به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط گیسو کمند نمایش پست ها
    ممنونم که نظراتتون رو شفاف مطرح میکنید .
    خیلی خوبه گاهی ناامید میشم و فکر میکنم و خودمو آماده میکنم و گاهی امیدوار میشم و انرژیم مظاعف میشه . به واقع بینی میرسم و از بلندپروازی فاصله میگیرم.
    خانم یه دوست ، آب پاکی رو ریختید روی سر من و شبیه موش آب کشیده شدم .
    البته از عکسم مشخصه که آقا هستم
    به هرحال صحبت ها و نظراتم ناشی از تجربیات خودم و دیگرانی است که آن ها رو از دور و نزدیک می شناسم وگرنه قصد ایجاد بدبینی ندارم.
    اگر پشتوانه مالی محکمی دارید (در حد ثروتمندان) و ضرر کردن برای تان مسئله مهمی نیست و روابط فامیلی تان بسیار قوی و عاقلانه و منطقی است خوب عمل کنید، امید به خدا. ولی اگر خیر، با تلاش و زحمت سرمایه ای فراهم کرده اید و یا روابط فامیلی و خانواده گی تان معمولی است بیشتر احتیاط کنید.

    در جواب بعضی ار دوستان عزیز مخصوصا خانم/آقای بینهایت و خانم اردیبهشت
    1. به دلیل دسترسی نداشتن و اینکه نمی تونم در "تصویر ذهنی" مطلب بنویسم همینجا خیلی مختصر پاسخ میدم
    2. نظر ندادنم درباره سایر دوستان "تصویر ذهنی" به دلیل نداشتن فرصت مطالعه پستهای شان و همچنین نداشتن تمرکز فکری کافی برای اندیشیدن درباره آن ها است که هر دو ناشی از درگیری بسیار زیاد فکری/ زمانی برای راه انداختن کاری است که قصد شروع آن را داریم. و البته مطالعه برای کسب دانش در همان حوزه. در واقع به همین دلایل هم است که در نظردادن در پست ها خیلی نمی تونم شرکت کنم.
    3. این سر زدن های فعلی هم دقیقا به احترام دوستان است. چون ازقبل می دونستم قراره درباره اینجانب نظرات شون رو ابراز کنند مجددا برگشتم تا ضمن آگاهی از آن نظرات در فرصت زمانی داده شده 96/6/3 ضمن تشکز از وقت گذاری و زحمات شان پاسخ گو باشم. ابته ظاهرا که امکان مشارکت کلا فراهم نیست
    4. از فرصت استفاده می کنم از دوستانی که توانائی و علاقه به بازی سازی داشته و ریسک پذیر هم هستند دعوت می کنم به ما بپیوندند.
    به این میگند فرصت طلبی محض خب ما این مقدار شیطنت رو هم داریم

    به امید موفقیت همه دوستان مخصوصا خانم گیسوکمند که قدم در راه خطرناکی گذاشته اند

  2. 5 کاربر از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده اند .

    sia518 (سه شنبه 31 مرداد 96), گیسو کمند (سه شنبه 31 مرداد 96), زندگی خوب (شنبه 04 شهریور 96), سرشار (چهارشنبه 01 شهریور 96), شیدا. (جمعه 03 شهریور 96)

  3. #12
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    از صبح چندبار خواستم این پست رو بزارم و همش پشیمون شدم و بیخیال ، نمیدونم نوشتن این حرفای شخصی اینجا چقدر درسته ؟!
    اینجا که اسم کوچیک منو هم نمیدونن عکسمو نمیشناسن به همین دلیل مینویسم امیدوارم درک بشم (بدون قضاوت اشتباه)

    نمیدونم چقدر واقع بینم ، چقدر بلندپرواز و خیال پرداز ، مرزش برام مشخص نیست و همیشه با این موضوع مشکل داشتم .
    وقتی همه پستهایی که شما دوستان برام گذاشتید رو میخونم همشون یه وجه اشتراک داره ، اینکه من عجله نکنم خیلی ریسک بالاست و کمی دور از واقعیت
    حتما یه چیزی هست که همه باهم بهش اشاره کردند .پس باید خیلی بیشتر تحقیق کنم .

    (تحقیق درمورد اینکه این کارو بکنیم یا بیخیال شیم نیست بلکه منظورم نحوه کارکردنمون هستش) چون ما نمایندگی رو گرفتیم و توی این مدت 5-6 تا پروژه انجام دادیم ، دوره های اموزشی اش رو رفتیم ، مشکلم اینکه این کار رو انجام بدم یا نه نیست بحث چگونگی انجام هستش.

    من ثروتمند نیستم ، خانوادمم همینطور ،پدرم یه کارمنده و داره بازنشست میشه . و مسلما سرمایه امو از دست بدم ناراحت میشم اما زیاد مهم نیست.

    از طرفی ،
    من یه انرژی ای دارم که نمیتونم تخلیه اش کنم ، اهدافی که نمیتونم بهش جامه عمل بپوشونم و این منو درگیر و اذیت میکنه
    شاید اگر بگم فکر کنید از روی بلندپروازی هستش یا هیجان یا .. نمیدونم هر چیز دیگه شایدم همینطور باشه.

