نوشته اصلی توسط
Ye_Doost
خیلی یک طرفه قضاوت نکنیم. این همه سال گذشته و کاری نکرده اید. انتظار دیگه ای دارید؟ این خانم و هر فرد دیگری حق داره درباره آینده اش احساس خطر کنه.
شما می بایستی از ابتدا ازشون خواستگری می کردید. مدتی رو هم برای دوران نامزدی قرار می دادید. اون هم نهایت یک سال نه 6 سال. ایشون کاملا حق دارند به شما اعتماد نداشته باشند. نمیگم به نیت تان. حداقل به توانائی تان برای تشکیل زندگی نمی توانند و نباید اعتماد کنند. 6 سال ایشون رو نگاه داشته اید و هنوز هیچی. از کجا معلوم 6 سال دیگه هم بگذره و شما هنوز در همین وضعیت نمانده باشید؟ مگر ایشون تا چه سنی فرصت ازدواج دارند که بخواهند اون رو صرف شما کنند به امید اینکه کی بتونید ازشون خواستگاری کنید؟ خانواده ها موافقت بکنند یا نکنند؟ مشکلات دیگه پیش بیاد یا نیاد؟ گفتند شوهر کمه ولی نه دیگه تا این حد !!!
اولا اینکه نمی بایستی وارد این نوع دوستی ها شده و قول و قرارهای بچه گانه و بی پایه و اساس بگذارید. هر دو طرف مقصر هستید.
دوما همون ابتدا می بایست محکم و قاطع به شما می گفتند برای خواستگاری اقدام کنید. اصلا کی گفته شما می تونید و بهتون اجازه داده میشه با هم ازدواج کنید. شما اول برادریت رو اثبات کن بعد به دنبال ارث و میراث باش. شما اول ببین تو خونه طرف راهت میدند بعد زمان بخواه. بعد طلبکار بشو چرا کسی دیگه رو دوست داری
دختر خانم هم اگر قصد در آب نمک خواباندن داشته باشند تقصیر کار هستند. اگر کسی رو نمی خواهید صریح بهش بگید بره پی کارش. با زندگی و احساسات خودتون و دیگران بازی نکنید.
شما هم به جای غر زدن، اول ازشون بپرس نظرشون درباره شما چی هست. نه برای دوستی. بهشون بگید قصد جدی برای خواستگاری دارید. خیلی زود نه 6 سال دیگه؟ اگر نظرش هنوز مثبت باشه کشش نده. برو خواستگاری. یا قبول می کنند یا نمی کنند. یا مشکلات تون با کمک خانواده حل میشه یا اگر نشه به این زودی ها حل نخواهد شد. تعیین تکلیف این رابطه برای هر دو نفر شما بهتره.
اگر این کارها رو کردی ولی ایشون بازی دربیاره دیگه مشکلی از طرف شما نیست. ولش کن برو دنبال کسی که واقعا قصد تشکیل زندگی داشته باشه.
اگر هم بپذیره با چشم و گوش باز اقدام کن فردا نگی اینطور بود اونطور بود.
علاقه مندی ها (Bookmarks)