به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 17 , از مجموع 17
  1. #11
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 09 اسفند 98 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1396-5-08
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    3,016
    سطح
    33
    Points: 3,016, Level: 33
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 134 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مدتها بود به این سایت سر نزده بودم ، شاید 2 سالی میشه

    همچنان می بینم که قضاوت های عجولانه در این سایت موج میزنه. البته هر فردی که چیزی می نویسه به قول شاعر ، «از ظن خودش یار ما میشه» . یعنی مطالب مفیدی هم میگن دوستان ولی قضاوت ها اغلب عجولانه هست و نوعی خامی رو نشون میده.

    اولین کاربر میاد و میگه «
    دوست عزیز شما بهتره از فکر ایشون خارج بشین
    » من شگفت زده میشم که چطوری امکان داره به این سرعت ما بتونیم یک توصیه ی قطعی به 2 انسان بکنیم که در مهمترین مساله زندگی شون (زندگی در برابر طلاق) مثلا باید کار رو تمام کنن!!

    دوست ما دلایلی رو میاره :
    نقل قول نوشته اصلی توسط جوادیان نمایش پست ها
    دوست عزیز شما بهتره از فکر ایشون خارج بشین..

    شان و منزلت شما پیش نامزد و خونواده اش از بین رفته و از رفتارهاشون معلومه قید شمارو زدن..

    پس هر چقد اصرار بیشتری بکنید بیشتر کوچیکتر خواهید شد.. حتی اگه وصلتی هم رخ بده , فردا با کوچکترین جرقه ای دعوا و تنش ایجاد خواهد شد و هزار جور اتفاق دیگه..

    شما تو اون مقطع خیلی ناپخته رفتار کردین و همین امر باعث عصبانیت مادرشوهرتون شده .. حتی اگه نامزدتونم بخواد مادرش نخواهد گذاشت..

    فعلا بهتر هیچ واکنش دیگه ای انجام ندین و از زنگ زدن و فرستادن واسطه خودداری کنین تا خونواده ایشون پیش قدم بشن واسه تعیین تکلیف..
    بله مسائلی بوده که کار به اینجا رسیده و دو طرف بی تجربگی هایی حتما داشتن ولی چرا ما باید مطمئن باشیم که هیچ راهی نیست؟ بله ممکنه ایشون تلاش هایی برای درست شدن کارها بکنه و حتی ممکنه همه این تلاش ها به شکست برسه ولی چرا اصلا نباید تلاش کنه؟ چرا ما نیاییم بهترین روش تلاش کردن رو به ایشون بگیم و در مورد تلاش های صحیح حرف نزنیم؟

    قبول دارم که اصرار کردن برای بازگشت اگر با تدبیر نباشه ، حتی آدم کوچک میشه و هیچ چیزی هم درست نمیشه . ولی چرا بجای اصرار کردن های کودکانه ، به دوستان مون توصیه نکنیم که تلاش های مدبرانه ای برای ساختن از نو داشته باشن؟

    بله قبول دارم که اگر به هم برگردن چون بین شون حتما بی حرمتی هایی شده ، بعدها هم ممکنه باز بحران هایی داشته باشن . ولی چرا در مورد حل اون بحران ها و روش صحیح رفتار با همسر نباید حرف بزنیم و چرا باید از ترس مشکلات ، میدون رو خالی کنیم؟ آیا انسان اگر واقعا بخاد ، نمیتونه با یک نفر (=همسرش) مشکلاتش رو حل کنه؟ قبول دارم که کار سخته ، ولی آیا نشدنی هست؟

    چرا نباید با همسرش صحبت کنه و در مورد دخالت مادر شوهرش یا دخالت دیگران منطقی صحبت کنه و به همه افراد زمان بده تا درست به مسائل نگاه کنن؟ چرا ما توصیه هایی برای اصلاح شدن کارا نکنیم؟

    من نمیخام بگم هرچی این دوست ما گفت 100% غلط هست! میخام بگم به شکل دیگری هم میشه توصیه کرد ولی فضای فکری ما شده قضاوت کردن های عجولانه و راه حل های ما هم شده خالی کردن میدون یا . . .

    نکته ی بعدی که بین ماها رایج شده ، قضاوت کردن و بد گفتن به صاحب تاپیک هست. خوب معلومه که بنده خدا اشتباهاتی داشته و باز هم خواهد داشت. خوب همه ی ما انسان هستیم و شیر خام خوردیم! البته بد نیست که اشتباهات رو در کمال احترام به ایشون بگیم ولی نباید زیاده روی کنیم و ایشون رو بکوبیم. بخصوص خانم های وبسایت خیلی راحت به آقایون حمله میکنن و هیجان زده میشن و آدم رو یاد فمنیست بازی میندازن . اصلا شاید همین اخلاق ها باعث شده که در زندگی های شحصی مون انقدر طلاق و مشکل زیاد بشه. البته آقایون هم خالی از عیب و ایراد نیستن . . .

    من نمی فهمم جرا باید صاحب تاپیک بره مهریه اجرا بزاره و بعد هم بخاد زندگی اش رو درست کنه؟؟ آدم یاد مذاکرات آمریکا میوفته که هم تحریم میکنه و تهدید به حمله نظامی میکنه و هم میخاد دور میز مذاکره بشینه و مسائل رو با سیاست چماق و هویج حل کنه. باور کنید سیاست چماق و هویج در برابر شوهر بکار بردن یعنی تیشه زدن به ریشه ی زندگی تون . . .