    آدما باهم فرق میکنن یکی ترجیح میده بره هتل 5ستاره و براش رویاپردازیه که بخواد وسط طبیعت کمپ بزنه اصلا براش سخت و نشدنیه ، برای یکی مسخره است که بره هتل ،خیلی راحت کمپ میزنه و لذت میبره.
    مثل خواهرم که گفتم دکوراسیون کار میکنه ، نوع کارش برای خیلی ها خیال پردازی، سخت و نشدنی بود ولی اجرایی شد و سود داد .

    منم انرژی کارهای به ظاهر سخت رو دارم ، اما حوصله و سواد کارهای به ظاهر ساده رو هم ندارم.

    مهمترین مساله هم هدفم هست .
    همیشه دوست داشتم به یه گروه خاصی از مردم کمک کنم ، دوست داشتم پولشو داشتم و به خیلیها کمک میکردم و هیچوقت حتی در بدترین شرایط مالی زندگیم احساس فقر نداشتم .

    هدف از زندگی رو بعد از تکامل و کمال و بندگی ، فقط کارهای خیر میدونم مثل کار مدافعان حرم ، آزادکردن زندانیهای جرایم غیر عمد ، کار اونهایی که جهادی مدرسه و درمانگاه میسازن ، کار نرگس کلباسی و..
    اینا منو ارضا میکنه و همیشه ذهنمو درگیر کرده.

    مدتها بود دوست داشتم به جای خرید آپارتمان (جنوب شهر تهران)یه ملک بزرگ خارج از تهران میخریدم و برای یک سری از بی خانمان های تهران یه کسب و کار راه مینداختم .
    مخصوصا از وقتی که توی خبرها خوندم یه کارتون خواب 800 میلیون پولی رو که پیدا کرده بود به صاحبش رسوند ازون موقع به بعد حتی شده به اندازه تهیه لباس و پتو بهشون توجه دارم
    اما من یه زن هستم توی ایران و اینجور کمکها برام دردسر میشه ...

    خیلی راحت میتونستم مثل خواهرا و شوهرخواهرام پولدار بشم و کارآفرینی کنم اما بخاطر خانواده سنتی ام و سختگیری های پدرم نمیتونم .

    میتونستم مثلا برم روستای اجدادیم ( که پدربزرگ و خودمونو اونجا همه میشناسن و خیلی اعتبار داره)
    گاوداری بزنم ، اونجا پدرم ، مادربزرگم و پدربزرگم ملک و املاک دارن که قیمتش با خونه های جنوب تهران برابری میکنه ، هم اینکه یکی از اعضای خانوادم با چندتا از شریکاش گاوداری دارن و تجربه اشو داره کمکم میکرد چه بسا شریک هم میشد.

    اما بخاطر 1- سختگیری های پدرم 2- محدودیت زن بودن و جامعه ما
    نمیتونم برم توی روستا زندگی کنم در نتیجه کارهای اینطوری منتفیه. هرچند ازین شهر بیزارم و دوست دارم توی روستا زندگی کنم.

    معتقدم ما توی طبیعت آفریده شدیم و متعلق به طبیعت هستیم ، این زندگی شهری این هیاهو همه ما رو مسموم کرده و خبر نداریم همه مریضی ها مثل همه
    سردرد ها - پادرد ها - کمبود وقت ، دلتنگیه طبیعت و...

    راه انداختن این کسب و کار و دوندگیهاش مغایر با خط قرمزهای پدرم نیست و محدودیتهای ایشون هم مانع نیست . چون کار توی تهران خودمونه و شرکا خانواده خودم هستن و ..

    اگر متاهل بودم وقتمو برای رسیدگی به همسرم و خونم نیاز داشتم ، شاید سرمایه امو همینطور .اما الان سرمایه کوچولویی در ملک دارم ، میمونه یه کوچولوی دیگه اش که اگه از دستم بره ولی به ریسکش می ارزه .
    همین الان که کارمندم بخشی از حقوقمو به نیازمندها میدم .
    سرمایه گذاریم توی ملک هم با این نیت بود که انشااله سرمایم زیاد بشه ، بخشیش رو بدم به یه زوج که بزارن روی پول پیش خونشون تا حقوقی که با زحمت درمیارن به صاحب خونه ها ندهند بعدش به جای اجاره خونه ای که از دستشون میره ، اون پولو به من برگردونن تا بدمش به یه زوج دیگه و اون پول بچرخه .

    به نظرم وقتی ما میمیریم فقط 2متر پارچه با خودمون میبریم پس نیازی به این پول ندارم ، من میتونم کار کنم پس انداز کنم اما اون مرد کارگری که هم زن و بچه داره و کل دارو ندارش 10 تومن پول پیشه با ماهی 1.5 حقوق که نمیتونه سرمایه کنه ریسک کنه .

    حالا که فرصت کسب و کار پیدا شده و من میتونم تلاش کنم ، با توکل به خدا این کارو میکنم اما حساب شده . با تحقیق بیشتر .
    نه حالا حالا ها قصد ازدواج دارم که وقت کم بیارم نه اگه اون سرمایه از دست بره چندان مهمه . 6سال از عمرم به هیچی رفت و 3سال کار کردم بدون هیچ پس اندازی و تازه گندکاری های یکی دیگه رو هم جمع کردم . اون پولها به سرعت توی همین 6ماه جبران شد اما اون بیهوده گیها و فرصتهای از دست رفته برنگشت.

    میتونستم توی این 6سال یه سئوکار حرفه ای بشم که الان واسه بالا بودن سایت عذا نگیرم ، چقد کمکها از دستم برمیومد و اون 6سال عمرم به هیچ گذشت .
    ممنون.

