نوشته اصلی توسط
غبار غم
متوجه شدم. به نظرتون ایشون میاد با شما دوس بشه، وقت بذاره، انرژی بذاره، مهمتر از همه قلب و روحش و شاید حتی جسمشم با شما شریک بشه؟ شمایی که میگی دوس بشم، بعد اگه مورد پسند واقع شد خانوادم رو در جریان بذارم! یعنی ارزش ایشون که شما 4 ساله بهش فک می کنی، تا این حده که حتی خانواده شما هم در وهله اول ایشون رو نشناسه؟! به نظر میاد شما می ترسی رابطه پیش نره و خانواده ت بو ببرن و غیره
انقد حرف واسه گفتن برای صحبتای شما هست که نمی دونم واقعا از کجا شروع کنم.
1- این خانوم با شما دوس بشه اولین آدمی که تا تقی به توقی خورد میگه می خواستی دوس نشی همین خود شمایین! می دونین بهش چی میگین؟ میگین تو اگه دختر خوب و پاکیزه و سر به زیر و سر به راه و با حیایی بودی با من دوس نمی شدی! قدم اول و شما برداشتیا اما آخرش تقصیرا گردن ایشون خواهد افتاد
2- شما اگه دختر داشتین، نظرتون راجع به رفتار یه پسر مثل الان شما با ایشون چی بود به نظرتون؟ می گفتین بفرما پسرم بفرما با دخترم دوست بشو بعد که امتحانش کردی و دیدی مزه دهنته به خانوادتم اطلاع بده؟!!! اگه خواهر داشتین و یا دارین نظرتون راجع به پسری که می خواست باهاش دوس بشه چی بود؟!
3-اگه ایشون رو دوس داری و اگه ایشون رو میشناسی قضیه دوستی این وسط چیکار می کنه واقعا؟! منظورتون از نتایج خوب چیه؟ این نتایج خوب حتما لازم نیس تو رابطه دوس پسر دوس دختری به دست بیاد (که در 99 درصد موارد هم راه به جایی نمی بره مخصوصا اگه دو طرف اولین بارشون باشه). نامزدی رو برا چی گذاشتن پس؟ شما رسمی اقدام می کنین، اگه اوکی رو گرفتین نامزد میشین. حتی می تونین قبل از نامزدی و بعد اوکی گرفتن هم یه مدت نه چندان زیادی تحت نظارت خانواده رفت و آمد کنین تا کاملا مطمعن بشین بعدش نامزد کنین. نامزدی برا همین مواقعه.
4-من میگم نره شما میگی بدوش. میگم اگه ایشون رو برا ازدواج می خواید رسمی اقدام کنین، شما میگین بازم پیشنهاد بدم؟! امیدوارم این دختر خانوم عقلشون رو از دست ندن و اگه شما درخواست مجدد دادین بازهم جواب منفی بدن بهتون.
5-شما ایشون رو پسندیدین و می خواین آشنا بشین. صد درصد مطمعنم فقط ظاهر امر رو پسندیدین...خب تو این 4 سال چیکار می کردین واقعا؟! فک کنم فقط محو تماشا بودین دیگه!
یه وقتایی ماها نیازمند یه کمک یا تلنگریم و مثه موشک آماده پرتابیم، فقط نمی تونیم روشن شیم.یه نفر که کبریت بزنه راه واسمون روشن میشه و تصمیم درست و میگیریم. اما یه وقتایی حرف حرف خودمونه ولو اینکه اشتباه باشه و ما فقط منتظر تایید و تصدیق بقیه هستیم وگرنه انجام یه کار خاص ملکه ذهنمون هست و به غیر از اون به چیز دیگه ای فک نمی کنیم.
نظر من و احتمالا خیلی از دوستان دیگه اینه که دیگه پاپی قضیه نشین، حداقل نه به این شکلی که شما میگین (پیشنهاد دوستی!) ولی در نهایت صلاح مملکت خویش خسروان دانند
علاقه مندی ها (Bookmarks)