سلام وقت همه دوستان بخير
من تو تاپيك شما تناقض هايي بين صحبت و نظر شما با عملتون ميبينم
از يه طرف ميايد صحبت از حفظ اقتدار مرد ميكنيد بعد در عمل تصورى كه از شوهرتون داريد يه ادم ضعيفه كه بدليل خجالتى بودن ، مأخوذ به حيا بودن ...نميتونه حقش رو بگيره ( البته اين حق از ديد گاه شماست )
خب چيكار ميكنيد ؟ ميگيد خب من خودم وارد عمل ميشم و اين ضعف رو پوشش ميدم و عملكرد شما هم نشون ميده كه چقدر بى سياست به اين موضوع ورود كرديد و اصلا توجه نداريد كه چه خطوط قرمزى رو داريد رد ميكنيد
يه طورى داريد موضوع رو مطرح ميكنيد كه گويا شوهر شما عقلش نميرسه كه اگه خونه به اسمش باشه بهتره
حالا يه مسيرى رو رفتيد ديديد نه نتيجه نميده چيكار كرديد پاى پدرتونم به اين ماجرا باز كرديد ( اشتباه و تناقض دوم )
ورود پدر شما به اين موضوع چه پيامى داشت
اول اينكه پدر من از تو بيشتر ميفهمه بابام هم داره حرف منو ميزنه پس كوتاه بيا
دوم اينكه پدر من صلاح ما رو ميخاد گويا خانواده ايشون كه اين همه سال بزرگش كردن مصلحت پسرشون رو نميخان
تناقض سوم
تعريف شما از خودخواهى و خواست شما
يه جا ميايد ميگيد اين خودخواهى ايه كه از خانواده شوهرم انتظار داشته باشم كه خونه رو به نامش بزنن بعد دو خط پايين تر ميايد ميكيد چطور شوهرمو راضى كنم كه خونه به اسم خودش باشه
قبل اينكه دنبال راهكار براى راضى كردن شوهرتون باشيد بايد سوال كنيد كه آيا به اين موضوع ورود كنم يا نه ؟
براى ورود به اين موضوعات هم بايد منطق قوى براى نظرتون داشته باشيد ( كه از ديد من نداريد ) هم بايد حساب شده و با سياست باشه كه اقتدار، درك و شعور مرد زير سوال نره . چون خيلى از مصاديقى كه شما به سادگى و ضعف مرد تفسير ميكنيد شايد معناى ديگه اى از ديدگاه آقايون داشته باشه .
.
.
.
موضوع بعدى كه بايد بهش توجه داشته باشيد عملكرد پدر بزرگوار شما بوده كه جا داره خوب تحليل بشه تا در آينده و مشكلات بزرگترى كه تو زندگى بهش برميخوريد تصميم منطقى ترى داشته باشيد
موضوع ديگه اى كه باز جا داره راجبش فكر كنيد لجاجت شما تو اين موضوع بود. اين صرفا نشون نميده كه شما شخصيت لجبازى داشته باشيد شايد دليلش مسير اشتباه و عكس العمل شوهرتون بوده ، اين يعنى بايد درايت ،صبر و آستانه تحمل بيشترى تو زندكى داشته باشيد
این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور
پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم!
سالها منتظر سیصد و اندی مردانیم ...
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم!!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)