم چرا خودمو نمیکشم نه به خاظر اینکه اون پسرو از دست دادم نه.برای اینکه وجود خودمو وشعور خودمو از دست دادم وتبدیل شدم به یک ادم به ظاهر زنده که هیچی ازش نمونده.یکساله باید لیسانسو تموم میکردم وفقط سه ترم مشروط شدم وبازم درس نمیخونم به کارهای پروژه دفاع پایانیم نمیرسم وهمچین ادمی که کاملا ازاین جریان ها خبر داره باهام مثه یه تیکه اشغال برخورد میکنه برای وقت استراحتش.وبرای یکی که درست به کار و درسش میرسه و محلش نمیزاره خودشو داره میکشه.خاک بر سر من نادان
    ویرایش توسط ff25 : یکشنبه 26 شهریور 96 در ساعت 13:21

  7. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 شهریور 96 [ 12:28]
    تاریخ عضویت
    1396-6-22
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    136
    سطح
    2
    Points: 136, Level: 2
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 81.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما به حرف هیچکس گوش نکردین من تاپیکتون رو دیدم یکی گفته بودم کسی که عشق سایق داشته باید درموردش خیلی مواظب باشین بقیه هم اکثرا گفتن احتیاط کنید یا فراموش کنید.نیازی نیست اینطوری خودتون رو سرزنش کنید ولی خب تکرار نکنید

  8. کاربر روبرو از پست مفید مانل تشکرکرده است .

    ff25 (یکشنبه 26 شهریور 96)

  9. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 98 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1396-6-04
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    4,103
    سطح
    40
    Points: 4,103, Level: 40
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger Second Class
    تشکرها
    244

    تشکرشده 259 در 139 پست

    Rep Power
    40
    Array
    خیلی متاسف شدم...
    هنوزم دیر نشده.
    به خودت فرصت بده.همه ادما فرصت اشتباه کردنو دارن ولی به شرطی که درس بگیریم ازشون.
    من تنها کاری که کردم و تونستم سرپا بشم این بود که ارزش خودمو پیدا کردم.
    برو یکم تو زندگیت ریشه یابی بکن ببین کجاش میلنگه که باعث این مشکل شده.
    من به خاطر کمبود محبت عاطفی تو محیط خونه دچار این مشکل شده بودم.
    باز خوبه تو سرت به درس و دانشگاه گرمه.
    همه تمرکزت رو بزار رو خودت ، خواسته های خودت ، اهداف خودت ، سلامتی خودت و هرچیزی که مربوط به خودت میشه.
    متاسفانه بازم دارم پراکنده مینویسم ، امروز با خوندن این تاپیک رفتم به گذشته و حماقتهام ، وای که چقدر احمق بودم . . . . . . . . .

  10. کاربر روبرو از پست مفید Happy.girl.69 تشکرکرده است .

    ff25 (دوشنبه 27 شهریور 96)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.