    آقای یه دوست خیلی شرمنده ام ، فکر میکردم شما خانومید و اون عکس هم برای پدرتون هست ، نمیدونم چرا فکر میکردم توی یه تاپیکی یکی شما رو آقا خطاب کرده بود و شما گفته بودید خانومید ظاهرا با یه کاربر دیگه اشتباه گرفتم آلزایمر گرفتم
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  4. 8 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    hamed-kr (دوشنبه 06 شهریور 96), mohamad.reza164 (پنجشنبه 02 شهریور 96), میشل (پنجشنبه 02 شهریور 96), Ye_Doost (پنجشنبه 02 شهریور 96), زندگی خوب (شنبه 04 شهریور 96), سرشار (پنجشنبه 02 شهریور 96), شیدا. (جمعه 03 شهریور 96), صبا_2009 (پنجشنبه 02 شهریور 96)

  5. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    سلام
    اینکه میگیم این کار دور از احتیاط هستش به دلیل خانم بودن شما نیست. اصولا کار اجرائی و ساختمانی در کشور ما کار پرخطری هست. نه یکی چندین مورد رو دیده ام که شروع کرده اند، چندتائی پروژه هم گرفته اند ولی درنهایت مجبور شده اند با ضرر کنار بکشند. مشکل نه از شما است و نه از اون ها. کل مملکت و سیستم اون مشکل داره. شما واضح نگفتید چه کاری رو میخواهید شروع کنید. اگر کارتون با تعامل با بخش خصوصی و مردم است که شاید خوب باشه ولی اگر قصد گرفتن پروژه از سازمان های دولتی رو دارید توصیه من همونیه که پیشتر گفتم. اگر بازهم اصرار دارید بهترین کار مشورت با کسانی است که در همان حوزه کاری سال ها فعالیت کرده و تجربه دارند.

    مسئله دیگر شما شرکای شما هستند و اینکه چطور با هم کنار بیائید که بعدا به مشکل برنخورید.

    این هم که نمایندگی گرفته اید دلیل نمیشه که حتما وارد کار اجرائی هم بشید. می تونید جنس تون رو بفروشید. در کنار اون سرمایه و انرژی تون رو صرف کارهای با ریسک کمتر و بازده بیشتر کنید.

  6. 5 کاربر از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (شنبه 04 شهریور 96), sia518 (پنجشنبه 02 شهریور 96), گیسو کمند (پنجشنبه 02 شهریور 96), زندگی خوب (شنبه 04 شهریور 96), شیدا. (جمعه 03 شهریور 96)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 بهمن 00 [ 00:33]
    تاریخ عضویت
    1394-1-19
    نوشته ها
    235
    امتیاز
    14,247
    سطح
    77
    Points: 14,247, Level: 77
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 203
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,750

    تشکرشده 764 در 211 پست

    Rep Power
    71
    Array
    سلام

    بر عکس .اتفاقا از فروش مصالح سود چندانی عاید ایشون و گروهشون نخواهد شد و شرکت بعد از مدتی عملا ورشکسته خواهد شد.فروش مصالح به تنهایی جوابگوی هزینه های شرکت و کارمندان نخواهد بود.شما باید فروش و اجرا رو منحصرا در دست بگیرید و برای این کار باید برنامه داشته باشید.در ضمن فروش کالایی که در میان مردم شناخته شده نیست ، کار عاقلانه ای به نظر نمیرسد.

    البته در مورد شراکت ، من با آقای یه دوست موافقم و با توجه به اتفاقات پیش اومده صد در صد شما رو از شراکت با شوهرخواهرتان منع میکنم.کسانی که از اول توان سازش با دیگران رو ندارند ، به احتمال قریب به یقین در ادامه کار مشکل ساز خواهند شد .شوهر خواهرتان از همین اول شما رو ملزم به پذیرفتن سهم بیشتر خود کرده و این خودش برای شراکت دوستانه جای سوال ایجاد میکند.لطفا در این مورد بیشتر فکر کنید که خدایی نکرده در آینده پشیمونی به بار نیاید.البته در کل شراکت سرانجام خوشی ندارد و به ندرت دیده شده که شرکا بتوانند به خوبی با هم مصالحه کنند.شراکت فامیلی حتی زیان های بیشتری به بار می آورد و مسئله ما بین شما به خانواده هم کشیده میشود.در این مورد باید عاقبت اندیشی بیشتری به خرج دهید.

    شما برای تبلیغ کالای خود به سایت و اپلیکیشن و ... احتیاج ندارید و باید شخصا به دفاتر و شرکت های پیمانکاری یا ساختمان نیمه ساز مراجعه کنید و کالای خودتون رو تبلیغ کنید.

    مطمئنا هیچ کسی به سایت ، اپلیکیشن ، کاتالوگ و ... شما توجه نخواهد کرد و تنها چیزی که ضامن موفقیت شماست پروژه های انجام شده ه است. شما الان یک گچ کار ساده هم که باشین باید نمونه کار ارائه بدین تا بتونین نظر کارفرما و پیمانکار رو جلب کنین.پس سعی کنید در ابتدای کار بیشتر تمرکز و فعالیت خودتون رو روی پروژه ها بگذارید و زیاد به این تبلیغات کذایی دل نبندید.این تبلیغات(سایت ، اپ ، کاتالوگ و ...) زمانی معنا پیدا میکنند که منعکس کننده فعالیت ها و سابقه گذشته شما باشند.

