نوشته اصلی توسط
amir-b
من مادرم رو فرستادم با ایشون حرف بزنن وقتی از شرکت بیرون اومدن
ایشون ابتدا گفتن که دغدغه هایی دارن و نمی تونن به این مسائل فعلا فکر کنن و رابطه ای بر قرار کنن
در نهایت حرف ها گفتن که امیدوارن این رابطه در طول زمانی که همکاریم ایجاد بشه و شماره تلفنشون رو دادن به مادم
بعد از اون من باهاشون توی تلگرام مجددا پیام دادم و گفتم یک آشنیایی اولیه حتی نه به صورت حضوری بلکه به به صورت همین متنی برای شروع پیدا کنیم
ایشون جواب دادن که هیچ تمایلی برای برقراری این رابطه ندارن و این مورد رو همون اول گفتن
به ایشون گفتم که برداشتم از حرف های مادرم چیز دیگه ای بود، حداقل دلیلش رو بگن
گفتن سوء برداشت بوده و دلیلش رو هم نظر خودشون می دونن و نمی گن
بعدش بهش گفتم جای تعجبه برای من که چرا شمارت رو دادی به مادرم
و گفتم بیشتر از این ادامه نمی دم چون باعث مزاحمت می شه
و گفتم امیدوارم نظرشرون عوض بشه
در نهایت بهشون گفتم موفق باشند
الان چند هفته داره می گذره اما من هنوز به اون خانوم علاقه دارم
کم نشده که هیچ، بیشتر هم شده
چی کار کنم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)