به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    لطفا علاوه بر جوابهای بالا بگید روابط جنسیتون چطور و کفیفیتش چگونه هست و در هفته چقدر هست میزان رضایت ایشون و شما؟؟؟؟؟
    چه موقع همسرت باهات خوب میشه در کل فحاشی نمیکنه عادی میشه؟؟؟
    ایا میتونی غیر مستقیم ازونجا که گفتی خیلی مذهبی هست مثلا یه کتاب که در مورد اخلاق در اسلام هست رو جلو دستش بذار شاید توجهش جلب بشه یا احادیث مربوط به بد اخلاقی رو براش اس ام اس کن
    ایا پدرش هم در خانه خشنه؟؟؟
    لطفا دیگه ازش نپرس چرا دوسم نداری ، من بدم ، و......
    همیشه از خودت تعریف کن رو خودت عیب نذار

  2. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 14 آبان 96 [ 23:24]
    تاریخ عضویت
    1393-6-26
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    3,009
    سطح
    33
    Points: 3,009, Level: 33
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 13 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    از سنخیت هاتون بگید :

    فکری؟
    عقیدتی؟
    سلیقه؟
    نگرش به زندگی ؟
    فرزند؟
    اهداف؟
    برنامه های زندگی؟

    در اینگونه موارد چقدر سنخیت دارید .... و در کل سمت و سوی تفکر و عقیده و سلیقه شما در رابطه با هم چقدر همراه با تفاهم هست ......
    اختلاف نظرهای شما در چه زمینه هایی هست و هرکدام چگونه مطرح می کنید به عبارتی اختلاف نظرهاتون را هر کدام به چه شکلی نشان می دهید ؟

    شما در رابطه با همسرتان چقدر خود را داناتر و مسئول تر احساس می کنید؟

    اختلاف سنی چقدر برای شما محسوس هست یعنی نسبت به کوچکتر بودن همسرتان چه حسی دارید ؟ بزرگتر بودن خودتون براتون محسوس هست ؟

    چقدر احساس می کنید همسرتان رفتارش بچه گانه هست و شما عاقلانه تر ؟
    اصلا در مورد هیچ موضوعی با من حرف نمی زنه که بفهمم چقدر باهم تفاهم داریم البته قبل از عروسی بهتر بودیم و تفاهممون تقریبا خوب بود ولی الان در مورد هیچی نمی گه و مستقیما وارد عمل میشه مثلا من تازه از برادرش فهمیدم که چقدر پول پس انداز داشته و تصمیم داره اون پول رو برای برادرش ماشین بخره خودش مستقیما وارد عمل میشه و منم حق هیچ دخالت و اضهار نظری ندارم
    اختلاف سنی با وجود این مشکلات اصلا برای من محسوس نیست
    از نظر من لجبازی هاش و اینکه برای داشتن یه زندگی اروم هیچ تلاشی نمی کنه نشون میده خیلی بچه گانه ست
    بارها ازش خواستم که بیاد تا در مورد مشکلاتمون حرف بزنیم ولی این کارها رو مسخره میدونه

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره زیبا نمایش پست ها
    لطفا علاوه بر جوابهای بالا بگید روابط جنسیتون چطور و کفیفیتش چگونه هست و در هفته چقدر هست میزان رضایت ایشون و شما؟؟؟؟؟
    چه موقع همسرت باهات خوب میشه در کل فحاشی نمیکنه عادی میشه؟؟؟
    ایا میتونی غیر مستقیم ازونجا که گفتی خیلی مذهبی هست مثلا یه کتاب که در مورد اخلاق در اسلام هست رو جلو دستش بذار شاید توجهش جلب بشه یا احادیث مربوط به بد اخلاقی رو براش اس ام اس کن
    ایا پدرش هم در خانه خشنه؟؟؟
    لطفا دیگه ازش نپرس چرا دوسم نداری ، من بدم ، و......
    همیشه از خودت تعریف کن رو خودت عیب نذار

