موضوع: بیکاری و استرس

درود دوست گرامی

بتده هم یک جوان هستم با سن شما و مدرک فوق لیسانس مهندسی کامپیوتر شرایط شما کاملا با پوست و گوشتم درک می کنم عزیز متوجه ام شما چی میگید خیلی خیلی سخته


بنده لیساسنم را از دانشگاه آزاد قزوین گرفتم و فوق لیسانسم از دانشگاه سراسری فردوسی مشهد گرفتم این نگفتم که برای تعریف از خود باشه دوست گرامی ، صحبتم این هستش که چه دانشگاه آزاد و دولتی درس بخونی (البته نظر خودم هستش) هیچ کدوم از این درس های تئوری بدرد نمیخورن فقط وفقط وقت تلف کردن هستش واقعا صد حیف وقتم گذاشتم برای درس تلاش می کردم بعد از گرفتم دیپلم یا لیسانس یک فن (عملی) نه تئوری متاسفانه فارغ التصیلان رشته های مهندسی ضعف شدید در کارهای علمی دارند و الانم تمامی شرکت هایی که پذیرش نیرو دارند نیازمند افراد با تجربه حتی اگر مدرک تحصیلیش پایین باشه و این که بتونه از نظر علمی و تجربه کارامد باشه .

بنده همین ضعف رو داشتم با تلاش های خودم و علاقه ای که داشتم در آموزش معتبر در تهران ثبت نام کردم کلاس های متعددی شرکت کردم دوره های کامپیوتر مختلفی رفتم تا تونستم از نظر عملی یک کارههایی انجام بدم. متاسفانه در دانشگاه های ما فرقی نمی کنه فقط و فقط مسائل تیتر وار و گذرا توضیح می دهند و از کارهای عملی زیاد خبری نیست یا در واقع اصلا خبری نیستش دانشجو فارغ التحصیل میشه فقط بلد روی کاغذ کار انجام بده یک مسئله حل کنه یا یک برنامه روی کاغذ یا تو محیط نرم افزاری بنویسیه.

بنده افرادی میشناسم با مدرک فوق دیپلم دارند ماهی 5 میلیون فقط از پشتیبانی شبکه در میان حالا نصب و راه اندازی هیچی که میتونه بیشتر از این ها هم براشون درامد داشته باشه یک فارغ التحصیل دانشگاه دولتی نمی تونه یک شبکه راه اندازی کنه باید بره هزینه کنه چقدر تا بتونه اصول و کاربرد درست شبکه یاد بگیره . ازش پرسیدم چرا ادامه تحصیل نمی دی گفت برای چی وقتی من علمی یا فنی بلدم دارم بیشتر از اساتید و دانشجویان با مدارک عالیه درامد دارم چرا خودم یا وقتم صرفه درس های پایه ایی یا تیتر وار کنم. کاملا باهاش موافقم. متاسفانه مسئولین یا کارفرماها به تجربه شما در کارهای عملی توجه می کنند نه چندتا کاغذ .

من توصیه میکنم کلاس هایی که مربوط به مهندسی برق هستش در تهران یا کلان شهرها موجود هستش می توانید بگذرونید یا از نظر عملی یا نه تئوری خودتون قوی کنید. بنده همین مشکل رو داشتم برای چندین شرکت رفتم متاسفانه پذیرشم نکردند به خاطر این سابقه عملی و کاری نداشتم . بنده تلاش فراوان دوره های مختلف عملی و کاربردی گدراندم گرچه خیلی سخته با این همه فارغ التحصیل در رشته های مهندسی تو یک شرکتی مشغول به کار شدم و الانم تدریس میکنم.

موفق باشید انشاء الله به امید خدا یک کار خوب پیدا کنید کاملا شما درک می کنم متاسفانه مسئولین که به فکر جوانان نیستند و روز به روز افسردگی جوانان و بالا رفتن سن ازدواج در جوانان افزایش پیدا می کنه .