    از طرف دیگه خانوم ها دیگه اون اسطوره های بسوز و بساز نیستن و خیلی راحت جلوی بزرگترها قد علم می کنن و بزرگترها رو می رنجونن و اینا کم کم زندگی رو به جاهای بد میرسونه . این ادبیات که زنی بگه از شوهرم سر تر هستم حتما زندگی رو تهدید میکنه و این فضای فکری بسیار مخرب هست. حتی اگر از شوهرتون سر تر هستید ، اصلا نباید بزارید همچین موضوعی در ذهن خودتون هم مدام تکرار بشه چون کم کم در رفتارتون هم خودش رو نشون میده و غرور شوهرتون رو تحریک می کنید و به رابطه آسیب می زندید. البته صاحب تاپیک باید بیشتر توضیح بده که چی شد که دقیقا شوهرش رفت و چند ماه پیداش نبود. آیا ایشون به شوهرش و خانوادش توهین کرده؟ کلا یک مقدار توضیحات بیشتر لازمه

    اینکه هم به شما طلاق بده و هم مهریه بده و شما هم هنوز دختر هستید ، قبول کنید که برای هر مردی غیر قابل قبول هست. از طرف دیگه مهریه شما چقدره و توان پرداخت شوهرتون چطوریه؟ اینا همه مهمه در رابطه . ولی در کل اجرا گذاشتن مهریه مسیر جدایی و خراب کردن هست و ربطی به علاقه ی شما برای سازش نداره

    همین که شوهرتون فقط به شرط بخشش مهریه حاضر به طلاق هست یعنی اینکه نیازی نیست هول بشید و بترسید چون حالا حالاها کارتون طول میکشه و طلاق تون انجام نمیشه. مگر اینکه شما خودت بری به سمت طلاق توافقی. پس فرصت به اندازه کافی هست که بشه تلاش های منطقی کرد . البته التماس شما کار رو بدتر هم میکنه و بزارید منطقی تر جلو بریم . از نظر من شوهرتون هم بدش نمیاد بصورت آبرومندانه اوضاع درست بشه ولی شاید راهش رو مثل شما بلد نباشه . . .

    با توصیه های « کاربر نیاز » موافق بودم و بخصوص این صحبت ایشون رو حتما باید اجرا می کردید :
    نقل قول نوشته اصلی توسط niazzz نمایش پست ها
    سلام

    سومین مورد سیاست زنانه س! هرگز به همسرت تند جواب نده! همیشه خودتو کنارش ظریف و طناز و حساس نشون بده! با بقیه هر مدلی خواستی باش ولی با همسرت خیلی رمانتیک باش!!!!
    ولی متاسفانه شما می گید :

    « بیشتر از اینکه من حرمت بشکنم اون حرمت من و خانوادمو شکست هرچی از دهنش دراومد بار خودمو خونوادم کرد. »

    این جمله یعنی اهل کل کل بودید و حرمت شوهرتون رو نگه نداشتید . البته ایشون هم نباید به شما توهین بکنه ولی در حفظ حرمت ، زن باید بیشتر تلاش کنه . متاسفانه تحت تاثیر تفکرات « برابری زن و مرد » و فمنیسم ، این کل کل ها روز به روز داره بیشتر میشه و آمار طلاق هم که افسار گسیخته شده . . .

    شوهرتون روانی نیست و این حرفا رو هم نزنید! روابط قبلی اش رو هم شخم نزنید و بزارید اگر واقعا تمایل دارید ، روی اصلاح وضع موجود حرف بزنیم! در مورد دخالت های مادرشون ، من نظرم اینه که هیچ کس نباید دخالت کنه ولی اگر هم دخالت کردن شما باید احترام مادر ایشون رو نگهدارید ولی بعدا با شوهرتون صحبت کنید و حل کنید مسائل رو . اما دوباره روزگار عوض شده و دیگه عروس تحمل دخالت خانواده شوهر رو نداره و خانواده شوهر هم همچنان به یاد گذشته ها میخاد که نظرش رو اعمال کنه. این یعنی مشکلات حاد . . .

    اگر زندگی تون رو دوست دارید باید مقالاتی برای روش مدیریت خانواده شوهر بخونید و سعی کنید اوضاع رو آروم کنید . من نمیگم تسلیم اونا بشید ، میگم احترام شون رو نگهدارید و « مدیریت شون کنید » . انقدر مطلب و مقاله ی خوب هست که اگر خواستید حتما پیدا می کنید و می خونید .

    وکیل تون چه تخصصی داره که توصیه به جدایی کرده؟؟ از نظر من ایشون شکر خورده که این حرف رو زده. حتی روانشناس های ما هم سواد درست و حسابی ندارن ، وای به حال وکیل!! تا میتونید از وکیلا فاصله بگیرد!

    برادرمون آقا سعید هم که حسابی تند رفتن و به شوهرتو صفا دادن!! من نظر منفی روی شوهرتون ندارم و به نظرم رابطه قابل اصلاح هست
    ویرایش توسط behzzad : یکشنبه 08 مرداد 96 در ساعت 21:54

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط behzzad نمایش پست ها
    مدتها بود به این سایت سر نزده بودم ، شاید 2 سالی میشه

    همچنان می بینم که قضاوت های عجولانه در این سایت موج میزنه. البته هر فردی که چیزی می نویسه به قول شاعر ، «از ظن خودش یار ما میشه» . یعنی مطالب مفیدی هم میگن دوستان ولی قضاوت ها اغلب عجولانه هست و نوعی خامی رو نشون میده.

    اولین کاربر میاد و میگه «
    دوست عزیز شما بهتره از فکر ایشون خارج بشین
    » من شگفت زده میشم که چطوری امکان داره به این سرعت ما بتونیم یک توصیه ی قطعی به 2 انسان بکنیم که در مهمترین مساله زندگی شون (زندگی در برابر طلاق) مثلا باید کار رو تمام کنن!!

