به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 68
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 98 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    7,978
    سطح
    60
    Points: 7,978, Level: 60
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsOverdriveVeteran
    تشکرها
    318

    تشکرشده 381 در 176 پست

    Rep Power
    56
    Array
    سلام دوست عزیز

    در مورد تماس گرفتن خیلی کار خوبی کردید که تماس گرفتید اما با صحبت های Ye_doost عزیز تقریبا موافقم . شما شناخت کمی از خانم ها دارید. خانم ها سرشتشون ناز کردنه و ناز کشیدنه همسرشون به اونها غرور و افتخار می ده که ماشالله شما مغرورید و از این دست لوس بازیها به قول آقایون خوشتون نمیاد ولی موفقیت در گرو یاد گرفتن همین رفتارهاست.

    فکر کنم این اختلالی که ازش گفتین ناشی از غرور شما بوده و من این برداشت رو کردم که خانوم به هر دری می زده که جلب توجه کنه. چه با تحریک غیرت شما یا هر چیز دیگه. ایشون هم اشتباه زیاد داشتن اما الان طرف صحبتمون شمایید نه اون خانم

    این ماجرا تموم شد رفت اما دختر خانومهای کمی رو دیدم که مهریه و طلاهاشونو ببخشن و 5 6 سال از عمرشون رو به پای یه نفر بذارن. سنشون هم کم بود و اشتباهاتشون به خاطر بچگیشون زیاد بوده. خود من که مادیات برام مهم نبود بعد از بلاهایی که خونواده همسرم سرم آوردن که می دونستم شوهرم تو هیچکدوم مقصر نیست به سرم زده بود مهریم رو بذارم اجرا. پس دختر خانم با وجود عیب و ایراداش این حسن رو داشت که انتقام 5 سال عمرش یا احساساتش رو نگیره. و نمی خواسته اذیتتون کنه.

    خونه خوب و جای خوب و مراسم خوب رو همه خانومها می خوان حالا یه تعداد سیاست دارن نمی گن ولی خانوم شما سیاست نداشت و به زبون می آورد که اگه سیاست داشت کارتون به جدایی نمی کشید. من حس می کنم از مکالمات تلفنی تون خانوم قصد داشت بهش ثابت شه شما دوسش داری . گفت بهم نمی رسیم که شاید توقع داشته شما بگین اگه تو بخوای دوباره بر می گردیم و در مورد نامزد می خواسته اون غیرت نهفته شما رو بیدار کنه که شما مثلا بگید حالا خونه اون بالای شهر هست اونم بگه نه یا بگه آره اما تو دلش بگه هیشکی تو نمی شه. من برداشتم این بوده که شما علاقه ات رو به زبون نمی آوردین و همسر سابقتون دنبال راهی بوده برای جلب توجه و اطمینان از اینکه دوسش دارین مشکلی که خیلی از زن ومردهای ایرانی دارن مردها می گن باید از رفتارمون و فداکاریامون بفهمه خانومها می گن باید بیان کنه نازمونو بکشه بهمون بگه.

    در کل هر چند توی اون مکالمه من برداشتم این بود که با عینک بدبینی جلو رفتی و شناختهایی از اون خانوم داری که رو برداشتهات اثر می ذاره این رابطه هم از نظرت تموم شده ولی یه مقدار در مورد شناخت خانومها چه جوری فکر می کنن یا چه جوری خواسته هاشون رو می گن و از این قبیل مسائل کتاب بخونید که توی زندگی آیندتون به مشکل نخورید از تحلیل و مقایسه هر زنی با خانوم سابقتون هم خودداری کنید و خانومتون از نظر من یه دختر خانوم بی سیاست و کم سن بوده که شمارو خیلی دوست داشته اما مقایسه کردن زندگی ها با زندگی خودش باعث این اتفاقا شد وگرنه مریضی نداشته که بخواد شما رو اذیت کنه چون اگر می خواست مهریه اش رو نمی بخشید. پس به کسی بدبین نباش ببخشش و فراموش کن و به شناخت جنس زن و خواسته هاشون بیشتر اهمیت بده. آدم مغروری هستی و این در ابتدا قبل از رابطه شاید خانومها رو جذب کنه اما خانومها بعد از ازدواج شوهر مغرور نمی خوان و دوست دارن نازشون کشیده شه و این اصلا ایرادی نداره . درسته لوس بازیه از نظر منطقی اما واسه قشنگی زندگی و شیرین شدنش لازمه. همه نمی تونن با منطق و عقل تا آخرش ادامه بدن.