    به نظرم نقش شما به عنوان مدیر بازرگانی یا بازار یابی قابل توجیه نیست.در شرکت های ساختمانی معمولا این وظیفه بر عهده مدیر عامل شرکت است.حتی این خود مدیر عامل شرکت است که در بیشتر نمایشگاه های ساختمانی شرکت میکند و محصول خود را تبلیغ میکند.

    شما برای موفقیت به یک تیم حرفه ای نیاز دارید و با این گروه بی تجربه و ناشی جلوی غول های صنعت ساختمانی حرفی برای گفتن ندارین.بازار مسکن در حال حاضر پایین تر از سطح راکد به سر می برد و نسبت به گذشته رونق چندانی ندارد.بر خلاف گذشته که سرمایه گذاری های کلانی در این زمینه صورت میگرفته در حال حاضر بیشتر مردم به سود بانکی روی آوردن و حاضر به پذیرفتن ریسک ساخت و ساز نیستن.که در این میان مسکن مهر و سایر پروژه های مسکونی بی تاثیر نبودن.
    همون مقدار اندک ساخت و سازی هم که هست ، به طور معمول به شرکت های با سابقه و با تجربه پیشنهاد میشه.

    شما هنوز محل شرکت رو مشخص نکردین و مشغول تقسیم کردن پست و عنوان هستین. همین موضوع نشان از عدم بلوغ حرفه ای و بی تجربگی شما در زمینه شرکت داریست.در حال حاضر همگی شما باید خودتونو کارگر ساده فرض کنید و از صفر شروع کنید.اگر از اول همه مدیر باشن پس چه کسی قرار است بار مسئولیت کار و پروژه رو به دوش بکشد؟
    مدیر عامل کسیست که به زیر و بم کار مسلط باشد و به موقع روی کار تک تک اعضای زیر دستش نظارت کند.کسی که حتی تجربه یک پروژه انجام شده رو نداره ، چطور میتونه یک فرد لایق و مسئول در سمت مدیر عامل باشد.

    خانم گیسو کمند من بهتون پیشنهاد میکنم به جای بررسی کلیات شرکت داری ، وارد ریز جزئیات اجرایی شوید و حتما برای پیشرفت شرکتتون از مشاورین و مهندسین با تجربه کمک بگیرین.وگرنه خیلی زود سرمایه اولیه خودتون رو از دست رفته میبینید.

    ممنون

  8. 4 کاربر از پست مفید سرشار تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (شنبه 04 شهریور 96), گیسو کمند (پنجشنبه 02 شهریور 96), زندگی خوب (شنبه 04 شهریور 96), شیدا. (جمعه 03 شهریور 96)

  9. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام کمند جان

    خیلی از خوندن پست هات در این تاپیک خوشحال شدم.

    خصوصا پست آخرت.

    در مورد کارت پرسیده بودی، نظر من اینه که تا وقتی واقعا لازم نشده، از کارت استعفا نده. استعفا دادنت یه فشار مضاعف رو ایجاد می کنه.

    این چیزی بود که به خودم خیلی توصیه می شد.

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    در شركت هاي غربي، هر چه به جلو ميريم و شركت موفق تر ميشه، از ميزان سهام سهامداران اوليه كمتر ميشه، مثلا اگر مارك زاكربرگ روز اول 60 درصد سهام فيس بوك رو داشته، الان 40 درصد داره، چرا؟
    چون اين وسط براي پيشرفت شركت مجبور شده بخشي از سهام رو بزنه به اسم تيم گرافيك يا تيم طراحي، يا مدير داخلي و يا در بورس فروخته تا ارزش سهامش بره بالا.
    محمدرضا شریک من هم پیشنهادی مشابه این می داد، اما من قبول نکردم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    مثل تيم كوك مدير عامل اپل، يه حقوق ثابت داره كه خيلي كمه و بخشي از سهام اپل كه جاي حقوقي اش بر ميداره و براي اونه كه تيم كوك بفهمه با رشد شركت ، خودش هم درآمدش زياد ميشه.
    فرض کن ما اینکارو انجام بدیم. اما باز هم من مسئله ی نگهداشتن اون فرد رو خواهم داشت.

    درسته که مادامی که هست، اینکار انگیزه و تعهدش رو بالاتر می بره. اما می تونه بره.

    چون می دونه با رفتنش، ما ادامه خواهیم داد، و اونم سهم خودش از سود شرکت رو داره.

    نظرت چیه؟

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  10. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (پنجشنبه 02 شهریور 96), زندگی خوب (شنبه 04 شهریور 96), شیدا. (جمعه 03 شهریور 96)

  11. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میشل نمایش پست ها
    سلام کمند جان

    خیلی از خوندن پست هات در این تاپیک خوشحال شدم.

    خصوصا پست آخرت.

    در مورد کارت پرسیده بودی، نظر من اینه که تا وقتی واقعا لازم نشده، از کارت استعفا نده. استعفا دادنت یه فشار مضاعف رو ایجاد می کنه.

    این چیزی بود که به خودم خیلی توصیه می شد.



    محمدرضا شریک من هم پیشنهادی مشابه این می داد، اما من قبول نکردم.



    فرض کن ما اینکارو انجام بدیم. اما باز هم من مسئله ی نگهداشتن اون فرد رو خواهم داشت.

    درسته که مادامی که هست، اینکار انگیزه و تعهدش رو بالاتر می بره. اما می تونه بره.