    دوست ما دلایلی رو میاره :


    بله مسائلی بوده که کار به اینجا رسیده و دو طرف بی تجربگی هایی حتما داشتن ولی چرا ما باید مطمئن باشیم که هیچ راهی نیست؟ بله ممکنه ایشون تلاش هایی برای درست شدن کارها بکنه و حتی ممکنه همه این تلاش ها به شکست برسه ولی چرا اصلا نباید تلاش کنه؟ چرا ما نیاییم بهترین روش تلاش کردن رو به ایشون بگیم و در مورد تلاش های صحیح حرف نزنیم؟

    قبول دارم که اصرار کردن برای بازگشت اگر با تدبیر نباشه ، حتی آدم کوچک میشه و هیچ چیزی هم درست نمیشه . ولی چرا بجای اصرار کردن های کودکانه ، به دوستان مون توصیه نکنیم که تلاش های مدبرانه ای برای ساختن از نو داشته باشن؟

    بله قبول دارم که اگر به هم برگردن چون بین شون حتما بی حرمتی هایی شده ، بعدها هم ممکنه باز بحران هایی داشته باشن . ولی چرا در مورد حل اون بحران ها و روش صحیح رفتار با همسر نباید حرف بزنیم و چرا باید از ترس مشکلات ، میدون رو خالی کنیم؟ آیا انسان اگر واقعا بخاد ، نمیتونه با یک نفر (=همسرش) مشکلاتش رو حل کنه؟ قبول دارم که کار سخته ، ولی آیا نشدنی هست؟

    چرا نباید با همسرش صحبت کنه و در مورد دخالت مادر شوهرش یا دخالت دیگران منطقی صحبت کنه و به همه افراد زمان بده تا درست به مسائل نگاه کنن؟ چرا ما توصیه هایی برای اصلاح شدن کارا نکنیم؟

    من نمیخام بگم هرچی این دوست ما گفت 100% غلط هست! میخام بگم به شکل دیگری هم میشه توصیه کرد ولی فضای فکری ما شده قضاوت کردن های عجولانه و راه حل های ما هم شده خالی کردن میدون یا . . .

    نکته ی بعدی که بین ماها رایج شده ، قضاوت کردن و بد گفتن به صاحب تاپیک هست. خوب معلومه که بنده خدا اشتباهاتی داشته و باز هم خواهد داشت. خوب همه ی ما انسان هستیم و شیر خام خوردیم! البته بد نیست که اشتباهات رو در کمال احترام به ایشون بگیم ولی نباید زیاده روی کنیم و ایشون رو بکوبیم. بخصوص خانم های وبسایت خیلی راحت به آقایون حمله میکنن و هیجان زده میشن و آدم رو یاد فمنیست بازی میندازن . اصلا شاید همین اخلاق ها باعث شده که در زندگی های شحصی مون انقدر طلاق و مشکل زیاد بشه. البته آقایون هم خالی از عیب و ایراد نیستن . . .

    من نمی فهمم جرا باید صاحب تاپیک بره مهریه اجرا بزاره و بعد هم بخاد زندگی اش رو درست کنه؟؟ آدم یاد مذاکرات آمریکا میوفته که هم تحریم میکنه و تهدید به حمله نظامی میکنه و هم میخاد دور میز مذاکره بشینه و مسائل رو با سیاست چماق و هویج حل کنه. باور کنید سیاست چماق و هویج در برابر شوهر بکار بردن یعنی تیشه زدن به ریشه ی زندگی تون . . .

    از طرف دیگه خانوم ها دیگه اون اسطوره های بسوز و بساز نیستن و خیلی راحت جلوی بزرگترها قد علم می کنن و بزرگترها رو می رنجونن و اینا کم کم زندگی رو به جاهای بد میرسونه . این ادبیات که زنی بگه از شوهرم سر تر هستم حتما زندگی رو تهدید میکنه و این فضای فکری بسیار مخرب هست. حتی اگر از شوهرتون سر تر هستید ، اصلا نباید بزارید همچین موضوعی در ذهن خودتون هم مدام تکرار بشه چون کم کم در رفتارتون هم خودش رو نشون میده و غرور شوهرتون رو تحریک می کنید و به رابطه آسیب می زندید. البته صاحب تاپیک باید بیشتر توضیح بده که چی شد که دقیقا شوهرش رفت و چند ماه پیداش نبود. آیا ایشون به شوهرش و خانوادش توهین کرده؟ کلا یک مقدار توضیحات بیشتر لازمه

    اینکه هم به شما طلاق بده و هم مهریه بده و شما هم هنوز دختر هستید ، قبول کنید که برای هر مردی غیر قابل قبول هست. از طرف دیگه مهریه شما چقدره و توان پرداخت شوهرتون چطوریه؟ اینا همه مهمه در رابطه . ولی در کل اجرا گذاشتن مهریه مسیر جدایی و خراب کردن هست و ربطی به علاقه ی شما برای سازش نداره

    همین که شوهرتون فقط به شرط بخشش مهریه حاضر به طلاق هست یعنی اینکه نیازی نیست هول بشید و بترسید چون حالا حالاها کارتون طول میکشه و طلاق تون انجام نمیشه. مگر اینکه شما خودت بری به سمت طلاق توافقی. پس فرصت به اندازه کافی هست که بشه تلاش های منطقی کرد . البته التماس شما کار رو بدتر هم میکنه و بزارید منطقی تر جلو بریم . از نظر من شوهرتون هم بدش نمیاد بصورت آبرومندانه اوضاع درست بشه ولی شاید راهش رو مثل شما بلد نباشه . . .