    روابط جنسیمون خوبه البته من لذتی نمیبرم شاید چون از لحاظ احساسی تامین نمیشم این احساس رو دارم ولی اون رضایت کامل داره
    در مورد کتاب هنوز امتحان نکردم ولی از کانالهای مختلف براش پیامهایی فرستادم ولی اصلا به روی خودش نمیاره
    چدرش به هیچ وجخه خششن نیست و رابطه ی بسیار خوبی با مادرش داره و همیشه بهش گوشزد میکنه که زن و شوهر باید باهم رفیق باشند ولی هیچ تاثیری روش نداره

  3. #13
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,998 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    بنا به توضیحات شما مشخص هست که تغییر رفتار به مرور در همسرتان ایجاد شده .... شما نیاز هست مشاوره حضوری بروید به تنهایی و روی خود متمرکز شوید و واکاوی کنید .... به نظر می رسد بیشتر وابسته همسرت هستی تا علاقمند به وی و نسبت به وی و کارهاش و روابطش دوره ای حساسیت و کنترل گری داشته ای که همسرت را به واکنش و تغییر رفتار واداشته .... با روندی که در قبل داشته که نیاز هست واکاوی کنی و ضعفها را بیرون بکشی روی احساس اقتدار همسرت اثر منفی گذاشته ای و این حس را دارد که بیشتر آویزان وی هستی تا علاقمند .....

    دقت کن :

    یک زن قوی و با اعتماد به نفس بطور عام و با فاصله سنی معکوس بطور خاص :

    * وابسته نیست .....

    * آویزان و دست و پا گیر با رفتارهای محدود ساز نیست ..... بلکه در عین عدم وابستگی علاقه مند به همسرش هست

    * در واقع دلبسته هست نه وابسته ....

    * با ظرافت های زنانه و کرشمه ها و عشوه های حتی دخترانه برای همسرش دلربایی خواهد داشت و ....

    * مهم * ولایت پذیر به معنای عمیق و درست آن است نهاطاعت تحقیر آمیز ( در اولی باور ولایت همسر بر او هست و تصمیم گیری همسر در عرصه های مهم و اصلی در حیطه قدرت او را کاملاً می پذیرد حتی اگر اشتباه باشد .... در شکل دوم انفعال و پذیرش دلگیرانه یا از روی ضعف و با حس ناچاری هست که احساس ضعف و تحقیر در مرد ایجاد می کند نه قدرت و قوت ..... این بند برای خانمهای با فاصله سنی معکوس بسیار مهم است که ولایت پذیری نوع اول را داشته باشند )

    * نوع رفتارش برنامه ریزیش و خانه داریش و پخت و پزش و ایفای نقشش در جایگاه خودش مملو از عشق و نوع ارتباطش با همسر و دیگران و بچه به گونه ای هست که همسرش نزد او احساس نشستن بر تخت پادشاهی دارد که ملکه ای دوست داشتنی در کنارش آرامشبخش اوست .....

    اگر مردی در کنار همسرش احساس آرامش و لذت و قدرت و سرآمدی و سروری و تامین کننده و حامی بودن داشته باشد و رفتارهای اینگونه پس زننده داشته باشد فقط می تواند بیمار باشد که من نشانه هایی از بیماری در همسر شما تصور نکردم ....

    لذا شما از تمرکز روی همسرت بیرون بیا و روی خودت و رفتارهای پیشین و کنونی به کمک یک مشاور حضوری متمرکز شو و نقطه ضعف هایت که من یکی از اساسی ترینهایش را ضعف اعتماد به نفس می بینم را بیاب و شروع به تغییر داشته باش .... در مقابل رفتارهای همسرت تا تغییراتت محسوس نشده مدارا داشته باش ....