    موفق و خوشبخت باشید .

  2. 3 کاربر از پست مفید maryam.mim تشکرکرده اند .

    behnam2020gh (سه شنبه 29 فروردین 96), sia518 (شنبه 26 فروردین 96), Ye_Doost (شنبه 26 فروردین 96)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 96 [ 08:04]
    تاریخ عضویت
    1395-12-04
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    4,294
    سطح
    41
    Points: 4,294, Level: 41
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    141

    تشکرشده 512 در 186 پست

    Rep Power
    56
    Array
    یه دوست گرامی سلام به شما و آقا بهنام و بقیه دوستان
    نوشته های شما مفیدند اما همیشه قرار نیست همه خوب باشن و زندگی جریان یک فیلم هندی نیست!
    اگر سؤال هایی که میگید پرسیده نشد بر میگرده به ‌واکنش های اونم خانم و بی تمایلی نسبت به نگه داشتن زندگیشون.
    مهریه رو بخشید و همه چیز رو پس داد،خب خودش دوست داشته! نگران نباشین اگر میدونست اینها براش نفعی داره حتما میگرفتشون، مخصوصا زنی که مورد ظلم قرار بگیره و بخواد یه تلافی کوچک کرده باشه! ما تو همین جامعمون تا چند سال پیش مردان بخاطر مهریه میرفتن پشت میله ها قاطی هر چی خلافکار، الان خانمها فرشته شدن؟ نه اینطور نیست یا حس کرده ایشون اونقدری تمکن مالی نداره که مهریشو بده یا خواسته خودش رو انسان مبری از هر عیب جلوه بد یا راه امید برای برگشتنش گذاشته اگر ازدواج نکرد بتونه برگرده!!!
    شما یکبار دیگه متن رو بخونین، آقا بهنام خیلی برای داشتن این زندگی حنگید و بقول خودشون گفت ایشون کر شده بود و طلاقو میخواست، چه بخششی؟ بخششی که باعث بشه دیگران هیچگاه به اشتباهاتشون پی نبرن؟ آیا آقا بهنام طی تماس اخیر ابراز علاقه نکرد؟ عذر میخوام از آقای بهنام و شما ، مگر این آقا عزت و انسانیشو از تو جوب برداشته که بیافته و التماس کنه؟ زندگی با ابراز علاقه و عشق و ناز کردن خوبه، اما نه جایی که افراد بخوان رو دست و پای هم بیافتن ! میخوام صد سال همچین زندگی نباشه! ایشون اگر میخواست ناز کنه باید میگفت اینبار پدرم سخت راضی بشه دوباره برگردم نه اینکه بگه سه هفتس نامزد کردم. این بازیها شوهای تلویزیونی هست که تنها هدف تخریب احساسات و روان دیگران هست.
    ما نمیگیم آقا بهنام عاری از عیبه و اتفاقا ازش ایرادم گرفتیم اما اونی که مظلوم تره همیشه ناراحت تره، چرا این آقا میاد تو سایت و تاپیک میزنه و زندگیشو درس عبرت میدونه ولی اون خانم رو آب برده؟ به احتمال یک درصد ممکنه این آقا رو کسی در این سایت بشناسه ولی انقدر ایشون ضربه خورده که اومده و نوشته. اگر ظالم بود میگفت به جهنم!
    بله خیلی از فامیل ها تو زندگی هم دخالت میکنن من به چشم خودم در آشناییی، نامزدی، عقد و عروسی دیدم بطوری که تا پای طلاق دو نفر رو رسوندن ، چیز عجیبی برای جماعت ایرانی نیست! این مسئله وقتی وخیم میشه که خانم یا آقا دهن بین باشه و دیگه بدتر، آدم دهن بین باید ضربه بخوره تا درس عبرت براش بشه.
    بنظرم الان این آقا حال روحیشون خوب هست اما اگر برگردن به یک اتفاق پایان یافته نابود میشن و ممکنه حتی دست به خودکشی بزنن، ایشون هیچ مشکلی ندارن فقط یک تجربه اشنباه داشتن، همین
    ویرایش توسط yarmehrban : شنبه 26 فروردین 96 در ساعت 12:08

  4. 2 کاربر از پست مفید yarmehrban تشکرکرده اند .