    با توصیه های « کاربر نیاز » موافق بودم و بخصوص این صحبت ایشون رو حتما باید اجرا می کردید :


    ولی متاسفانه شما می گید :

    « بیشتر از اینکه من حرمت بشکنم اون حرمت من و خانوادمو شکست هرچی از دهنش دراومد بار خودمو خونوادم کرد. »

    این جمله یعنی اهل کل کل بودید و حرمت شوهرتون رو نگه نداشتید . البته ایشون هم نباید به شما توهین بکنه ولی در حفظ حرمت ، زن باید بیشتر تلاش کنه . متاسفانه تحت تاثیر تفکرات « برابری زن و مرد » و فمنیسم ، این کل کل ها روز به روز داره بیشتر میشه و آمار طلاق هم که افسار گسیخته شده . . .

    شوهرتون روانی نیست و این حرفا رو هم نزنید! روابط قبلی اش رو هم شخم نزنید و بزارید اگر واقعا تمایل دارید ، روی اصلاح وضع موجود حرف بزنیم! در مورد دخالت های مادرشون ، من نظرم اینه که هیچ کس نباید دخالت کنه ولی اگر هم دخالت کردن شما باید احترام مادر ایشون رو نگهدارید ولی بعدا با شوهرتون صحبت کنید و حل کنید مسائل رو . اما دوباره روزگار عوض شده و دیگه عروس تحمل دخالت خانواده شوهر رو نداره و خانواده شوهر هم همچنان به یاد گذشته ها میخاد که نظرش رو اعمال کنه. این یعنی مشکلات حاد . . .

    اگر زندگی تون رو دوست دارید باید مقالاتی برای روش مدیریت خانواده شوهر بخونید و سعی کنید اوضاع رو آروم کنید . من نمیگم تسلیم اونا بشید ، میگم احترام شون رو نگهدارید و « مدیریت شون کنید » . انقدر مطلب و مقاله ی خوب هست که اگر خواستید حتما پیدا می کنید و می خونید .

    وکیل تون چه تخصصی داره که توصیه به جدایی کرده؟؟ از نظر من ایشون شکر خورده که این حرف رو زده. حتی روانشناس های ما هم سواد درست و حسابی ندارن ، وای به حال وکیل!! تا میتونید از وکیلا فاصله بگیرد!

    برادرمون آقا سعید هم که حسابی تند رفتن و به شوهرتو صفا دادن!! من نظر منفی روی شوهرتون ندارم و به نظرم رابطه قابل اصلاح هست
    سلام

    دوست عزیز اولا لطف کنین سرتون تو راهنمایی خودتون باشه و از جانب دیگران و من ایشونو راهنمایی نفرمایید..

    زندگی که اینجور آغاز شده به کجا میخواد ختم بشه.. اگه ذره ای راه برگشت باشه من کاربرو تشویق به ماندن و ساختن میکنم..پس با چن خط نوشته من خودتونم دچار قضاوت عجولانه نشین..

    نه ماهه با هم قهر هستن و نامزد ایشون منتظر ایشون مهریه شو ببخشه تا راحت تر ازشون جدا بشن نه اینکه وایسادن ببینن فرجی بشه یا نه..

    نامزد ایشون دو بار نامزدی ناموفق داشتن و ایشون دفعه سوم هستش..و از دختر خانم پنهان کردن..

    مادر ایشون بخاطر اس ام اس از مادر دختر خانم شکایت کردن..

    خود دختر خانم مهریه شو گذاشته اجرا و کاری ندارم که به گفته خودشون خواستن ایشونو برگردونن که کلا کار اشتباهی بوده..

    مشاور و وکیل طبق حرفا و مستندات ایشون رای به طلاق توافقی دادن و الان شما با این همه دلیل اومدین همه رو به کنار زدین و بالاتر از اینها رای به ادامه میدین؟

    این اقا تحت تاثیر حرفای مادرش قرار داره و خیلی درصد پائینی امکان داره بخواد برگرده و ادامه بده..

    حتی اگه ادامه هم بده فردا سر کوچکترین مشکلی همین قضایا پیش خواهد اومد.. ولی اون زمان خیلی چیزها تغییر کرده و فرصتها سوخته شده..

    لطفا با چشم باز راهنماییشون کنین ..

  3. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    میس بیوتی (سه شنبه 14 شهریور 96)

  4. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 21 اسفند 00 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    670
    امتیاز
    19,001
    سطح
    87
    Points: 19,001, Level: 87
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 349
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,250

    تشکرشده 1,509 در 535 پست

    Rep Power
    142
    Array
    سلام


    آقای بهزاد شما قبلا هم در این تالار با نامهای کاربری متفاوت بودید و هر بار مسدود شدید و دوباره با یک نام کاربری جدید برگشتید.

    نظرات شما بیشتر شامل بحث با دیگر کاربران و تایید بر یک نظر و عقیده ثابت در مورد همه تاپیک ها هست.

    شما قبلا هم در همه تاپیک هایی که خانمها در آستانه جدایی بودند شرکت می کردید و خانم را محکوم کرده و از بدیهای فیمینیسم می گفتید.

    در واقع مشکلات شخصی و زناشویی خودتون رو به بقیه تعمیم میدادین و به نظر میرسید عصبانیت خودتون از همسرتون رو بر سر خانمهای اینجا خالی می کردید.

    اما دقت داشته باشید خانمهایی که در اینجا تاپیک ایجاد می کنند و زندگیشون در آستانه جدایی هست با همدیگه متفاوتند و هرگز نمیشه یک توصیه ثابت رو به

    همشون کرد.