    وقتی متوجه تغییرات شما شد چون باور نمیکند سیخونک خواهد زد یعنی ناخودآگاه رفتارهای تندی خواهد داشت چون فکر می کند رفتار جدید شما مقطعی است ، می خواهد شما را دستکاری کند که همان رفتارهای گذشته را ببیند و باور کند که مقطعی است .... اگر شما مقاومت کنی و مدارا کنی و به رفتارهای تغییر یافته جدید که از مشاور کمک می گیری ادامه دهی کم کم باورش میشه شما تغییر کردی و آنوقت جاذبه های طبیعی ناشی از تغییر رفتار شمااو را جذب خواهد کرد ....

    حتماً مشاوره حضوری بروید چونن به نظرم شما شناخت کافی روی احساسات و حالات خود ندارید و لذا مشاوره حضوری که ممکن است از تستهای شخصیت هم بهره بگیرند شما را کمک می کنند بهتر خود را بشناسید و تغییرات مفید را داشته باشید و موفق شوید

    با آرزوی موفقیت





  4. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (چهارشنبه 23 فروردین 96)

  5. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 14 آبان 96 [ 23:24]
    تاریخ عضویت
    1393-6-26
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    3,009
    سطح
    33
    Points: 3,009, Level: 33
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 13 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    بنا به توضیحات شما مشخص هست که تغییر رفتار به مرور در همسرتان ایجاد شده .... شما نیاز هست مشاوره حضوری بروید به تنهایی و روی خود متمرکز شوید و واکاوی کنید .... به نظر می رسد بیشتر وابسته همسرت هستی تا علاقمند به وی و نسبت به وی و کارهاش و روابطش دوره ای حساسیت و کنترل گری داشته ای که همسرت را به واکنش و تغییر رفتار واداشته .... با روندی که در قبل داشته که نیاز هست واکاوی کنی و ضعفها را بیرون بکشی روی احساس اقتدار همسرت اثر منفی گذاشته ای و این حس را دارد که بیشتر آویزان وی هستی تا علاقمند .....

    دقت کن :

    یک زن قوی و با اعتماد به نفس بطور عام و با فاصله سنی معکوس بطور خاص :

    * وابسته نیست .....

    * آویزان و دست و پا گیر با رفتارهای محدود ساز نیست ..... بلکه در عین عدم وابستگی علاقه مند به همسرش هست

    * در واقع دلبسته هست نه وابسته ....

    * با ظرافت های زنانه و کرشمه ها و عشوه های حتی دخترانه برای همسرش دلربایی خواهد داشت و ....

    * مهم * ولایت پذیر به معنای عمیق و درست آن است نهاطاعت تحقیر آمیز ( در اولی باور ولایت همسر بر او هست و تصمیم گیری همسر در عرصه های مهم و اصلی در حیطه قدرت او را کاملاً می پذیرد حتی اگر اشتباه باشد .... در شکل دوم انفعال و پذیرش دلگیرانه یا از روی ضعف و با حس ناچاری هست که احساس ضعف و تحقیر در مرد ایجاد می کند نه قدرت و قوت ..... این بند برای خانمهای با فاصله سنی معکوس بسیار مهم است که ولایت پذیری نوع اول را داشته باشند )

    * نوع رفتارش برنامه ریزیش و خانه داریش و پخت و پزش و ایفای نقشش در جایگاه خودش مملو از عشق و نوع ارتباطش با همسر و دیگران و بچه به گونه ای هست که همسرش نزد او احساس نشستن بر تخت پادشاهی دارد که ملکه ای دوست داشتنی در کنارش آرامشبخش اوست .....

    اگر مردی در کنار همسرش احساس آرامش و لذت و قدرت و سرآمدی و سروری و تامین کننده و حامی بودن داشته باشد و رفتارهای اینگونه پس زننده داشته باشد فقط می تواند بیمار باشد که من نشانه هایی از بیماری در همسر شما تصور نکردم ....

