به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 32
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اسفند 96 [ 07:41]
    تاریخ عضویت
    1396-1-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,057
    سطح
    17
    Points: 1,057, Level: 17
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 44 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    اون شماره ارتباط با حرم امام رضا هست.
    این حرفی که آخرین بار نوشتی رو هزار بار تایپ کردی. ما هم هزار بار خوندیم.
    خدا به پدرت صبر بده ، وقتی میگن خدایا فرزندی صالح عطا کن منظور پاکی صرف نیست، صالح کسیه که خودشو و دیگرانو به رنج نندازه و ...
    خانم لطفا با شوهرت بساز و انقدر ازش حرف نزن. مرد به این خوبی ... حالا دلش نمیخواد پول خرج کنه مال خودشه.
    بالاخره یه نون پنیری یا لباسی پیدا میشه، خدارو شکر کن.
    خدا سایه شوهرتو رو سرت مستدام کنه تا لحظه ای که زنده ای. بشینین پیش هم از با هم بودن لذت ببرین ، حیف نیست زندگیو بکام خودتون تلخ میکنین.اون بزرگوار صلاحتو میخواد، واسش عزیزی، عشق اول و آخری وگرنه اینجوری نمیکرد بپای محبت قلبیش بذار.
    برو سر خونه و زندگیت و لذت ببر از روزگار.دیگه این تاپیکم ادامه نده.
    ویرایش توسط نیاز. م : دوشنبه 01 خرداد 96 در ساعت 18:09

  2. کاربر روبرو از پست مفید نیاز. م تشکرکرده است .

    nardil (دوشنبه 01 خرداد 96)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-3-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 73 در 44 پست

    Rep Power
    26
    Array
    نیاز جان یعنی نظر شما اینه که شوهرم ایرادی نداره ؟ اگه شما جای من بودین قبول می کردین شوهرتون توی فضاهای مجازی باشه ولی به شما بگه حق نداری بری البته برای من فضای مجازی مهم نیست ولی این مهمه که بهم زور بگه . یا شما قبول می کردید شوهرتون از لحاظ مالی هیچ مشکلی نداشته باشه ولی شما یه هزاری هم توی جیبتون نداشته باشید یا بچتون مدام به باباش التماس کنه و خواسته های کودکانش رو بگه و باباش بی محلی کنه یا شوهرتون اصلا اجازه نده تنهایی حتی تا دم در خونه برید و بچت مدام بگه مامان حوصلم سر رفت و ... قبول می کردید که با شوهرتون برید بیرون و ایشون باهاتون دعوا کنه که به فلان مرد فلان جا نگاه کردی در حالیکه اصلا ندونی از کی داره حرف میزنه . نیاز عزیز اینها رو نگفتم که بگم من بی گناهم و ... فقط می خوام ببینم کجای کارم اشتباهه کجای زندگیم دارم ناسازگاری میکنم ؟ عکس العمل شما توی این وضعیت چی می تونه باشه ؟

  4. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اسفند 96 [ 07:41]
    تاریخ عضویت
    1396-1-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,057
    سطح
    17
    Points: 1,057, Level: 17
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 44 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نشاط زندگی نمایش پست ها
    نیاز جان یعنی نظر شما اینه که شوهرم ایرادی نداره ؟ اگه شما جای من بودین قبول می کردین شوهرتون توی فضاهای مجازی باشه ولی به شما بگه حق نداری بری البته برای من فضای مجازی مهم نیست ولی این مهمه که بهم زور بگه . یا شما قبول می کردید شوهرتون از لحاظ مالی هیچ مشکلی نداشته باشه ولی شما یه هزاری هم توی جیبتون نداشته باشید یا بچتون مدام به باباش التماس کنه و خواسته های کودکانش رو بگه و باباش بی محلی کنه یا شوهرتون اصلا اجازه نده تنهایی حتی تا دم در خونه برید و بچت مدام بگه مامان حوصلم سر رفت و ... قبول می کردید که با شوهرتون برید بیرون و ایشون باهاتون دعوا کنه که به فلان مرد فلان جا نگاه کردی در حالیکه اصلا ندونی از کی داره حرف میزنه . نیاز عزیز اینها رو نگفتم که بگم من بی گناهم و ... فقط می خوام ببینم کجای کارم اشتباهه کجای زندگیم دارم ناسازگاری میکنم ؟ عکس العمل شما توی این وضعیت چی می تونه باشه ؟
    اینایی که گفتی همش حُسنه، کجاش عیبه؟!!
    نه شوهرت ایرادی نداره خیلیم مرد خوبیه.
    خب نمیرم فضای مجازی، تو که الان تو فضای مجازی هستی ! پس کجایی!
    آره قبول میکنم بهم پول نده ، پول میخوام چیکار؟همین که نون میخورم از گشنگی نمیرم کافیه.
    بچه التماس کنه مگه چیه؟ نباید که به بچه روی زیادی داد!
    خب اجازه نده، بشین تو خونه، یکم بچت رو ناز کنی خوابش میبره.
    آره خب حق داره، میتونم سرمو بندازم پایین زمینو نگاه کنم.
    من عکس العملم اینه به این همسر نازنینم میبالم و بهش عشق میورزم. مرد به این خوبی و مهربونی.خدا سایشو رو سرت حفظ کنه، قدرشو بدون .