    لحن و توصیه پست های شما میتونه برای مراجع مخرب باشه.لطفا مورد نحوه فعالیتتون در اینجا تجدید نظر کنید و شکست ها و ناکامیهای خودتون رو در نظراتتون

    دخیل نکنید.

  5. کاربر روبرو از پست مفید آنیتا123 تشکرکرده است .

    جوادیان (دوشنبه 09 مرداد 96)

  6. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array
    niazz عزیز
    این تفکرات مدتهاست که منقرض شده لطفا راهنمایی اشتباه نفرمایید!
    شما چطور با این تفکرات می تونید به برابری حقوق زنها و مردها معتقد باشید!با این تفکرات سنتی می خواید از حقوق خانمها دفاع کنید . هم از حقوق جوامع مدرن برخوردارباشید؟گذشت اون دوران که خانمها در خانه می شستن و از همه چیز محروم بودن و دوست داشتن همسرشون در همه زمینه ها از اونها بالاتر باشه الان خنمها دوشادوش مردها در جامعه حضور دارن پس چرا راهنمایی می فرمایید مردها باید بالاتر باشند....

    member65619 عزیز
    شما هیچ وقت علت برهم خوردن رابطه های قبلی رو از نامزدتون نپرسیدید؟
    اینها نشانه های هشدار دهنده ایی بودن که شما نسبت بهشون بی توجه بودین!
    من متوجه نشدم شما چه چیز ایشون رو دوست دارید می تونید بگین؟
    ویرایش توسط tamas : دوشنبه 09 مرداد 96 در ساعت 11:24

  7. 2 کاربر از پست مفید tamas تشکرکرده اند .

    niloofar_aabi (سه شنبه 10 مرداد 96), آنیتا123 (دوشنبه 09 مرداد 96)

  8. #15
    Banned
    آخرین بازدید
    جمعه 09 اسفند 98 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1396-5-08
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    3,016
    سطح
    33
    Points: 3,016, Level: 33
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 134 در 77 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کاربر عزیز جوادیان
    چقدر زود موضع میگیرید و چقدر تحمل تون کمه. یعنی چی سرم داخل راهنمایی خودم باشه؟ خوب همه ما در این تاپیک داریم روی یک موضوع واحد حرف می زنیم و برای کمک به صاحب تاپیک دلایلی رو میاریم. خوب اگر دلایل شما به نظر من خوب نباشه و بخام روی اونها بحث کنم ، شما ناراحت میشید؟ وقتی فرهنگ ما این باشه که حتی در یک فضای مجازی تحمل گفتگو رو نداشته باشیم ، وای به حال زندگی های مشترک مون. یعنی چی که فرمودید از جانب شما راهنمایی کردم؟؟ کلا متوجه نمیشم چرا دوستان انقدر کم تحمل هستن و سریع موضع می گیرن و مساله رو شخصی می کنن. بعد اگر بنده جوابی بدم ، مدیر سایت میاد میگه حاشیه سازی شد و بعد از چند بار هم حساب کاربری رو بلاک میکنه.

    در پست خودم روی موضوع بحث کردم. خوب شما هم اگر مخالفتی داشتید می تونستید بدون موضع گیری و بدون شخصی کردن ، استدلال بیارید. شما می فرمایید «
    اگه ذره ای راه برگشت باشه من کاربرو تشویق به ماندن و ساختن میکنم..پس با چن خط نوشته من خودتونم دچار قضاوت عجولانه نشین»
    خوب همچنان بدون اینکه به سوالات من جوابی داده باشید تاکید دارید که
    ذره ای راه برگشت نیست. خوب این اطمینان شما از کجا میاد؟؟ موارد بدتر از ایشون درست شده و این حرف شما درست نیست. بعد هم که خواستید فوراً واکنش نشون بدید بگید که مثلا من هم عجولانه قضاوت کردم. برادر من شما در همین چند خط دارید فتوا میدید که ذره ای راه برگشت نیست. پس واضحه که عجول هستید و بدتر از اون تحمل نظر مخالف هم که ندارید و واکنش منفی نشون میدید. آیا شما با همین روحیات میخاید صاحب تاپیک رو از بحران نجات بدید؟؟

    بر خلاف شما ، من نه رای به ادامه میدم و نه رای به جدایی. کلا رای دادن و فتوا دادن به این سادگی ها که شما فکر می کنید نیست. اگر دوباره و اینبار بدون موضع گیری پست من رو بخونید شاید متوجه بشید که با سوالاتی که کردم داشتم تاکید می کرم مساله پیچیده تر از اونی هست که راحت بیاییم و نظر قطعی و نهایی صادر کنیم.

    همونطور که گفتم ، موارد متعددی دیدم که کارشون به جاهای خیلی بدتری رسیده بود ولی دوباره شروع کردن و نهایتاً موفق هم شدن. زیاد احساساتی نشیم و نظر قطعی ندیم. بجاش بهتره با آرامش و احترام با هم تبادل نظر کنیم و ببینیم که ابعاد مختلف مساله و راه حل ها چی هستن.

    کاربر عزیز آنیتا ، اینکه من چند بار مسدود شدم ، آیا به این معنی هست که اون پست که نوشتم حتماً غلط هست؟ آیا شما روی محتوای حرف های من هیچ مطلبی نداشتید و فقط تمایل دارید که بحث ها رو شخصی کنید؟ دوست بزرگوار وقتی داریم در یک تاپیک بحث می کنیم خوب طبیعی هست که بحث هم پیش بیاد ولی چرا ما نباید فرهنگ گفتگوی صحیح رو یاد بگیریم؟ یعنی چی که من روی یک چیز تاکید دارم؟ خوب بگید حرف هایی که زدم ایرادش کجاس؟ نمیگم حرف های من همیشه درسته ولی شما بگید که مثلا دلایل شما برای غلط بودن حرف های من چی هست . . .