    چون می دونه با رفتنش، ما ادامه خواهیم داد، و اونم سهم خودش از سود شرکت رو داره.

    نظرت چیه؟


    سلام خانم ميشل.

    مهمترين فرق ما با اونها در نوع نگاه به آينده است.

    اونها نميگن مدير عامل بياريم ، سهام به نامش بزنيم ، در آينده چه كنيم؟

    اونها ميگن مدير عامل خوب بياريم، اگر هم دستمزدش گران بود، عيب نداره، اون مارو بالا ميكشه و ما هم اون رو.

    از طرفي فكر ميكنم ، قراداد هاي اونها به صورت حقيقي و حقوقي هست. مثال: 10 درصد حقوق مديرعامل به صورت سهام داده ميشه. به اين معني كه 10 درصد به نام شخصيت حقوقي مديرعامل ( فارق از اينكه چه شخص حقيقي باشه) ميخوره و اين قابل تغيير هست، ممكنه مدير بهتري بياد و بيشتر بخوره.
    ولي براي پاداش ها، از سهام حقيقي استفاده ميكنند. مثال: ميگن خانم ميشل امسال 200 هزار دلار سود بيشتر نصيب ما كرده، اگر برنامه هاي دو سال آينده خانم ميشل رو بريم، احتمالا فلانقدر هم به سودمون اضافه ميشه. خوب بيايم جاي پول بهش يك درصد سهام بديم به نام خودش، مهم هم نيست كه بخواد يه روز بره، چون همين الانش با كار هاي اون، سهام ما در بورس 20 درصد افزايش پيدا كرده. البته اين ترفند به جز افزايش انگيزه براي خانم ميشل، باعث ميشه باقي كاركنان هم به تلاش بيشتر بيافتند، از طرفي جو رواني كه در بازار بورس ايجاد ميكنه، هم با استقبال عموم مواجه ميشه و باز هم پيش بيني افزايش سهام شركت هم به طور خيلي جزئي ميره.

    اين بازي، بازي ذهن برنده است. چون به شكست فكر نميكنه، دلش موفقيت مي خواد.

    در شركت هاي ايراني معمولا از افزايش درصد اضافه كار از 1.4 به مثلا 1.8 يا افزايش سنوات از يك ماه به 4 ماه و يا اعطاي سفرهاي خارجي و غيره استفاده ميكنند.


    ----------------------------------------------------

    ویرایش توسط mohamad.reza164 : شنبه 04 شهریور 96 در ساعت 13:54

  12. 5 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    sia518 (شنبه 04 شهریور 96), گیسو کمند (دوشنبه 06 شهریور 96), میشل (شنبه 04 شهریور 96), زندگی خوب (شنبه 04 شهریور 96), شیدا. (دوشنبه 06 شهریور 96)

  13. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام و مرسی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohamad.reza164 نمایش پست ها
    به اين معني كه 10 درصد به نام شخصيت حقوقي مديرعامل ( فارق از اينكه چه شخص حقيقي باشه) ميخوره
    خب این از نظر من کاملا منطقیه. ما یه چنین کاری رو در مورد تیم بازرگانی و فروش انجام می دیم.

    اما اینکه برای ایجاد تعهد و وفاداری و بالا بردن انگیزه ی یک مدیر پروژه و برنامه نویسی که برای ما نقش حیاتی داره، بخوایم بهش سهام بدیم به نظرم اصلا کارایی نداشت. یعنی شاید در کوتاه مدت جواب بده، اما من بیشتر احتمال می دم که در طولانی مدت، دردسر هم بشه.

    حالا همینی که در مورد بازی ذهن برنده می گی هم هست، من در موقعیتی نیستم که بخوام با اون اطمینان بگم ما قطعا برنده هستیم، و برای هرکسی بهترین موقعیت شغلی هستیم. ترجیح می دم واقع بین باشم.

    و این احتمال برای من قویه که این شازده الان استقبال کنه، ولی بعد از یکی دو سال به یه بهانه ای بره. یا فعالیتش رو کم کنه. و در کنار اینجا، جاهای دیگه هم مشغول به کار بشه.

    فکر می کنم موضوع اینه که شرایط شرکت ما با شرکت های در اون سطح متفاوته.

    کمند جان ببخش که توی تاپیکت سوال خودم رو پرسیدم. چون این مورد قبلا چند بار مطرح شده بود، و الان محمدرضا گفت شرکت های خارجی اینکارو می کنن، فکر کردم شاید من اشتباه کردم.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  14. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (یکشنبه 05 شهریور 96), گیسو کمند (دوشنبه 06 شهریور 96), شیدا. (دوشنبه 06 شهریور 96)

  15. #18
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام مجدد

    دوستان پرتلاش و دلسوز همدردی ممنونم که به روند این تاپیک کمک کردید ، چه تاپیک خوبی شد
    ببخشید دارم دیر مینویسم ، علت ننوشتنم نداشتن تمرکز بود که الان حواسم جمع تره.
    شما واضح نگفتید چه کاری رو میخواهید شروع کنید.
    اگر کارتون با تعامل با بخش خصوصی و مردم است
    که شاید خوب باشه ولی اگر قصد گرفتن پروژه از سازمان های دولتی رو دارید توصیه من همونیه که پیشتر گفتم.

