سلام دوستان خوبم خیلی ممنون از نظراتتون ... و تشکر ویژه به خاطر انرژی های مثبتتون ....حالم خیلی خوب شده و روحیه م عالیه ..راستش خیلی از حس و احساسم رو نسبت بهش از دست دادم ..این بازگشتش و این نوع رفتارش به کل دید و احساسم رو تغییر داد ...واقعا از 100 درصد احساسی که بهش داشتم 70 درصدش رو راحت از دست دادم ..چون به این باور و یقین رسیدم که من در کنار ایشون آرامشی ندارم ...اون اصلا نمیدونه عشق چی هست و دوس داشتن یعنی چی ...
هر روز دارم بهتر میشم ...قبلنا حتی بعد از طلاق منتظرش بودم که برگرده و یه پیامی چیزی بهم برسونه ...ولی دیگه همچین چیزی برام مهم نیست ...به گذشته ها که فکر میکنم میبینم شاید بهتر بوده باشه که جدا شدیم ...من حس میکردم اون واقعا منو دوس داره ..و حتی تصمیم گرفته بودم بعد از طلاق که تا آخر عمر منتظرش بمونم ..ولی این رفتارش نشون داد چقدر در اشتباه بودم ...
آخه چه معنی داره یارو بعد از 9 ماه برگرده و اولین چیزی که بگه اینه که پز نامزدشو به رخم بکشه ..واقعا تو دلم به این باور و یقین رسیدم که دوس داشتن همچین دختری حماقت محض بوده ...از قدیم گفتن برای کسی بمیر که برات تب کنه ...
به هر حال خدا رو هزار مرتبه شکر که روحیه م عالیه و دیگه حسی به اسم انتظار ندارم براش ....
خیلی ممنون از همه ی شما که زحمت کشیدید و منو دلداری دادید ..اجرتون با خدا
علاقه مندی ها (Bookmarks)