    قطعا فمینیسم از نظر من
    چیز نامبارک و مخربی هست. خوب ممکنه شما فمینیسم رو یک فلسفه ی فکری خوب بدونید. حالا باید به هم حمله کنیم؟؟ من نظرم اینه که خوب باشه ضمن احترام به شخصیت همدیگه روی ابعاد مختلف فمینیسم بحث کنیم و تحمل هامون رو بالا ببریم. شما گفتید من خانم ها رو محکوم می کنم. نه! علاقه ای به محکوم کردن کسی ندارم و سودی هم برام نداره. بجای این روش ها غلط ، اگر حرف مشخصی دارید ، با دلیل و بصورت محترمانه مطرح کنید . پست شما یک پرخاش آشکار به بنده و گذشته ی من بود. من نمیخام بگم آدم موفقی بودم در زندگی یا شکست خوردم. ولی آیا شما حق دارید که مثلا به دلیل یک شکست در گذشته ی کسی به اون فرد توهین کنید؟ آیا خود شما آدم موفقی هستید؟ شما چند سال دارید و اصلا متاهل هستید؟ آیا شما مثل من 2 فرزند دختر هم دارید؟ آیا موفقیت های ما فقط به دلیل شایستگی خودمون هستن و شکست های ما فقط به دلیل بی کفایتی و بی عرضگی ما؟؟ آیا شما میدونید که من یک آدم موفق هستم یا شکست خورده؟؟ اصلا دلیل شخصی کردن بحث ها توسط برخی از شما کاربران بزرگوار چی هست؟ آیا این فرهنگ درسته یا غلط؟ بهتر نیست با هم بهتر از این صحبت کنیم؟ باور کنید احترام به شخصیت دیگران ، در درجه ی اول احترام به خودمون هست. اگر تحمل نظر مخالف در تاپیک رو هم نداریم ،فکر کنم بهتره وارد جایی به نام انجمن نشیم . . .


    نکته ی بعدی اینکه اگر یک خانمی هم پیدا بشه که مثلا نظراتش به بنده نزدیک باشه یک دوستی میاد و میگه که اینا منقرض شده. خوب چرا منقرض شده؟ آیا دلیلی هم برای حرف هاتون دارید یا فقط منشا صحبت های شما احساسات هست؟ اصلا چرا فکر می کنید حقوق زن و مرد برابر هست؟ چرا فکر می کنید دارید با این حرفها از زنها دفاع می کنید؟

    همونطور که می بینید پستی که کاربر محترم tamas نوشتن ، در واقع تکرار فلسفه ی فمنیسم هست. خوب بهتره روی درستی و غلطی این فلسفه صحبت کنیم که تیشه زده به ریشه ی خانواده ها. به اسم مدرن بودن یعنی فمنیسم درسته؟ به اسم سنتی بودن ، آیا حرف های کاربر نیاز غلط میشه؟ نه دوستان! مسائل انقدر ساده و سطحی نیستن. باشد اندر پرده بازی های پنهان . . .

    به هر حال اگر باز هم یک دوستی احساساتی شد و پرخاش کرد یا بجای گفتگوی محترمانه ، بحث ها رو شخصی کرد ، من جواب به این حاشیه ها نمیدم و شما فکر کنید که برنده شدید. ولی اگر تمایل داشتید به هم و به خودمون احترام بزاریم و دلایل مون رو مطرح کنیم ، به نظر من این روش
    به درد صاحب تاپیک و شاید خیلی کاربران دیگه هم خواهد خورد


    ویرایش توسط behzzad : دوشنبه 09 مرداد 96 در ساعت 13:21

  9. 3 کاربر از پست مفید behzzad تشکرکرده اند .

    andrya (سه شنبه 10 مرداد 96), فرنوشم (سه شنبه 10 مرداد 96), نیلوفر. (سه شنبه 10 مرداد 96)

  10. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    139
    Array
    سلام و خسته نباشید به تمامی کاربران دلسوز و خوب بخصوص صاحب این تاپیک

    ممکنه برای دو نفر که یک مریضی شبیه هم دارند بشه یک نسخه دارویی تجویز کرد ولی برای دو نفر که یک زندگی شبیه هم دارند اصلا نمیشه یک راه حل و نسخه یکسان تجویز کرد

    چون در اولی فقط جسم درگیره ولی در دومی روح و احساس و تربیت و نظر و طرز فکر و دیدگاه و آموزشی که از ابتدای زندگی دیدن و محل زندگی و سنتها و شرایط زندگی و خانوادگی و ..........خیلی چیزهای دیگه درگیره

    هرگز نمیشه گفت اگر من جای فلانی بودم فلان کار رو میکردم

    چون تمام آدمها مثل اثر انگشت میمونند
    همونطوریکه هیچ اثر انگشتی مثل هم نیست هیچ آدمی هم مثل هم نیست با توجه به شاخص هایی که در بالا گفتم

    اگر راهنمایی ها و توصیه هایی در این سایت همدردی و مشاوره ای میشه صرفا از روی احساسات شخصی که " اگر من جای فلانی بودم شاید نمیتونستم این مساله رو قبول کنم یا اگر من بودم فلان کار رو نمیکردم یا میکردم" یا از روی تجربیات و دیده ها و شنیده ها صورت میگیره