    لذا شما از تمرکز روی همسرت بیرون بیا و روی خودت و رفتارهای پیشین و کنونی به کمک یک مشاور حضوری متمرکز شو و نقطه ضعف هایت که من یکی از اساسی ترینهایش را ضعف اعتماد به نفس می بینم را بیاب و شروع به تغییر داشته باش .... در مقابل رفتارهای همسرت تا تغییراتت محسوس نشده مدارا داشته باش ....

    وقتی متوجه تغییرات شما شد چون باور نمیکند سیخونک خواهد زد یعنی ناخودآگاه رفتارهای تندی خواهد داشت چون فکر می کند رفتار جدید شما مقطعی است ، می خواهد شما را دستکاری کند که همان رفتارهای گذشته را ببیند و باور کند که مقطعی است .... اگر شما مقاومت کنی و مدارا کنی و به رفتارهای تغییر یافته جدید که از مشاور کمک می گیری ادامه دهی کم کم باورش میشه شما تغییر کردی و آنوقت جاذبه های طبیعی ناشی از تغییر رفتار شمااو را جذب خواهد کرد ....

    حتماً مشاوره حضوری بروید چونن به نظرم شما شناخت کافی روی احساسات و حالات خود ندارید و لذا مشاوره حضوری که ممکن است از تستهای شخصیت هم بهره بگیرند شما را کمک می کنند بهتر خود را بشناسید و تغییرات مفید را داشته باشید و موفق شوید

    با آرزوی موفقیت

    فرشته ی مهربان ممنون از راهنماییهاتون با مطالبی که ذکر کردید من عمیقا فکر کردم و متوجه شدم که درسته من به کل اعتماد به نفسم رو از دست دادم البته فقط در مقابل شوهرم در بقیه زمینه ها اعتماد به نفس خوبی دارم . تنها احساسی که الان نسبت به ایشون دارم احساس ترس و واهمه هست حتی وقتی به عکسش هم نگاه میکنم ترس و دلهره ی بدی توی دلم میاد چه برسه به اینکه بخوام هنگام حرف زدن شخصیت قاطعی داشته باشم وقتی باهاش حرف میزنم فقط می ترسم و این موضوع از دعوا ها و تحقیرها و کتکهایی بوده که ایشون نسبت به من داشته .
    میدونم باید شخصیت ضعیفم رو قوی کنم اما نمیدونم چطوری
    در شهری که زندگی می کنم امکان رفتن به مشاوره ی حضوری رو ندارم
    لطفا کمکم کنید چی کار کنم

  6. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    با سلام

    مشاوره اینترنتی کمکی نمی کند، مشکل شما فقط از طریق کمک خانواده تان امکان حل شدن دارد.

    موفق باشید

  7. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 27 مهر 97 [ 06:20]
    تاریخ عضویت
    1392-7-30
    نوشته ها
    154
    امتیاز
    6,302
    سطح
    51
    Points: 6,302, Level: 51
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 125 در 66 پست

