موضوع: شکنجه شدن در مدرسه

نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت

یعنی چه!!!!

یعنی دست ام را روی قرآن بگذارم و قسم بخورم که من در این 9 ماه همیشه به مدرسه خواهم رفت مگر در شرایطی که از لحاظ جسمی مریض باشم
و اگر از نظر روحی روانی در وضعیت بدی قرار داشتم به هیچ وجه نباید از مدرسه رفتن فرار کنم..

میدونم منظورت چی بود
منظورم تعجب بود که یک مشاور این حرف رو زده !!!!

این کار چه رویکرد علمی درونش داره ؟ براساس کدوم اصول شناختیه؟
این که نشد حل مساله!

نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت

میدونم منظورت چی بود
منظورم تعجب بود که یک مشاور این حرف رو زده !!!!

این کار چه رویکرد علمی درونش داره ؟ براساس کدوم اصول شناختیه؟
این که نشد حل مساله!

راستش چی بگم
حتما میخان من از مسئله فرار نکنم..
چون من هر وقت توی مدرسه اتفاقی میفتاد خودم رو خانه نشین میکردم و مدرسه نمیرفتم.. یه جورایی فرار میکردم از موقعیتهایی که برام اضطراب ایجاد میکرد
حتما میخان با این کارشون من توی موقعیت هایی که ازش میترسم و دچار اضطراب میشم قرار بگیرم تا کم کم این ترس و اضطراب ام از بین بره...

البته خودشون میگن ممکنه با این کار وضعیت درسی ات یکمی بد بشه ولی در عوض مطمئن خواهیم بود که حداقل از نظر روحی و فکری خیلی قوی تر خواهی شد و در دانشگاه مشکلی نخواهی داشت

سلام
امروز عصر رفتم یه کلینیک مخصوص بیماران سرطانی ، رفتم توش همه ی بیمارها رو دیدم.
اکثرا موهاشون ریخته بود ولی هرچی توی چشم هاشون نگاه کردم نشونی از ناامیدی ندیدم...
اونها با تموم وجود داشتن برای بهبود خودشون تلاش میکردن....
پس منم میتونم
ولی مسئله اینه که من خودم هنوز نخواستم...
بله. منم میتونم... ولی نخواستم ، نمیخام... نمیدونم چرا... نمیدونم چرا با تموم وجود نمیخام خوب بشم... اگر میخاستم مطمئن بودم که تا تهش رو میرم

سلام
دوستان ما از امروز تعطیل هستیم تا اول مهر
و از اول مهر هم دوباره شروع میشه برنامه ، از 8 صبح تا 1 بعد از ظهر کلاس درس
از 1 بعد از ظهر تا 8 شب پانسیون مطالعاتی...

فقط لطفا به من بگید در این فرصت باقی مانده تا اول مهر چه کارهایی انجام بدم که یکمی اعتماد به نفس ام بهتر بشه و استرس ام کمتر بشه ، همچنین جرأت مند تر رفتار کنم..
ممنونم