    این هم که نمایندگی گرفته اید دلیل نمیشه که حتما وارد کار اجرائی هم بشید. می تونید جنس تون رو بفروشید. در کنار اون سرمایه و انرژی تون رو صرف کارهای با ریسک کمتر و بازده بیشتر کنید.
    خوب شما حق دارید ، نمیدونید کار چیه و دارید راهنمایی میکنید ، منو ببخشید باید بیشتر توضیح میدادم.
    فرض بفرمایید کاغذ دیواری تازه وارد ایران شده ، و خیلی ها اسمش رو نشنیدن و در تهران 2-3 تا شرکت هستن که کاغذ دیواری رو وارد و نصب میکنن (تولید داخلی هم نداره)

    نصب این کار مثل کاغذ دیواری راحته و البته یه کوچولو 10 درصد پیچیده تر ، و اینکه ما هم روی سقف کار میکنیم و هم کف ، یعنی هم کفپوش داریم هم سقف و هم دیوارکوب .
    این کفپوش بدلیل اینکه از نظر بهداشتی و نظافت و مقاومت بهتر از سنگ و لمینت و سرامیک و.. هست کاربرد فراوانی داره ، از بیمارستان گرفته تا آرایشگاه و منازل و کارخانجات .
    سقف هم کلا جدای از کفپوشه و خیلی راحت تر میشه برای سقف پروژه گرفت ، اجرای خیلی راحت تری هم داره و دردسر خیلی کمتر.

    برناممون این هست که انشاءالله سال آینده موارد رو به دکوراسیون کارهای مربوطه (تهران) بفروشیم فروش مواد هم سود خوبی داره ولی کافی نیست،(چون به کی بفروشیم؟)دستمزد اجرا هم کم نیست و ما نیرو اش رو داریم میتوانند کنار نصاب حرفه ای این کار یاد بگیرند،
    به نظرم اجرای کار خیلی لذت بخش تر از فروش مواده و هم آینده بهتری داره . آقای سرشار کاملتر پاسخ دادن :
    از فروش مصالح سود
    چندانی ؟!
    عاید ایشون و گروهشون نخواهد شد و شرکت بعد از مدتی عملا ورشکسته خواهد شد.فروش مصالح به تنهایی جوابگوی هزینه های شرکت و کارمندان نخواهد بود.شما باید فروش و اجرا رو منحصرا در دست بگیرید و برای این کار باید برنامه داشته باشید.در ضمن فروش کالایی که در میان مردم شناخته شده نیست ، کار عاقلانه ای به نظر نمیرسد.
    شراکت :
    کسانی که از اول توان سازش با دیگران رو ندارند ، به احتمال قریب به یقین در ادامه کار مشکل ساز خواهند شد .شوهر خواهرتان از همین اول شما رو ملزم به پذیرفتن سهم بیشتر خود کرده
    به این جنبه اش فکر نکرده بودم ، با خودم میگفتم سفره ای پهن میشه حالا یکی یکم بیشتر ببره اشکالی نداره ،
    ولی حالا فکر میکنم بهتر باشه یه جلسه باهم بزاریم که خیلی شفاف، باهم حرف بزنیم ، یا ایشون مارو متقاعد کنه یا ما ایشون رو . شاید دلایلش منطقی باشه شایدم ایشون متقاعد شدن که سهممون در حال حاضر یکسان باشه.

    تبلیغات :
    مطمئنا هیچ کسی به سایت ، اپلیکیشن ، کاتالوگ و ... شما توجه نخواهد کرد و تنها چیزی که ضامن موفقیت شماست پروژه های انجام شده ه است. شما الان یک گچ کار ساده هم که باشین باید نمونه کار ارائه بدین تا بتونین نظر کارفرما و پیمانکار رو جلب کنین.پس سعی کنید در ابتدای کار بیشتر تمرکز و فعالیت خودتون رو روی پروژه ها بگذارید و زیاد به این تبلیغات کذایی دل نبندید.این تبلیغات(سایت ، اپ ، کاتالوگ و ...) زمانی معنا پیدا میکنند که منعکس کننده فعالیت ها و سابقه گذشته شما باشند.
    ببینید البته که کیفیت اجرا حرف اول رو میزنه منم واسه همین به شرکا گفتم حتی شده سود ندیم ولی خودمون اجرا نکنیم که یه نصاب حرفه ای اجرا کنه ، (الان با خودتون میگید این گیسوکمند مارو کشت با این خواهرش) واسه همینم خواهرم هییچ تبلیغات و سایت و کاتالوگ و هیچی نداره و صرفا از لینک پروژه های اجرا شده اش داره کار میگیره،
    اما:
    الان همون پروژه بانک رو که گرفتیم ، اونها 2تا برج در کیش دارن و اگر این 2تا پروژه رو سقف و کف و دیوارشو به ما بدن چقدر عالی میشه ، رزومه میشه ، ولی همین مدیرایی که ما رو میشناسند میخواهند با مدیران مربوطه برجهای کیش صحبت کنند که اونها مجاب بشن کا رو به ما بدن ، حالا ما چهطور شرکتی هستیم که نمونه کارمونو فقط توی تلگرام میفرستیم، نه کاتالوگ نه توضیح از کیفیت و مزایای این کار نه سایت ، به نظرتون بد نیست؟ واسه این یکم عجلله میکنم برای سایت ، فکر میکنم همین موضوع شاید باعث شه مدیرای مربوطه کیش شاید مجاب نشن وگرنه از کار راضی بودن و کار ساختمان اداری رو هم بهمون سپردن.