    Rep Power
    30
    Array
    سلام دوست عزيز از ته دل ارزو ميكنم تا زودتر زندگي ارومي داشته باشي و پستهاي فرشته مهربان وافعا مفيد بودن چون دارن به مشكل اساسي و ريشه اي اشاره ميكنن كه منهم همين مشكل دارم
    واقعا ما خانومها ونميدونيم چه زماني چه جوابي بديم و واقعا نميدونيم جواب اشتباه يا برخورد اشتباهمون مثل اينكه چندين پله پايين ميفتيم تا جلو بريم
    واقعا نميتونيم خواستمون آروم شفاف و قاطع بگيم همش ميترسيم مرد جواب نه بياره واسه همين حتي طرز درخواستمونم بلد نيستيم حتي شما خودتون هم گفتين قبلا خواسته هاتون به مدل بچه گانه ميخواستيد كه به نظرمن روشهاي درستي نيست مثل خواستن پول يا رفتن به جايي يا انجام كاري. من شخصيت تو خواستن پول انقدر نه شنيدم خجالت ميكشم پول بخوام از فرشته مهربان خواهش دارم بيشتر توضيح بدن چون مشكل اكثر ماها هست
    همين موضوع ولايت پذيري همسر نه اطاعت تحقير آميز واقعا موضوع خيلي خيليييي مهمي كه يه مرد دوست داره نظرهاش حرفاش عقيده هاش تاييد بشه ولي خود زن احساس ميكنه مردش زور ميگه يا حرف منطقي نميزنه نميتونه تايدش كنه و شروع به مجادله ميشه و چون حرف حرف مردهاس مجبور ميشه اطاعت تحقير اميز كنه ولي اگه واقعا بدونيم درخواستمون چه طوري بيان كنيم تا درصد شنيدن نه كم بشه و در صورت شنيدن نه چه برخوردي كنيم كه ولايت پذيري باشه نه اطاعت تحقير اميز خودش يه نكته خيليييي مهمه و تغريبا حل ٥٠ ٪‏ مشكلات با همين حل ميشه من شخصا وقتي حرفاي همسرم قبول ميكنم در حاليكه ميدونم رفتار و حرف ايشون نه منطقي هست نه حق نميتونم خودم مثل يه ملكه احساس كنم در كنار پادشاهم. احساس ميكنم يه خدمتكارم
    مهمترين نكته ديگه هم كه باز اشاره كردن حتما براي خودت يه فعاليت بيرون از خونه مثل باشگاه يا كلاسهاي مختلف در نظر بگير من دوستي داشتم كه درخواست مهريه و طلاق داده بود ولي تو يه خونه با شوهرش زندگي ميكرد به صورت اتفاقي هر روز رفت باشگاه بعد سه سال باشگاه كرايه كرد خودش مربي شد نه خبري از طلاق شد نه چيزي و خودش ميگه زندگيم از اين رو به اين رو شد اگه شوهرت ميزاره برو باشگاه يا هر چيزي كه ميتونيو دوسش داري.

    واي توصيه من به شما اينكه البته من خودم پراز مشكلاتم ولي واهي كه به نظرم ميرسه اينه كه شروع. كن واسه خودت زندگي كن برا دل خودت صبحها صبحانه عالي درست كن نه بهخاطر همسرت تا وقتي تقدير نكرد ناراحت بشي فقط واسه دل خودت اهنگهاي شاد گوش كن برو پياده روي برا خودت برنامه بريز آرايش كن مهموني بگير فقط فقط به خاطر دل خودت

  8. 2 کاربر از پست مفید negad تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (یکشنبه 03 اردیبهشت 96), غبار غم (شنبه 26 فروردین 96)

  9. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 14 آبان 96 [ 23:24]
    تاریخ عضویت
    1393-6-26
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    3,009
    سطح
    33
    Points: 3,009, Level: 33
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 13 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درسته تصمیم دارم اعتماد به نفسمو بالا ببرم ولی خیلی سخته خیلی ازش میترسم بهش محبت می کنم اما التماس نمی کنم خواستمو یه دفعه با قاطعیت می گم اگه قبول نکرد دیگه اون خواستمو تکرار نمی کنم و اگه خواست منو به انجام کاری مجبور کنه که از نظر من منطقی نباشه درخواستشو قبول نمی کنم و دیگه براش توضیح هم نمی دم چون میخ آهنی نرود به سنگ پس با اعصاب و وقت خودم بازی نمی کنم خودمو درگیر تفریحات و کارهایی می کنم که دوست دارم
    ای کاش فرشته مهربان راهنمایی کنن که این روال درسته یا خیر
    ممنون

