موضوع: اینبار جوراب های دخترم فاجعه آفرین شد

سلام، خیلی ناراحت شدم
کاش شما یکاری کنید اصلا توضیح ندین، شمام خیلی سیاست ندارین و ساده بازی در میارید
منم بلد نیستم ولی دارم تمرین میکنم
کاش یجوری میگفتین که دخترتون خودش جورابش رو باز کرده، و تا سوال ازتون نمیشد جواب نمیدادین
کاش که نگین پول یارانمو میخوام
کاش که فقط تقاضای پول کنین و مثلا اگر گفت ندارم ، بگین خواهش میکنم مثلا،یا بگید که اگر دست خالی برم همه متوجه میشن پول ندارم و مسخرم میکنن یا اینکه بهش بگین اگر نداری یه نگاه بنداز ببین یارانمون ندادن که از اون پول بهم بدی ... یه همچین چیزایی
نمیدونم من که تو شرایط و زندگیتون نیستم دقیقا
یا مثلا بگین که عوضش دیگه تا چند وقت جوراب نمیخریم واسه بچه ،
آیا تشکر کردین وقتی جوارابارو دیدین؟ آیا قبل از اینکه شوهرتون حرف بزنه گفتین واااای بابااااییی ممنون بابت دوتا جورابی که واسه دخترمون خریدییی، باباااییی نمیدونم چطور ازت تشکر کنم
آیا اینجور جملات یکم ایشون رو نرمتر نمیکنه؟ شایدم قبلا امتحان کردین و خورده تو ذوقتون و دیگه ادامه ندادین!
در هر صورت خیلی شرایط سختیه

نوشته اصلی توسط zemestooni

سلام، خیلی ناراحت شدم
کاش شما یکاری کنید اصلا توضیح ندین، شمام خیلی سیاست ندارین و ساده بازی در میارید
منم بلد نیستم ولی دارم تمرین میکنم
کاش یجوری میگفتین که دخترتون خودش جورابش رو باز کرده، و تا سوال ازتون نمیشد جواب نمیدادین
کاش که نگین پول یارانمو میخوام
کاش که فقط تقاضای پول کنین و مثلا اگر گفت ندارم ، بگین خواهش میکنم مثلا،یا بگید که اگر دست خالی برم همه متوجه میشن پول ندارم و مسخرم میکنن یا اینکه بهش بگین اگر نداری یه نگاه بنداز ببین یارانمون ندادن که از اون پول بهم بدی ... یه همچین چیزایی
نمیدونم من که تو شرایط و زندگیتون نیستم دقیقا
یا مثلا بگین که عوضش دیگه تا چند وقت جوراب نمیخریم واسه بچه ،
آیا تشکر کردین وقتی جوارابارو دیدین؟ آیا قبل از اینکه شوهرتون حرف بزنه گفتین واااای بابااااییی ممنون بابت دوتا جورابی که واسه دخترمون خریدییی، باباااییی نمیدونم چطور ازت تشکر کنم
آیا اینجور جملات یکم ایشون رو نرمتر نمیکنه؟ شایدم قبلا امتحان کردین و خورده تو ذوقتون و دیگه ادامه ندادین!
در هر صورت خیلی شرایط سختیه

تاپیک های قبلی رو مطالعه کنید

شما باید به مشاوره برید اما نه برای شوهرتون بلکه برای خودتون. من احساس میکنم روح خود شما آسیب دیده شما دچار مشکلاتی هستید که نیاز به درمان و کمک دارید وگرنه بعید میدونم که توی یک همچین زندگی باقی میموندید

از همگی واقعا ممنونم

جناب داود ت . واقعا از این شرایط خسته شدم اگه بخوام برای نفقه اقدام کنم حتما باید خونه خودم باشم ؟ ( آخه اینجا نمی تونم تنهایی بیرون برم ) خیلی دوست دارم خونه پدرم برم از لحاظ روحی واقعا خستم اگه خونه پدرم برم شرایط نفقه و هزینه دخترم چطوری میشه

بخاطر تهدید های شوهرم اکثر شب ها کابوس می بینم که شوهرم با چاقو به سمت دخترم میاد که سرش رو ببره

زمستونی عزیز ممنون از راهنمایت عزیزم . من هیچ وقت مستقیم به شوهرم نمیگم یارانه منو بده همیشه میگم همرام پول ندارم میشه یکم بهم پول بدی . در مورد تشکر کردن هم خودم خیلی ذوق میکنم و به دخترم میگم ببین بابا برات چه ... خوشگلی خریده هم یواشکی به دخترم یاد میدم که بره بوسش کنه و تشکر کنه یکبار عمو کوچیک من دخترم رو برده شهربازی دیگه از اون روز دخترم به باباش التماس میکنه که بازم ببره شهر بازی ولی شوهرم تا بحال نبرده و بهش میگه شما فقط بلد هستین خرج بتراشین و ... این روزها که دارم میبینم بخاطر بی مسئولیتیش در ضروریترین لوازم خونه که دیگه داره شورش رو در میاره منم دیگه تحملم تموم میشه و دیگه اون صبر و حوصله گذشته رو ندارم مخصوصا که میبینم مشکل مالی نداره دخترم برای خرید یه میوه مثل توت فرنگی باید ساعت ها برای پدرش التماس کنه و در نهایت پدرش از مضرات توت فرنگی بهش بگه توی همچین مواقعی صبرم دیگه تموم میشه

صدای ضبط شده قبول کردنش بستگی به نظر قاضی دارد. از هیچی بهتر است ولی اگر بتوانید کاری کنید تهدیداتش رو در تلگرام، اس ام اس و نظایر آن بیان کند خیلی بهتر است.

جناب ye doost عزیز واقا ممنونم از اینکه برام وقت گذاشتید

مهریه من 260 سکه عند المطالبه هست که یک دهم دارایی همسرم هم نمیشه . فقط بخاطر خساستش از دادن مهریم سربازمیزنه .جناب ye doost شما اطلاع دارید که دخترم تا چند سالگی به من میرسه ؟ من تا جایی که شنیدم تا هفت سالگی هست ولی شوهرم می گفت رفته پرسیده تا چهار سالگیه . شوهرم اولین سلاح برای آزار من دخترمون رو قرار میده

نیکیا جون خیلی خیلی ممنونم واقعا خودم هم میدونم که چقدر شخصیت ضعیفی پیدا کردم و زندگیم واقعا خسته کننده شده بیشتر از همه خانوادم عذاب میکشن و همیشه نگرانم هستن . اون دفعه که با شوهرم رفتیم دادگاه بهم گفت توی توافق باید بنویسیم دخترم به شوهرم میرسه و من هر موقع شوهرم صلاح دونست فقط می تونم ببینمش منم گفتم اینجوری توافق رو قبول ندارم اونم گفت پس منم تا آخر عمر طلاقت نمیدم چون حق طلاق با منه و ... ولی دیگه نمی خوام اینجوری باشم حتما یه فکر جدی میکنم و دخترم رو هم نجات میدم .