**** امام حسین (ع) می فرمایند : همه موقعه حرف زدند مومنن اند ، ولی موقعه عمل دیندار واقعی معلوم و مشخص می شود .

نوشته اصلی توسط صبا_2009

سلام

چقدر ناامید هستین!!
من ۱۰ ساله وارد بازار کار شدم. شغل های زیادی رو تجربه کردم. می دونم وضعیت بازار کار چطور هست و نسبت به ۱۰ سال پیش پیدا کردن شغل سختتر شده!!
من خانم هستم نه اضطرار مالی یه پسر رو داشتم و نه توان علمیم به نسبت زمانه ام کم بود. چند تا مصاحبه رفته باشم خوبه؟؟
به چند جا رزومه فرستاده باشم یا زنگ زده باشم خوبه؟
الان شغلم دولتی ولی هیچ وقت دنبال کار دولتی نبودم و به هیچ کس هم توصیه نمی کنم.
من نزدیک به سه دفترچه یادداشت داشتم و هنوزم نگهشون داشتم. تو بعضی از صفحه هاش ۴-۵ شماره تلفن و آدرس بود.
بیشتر از ۲۰۰ جا تقاضای کار دادم. ۹۰٪ شرکت های اون موقع شهرمو مصاحبه رفتم یا رزومه فرستادم. همه ش رو هم رد نشدم بعضیاش واقعا شرایطش با من جور نبود. ولی یادم نمیاد عیچ وقت ناامید شده باشم. مصاحبه ها واسم نقطه عطف بود چون بعدش می رفتم دنبال هر چیزی که پرسیده بودن و بلد نبودم. دیگه استرس مصاحبه نداشتم.
الان شده با ترجمه با تایپ؛ با منشی آژانس شدن با کارهایی که وقت گیر نیست ولی درآمد کمی داره اندازه پول تو جیبی تون پول دربیارید. در همین مطالعه و کسب تجربه را فشرده ادامه بدین.
ناامید بشی یا نشی این زندگی ادامه داره. اینکه وقت و انرژی ت رو بگذاری واسه استرس و فکرهای منفی یا بجاش بری نیم ساعت بدوی و ورزش کنی هیچ کدام برای دنیا بقیه آدم ها فرقی نداره. ببین کدومش برای تو فرق تو زندگیت ایجاد می کنه همون رو انجام بده.

سلام
درامد خیلی کمی دارم .
منظور شما اینه که من زیاد دنبال کار نگشتم درسته؟!
ادم سواره از پیاده خبر نداره. البته اگر خانم بودم به راحتی کار پیدا میکردم حتی تو رشته ما هم که مردونه هست خانم ها راحت تر جذب میشن علت حقوق کم و ...
مگه فرق من با اکثر ادم هایی که کار پیدا کردن چی بوده به جز رابطه و پارتی حالا چون من فقط خدا رو دارم باید تو این مملکت تحقیر بشم
شما حق دارید باید به فکر کارگری باشم تو فکرشم هستم
میگید ناامید نباش مگه حالت روحیم دست خودمه یعنی بشم یه ادم سرخوش که الکی خوشحاله یعنی اینقدر بی غیرت باشم

سلام

من تو این حوزه از مشکل شما زیاد نمیتونم راهنمائیتون کنم

ولی چن تا توصیه میتونم بهتون بدم

اول اینکه تو هر جائی که میتونه نسبت به رشتتون بهتون کمک کنه مشغول به کار بشید حتی اگه حقوقش خیلی کم باشه

چون هم براتون سابقه کار میشه و هم پلی میشه برای پیدا کردن استخدامهای بهتر ..چون با بودن تو محیط کار میشه فهمید کدوم شرکت ها دارن استخدام میکنن

دوم اینکه دوست من تو یه رشته ای درس خونده بود و فوق گرفته بود ولی به دلیل نبود کار موبایل فروشی باز کرد و الان درامدش خوبه .. و به ما میگه منو ببینید که داشتم دنباله استخدام میگشتم..