  10. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین 2 نمایش پست ها
    درسته تصمیم دارم اعتماد به نفسمو بالا ببرم ولی خیلی سخته خیلی ازش میترسم بهش محبت می کنم اما التماس نمی کنم خواستمو یه دفعه با قاطعیت می گم اگه قبول نکرد دیگه اون خواستمو تکرار نمی کنم و اگه خواست منو به انجام کاری مجبور کنه که از نظر من منطقی نباشه درخواستشو قبول نمی کنم و دیگه براش توضیح هم نمی دم چون میخ آهنی نرود به سنگ پس با اعصاب و وقت خودم بازی نمی کنم خودمو درگیر تفریحات و کارهایی می کنم که دوست دارم
    ای کاش فرشته مهربان راهنمایی کنن که این روال درسته یا خیر
    ممنون
    ببین عزیزم من از نوع نوشتهات احساس کردم یه دختر آروم و درونگرایی هستی بیشتر در خودتی و اگر محبت میکنی در حد انجام وظایف یک زن خانه داره یعنی مثل یه مادر هستی تا یه همسر بیشتربشور بساب و پخت و پز و چایی دادن به همسر و این رو محبت میدونی
    خیلی خوشت نمیاد یه دخترشادو شنگول و شیطون و شوخ باشی
    یعنی محبت رو فقط همون چیزهایی که اول گفتم میدونی پخت و پز و...
    ببین همسر شما اگه با خونوادشم بد اخلاق بود میگفتم ذاتا بداخلاقه و باید روانشناس و روانپزشک بره اما چون با خونوادش خوبه پس معلومه یه جای کار میلنگه
    همینکه میگی من درخواستم رو مستقیم میگم خاست انجام بده نخاست دیگه تکرار نمیکنم و خودم انجامش میدم این فقط یکی از بزرگترین اشتباهاتته
    اگه گفتم سخنرانیهای دکتر حبشی رو گوش کنی برا این بود که بکار ببری
    مثال گفتی لباسشویی خراب شده بود بهش گفتی گفت به من چه
    حالا منم میگم ببین چقدر نزدیک بوده؟؟
    اگه من بودم اول تو یه موقعیت مناسب که همسرم خسته نباشه و اروم باشه قیافم و ناراحت می‌کردم با یه حالت غمگین و لوس میگفتم عزیزم لباسشویی خراب شده حالا نمیدونم چیکاااار کنم یه عالمه لباس کثیففففففف اومدم پیش سرورم تا شاید اون مشکلم حل کنه!!!! چون حلال مشکلاتمه
    خوب بنظرت با این لحن لوس بازم همسرت میتونست بگه به من چه؟؟؟؟
    خودش یه فکری براش میکرد
    کلا شما خیلی به همسرت با کلمات احساس اقتدار و تکیه گاهی رو نمیدی
    یا کلا کاری برات بکنه فقط در حد تشکر خشک و خالی اون ذوق لازم رو همراه تشکر نشون نمیدی فکر کنم تقریبا خشکی و زیاد زبون نمیریزی
    وقتی ایشون از سکس راضیه پس نشون میده ذاتا از شما بدش نمیاد اما اینکه شما رضایتی نداری و نمیگی و ازش درخاست نمیکنی که چطور میخای بسیاربده میتونی با شیطنت و لوسی درخواستت رو بگی
    تو همین سایت مقاله زن بودن رو بخون ایشالله کمکت میکنه
    در ضمن مردا عاشق زن لوند و عشوگر و با اعتماد بنفس هستن دوست دارن زن شاد داشته باشن از خودشون تعریف کنن ومهارتی هم داشته باشنو....
    مردشون رو احترام کنند و با زبون میگن همسرم شما تکیه گاهمی بهت افتخار میکنم خداروشکر که تورو دارم و.........

