عزیزم این شرایط برای هرکسی که توش هست واقعا عذاب آوره متاسفانه. متاسفم که خانواده شمام با مشکلات اعتیاد پدر مواجهه
. باور کنین انقد تو شرایط بدی بودم که حتی حاضر نیستم دشمنم تو این موقعیت قرار بگیره. شمام که این حرفارو زدین و از مادرتونم گفتین مادر خودمو تصور کردم. چیا که نکشیدن. این همراهی نکردن و حمایت نکردن پدر و که میگین نمی تونم بگم با چه عمقی درک می کنم. جالبه پدر من با این همه مشکلات و ناهنجاری هایی که داره، همه چی رو بی نقص می خواد! میگین پدرتون گفتن ؛خودت ازدواج کردی دیگه؛ این جمله دقیقا از جملات معروف پدر منه! خودت اینطوری کردی دیگه، خودت خواستی دیگه، مشکل خودته دیگه، به من ربطی نداره، می خواستی نکنی و.... این دقیقا چیزیه که از ۹۹ درصد پدرای معتاد سر میزنه. باید همه چی بر وفق مراد باشه و روز و روزگارشون مبادا خدشه ای بهش وارد بشه. مبادا کاری براش بتراشیم مجبور بشه تا سر کوچه بره! یه بار خارج از شهر از دانشگاه که بیرون زدیم ساعت ۷ عصر کولاک برف شد، من و دوستم شب هاج و واج مونده بودیم چیکار کنیم. گفتم صب کن زنگ میزنم پدرم بیاد (چون هم ماشین پدرم نسبت به ماشین اونا خیلی بهتر بود هم اینکه پدرم کاری نداشت و پدر اون یه شهر دیگه کارگری می کرد). فک می کنین پدرم چی گفت؟ گفت من نمی تونم ماشین و بیارم اونجا خودت یه کاریش بکن!!! (تازه اینم درست بگه آدم نمی سوزه، با خشم و غضب یه جوری گفت که انگار من وبال گردنشم و بچه همسایه!) دوستم به پدرش زنگ زد (خدا همچین مردایی رو عمر بده بهشون) گفت نگران نباشین الان را میفتم میام دنبالتون! (کسی که از ۵ صب کارگری می کرده تا ۷ عصر!!
(تفاوت جوابای دوتا مرد رو در نظر بگیرین. یکی سالم با حقوق ماهی ۱۰۰ هزار تومن و دیپلمه، یکی معتاد با حقوق چند میلیونی و ماشین عالی و تحصیلات عالی!!!!!). من و دوستم یک ساعت تا شهر راه رفتیم، پدرش مسیر یه ساعته رو نیم ساعته اومد تا مارو همراهی کنه طفلک. بلاخره مارو سوار کرد و رسوند خونه. حالا این یه مثال از عدم حمایت پدر تو زندگی ماهاست. شایدم در قبال خیلی از کارای دیگه مهم نباشه واقعا. من حاضر بودم پدرم تا آخر عمر با من حرف نزنه اما از طرفی دس رو مادرم بلند نکنه، حرفای رکیک نزنه و ....
این حمایت پدر که ازش حرف میزنین رو من خیلی وقته چال کردم. دیگه اصلا رو پدرم حسابی باز نمی کنم. حتی می ترسم ازدواج کنم. میگم اگه یه همچین موقعیتی (تو برف گیر کردن مثلا) دوباره برام پیش بیاد و همسرم مثلا ماموریت باشه، نمیگه من نیستم پدرت بیاد دنبالت؟! یا اصلا یه اتقاق دیگه افتاد لازم شد پدرم ازم حمایت کنه....تکلیف من چیه اون موقع؟!
شما به حرف پدرت گوش نده. الان زمونه ای نیس که کسی بسوزه و بسازه. باید از زندگی مادرت درس بگیری. انشالله که خدا گره از مشکلات همه ما باز کنه
علاقه مندی ها (Bookmarks)