  5. کاربر روبرو از پست مفید نیاز. م تشکرکرده است .

    nardil (دوشنبه 01 خرداد 96)

  6. #24
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نشاط زندگی نمایش پست ها
    نیاز جان یعنی نظر شما اینه که شوهرم ایرادی نداره ؟ اگه شما جای من بودین قبول می کردین شوهرتون توی فضاهای مجازی باشه ولی به شما بگه حق نداری بری البته برای من فضای مجازی مهم نیست ولی این مهمه که بهم زور بگه . یا شما قبول می کردید شوهرتون از لحاظ مالی هیچ مشکلی نداشته باشه ولی شما یه هزاری هم توی جیبتون نداشته باشید یا بچتون مدام به باباش التماس کنه و خواسته های کودکانش رو بگه و باباش بی محلی کنه یا شوهرتون اصلا اجازه نده تنهایی حتی تا دم در خونه برید و بچت مدام بگه مامان حوصلم سر رفت و ... قبول می کردید که با شوهرتون برید بیرون و ایشون باهاتون دعوا کنه که به فلان مرد فلان جا نگاه کردی در حالیکه اصلا ندونی از کی داره حرف میزنه . نیاز عزیز اینها رو نگفتم که بگم من بی گناهم و ... فقط می خوام ببینم کجای کارم اشتباهه کجای زندگیم دارم ناسازگاری میکنم ؟ عکس العمل شما توی این وضعیت چی می تونه باشه ؟
    ایشون شما را دست انداخته.
    چون قبلا از مدیر تذکر گرفتن ...

    شما چرا جدی گرفتی؟

    این پست
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  7. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    زن ایرانی (دوشنبه 01 خرداد 96)

  8. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1395-3-11
    نوشته ها
    156
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    49

    تشکرشده 73 در 44 پست

    Rep Power
    26
    Array
    ولی نیاز جان مطمئنم که نظر قلبیت این نیست و بخاطر عصبانیت از تاپیک خسته کننده من و همچنین نظر مدیر همدردی اینا رو نوشتی به هر حال ازت ممنونم عزیزم

  9. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اسفند 96 [ 07:41]
    تاریخ عضویت
    1396-1-28
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    1,057
    سطح
    17
    Points: 1,057, Level: 17
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    17

    تشکرشده 44 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    ایشون شما را دست انداخته.
    چون قبلا از مدیر تذکر گرفتن ...

    شما چرا جدی گرفتی؟

    این پست
    عزیزم

    اگه شما مدیری ، پس چرا اینجا مدیر داره . اگه نه لطفا در جایگاه خودتون باشین و کسی رو قضاوت نکنین. بجای این کارهای بیهوده لطفا به تاپیکای دوستان مشاوره مفید بدین.
    جالبه از بیکاری میشینین ببینین کی تذکر گرفته، برای بقیه نمایشش بدین! چه کار سخیفی! واقعا نیازمند ترحم هستین..
    بعضی ها برای دیده شدن چه کارها که نمیکنن...
    هر کسی مسئول نوشته ی خودشه یاد بگیریم توی نوشته کسی دخالت نکنیم
    ایشون هیچ وقت حرفای بچه های اینجا رو گ‌وش نکرد، حتی حرف پدر و مادرشو و هی میاد میگه شوهرم این جور و اونجور
    پس بهتره با همسرش بسازه.
    ویرایش توسط نیاز. م : دوشنبه 01 خرداد 96 در ساعت 19:50