البته میدونم الان میگید سرمایه میخواد اینکار.. بله قبول دارم ! اما منظورم اینه که به هیچ وجه ناامید مضطرب نشید

بهر حال برای شما هم شغلی پیدا خواهد شد ..دیر و زود داره ..فقط باید به تلاشتون ادامه بدید

من خودم فردای اتمام خدمت سربازیم رفتم فروشندگی .. حقوق خیلی کمی داشت اما چون هدفم باز کردن مغازه بود زیاد به پولش اهمیت ندادم و چن جا همینطور عوض کردم و بالاخره با سرمایه ناچیزی مغازمو

باز کردم و رونق دادم

بجای استرس و اضطراب کاریرو که دوس دارید در اینده داشته باشید هر روز تجسم کنید تا با استفاده از قانون جاذبه بالاخره بهش برسید .. فرقی نمیکنه الان کجا مشغول باشید ولی چون تو ذهن و رویاهاتون

شغل مورد علاقتونو هی تداعی بکنید آخر سر بهش خواهید رسید


پس از فردا در جائیکه براتون فک میکنید سوای از حقوقش محیط مناسبتری برای پیشرفته مشغول بشید ..تا هم از استرس بیکاری خلاص بشید و هم مترصد پیدا شدن استخدام های دیگر بشید

نوشته اصلی توسط صبا_2009

من مثال هایی رو که زدم واسه این بود که بگم منم یه روز پیاده بودم ولی بجای اینکه ناامید بشم از هر شکستم درس گرفتم.
هیچ جای حرفام هم نگفتم که شما کم گشتین یا ...
خودم و شرایط ۱۰ سال پیش رو مثال زدم تا بهتون بگم کسایی که می بینید الان سرکار هستند با پارتی و یه روزه به این شغل نرسیدن اونا هم روزایی که شما الان دارین می گذرونید رو تجربه کردن.
چکیده حرفام این بود که ناامید نباشید و نگذارید اوضاع روحی تون رو تلاشتون تاثیر بگذاره. همین. بله معتقدم اوضاع روحی خود فرد کاملا دست خودشه.

من کجا گفتم ناامید هستم چرا فکر میکنید من ادم ضعیفی هستم و شما قوی بودید . شرایط 10 سال پیش با الان یکیه . منم سختی زیاد کشیدم
به نظر شما الان همه یا شایستگی سرکار هستن یعنی وضعیت جامعه رو نمیبینید من اصلا ادم منفی بافی نیستم .شاید هم چون شغل دولتی دارید فکر میکنید الان همه جا کار ریخته و من ادم تنبلی هستم چون دوست دارم از درسی که خوندم استفاده کنم . فکر کنم خواسته زیادیه
شما خانم هستید و هیچ وقت نمیتونید این حسی که من الان دارم درک کنید . خیلی راحت میگید اوضاع روحی دست خود فرده . دلم میخواد بخوابم، وقتی بیدار میشم توی این دنیا نباشم

نوشته اصلی توسط صبا_2009

ببخشید من اشتباه کردم که اینجا نوشتم
شما نه نیازی به استفاده از تجربه های دیگران دارید و نه چیز دیگه. چون خودتون همه چیز رو می دانید و تلاش تون هم کافیه.نگاه به دنیا مثبته و کاملا قوی و صحیح برخورد می کنید.

مشکل از من و امثال من هست که تو این جامعه هستیم و شماها رو درک نمی کنیم. و بابت ناتوانی مون در درک شما و ایجاد مشکلات متعدد و همچنین بخاطر زن خلق شدنم از شما عذر می خوام.
موفق باشید.

نمیدونم چرا ناراحت میشید و همش طعنه میزنید
شما تو کامنت اولتون لحنتون یکم تحقیرامیز بود .از علامت تعجب های که میذاشتید . مثلا نوشتید پیدا کردن شغل سختتر شده!! و بعدش دو تا علامت تعجب گذاشتید که به سخره بگیرید . یا اینکه نوشتید من با وجودیکه خانم بودم و نیاز مالی نداشتم تلاش خیلی زیادی کردم یعنی غیر مستقیم بیان کردید که تنبل هستید و تلاش زیادی نکردید و همچنین چون اقا هستید باید هر کاری بکنید . تو کامنت دومم باز هم نوشتید همه با شایستگی سرکار رفتن و شرایطشون مثل من بوده و کسی با پارتی سرکار نرفته

میدونم الان میگید منظور من این نبوده ولی کاملا لحن کمی تحقیر امیزتون مشخصه تو کامنت اخری هم که منو یه ادم بی منطق نشون دادید . بله شرایط روحی من خوب نیست . من با زبون روزه هم دنبال کار میرم و همین دیروز بعد از اذان خونه رسیدم .
هیچ کاری هم عار نمیدونم چون پدرم کارگر هستن .اگر تا 6 ماهه دیگه کار مرتبط با رشته پیدا نکنم که حتی اگر پولی هم ندهند مهم نیست فقط پیشرفت داشته باشه بعد از اون مدرکم قاب میکنم میرم سراغ کار دیگه هر چی میخاد باشه تا کسی به طعنه نگه تنبله . ازدواجم که برای امثال من حرامه
ممنون از نظری که گذاشتید و اگر ناراحت شدید عذرخواهی میکنم

درود وقتتون بخیر.