    behnam2020gh (سه شنبه 29 فروردین 96), sia518 (شنبه 26 فروردین 96)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 16:46]
    تاریخ عضویت
    1395-9-10
    نوشته ها
    185
    امتیاز
    5,275
    سطح
    46
    Points: 5,275, Level: 46
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    361

    تشکرشده 311 در 123 پست

    Rep Power
    41
    Array
    سلام خدمت آقا بهنام و ساير دوستان عزيز
    دوست عزيزي با نام كاربري ye-doost نظري داده بودن كه فكر ميكنم روي صحبتشون با من بوده

    اون دوستانی که اشاره کرده اند همسر سابق شون رو نبخشیده اند و حتی پای صحبت شون ننشسته اند یه فرصتی به خودشون و طرف مقابل شون بدند. مگه خود شما بی عیب و نقص بوده اید؟ اختلاف ها همیشه وجود دارند. بله، بهتون بدی شده ولی خیانت و جنایت که نکرده اند. اگر بشه به خانم سابق تان اعتماد کنید و اطمینان هم پیدا کنید که اصلاح شده اند اشکالی داره روش کار کنید
    هيچ آدمي فاقد نقص نيست اصلا من خودم كلكسيون نقص هستم اما آيا قابل اصلاح شدن نبودم؟؟همسر سابق آقا بهنام حرفي رو زده بودن به اين مضمون كه با از تو بهتر ازدواج ميكنم...خوب حتما موردي بوده كه اون خانم محترم بخاطرش تمام حق و حقوق خودش رو بذل كرده و خواسته زودتر به قول دختر خانم هاي امروزي آزاد بشه....حالا پس از گذشت چند ماه كه ديده جايي خبري نيست گفته بزار تيري در تاريكي بندازم شايد گرفت و آقا بهنام رو دوباره خام كردم و.....
    حال روز آقا بهنام رو درك ميكنم چون دقيقا داستان زندگي من برا ايشون هم اتفاق افتاده فقط ي تفاوت هايي جزيي داره....
    من جاي آقا بهنام بودم اصلا حاضر نمي شدم جواب تلفنش بدم....برگرده كه چي بگه ؟؟؟بگه غلط كردم؟؟؟ميخاد جبران كنه؟؟؟بهتره بره برا يكي ديگه اين فيلم ها رو بازي كنه....آقا بهنام بهتره يكم كه وضعيت ماليت روبراه تر شد بري با ي دختر مسوليت پذير ازدواج كني و اون خانم نسبتا محترم رو به قبرستان تاريخ بسپاري.
    مطلبي كه مثل روز برام روشنه آقا بهنام اون خانم محترم اگه دوباره برگشت به زندگيت بعداز مدتي(3ماه تا 2 سال)دوباره رفتارش مثل سابق ميشه و روزگارت سياه ميكنه...ديگه ترسش هم از طلاق ريخته و چم و خم دادگاه رو هم ياد گرفته...
    به هيچ عنوان بهش اعتماد نكن.....

    خودتون برید و دوختید و دو سه نفر بی فکر تر از خودتون هم مهر تائید روش زدند و تمام.

    من چون تجربه شكست رو دارم خواستيم نظرم رو داده باشيم- شايد كمكي به آقا بهنام داده باشم
    اگه نظر من و امثال بنده مخالف نظر شماست شما به بزرگواري خودتون مارو ببخشيد
    در نهايت آقا بهنام هست كه بايد به نتيجه گيري برسه....

    با آرزوي خوشبختي برا آقا بهنام و ساير دوستان
    ویرایش توسط sia518 : شنبه 26 فروردین 96 در ساعت 12:16

  6. 3 کاربر از پست مفید sia518 تشکرکرده اند .

    behnam2020gh (سه شنبه 29 فروردین 96), yarmehrban (شنبه 26 فروردین 96), Ye_Doost (شنبه 26 فروردین 96)

  7. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 بهمن 98 [ 15:04]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    273
    امتیاز
    7,978
    سطح
    60
    Points: 7,978, Level: 60
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 172
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsOverdriveVeteran
    تشکرها
    318

    تشکرشده 381 در 176 پست

    Rep Power
    56
    Array
    ببخشید می خواستم این رو هم اضافه کنم که با زنگ زدن شما هیچی از ارزش ها وعزت نفستون کم نشد بلکه از نظر ماهایی که از دور میبینیم شما بزرگتر و عاقلترید. و ندیدن کسی تو زندگی با یه خانوم بی سیاست خوشبخت شده باشه و اینکه شما مسئول بزرگ کردن و منطقی کردن طرفتون نیستید.