  10. کاربر روبرو از پست مفید نیاز. م تشکرکرده است .

    nardil (دوشنبه 01 خرداد 96)

  11. #27
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 خرداد 99 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1392-2-20
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    7,750
    سطح
    58
    Points: 7,750, Level: 58
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Recommendation Second ClassVeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    887

    تشکرشده 279 در 146 پست

    Rep Power
    40
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نشاط زندگی نمایش پست ها
    از همه شما عزیزان ممنونم
    نیاز جان این شماره مشاوره هست ؟
    جناب mercedec این راهکار که شما فرمودید همیشه حرف پدرمه من چندین بار که این راهکار رو انجام دادم یعنی رفتم خونه پدرم کار رو نیمه تمام کردم و وضعیت رو از قبل خرابتر کردم و اینجوری احترام پدرم رو هم از بین بردم مثلا چند روز که خونه پدرم بودم همش افکارات منفی میومد سراغم که نکنه شوهرم فکر میکنه من بابت حجابم و اینکه خونه شوهرم اجازه ندارم مانتو های رنگی رنگی بپوشم پا شدم اومدم اینجا تا راحت بشم و هزار تا افکار مسخره دیگه که خودم رو سرزنش می کردم و بابام هر چه باهام حرف میزد و متقاعدم میکرد اون سرزنش ته دلم بود به همین ترتیب اوایل بدون اینکه همسرم دنبالم بیاد چند روز بعد با آژانس خودم بدون اجازه خانوادم ( بد ترین کاری که میکردم ) پا میشدم میومدم خونم و خانوادم واقعا از این کارم بشدت عصبانی میشدن و به این ترتیب اوضاع خیلی بد تر از قبل میشد و حتی موقع جر و بحث هامون همیشه می گفت اونجا خونه بابات چند روز بهت رو ندادن زود پا شدی اومدی و ... ولی دفعه آخر که خونه بابام بودم خودم برنگشتم و دوهفته اونجا بودم هفته اول شوهرم اصلا تماس نگرفت ولی از هفته دوم همش پیام میداد و التماس میکرد که برگردم و وقتی میدید من جوابش رو نمیدم شروع میکرد به تهدید کردن که میام بچه رو ازت میگیرم و من تا این رو میشنیدم زود عکس العمل نشون میدادم و شوهرم دوباره شروع می کرد به التماس کردن و وقتی میدید نتیجه نمیگیره سراغ نقطه ضعفم ( دخترم ) بابام کاملا مخالف برگشتنم بود و می گفت اگه برگشتنی هم توی کار باشه باید با شرط و شروط باشه ولی من دوباره کار رو خراب تر کردم و شوهرم که اومد دم در خونمون بدون اینکه حتی بیاد داخل خونه من دور از چشم خانوادم رفتم تا یک ماه بابام باهام حرف نمیزد الان این دفعه بابام میگه اگه بخوای بیای اینجا باید تصمیم نهایت رو گرفته باشی و اوضاع رو بدتر نکنی حتی درست از ورودت له این خونه باید موبایلت رو تحویل من بدی تا دوباره تحریک نشی به پیام هاش جواب بدی .

    خوب پس راحت شد قضیه

    شماخودتون راه حل رو میدونید و تجربه کردید و نتیجش هم دیدید ، فقط باید نقاط ضعف و اشتباه گذشترو تکرار نکنید تا این قضیه ریشه ای حل بشه

    پدرتون کاملن درست میگن و شما با این برگشت به همسرتون ،عملا خودتون و خانوادتون رو خورد و تخریب کردید

    اگه واقعا میخاین زندگیتون درست بشه و به نتیجه برسید درست عمل کنید و حرف پدرتون رو کامل اجرا کنید.