    و اصولا کارشناسی و حرفه ای نیست و نباید انتظار خیلی حرفه ای داشت و بهم خرده بگیریم

    من همگی رو دعوت میکنم به صبوری و گفتن نظرات و پیشنهادات و تجربیات بدون فضای متشنج تا صاحب تاپیک هم بتونه استفاده کنه

    یاحق

    زندگی زیباست

  11. 7 کاربر از پست مفید نادیا-7777 تشکرکرده اند .

    andrya (سه شنبه 10 مرداد 96), anisa (سه شنبه 10 مرداد 96), Hildaa (دوشنبه 09 مرداد 96), فرنوشم (سه شنبه 10 مرداد 96), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 09 مرداد 96), نیلوفر. (سه شنبه 10 مرداد 96), میس بیوتی (سه شنبه 14 شهریور 96)

  12. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط behzzad نمایش پست ها
    کاربر عزیز جوادیان
    چقدر زود موضع میگیرید و چقدر تحمل تون کمه. یعنی چی سرم داخل راهنمایی خودم باشه؟ خوب همه ما در این تاپیک داریم روی یک موضوع واحد حرف می زنیم و برای کمک به صاحب تاپیک دلایلی رو میاریم. خوب اگر دلایل شما به نظر من خوب نباشه و بخام روی اونها بحث کنم ، شما ناراحت میشید؟ وقتی فرهنگ ما این باشه که حتی در یک فضای مجازی تحمل گفتگو رو نداشته باشیم ، وای به حال زندگی های مشترک مون. یعنی چی که فرمودید از جانب شما راهنمایی کردم؟؟ کلا متوجه نمیشم چرا دوستان انقدر کم تحمل هستن و سریع موضع می گیرن و مساله رو شخصی می کنن. بعد اگر بنده جوابی بدم ، مدیر سایت میاد میگه حاشیه سازی شد و بعد از چند بار هم حساب کاربری رو بلاک میکنه.

    در پست خودم روی موضوع بحث کردم. خوب شما هم اگر مخالفتی داشتید می تونستید بدون موضع گیری و بدون شخصی کردن ، استدلال بیارید. شما می فرمایید «
    اگه ذره ای راه برگشت باشه من کاربرو تشویق به ماندن و ساختن میکنم..پس با چن خط نوشته من خودتونم دچار قضاوت عجولانه نشین»
    خوب همچنان بدون اینکه به سوالات من جوابی داده باشید تاکید دارید که
    ذره ای راه برگشت نیست. خوب این اطمینان شما از کجا میاد؟؟ موارد بدتر از ایشون درست شده و این حرف شما درست نیست. بعد هم که خواستید فوراً واکنش نشون بدید بگید که مثلا من هم عجولانه قضاوت کردم. برادر من شما در همین چند خط دارید فتوا میدید که ذره ای راه برگشت نیست. پس واضحه که عجول هستید و بدتر از اون تحمل نظر مخالف هم که ندارید و واکنش منفی نشون میدید. آیا شما با همین روحیات میخاید صاحب تاپیک رو از بحران نجات بدید؟؟

    بر خلاف شما ، من نه رای به ادامه میدم و نه رای به جدایی. کلا رای دادن و فتوا دادن به این سادگی ها که شما فکر می کنید نیست. اگر دوباره و اینبار بدون موضع گیری پست من رو بخونید شاید متوجه بشید که با سوالاتی که کردم داشتم تاکید می کرم مساله پیچیده تر از اونی هست که راحت بیاییم و نظر قطعی و نهایی صادر کنیم.

    همونطور که گفتم ، موارد متعددی دیدم که کارشون به جاهای خیلی بدتری رسیده بود ولی دوباره شروع کردن و نهایتاً موفق هم شدن. زیاد احساساتی نشیم و نظر قطعی ندیم. بجاش بهتره با آرامش و احترام با هم تبادل نظر کنیم و ببینیم که ابعاد مختلف مساله و راه حل ها چی هستن.

    کاربر عزیز آنیتا ، اینکه من چند بار مسدود شدم ، آیا به این معنی هست که اون پست که نوشتم حتماً غلط هست؟ آیا شما روی محتوای حرف های من هیچ مطلبی نداشتید و فقط تمایل دارید که بحث ها رو شخصی کنید؟ دوست بزرگوار وقتی داریم در یک تاپیک بحث می کنیم خوب طبیعی هست که بحث هم پیش بیاد ولی چرا ما نباید فرهنگ گفتگوی صحیح رو یاد بگیریم؟ یعنی چی که من روی یک چیز تاکید دارم؟ خوب بگید حرف هایی که زدم ایرادش کجاس؟ نمیگم حرف های من همیشه درسته ولی شما بگید که مثلا دلایل شما برای غلط بودن حرف های من چی هست . . .

