سلام.
شما آدم کمال گرایی هستید؟ قرار نیست برای کار آفرینی چند نفر رو استخدام کنیم یا اینکه درآمد n تومنی داشته باشیم. همین که مثلا یه کار اینترنتی برای خودتون راه بندازین خوبه. با
توضیحاتی که دادید به نظرم فرد توانمند و با استعدادی هستید. در کنارش دنبال کار مرتبط با رشته تون هم باشید ان شا الله قراره وضعیت مهندسی کشور رو به راه بشه. با این قوانینی که
تصویب کردن تو مجلس گویا در آینده نزدیک خبراییه. ان شااااا الله.
دوست عزیز جدای از بحث بیکاری ، بحث عذاب وجدان و اضطرابی که دارید بدون مراجعه به پژشک یا انجام ندادن کارایی مثل ورزش ناممکنه!!! کار گیر میاد تو هر وضعیتی ولی اضطراب خود به
خود درمان نمیشه.
از صحبت هاتون مشخصه که دو چیز براتون مهمه یکی سلامت و دیگه عمر و وقت.
یک حرفی رو رک و راست بگم بهتون. وقتتون رو با مقاومت در مقابل مصرف دارو هدر ندید. حرف اول رو اخر گفتم.
فرض کنیم شما یه مختصر افسردگی ای داشته باشی که به قول دوستی متخصص همه دارن!!! نهایت درگیری با مصرف دارو 6 ماهه ولی اگه خدایی نکرده بیمار باشی و دارو نخوری هر
چقدر هم زور بزنی و مقاومت کنی حداقل سه سال طول میکشه تو بهترین وضعیت برگردی به حالتی که باید دوز داروی اول رو مصرف کنی. فرق بین 6 ماه و 3 سال خیلی زیاده!!! در آخر هم
دارو رو باید بخوری. البته حرفی که زدم مستند نیست و فقط یه جور تجربه شخصیه.
دوست عزیز در مورد سرماخوردگی من هم دارو نمیخورم ولی بابت واکسینه شدن اول هر پاییز به زورم که شده یه بار سرما میخورم. سرما بخور عوضش بیماری های دیگه رو نگیر. سرما
خوردگی به موقع یه جور قوی شدن بدنه.
اما اینکه قصد دارم به زور بفرستمتون دکتر تو جملات قبلیم موج میزنه. فکر میکنم شما هم با خوندنش متوجه اصرار من به اینکه دارو مصرف کنی شدی.
من اصلا خوشم نمیاد با اعتقادات کسی بازی کنم. اینکه دوست نداری دارو بخوری و اینکه من اگه جای تو بودم قرص مصرف میکردم بحث نظرات شخصی من و شماست و من فقط از سر
علاقه به همنوع هست که میخوام نظر خودم رو به شما تحمیل کنم!!! ولی در آخر این عمر و زندگی و بدن شماست پس انتخاب نهایی با خود شماست.
من صادقانه میگم اونقدر خودم، روحیاتم و بدنم رو دوست دارم و اونقدر عمر و زندگیم برام با ارزشه که اگه یک لحظه جای شما باشم مطمئنم سریعا میرم سراغ یه پزشک خوب.
به هر حال بهتره دیگه اصرار نکنم و یه کم اطلاعات بدم:
یکی از شایع ترین نوع اضطراب ها، اضطرابی هست که سراغ افراد فارغ التحصیل از دانشگاه میاد. علتش هم مشخصه چون دانشجو قبلا میدونه که چه مسیری رو باید بره و حالا که فارغ
التحصیل شد سردرگمی شدیدی پیدا میکنه که حالا باید چیکار کنم. افت سطح هوش، بیخوابی شبانه، اضطراب، افت از نظر کار و سواد یک امر طبیعی مخصوصا برای دانشجوهای با سواد بعد
از فاغ التحصیلی هست.
شما تحصیلاتت رو تموم کردی و خودت هم آدم باهوشی هستی و از همه بدتر کمال گرایی و اینکه فکر میکنی تو هر چیزی با سوادی و اینکه فکر میکنی از عهده ی انجام هر کاری برمیای
در آینده ی دور بلایایی سرت میاره که سر همه ی ما اومده!!!!
من رو زیادی یاد خودم میندازی. من هیچ وقت به خودکشی فکر نکردم ولی اضطرابی کشیدام که نپرس!!!! البته شرایط هر کس با اون یکی فرق میکنه اما یه چیز مشخصه تا خوب نخوابی نمیتونی خوب فکر کنی و وقتی خوب فکر نکردی فاتحه موفقیت تو زندگی رو باید خوند.
به خاطر خواب شب و به اندازه هم که شده.... حتی اگه دارو نخوردی تمام تلاشت رو بکن.
ممنون.
علاقه مندی ها (Bookmarks)