    یه اتفاقی افتاده تموم شده رفته شما به اندازه کافی تلاش کردی و بعدش هم باز فرصت دادی فقط دلم می خواست من خانوم شما رو می دیدم یه مقدار از زندگی براش حرف می زدم که همسر خوبی مثل شما رو به خاطر حرف مردم از دست نمی داد. من دوستهایی مثل خانم شما رو زیاد دیدم دخترهایی که تو رویا هستند صاف و سادن بیشتر وقتها و همش در حال مقایسه کردن هستند اتفاقا دوستای صمیمی من هم بودن. واسه همین همش از جانب اون خانوم می نوشتم. یکی از دوستامم مثل خانوم شما عاشق بی محلی بود و با آدمایی می دیدیمش که اصلا لیاقتش رو نداشتن. ولی خودش متوجه نمی شد. این اختلال نیست بعضیا این تیپ شخصیتی رو دارن شاید چون خیلی بهشون توی بچگی توجه شده.

    در مورد شما می خواستم بگم که باز هم تحسینتون می کنیم فقط یه مقدار زندگی رو راحت تر بگیرید درسته زیر قول زدن بده و اتفاقا حرف و انتخابتون بر این مبنا کاملا عقلانی بوده اما برای مثال همسرم وقتی برنامه می ریختیم بریم غرب دوروز بعد می گفتم مثلا بریم شرق بهتره عصبی می شد و هر دومون رو عصبی می کرد که زیر حرفت زدی و آخرش هم هیجا نمی رفتیم یعنی دارم می گم سر مسائل کوچیک این حساسیت رو نداشته باش و یه ذره راحت بگیر اما درمورد مسائل زندگی و تصمیم های مهم سختگیری قبل از ازدواج خیلی هم خوبه.

    گفتم مطالعه هم در مورد خانومها داشته باش و بهشون ابراز علاقه کن مثلا بدون مناسبت گل بخر و از این لوس بازیا . ولی می خواستم بگم مواظب باش زیاد از حدم نشه 4 بار ابراز علاقه کردی صبر کن طرف مقابلت این کار رو بکنه و اینکه اوایل رابطه تا به شناخت کافی نرسیدی این کار رو نکن چون اعتماد خانومها ممکنه ازت سلب شه.

    از حمایت اطرافیانت هم استقبال کن خانوم آیندت خوشش میاد ببینه خانوادت برای شما دوتا سنگ تموم می ذارن گفتم 50 درصد مشکلات من با همسرم سر این بود که خونوادش حمایتش نمی کردن و روی من اثر گذاشته بود و افسرده شده بودم. دیدن حمایت خانواده همسرم خیلی روی خانومها اثر می ذاره.


    موفق و خوشبخت باشید

  8. 2 کاربر از پست مفید maryam.mim تشکرکرده اند .

    behnam2020gh (سه شنبه 29 فروردین 96), nel (دوشنبه 18 اردیبهشت 96)

  9. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 مرداد 96 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1396-1-23
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    926
    سطح
    16
    Points: 926, Level: 16
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 83 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    .

  10. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام
    بعد از مدتها دارم برای تاپیکهای دیگری پست میزارم ...
    من نمیدونم زندگیتون چرا به اینجا رسید و کی چقدر مقصر بوده
    اما حتم دارم بزرگترین اشتباه رو همسرتون داشتند در 3جا
    1بخشش مهریه 2 بازگردوندن چهارتاطلا و هدیه (که این دومورد هم مثل بقیه رفتارها و بی تجربگیهای ایشون و خانوادشون باعث ایجاد سوتفاهم هاي بیشتری در شما شده ) 3 بزرگترین اشتباهش ، عدم کنترل احساسات و خواهش برای صحبت با شما

    که دلیل مورد سوم فقط دلتنگیه و ناتوانی در کنترل احساسات و یکسری ضعفها
    نه قحطی شوهر است و نه هییچ جناب Mr Dani
    کاملا طبیعیه زنو شوهری که زمانی عاشق هم بودن و متارکه کردن ، یکی از طرفین نتونه به دلتنگیش غلبه کنه و ساده لوحانه همچین تماسی بگیره، هرچند همسر سابق ایشون خیلی ناپختگی کردن

    خیلی از آقایون و خانواده ها هم ، مخصوصا زخم خورده ها و دنیا دیده ها ، دنبال یه خانوم ساده با سلیقه ای که خانواده خوبی داشته باشه هستن ، پس بگیم قحطی زن اومده !
    امان از تعصبات و توهمات ...
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !


    ویرایش توسط گیسو کمند : سه شنبه 29 فروردین 96 در ساعت 17:00

  11. کاربر روبرو از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده است .

    nel (دوشنبه 18 اردیبهشت 96)

  12. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 دی 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-27
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,905
    سطح
    26
    Points: 1,905, Level: 26
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    45

    تشکرشده 64 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام بر همه ی دوستان ، نمیدونم چی بگم یا چه جوری بگم ..همینو میدونم که واقعا دوسش دارم ، برای بدست آوردنش جنگیدم و سال ها از عمرمو برای به دست آوردنش تلاش کردم ، متقابلا اون هم چند سال از عمرشو به پای من داده ، دوس دارم منصف باشم ، و درست قضاوت کنم ، امروز براتون از یه درد میگم ، دردی که تو سینمه و با پیام دادنش دوباره زبانه کشید و تمام وجودم رو داره می سوزونه ...
    من بعد از اون روز یه چند روزی طلاقت آوردم و خیال کردم میتونم بیخیال بشم ، خیال کردم میتونم مثله یکی دوماه پیش آرامشمو پس بگیرم ، ولی افسوس ضعیف تر از اینا بودم ..در مقابل دوس داشتن و عشق تسلیم شدم ...کاش این دوس داشتن ها ثمره ای داشت ...بعد از اون روز باهاش تماس گرفتم خودم و گفتم بیا صادقانه حرف بزنیم ...تو صادقانه جواب بده و من صادقانه حرف میزنم ...گفت باشه
    گفتم من واقعا دوستت دارم ....و تمام دردل دل هامو تو صدها خط براش تلگرام دادم ،، از روزهای دوری ..از دردهای دوری ..از بی میلی به زندگی ...از درد نهان تو سینه ...از بی قراری ها ...از تا امیدی ها ..از دوست داشتن ها ..از امید به بازگشتن ها ...از خیلی چیزا گفتم براش ...و حتی ایراد هایی که ناخواسته مرتکب شده بودم مثله همین ناز نخریدن و کوتاهی هایی که کرده بودم نوشتم و عذر خواستم ، چون اعتقاد به صداقت دارم ...نمیدونم چرا اینجوری هستم که دوس دارم هر چی تو دلمه بهش بگم هر چند میدونم ممکنه خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر میکنم ضعیف نشون بدم ..و حتی یک کلمه از گذشته که اون توش مقصر باشه رو به زبون نیاوردم که ناراحت نشه ...حتی تقصیرات اونم به گردن گرفتم ...نمیدونم این دوس داشتن چیه که باعث میشه حتی خودتو مقصر جلوه بدی تا طرف مقابلت رو ناراحت نکنی ،،به هر حال نوشتم و نوشتم ...خودم رو مقصر صد در صد جلوه دادم ...در اون لحظه که می نوشتم براش برام مهم نبود چقدر انصاف رو حداقل در مورد خودم رعایت کنم و حداقل با انصاف باشم و منصفانه خودم رو محکوم کنم ...فقط دوس داشتم برگرده ...واقعا دوس داشتم برگرده و بهش ثابت کنم که در این دنیا کسی به اندازه ی من دوسش نداره ...نمیدونم چه دردی بود که این همه ماه تو دلم قایم شده بود و بهانه ی نمایان شدن بهش داده بودم ...موقع نوشتن اینقدر گریه کردم که انگار دنیا برام به آخر رسیده ..گاهی هم براش صدایی ضبط شده از بغضم که می گوییم دوستت دارم برایش می فرستادم ...تا صبح برایش نوشتم ...نمیدانم چند ها خط شد شاید صد ها ..ولی اینقدر نوشتم که انگشتانم بی حس شده بودن ...براش یک مثال زدم از عشقی که خودش شاهدش بود..که مثله ما جدا شده بودن ولی بازم بهم رسیده بودن ..بهش گفتم ما هیچ کم نداریم از این ها ..بیا باز هم شروع کنیم ..واقعا اگه اون نوشته ها رو من اینجا منتشر کنم حتی سنگ به گریه میافته چه برسه به آدم ...ولی خب نمیشود ...