    قطعا فمینیسم از نظر من
    چیز نامبارک و مخربی هست. خوب ممکنه شما فمینیسم رو یک فلسفه ی فکری خوب بدونید. حالا باید به هم حمله کنیم؟؟ من نظرم اینه که خوب باشه ضمن احترام به شخصیت همدیگه روی ابعاد مختلف فمینیسم بحث کنیم و تحمل هامون رو بالا ببریم. شما گفتید من خانم ها رو محکوم می کنم. نه! علاقه ای به محکوم کردن کسی ندارم و سودی هم برام نداره. بجای این روش ها غلط ، اگر حرف مشخصی دارید ، با دلیل و بصورت محترمانه مطرح کنید . پست شما یک پرخاش آشکار به بنده و گذشته ی من بود. من نمیخام بگم آدم موفقی بودم در زندگی یا شکست خوردم. ولی آیا شما حق دارید که مثلا به دلیل یک شکست در گذشته ی کسی به اون فرد توهین کنید؟ آیا خود شما آدم موفقی هستید؟ شما چند سال دارید و اصلا متاهل هستید؟ آیا شما مثل من 2 فرزند دختر هم دارید؟ آیا موفقیت های ما فقط به دلیل شایستگی خودمون هستن و شکست های ما فقط به دلیل بی کفایتی و بی عرضگی ما؟؟ آیا شما میدونید که من یک آدم موفق هستم یا شکست خورده؟؟ اصلا دلیل شخصی کردن بحث ها توسط برخی از شما کاربران بزرگوار چی هست؟ آیا این فرهنگ درسته یا غلط؟ بهتر نیست با هم بهتر از این صحبت کنیم؟ باور کنید احترام به شخصیت دیگران ، در درجه ی اول احترام به خودمون هست. اگر تحمل نظر مخالف در تاپیک رو هم نداریم ،فکر کنم بهتره وارد جایی به نام انجمن نشیم . . .


    نکته ی بعدی اینکه اگر یک خانمی هم پیدا بشه که مثلا نظراتش به بنده نزدیک باشه یک دوستی میاد و میگه که اینا منقرض شده. خوب چرا منقرض شده؟ آیا دلیلی هم برای حرف هاتون دارید یا فقط منشا صحبت های شما احساسات هست؟ اصلا چرا فکر می کنید حقوق زن و مرد برابر هست؟ چرا فکر می کنید دارید با این حرفها از زنها دفاع می کنید؟

    همونطور که می بینید پستی که کاربر محترم tamas نوشتن ، در واقع تکرار فلسفه ی فمنیسم هست. خوب بهتره روی درستی و غلطی این فلسفه صحبت کنیم که تیشه زده به ریشه ی خانواده ها. به اسم مدرن بودن یعنی فمنیسم درسته؟ به اسم سنتی بودن ، آیا حرف های کاربر نیاز غلط میشه؟ نه دوستان! مسائل انقدر ساده و سطحی نیستن. باشد اندر پرده بازی های پنهان . . .

    به هر حال اگر باز هم یک دوستی احساساتی شد و پرخاش کرد یا بجای گفتگوی محترمانه ، بحث ها رو شخصی کرد ، من جواب به این حاشیه ها نمیدم و شما فکر کنید که برنده شدید. ولی اگر تمایل داشتید به هم و به خودمون احترام بزاریم و دلایل مون رو مطرح کنیم ، به نظر من این روش
    به درد صاحب تاپیک و شاید خیلی کاربران دیگه هم خواهد خورد


    ببخشین دوست عزیز

    شما از پشت مانیتور میفهمین من زود قضاوت میکنم یا تحمل من کمه و غیره؟؟

    شما به گفته خودتون بعد دو سال برگشتین همدردی و سر بزنگاه اومدین زوم کردین رو نظر من و تحلیلش کردین در حالیکه طبق قوانین سایت کسی اجازه ورود در نظر دیگرانو نداره و شما هم از این قضیه مستثنا نیستین..

    شما هنوز نمیدونین نظرات ما کارشناسانه نیست و صرفا نظر شخصیه و کاربر میتونه صرفا اونهارو مطالعه کنه , نه اینکه بخواد حتما بکار بگیره..

    بنده بعد از قید نظراتم به ایشون اشاره کردم که حتما به مشاوره و وکیل برای تصمیم بهتر مراجعه فرمایند..

    پرسیدید من چرا به سوالاتتون جواب ندادم ؟ باید عرض کنم شمارو در موضعی نمیبینم که بهتون جواب بدم ..اگه سوال داشتید تاپیک بزنید و من در خدمتتون هستم..

    دلیله اینکه بهتون واکنش منفی نشون دادم اینه که شما بجای به چالش کشیدنه نظر بنده , میتونستید راحت نظر خودتونو برای ایشون بنویسید تا ایشون هم استفاده بفرمایند..

    در اخر بهتون برادرانه توصیه میکنم چه در این تالار و چه در جامعه بجای سرک کشیدن تو کار این و اون بهتره سرتون تو زندگیه خودتون باشه..

    موفق باشین


    .................................





    سلام

    جناب جوادیان گرامی


    کسانی که در اینجا دیگران رو راهنمایی و مشاوره میدهند لازمه که قبل از اون تایپیک آفتهای مشاوره رو مطالعه کرده باشند و اون رو در ارسال مطالب رعایت کنند.صرف اینکه گفته شود نظر من شخصی هست توجیه کننده نیست و لازمه مطالب ارسالی مطابق با اهداف تالار همدردی باشد

    با تشکر
    ویرایش توسط ammin : دوشنبه 16 مرداد 96 در ساعت 23:51 دلیل: آفتهای مشاوره

  13. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    nasimmng (دوشنبه 09 مرداد 96)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. منم دوس دارم یه ازدواج موفق جوری ک خودم میخام داشته باشم:(((
    توسط SHahr-Zad در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد ازدواج
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 مهر 93, 23:50
  2. ریخت منحوس جاریمو دیگه نمیبینم
    توسط nahale1 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 اردیبهشت 92, 01:47
  3. عروس بزگتر بهتر است یا عروس کوچکتر خانواده؟
    توسط باربی در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 شهریور 91, 20:52
  4. داماد کوچک تر از عروس !
    توسط lord.hamed در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 02 آبان 90, 00:08
  5. دوس دارم یه دختر شاد و پر انرژی باشم:)
    توسط nazlin1990 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: جمعه 15 مهر 90, 12:05

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.