دیدم دوست گرامی گفتی باید پارتی داشته باشی . چی بگم دوست گرامی بنده تا الان باید 5 بار کارمند می شدم اونم که تا الان رسمی شده بودم . من نفرین نکردم سپردم به دست خدا گفتم خدایا من که نمی تونم حقم از این مسئولین بی کفایت و نالایق بگیرم چون " پارتی " ندارم. بنده بهترین ارگان های دولتی قبول شدم و برای مصاحبه و ... رفتم همه رو سر بلند و پیروز بودم.

ولی حیف حیف حیف ، نداشتن پارتی این شغل ها از بنده گرفت افراد پارتی اون اشخاصی بودند برای گرفتند جایگاه من که نمی تونستم کاری کنم چی بگم دلم پره خیلی زحمت کشیدم تلاش کردم درس خوندم برای امتحانات بدلیل نداشتن پارتی ، با این که من قبول شده بودم تو همه چیز ردم کردن به بهانه ها واحی و پوچ . هر جا که بگی رفتم فایده ای نداشت کسی هم نمی تونست کاری برام کنه چون پارتهای اون قسمت هایی من قبول شده بودم خیلی خیلی قوی بودن.

قلبم شکست از این بی عدالتی در کشور اسلامی که اسم خودشون گذاشتن مسلمان این ها از وهابی ها هم بدترن که حق الناس ناحق میکنند. من سپردم به خدا . جوابشون برده .

مدتی بیکار بودم انقدر فشار روحی و روانی بروی بنده بودش که با هزار زحمت و تلاش فشار التماس تونستم کار برای تدرس در دبیرستان و دانشگاه پیدا کنم و الان در کنارش کارهای تخصصی در زمینه کامپیوتر انجام میدم که بشه یک درامدی هر چند کوتاه داشته باشم.

دوست گرامی به فکر کار دولتی نباش اگر اگر اگر اشنا قدرتمند و پارتی بزرگ نداری ، بنده خسته شدم خیلی جاها رفتم که بتونم حقم بگیرم ولی ولی متاسفانه اون افراد دیگه مسلمان نیستند من با کافران و وهابی تو سازمان ها مواجه بودم. گفتم مسلمان واقعی امثال من هستند نه شما .


برو تخصص افزایش بده و قدرت در زمینه علمی که دوست داری ببر بالا منت کسی رو نکش مثل مرد کار کن ، و برای خودت یک متخصص بشی و درامدی داشته باشی. من نظرم این هستش که تا زمانی که شغل مناسب با درامد خوبی نداشتی اصلا دنبال درس نرو حیف حیف وقت بزاری برای درس که هیچی به آدم اضافه نمی کنه جزء وقت تلف کردن.

بنده دوستی دارم دانشجوی دکترا ، دانشگاه مالک اشتر براش سبزی خورد نمی کنند یا از دانشگاه شریف دیگه مثل گذشته نیستش باید خودتون تخصص داشته باشین بتونید برای خودتون ایجاد شغل کنید.

رفتم وام بگیرم خدا نگذره چنان بهره ای میخوام یا باز پرداخت که نمی تونستم شغلی ایجاد کنم با ایجاد این شغل می تونستم چهار یا حداقل 6 نفر مشغول به کار کنم التماس کردم به مدیران بانکها ، طرح دادم رفتم پیشه نماینده مجلس شهرمون ، چون اشنا و پارتی نداشتم کسی سفارشم کنه . موافقت نکردن .

بعد یک سری از خانم ها میان از سوی پشتتون گرمه اینجا حرف میزنن بله حرف زدن راحته هیچ وقت جای دیگران نیستید ببینید چه عذابی می کشن