    صبح که شد نوشته هایم رو خوند ...در جواب فقط یک جمله نوشت ..همه چیز بین ما تمام شده است
    باور نمیکردم که این همه احساس را به یک باره نا دیده بگیرد ...ولی گفتم من نمیخوام به جز تو به کسی دیگر فکر کنم ..گفت اشتباه میکنی ...بعد از یک مکالمه ...که فهمید بیش از اون چیزی که فکرش را میکرد داغون شدم ...نوشت بهنام من پول نیاز دارم برام 400 هزار بیار .....ولی گفت 2 ماه بعدش پس میدم ..قرض ازت میگیرم ...گفتم باشه برات میارم ...پولو براش بردم ..گفت واقعا نیاز داشتم ..دوس نداشتم به جز تو به کسی رو بندازم ..گفتم اشکال ندارد ...بعد از دو ماه هم ندادی بعد از 4 ماه پس بده ...اگه هم نداشتی کلا فدای سرت ..گفت نمیدونستم اینقدر دست و دلبازی ...گفتم مهم نیست ...فدای سرت ...
    پول رو گرفت رفت ..حتی دیدنش هم به 5 دقیقه نکشید ...ولی همون 5 دقیقه کافی بود که خاطره های6 ساله برای من زنده شوند ...به هر جال گفت بهنام من از روز اول برای این پول نبوده که باهات تماس گرفتم بلکه این مشکل یک روزه برام پیش اومده ...من حتی نپرسیدم مشکلت چیه ؟گفتم ولش کن حالا اگه ازش بپرسم شاید ناراحت بشه ..
    بعد از این اتفاق ..حسابی سرد شد ..گفت بهنام بیخیال من شو ...من نامزد ندارم و بهت دروغ گفتم ولی واقعا دوس ندارم به زندگی گذشته برگردم ..گفت چون باکره بودم ..اسمتم از شناسنامه م پاک کردم ..گفتم ولی من این کارو نکردم ..باورش نمیشد ...عکس گرفتم از شناسنامه و کل کادو ها و دست نوشته هاش که تو این چند سال داده بود بهم براش فرستادم ...فقط در جواب گفت اشتباه میکنی ...فراموشم کن ...من اصلا پشیمان نیستم طلاق گرفتم و اصلا هم یک زره دوس ندارم دوباره با هم باشیم دیگه ...ولی یک سوال پرسید ..گفت اگه بفهمی کسی دیگه ای تو زندگیم هست چیکار میکنی ...گفتم کاری نمیتونم بکنم جز سکوت ...گفت راستشو بگم من یکی تو زندگیمه ..یکی که شغلش معلمی هست که قراره پاییز بیاد خواستگاریم ...من شوهر میکنم و همه چیز تموم میشه ..تو هم برو برای خودت یکی پیدا کن ..و مطمینم این حرفش این بار صادقانه بود ...
    دیگه چیزی نتونستم بگم ....فقط نوشتم یک سوال دیگه هم می پرسم صادقانه جواب بده ..گفت حتما ..گفتم کسی میتونه مثله من پات وایسه ؟ با همه ی مشکلات و درد هایی که کشیدم ..باز پا پس نکشیدم ..و برای به دست اوردنت به اب و آتیش زدم ..و همون موقع که تمام در هایی که میزدم بسته بودن ..به دو چیز فکر میکردم یا مرگ یا به دست آوردنت و هرگز به فرار کردن فکر نکردم ....آیا واقعا کسی اینجوری پات میمونه ؟ گفت بهنام این پرسیدن نداره ..جوابش رو هم خودت میدونی هم من ...