    یا حق

    موفق باشید

  12. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 خرداد 96 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1394-7-07
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    1,855
    سطح
    25
    Points: 1,855, Level: 25
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 20.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    25

    تشکرشده 65 در 37 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    خانم نشاط شما یه سری مشکل اساسی دارید .. وقتی به شما گفته میشه تمرکزت رو از شوهرت و کارهاش بردار این کار و بکن...با پول مادرت یا از هرجا که میتونی بدست بیاری برو پیش یه روانشناس حاذق ( حاذق ها!) ، لطفا پیش روانشناسای مذهبی نرو یا اگه پیش روانشناسای مذهبی رفتی پیش اون دسته نرو که بقیه طرز تفکرا رو قبول ندارن و به 'زور' و نه با 'منطق' میخوان خودشون رو متخصص معرفی کنن در حالی که از حرف زدن ساده شون غلط های املایی میباره ،اونجا که رفتی مشکلاتت رو اینطور که اینجا گفتی نگو، اصلا از شوهرت نگو ، از بچه ت نگو ، بگو : من خط مشی واسه زندگیم ندارم چطور خط مشی واسه خودم ایجاد کنم ؟ بگو من هدف واسه زندگیم ندارم چطور واسه زندگیم هدف گذاری کنم؟ بگو من واسه حرف مردم زیادی ارزش قائلم چطور مردم رو نبینم ؟ بگو من آدم ترسویی هستم چطور ترسو نباشم؟ بگو در نتیجه ی نداشتن خط مشی و هدف برای زندگیم قدرت تصمیم گیری ندارم چطور قدرت تصمیم گیری در خودم ایجاد کنم ؟ ( مگه میشه کسی واسه زندگیش خط مشی و هدف داشته باشه ولی قدرت تصمیم گیری نداشته باشه؟؟؟ ) بگو من از اشتباه کردن میترسم چطور از اشتباه کردن نترسم ؟ بگو چطور بپذیرم که انسانم و حق اشتباه کردن دارم ؟ اینا رو تو خودت حل کن . دیگه هم از شوهرت نگو . این موارد رو وقتی حل کردی به راحتی میتونی راجع به زندگیت تصمیم بگیری .
    (حالا فهمیدی اشکال شما کجاست؟ )

  13. 2 کاربر از پست مفید kataioon تشکرکرده اند .

    nardil (دوشنبه 01 خرداد 96), زن ایرانی (دوشنبه 01 خرداد 96)

  14. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    من موندم شوهر شما خسیسه و نیازهای ضروریتونو تهیه نمیکنه چطور برای شما اینترنت تدارک دیده!!! لابد خیلی خیلی خیلی ضروریه اینترنت!
    کاربر نشاط زندگی، من حدس میزنم شما از سر بیکاری یا هیجان طلبی یا خیالاتی بودن یا هر چیزی این داستان ها رو درواردین از خودتون و خیل عظیمی از کاربران اینجا رو درگیر خودتون کردین تا سناریوتونو اجرا کنین! هر ادم عاقل و بالغی به خیالی بودن داستان شما و شخصیتی که برای زن داستان در نظر گرفتین پی میبره! نویسنده ی قابلی میشید با کمی تلاش بیشتر!!!!

  15. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 شهریور 97 [ 23:01]
    تاریخ عضویت
    1396-2-14
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,803
    سطح
    25
    Points: 1,803, Level: 25
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    20

    تشکرشده 77 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان مثل اینکه شما خیلی بی درد هستید که درد بقیه ادمها رو متوجه نمیشید. آدمها خیلی پیچیده اند و ممکن هست توی شرایط سخت نتونند یا بترسند که تصمیم درستی بگیرند یا تردید داشته باشند. کسی که میاد اینجا تاپیک میزنه و ریز زندگیش رو تعریف میکنه از آستانه تحملش گذشته و مطمئنا از سر شکم سیری نیست! وگرنه بیکار نیست که بیاد داستان بسازه.و دایم سرزنش و توهین و تحقیر بشنوه. خواهشا اگر با صحبتهاتون نمیتونید به کسی کمکی کنید با سکوتتون به اون شخص کمک کنید.

  16. 2 کاربر از پست مفید hana00200 تشکرکرده اند .

    Hildaa (سه شنبه 02 خرداد 96), جوادیان (سه شنبه 02 خرداد 96)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.