    همینطور توی کانال تلگرام یه سری ها ازمون آدرس سایت میخوان.
    به نظرم نقش شما به عنوان مدیر بازرگانی یا بازار یابی قابل توجیه نیست.در شرکت های ساختمانی معمولا این وظیفه بر عهده مدیر عامل شرکت است.حتی این خود مدیر عامل شرکت است که در بیشتر نمایشگاه های ساختمانی شرکت میکند و محصول خود را تبلیغ میکند.
    مدیربازرگانی دقیقا وظیفه اش چیه؟
    و منی که وظیفه تبلیغات دارم سمتم چی میشه ؟ همینطور با مدیرعامل به جلسه با مشتری های احتمالی میریم .

    ثبت شرکت - تخصیص وظایف:
    شما هنوز محل شرکت رو مشخص نکردین و مشغول تقسیم کردن پست و عنوان هستین. همین موضوع نشان از عدم بلوغ حرفه ای و بی تجربگی شما در زمینه شرکت داریست.در حال حاضر همگی شما باید خودتونو کارگر ساده فرض کنید و از صفر شروع کنید.اگر از اول همه مدیر باشن پس چه کسی قرار است بار مسئولیت کار و پروژه رو به دوش بکشد؟
    فکر میکنم سوء تفاهم ایجاد شده ،
    در پست اولم نوشتم که هدفم تخصیص وظایف هست (سمت و عنوان سمت برام قداست نداره) ،در شرکت قبلی که مشغول بودم به خاطر اینکه روی چارت سازمانی فکر نشده بود و سنبل شده بود
    تیم مدیریت و نیروها خیلی دچار مشکل و سوء تفاهم میشدن ، خود من بارها در مورد اینکه کی مسئول مستقیم چی هست تذکر میدادم و نهایتا بعد از اینکه من ازونجا استعفا دادم فهمیدم کلا چارت رو کوبیدن از اول ساختن و مشکلات خیلی کمتر شده.
    بعد از نوشتن قرارداد بین خودمون ،
    بعد از چندماه
    طبق همین قرارداد انشاء اله ، شرکت ثبت میکنیم .
    راستش من هنوز به محل شرکت فکر نکردم و احساسم اینه زیاد مهم نیست ، چون اجاره یه واحد اداری کار سختی نیست ، حتی میتونیم فعلا در واحد اداری خواهرم (که موسسه حقوقی هست و اتاق هاش خالیه) کار کنیم .
    به قول شما الان هممون کارگر هستیم و همه داریم کمک میکنیم ، اما اگر از الان تخصیص وظایف درست انجام نشه فردا خیلی سوء تفاهم به وجود میاد مخصوصا که ما خواهریم
    بعد از نوشتن این قرارداد بین خودمون (توسط خواهرم) (که تا حالا نانوشته مونده و دیر هم شده) و طبق تجربه های قبلی که هروقت قراردادی نوشته میشه دیگه بعدش حرف و حدیثی نیست ،
    فکر میکنم مشکل وظیفه و مسئولیت و اون ثبت شرکتی که قراره از روی همین قرارداد باشه حل میشه.

    ناظر و راهنمای کاربلد:
    به جای بررسی کلیات شرکت داری ، وارد ریز جزئیات اجرایی شوید و حتما برای پیشرفت شرکتتون از مشاورین و مهندسین با تجربه کمک بگیرین.وگرنه خیلی زود سرمایه اولیه خودتون رو از دست رفته میبینید.
    استادی که ما زیرنظرشون دوره آموزشی داشتیم هستن و دلسوزن ، اما یه سوال دارم :
    چه کسی وظیفه اینو داره که تکنولوژی جدید کار مربوطه رو بررسی کنه و یاد بگیره؟ همون توسعه(R&D) میشه یا اصلا ربطی نداره ؟ چون باید یکی این وظیفه رو داشته باشه و تا حالا نظر من این بود که این کار حالا که نیرومون کم هست و خودمونیم وظیفه مدیر فنی (اجرا) (شوهر خواهرم که داره نصب رو یاد میگیره) باشه .

    آقای یه دوست و آقای سرشار گرامی خیلی زحمت کشیدید و شرمنده کردید ممنون
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  16. 3 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    hamed-kr (دوشنبه 06 شهریور 96), sia518 (دوشنبه 06 شهریور 96), شیدا. (دوشنبه 06 شهریور 96)

  17. #19
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    میشل:
    خیلی از خوندن پست هات در این تاپیک خوشحال شدم.


    خصوصا پست آخرت.


    در مورد کارت پرسیده بودی، نظر من اینه که تا وقتی واقعا لازم نشده، از کارت استعفا نده. استعفا دادنت یه فشار مضاعف رو ایجاد می کنه.
    میشل جان سلام ، ممنونم . منم خوشحالم ،
    برای کارم :
    با مدیرم صحبت کردم که 4روز در هفته بیام ولی قبول نکرد و گفت میتونه 1روز در هفته بهم آف بده ، که با توجه به حجم بالای کار ما من انقدر خسته میرسم خونه که اون 1روز نمیتونه انقدری کمک کنه.

    با خودم فکر کردم شیفت شب شرکتمون داره که از ساعت 3.5 تا 12 شب هست و حجم کار هم کمه ، رفت و آمد هم با شرکته ، ولی با پدرم که مطرح کردم ایشون زیاد موافقت نبود
    میدونم اگر این کارو کنم (شیفت شب باشم) پدرم هر شب میخواد نگران بخوابه یا شاید خوابش نبره واسه همین بیخیال شدم .