مطمینم هیچکسی اینجوری پای من نمیوند ..هیچکسی حتی اگه نصف تو مشکلات سر راهش پیش میمود برای خواستگاری فورا جا میزد و بیحیال همه چیز میشد ...گفتم وقتی اینو میدونی پس چرا نمیای بازم سعی بکنیم و زندگیمونو بسازیم ؟ گفت دوس دارم یک آدم دیگه رو تجربه کنم ...گفتم مثله من میشه ؟ از لحاظ قیافه و خیلی چیزای دیگه ؟ گفت شاید بشه ...گفتم اوکی ...واقعا خوشحالم برای تو که تونستی زندگی جدید بسازی و واقعا برای خودم ناراحتم که تو این زندگی موندم ....
    راستی قبل از طلاق که دختر فامیل داشتن که 7 سال از همسرم بزرگ تر بود ..کل چهار چوب های زندگیه خانومم توسط اون مشخص میشد ..و حتی اون بیشتر همسرم رو راضی کرد که طلاق بگیره ...در حالی که همون شخصی که بالا گفتم ما چه کم داریم از فلانی که بعد از جدایی بهم رسیدن منظورم همین خانوم و شوهرش بودن ...بارها به خانومم گفته بود تو طلاق بگیر ازش تا خودم شوهرهای خیلی بهتر پیدا کنم ...و این حرفایی بود که خود خانومم اون موقع میگفت ....متاسفانه حالا شب و روزش با اون دختره ست ..تو تلگرام هر شب و هر روز داره باهاش چت میکنه 00خودش گفت این خواستگارمم این خانوم بهم معرفی کرده....
    خب دیگه انگار فقط برگشته بود منو داغون کنه و بره ...شایدم به خاطر همون پول بود ..نمیدونم ...به هر حال من تصمیم گرفتم دیگه این زندگی رو واقعا تموم شده بدونم ...و به سوی درهای دیگه ای که خدا باز میکنه برم ...
    وقتی با اون دختره سرگرم چت کردن بود و جواب پیام های منو تو تلگرام هر چند دقیقه یه بار میداد...آروم آروم همه ی آدرس های اینترنتیمو پاک کردم ...شماره هم عوض کردم ...شماره ها و آدرساشو پاک کردم ..هر چند برام خیلی سخت بود ...ولی واقعا حالم خرابه ....نمیدونم خدا که جای حق نشسته چه جوری باهاش برخورد خواهد که اینجوری برگشت و برای یه مقدار ناچیز پول روح و روانم رو بهم ریخت و رفت ...واقعا اسم اینا انسانه ؟ در جواب اون دوستایی هم که گفته بودن خب چون مهریه شو ازت نگرفت پس دختر خوبیه باید عرض کنم چون میدونست پول مهریه رو ندارم بیخیال شد و گرنه تا ریال آخرشو میگرفت ..و بهش هم گفته بودم اگه مهریه شو بذاره اجرا من ندارم بدم و باید برم زندان ......
    در جواب اون دوستی هم که داغ کرده بود و هر چی توهین بود نثار من کرده بود باید عرض کنم ...آدما همه مثل هم نیستن چرا که اگه مثله هم بودن که این دنیا یا جهنم خالص بود یا بهشت مطلق ...دوست خوب که تمام توهیناتو کردی ...حداقل یاد بگیر و بفهم ..همه ی آأما مثله هم فکر نمیکنن ..چون خودت درست فکر میکنی دلیل نمیشه همه درست فکر میکنن ..این ناشی از کوته فکری شماست که نمیتونید این تفاوت ها رو درک بکنید ..
    به هر حال از همه عذر میخوام که مزاحم شدم ...و از دوستان میخوام برای من و همه ی آدمایی که خطایی ندارن جز سادگی و باور و اعتقاد به عشق و انسانیت دعا بکنن که بتونیم اینجور چیزا رو فراموش کنیم ....در ضمن لینک این مشاوره رو هم خانوم بنده داره ..چون بهش داده بودم ...به هر حال اون براش مهم نیست حتی بیاد نگاه بکنه ببینه چی در موردش نوشتم ..