    الان هیچ راهی ندارم جز اینکه کلا استعفا بدم یا اینکه با همین حجم کار اصلی ، به خودم بیشتر فشار بیارم و کارهای شرکت آینده رو هم انجام بدم،
    ضمن اینکه اگر استعفا بدم، به احتمال 99درصد هروقت خواستم میتونم برگردم سرکارم .

    کمند جان ببخش که توی تاپیکت سوال خودم رو پرسیدم. چون این مورد قبلا چند بار مطرح شده بود، و الان محمدرضا گفت شرکت های خارجی اینکارو می کنن، فکر کردم شاید من اشتباه کردم.

    خواهش میشه ، سوالت شخصی نبود و منم استفاده میکنم .

    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  18. 2 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    hamed-kr (دوشنبه 06 شهریور 96), شیدا. (دوشنبه 06 شهریور 96)

  19. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    سلام خانم گیسو کمند، خیلی کمتر به همدردی سر میزنم ولی از این این تاپیک رو دیدم و این که خال تون بهتر هست خوشحال شدم ، من هم از خوندن تاپیک آرزو ها و اهدافتون خیلی انرژی گرفتم و برام خیلی قابل احترام هستن.

    اما در مرورد شراکت من خیلی تجربه توی بازار ندارم ، اگرچه یه شراکت بین پدرم و و میشه گفت تنها دوستش که خیلی هم اون موقع معتمد بود و الآن چهره اش به یه هیولا تبدیل شده خیلی آسیب بزرگ اقتصادی و حتی از جهت سلامتی به خانواده زد و سال 90 کل سرمایه خانواده مون بعد از اومدن به قم حدود ده میلیون بود .
    به هر حال به خاطر روضه ای که خوندم من رو ببخشید ، این روز ها از لحاظ بدنی بسیار کم انرژی هستم و اتفاقا برای حرکت و فعالیت بیشتر به انرژی بدنی نیاز دارم بگذریم.

    راستی باز هم بگم از خوندن اون پست تون خیلی لذت بردم!!!

    اما در مورد شراکت تون مخصوصا وقتی طرف های شراکت با هم خیلی دوست باشن یا فامیل باشن به نظر سخت تر هست.

    چیز هایی که فعلا من به نظرم می رسه که بهشون دقت کنین
    یک سری بحث هایی هست در جهت بالابردن سود کار که دوستان راهنمایی های خوبی کردن
    ولی اون چیزی بیشتر من به نظرم می سره بگم در مورد رابطه ای که باید بین شما در چارچوب این شراکت باشه هست ، بدون تعارف پول چیزی هست که به شدت می تونه باعث دلخوری بشه ، بین آشنا ها بیشتر چون وقتی احساس ظلم از طرف یه آشنا کردی به میزانی که با هم آشنا تر هستین به مراتب اشتباهات یا ظلم ها براتون سخت و حتی با ممکن هست غیر قابل تحمل تر بشه.

    از طرف دیگه این که با چه میزان از سرمایه زندگی تون دارین وارد شراکت می شین برای هر کدوم از طرفین این اشتباهات بیشتر می تونه سختی و بی اعتمادی ایجاد کنه.

    یکی از موضوعاتی که من فکر می کنم این هست که بشینین و حدود توقع هر یک از طرفین مشارکت رو پیش از شروع کار محاسبه کنین ، این که این توقعات تا چه حد نزدیک به واقعیت شراکت هستن خیلی مهم می تونه باشه چون وقتی فاصله جدی بین این توقعات و واقعیت ها ایجاد بشه مشکل ساز خواهد شد.

    چیزی دیگه ای که من به نظرم می رسه فاصله دستمزد کار های اجرایی از عرف بازار خیلی فاصله نداشته باشه و فوقش برای شروع کار این طور باشه و بعد با یه توافق به سمت اون مقدار حرکت کنه ،چون این جور توی ذهن کسی که کار اجرایی می کنه این طور متبادر می شه که من محق بیشتر از این هستم و اگر جای دیگه کار می کردم این قدر برداشت می کردم و وقتی دلخوری پیش اومد دیگه پیش اومده.

    در آخر هم بگم که به خاطر همین ظرائف در رابطه های پولی کاری هست که ظاهرا خدا هم بلند ترین آیه اش رو به موضوع شکل گیری ارتباط اقتصادی قرا داده (همون آیه سوره بقره که یک صفحه کامل هست!)

    می تونین به لینک زیر رجوع کنین:
    http://porseman.org/q/show.aspx?id=130486

    موفق باشید.

  20. 3 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (چهارشنبه 08 شهریور 96), گیسو کمند (دوشنبه 06 شهریور 96), شیدا. (دوشنبه 06 شهریور 96)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. رابطه ی مسموم مجازی با نامزدم
    توسط afraa در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: پنجشنبه 22 مرداد 94, 21:42
  2. لجبازی
    توسط miganus در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: دوشنبه 29 فروردین 90, 13:14
  3. لجبازی
    توسط miganus در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 14 فروردین 90, 18:16
  4. دوست مجازی ! احساس مجازی !
    توسط lord.hamed در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 41
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 دی 87, 16:54
  5. عشق یک طرفه و بازی با احساساتم
    توسط hasty در انجمن ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 30 بهمن 86, 12:45

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.