  13. 7 کاربر از پست مفید behnam2020gh تشکرکرده اند .

    nel (دوشنبه 18 اردیبهشت 96), sia518 (سه شنبه 29 فروردین 96), szd (دوشنبه 04 اردیبهشت 96), گیسو کمند (چهارشنبه 30 فروردین 96), نازنین2010 (چهارشنبه 30 فروردین 96), بارن (چهارشنبه 30 فروردین 96), ستاره زیبا (جمعه 01 اردیبهشت 96)

  14. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 96 [ 08:04]
    تاریخ عضویت
    1395-12-04
    نوشته ها
    231
    امتیاز
    4,294
    سطح
    41
    Points: 4,294, Level: 41
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsOverdriveTagger First Class3 months registered
    تشکرها
    141

    تشکرشده 512 در 186 پست

    Rep Power
    56
    Array
    سلام
    بنظرم خیلی کار خوبی بهتون کرد، هر جایی هست تنش سلامت و دلش شاد...

  15. کاربر روبرو از پست مفید yarmehrban تشکرکرده است .

    behnam2020gh (سه شنبه 29 فروردین 96)

  16. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 دی 96 [ 18:05]
    تاریخ عضویت
    1395-3-27
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,905
    سطح
    26
    Points: 1,905, Level: 26
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdrive1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    45

    تشکرشده 64 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط گیسو کمند نمایش پست ها
    سلام
    بعد از مدتها دارم برای تاپیکهای دیگری پست میزارم ...
    من نمیدونم زندگیتون چرا به اینجا رسید و کی چقدر مقصر بوده
    اما حتم دارم بزرگترین اشتباه رو همسرتون داشتند در 3جا
    1بخشش مهریه 2 بازگردوندن چهارتاطلا و هدیه (که این دومورد هم مثل بقیه رفتارها و بی تجربگیهای ایشون و خانوادشون باعث ایجاد سوتفاهم هاي بیشتری در شما شده ) 3 بزرگترین اشتباهش ، عدم کنترل احساسات و خواهش برای صحبت با شما

    که دلیل مورد سوم فقط دلتنگیه و ناتوانی در کنترل احساسات و یکسری ضعفها
    نه قحطی شوهر است و نه هییچ جناب Mr Dani
    کاملا طبیعیه زنو شوهری که زمانی عاشق هم بودن و متارکه کردن ، یکی از طرفین نتونه به دلتنگیش غلبه کنه و ساده لوحانه همچین تماسی بگیره، هرچند همسر سابق ایشون خیلی ناپختگی کردن

    خیلی از آقایون و خانواده ها هم ، مخصوصا زخم خورده ها و دنیا دیده ها ، دنبال یه خانوم ساده با سلیقه ای که خانواده خوبی داشته باشه هستن ، پس بگیم قحطی زن اومده !
    امان از تعصبات و توهمات ...
    اول سلام ..دوما کاش بعد از مدت ها باز هم سکوت میکردی و نظر نمیدادی ..سوم ..جواب سوالاتتو تو یه پست پایینتر از همین پستت نوشتم ...
    من با ایشون رابطه ی جنسی نداشتم ..ایشون باکره بودن ..نصف مهریه شو میتونست بگیره ..که اونم میدونست از من وصول نمیشد ..بعد من به پیشنهاد خودش بود که رفتم خواستگاریش و اینکه تمام شرایط رو قبل خدمتشون گفته بودم ...در اخر باید عرض کنم این دخترایی مثله شما هستن که حاضرن کلاه بذارن سر پسر مردم و با وعده و وعید بیارنیشون خواستگاری ...زن عقد کرده بشید و بدون برقرای حتی یک ارتباط جنسی مهریه رو بذاری اجرا و هر چی برات آوردن رو پس ندی ...و نمونه شما و خانومایی مثله شما خیلی زیادن ..از این کلاه برداری احساس غرور هم میکنن ..من قبلا میگفتم همچین خانومایی یا وجود ندارن یا انگشت شمارن ...خدا رو شکر که نمونه ش رو حالا دیدم
    .آخر آدم حسابی یه کم وجدان داشته باشید پسر مردم رو با هزار وعده و وعید میارید خواستگارتون ...عقد که کردید خودتون هم میگید پشیمانیم ..بدون یک ارتباط جنسی هم مهریه رو میذارید اجرا ...راستی بانو برای چه کسی اینجوری زرنگ بازی در میارید ؟ برای کسی که به حرف ها و وعده هاتون باور کرده ؟ یا برای خدا که بهترین قضاوت رو خواهد کرد ..درسته ابتدا حس برنده بودن میکنید ولی این آینده ست که برنده ی واقعی رو نشون میده
    ویرایش توسط behnam2020gh : سه شنبه 29 فروردین 96 در ساعت 18:11

  17. 3 کاربر از پست مفید behnam2020gh تشکرکرده اند .

    nel (دوشنبه 18 اردیبهشت 96), گیسو کمند (چهارشنبه 30 فروردین 96), زن ایرانی (جمعه 01 اردیبهشت 96)

  18. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 02 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-11-15
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    8,905
    سطح
    63
    Points: 8,905, Level: 63
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 124 در 65 پست

    Rep Power
    26
    Array
    واقعا متاسفم بخاطر این مشکلی که پیش اومده و فقط اومدم بگم که کسی که قدر عشق رو ندونه آخرش خودش ضرر میکنه و بس....

  19. 2 کاربر از پست مفید tommy تشکرکرده اند .

    بارن (چهارشنبه 30 فروردین 96), ستاره زیبا (جمعه 01 اردیبهشت 96)


 
صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:50 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.