    درمورد اینکه گفتی اگر خاست من مجبور کنه کاری کهدوست ندارم بکنم میگم نه و کار خودم میکنم این هم دومین اشتباه بزرگ شما
    زن عاقل زنیه که وقتی مردش با حرفش مخالفت میکنه یا کاری رو که دوست نداره میخاد میگهچشم عزیزم هرچی تو بگی باورت نمیشه چند دقیقه بعد مرد میگه باشه هرچی شما بگی بخصوص اگر درخاستش اشتباه باشه ایشون بیشتر نیاز به این چشم داره در حقیقت اقتدارش رو میخاد حس کنه متاسفانه شما اون اقتدار رو به همسرت نمیدی
    اگه ایشون با خونوادش میگه میخنده فقط برا اینه که اونجا تحویلش میگرن اونجا احساس عزت میکنه و قبولش دارن
    این جمله اخر من کلید مشکل شماست انشاالله
    ویرایش توسط ستاره زیبا : پنجشنبه 31 فروردین 96 در ساعت 08:09

  11. کاربر روبرو از پست مفید ستاره زیبا تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (یکشنبه 03 اردیبهشت 96)

  12. #19
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 35,998 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین 2 نمایش پست ها
    درسته تصمیم دارم اعتماد به نفسمو بالا ببرم ولی خیلی سخته خیلی ازش میترسم بهش محبت می کنم اما التماس نمی کنم خواستمو یه دفعه با قاطعیت می گم اگه قبول نکرد دیگه اون خواستمو تکرار نمی کنم و اگه خواست منو به انجام کاری مجبور کنه که از نظر من منطقی نباشه درخواستشو قبول نمی کنم و دیگه براش توضیح هم نمی دم چون میخ آهنی نرود به سنگ پس با اعصاب و وقت خودم بازی نمی کنم خودمو درگیر تفریحات و کارهایی می کنم که دوست دارم
    ای کاش فرشته مهربان راهنمایی کنن که این روال درسته یا خیر
    ممنون
    سلام

    این پست شما به خوبی نشان داده که چرا همسرت به اینجا رسیده ....

    اگر دقت کرده باشید من سئوالاتی از شما پرسیدم و جواب خواستم که میخواستم خود متوجه شوید کجای کارتان اشکال دارد .... اما پاسخهای شما نشان داد شناخت کافی از خود و نقاط قوت و ضعفتان و بخصوص احساساتتان ندارید و بنابراین مدیریت مناسبی هم در رابطه با آن ندارید و طبیعتاً وقتی ما خودمون را خوب نشناسیم و مورد ارزیابی بدور از سرزنش و سرکوب قرار ندهیم تا بفهمیم در چه وضعیتی هستیم و چگونه باید باشیم و دست بکار شویم برای تغییر و بهینه تر شدن .... طرف مقابلمان را هم نخواهیم شناخت و .... لذا درک نخواهیم کرد .... نیازهایش را نخواهیم فهمید و پاسخ مناسب هم نخواهیم داد و نتیجه میشه درگیریهایی که روز به روز رشد خواهد کرد و .....

    اینجا دیگر باید متوجه شده باشید که چرا علیرغم پاسخهایی که به سئوالهایم دادید که ممکنه بازدید کننده ها را به اینجا رسانده باشد که مشکل از شما نیست اما من پستی ارسال کردم که روی شما زوم شده بود تا به شما کمک کنم با این پست خود روی خود متمرکز شوید و دریابید کجای کارتان اشکال دارد .... تا همین نکته مهم را که باید خود را بهتر بشناسید و اصلاً صحنه زندگی در کنار ادای وظیفه و عشق ورزی و ......
    در مسیر خودشناسی و خودپایی و خودسازی برای شما پیش برود ( مسیر تکامل )

    یک نکته را با اشاره مستقیمم تونستید در خود شکار کنید و آن هم اینکه اعتماد به نفستان ضعیف هست ..... و این خوب بود به عنوان گام اول ..... تاپیکتان را رها کردم مدتی بگذرد که بیشترتوجه و تمرکز کنید که یا بقیه را خود بیابید یا از خود و رفتار و روحیتتان بیشتر بگویید .....

    در پست اخیر که بخشی از روحیات و خصوصیت رفتاری خود را بیان کردی .... نکته های کلیدی ای که یک زندگی و رابطه را دچار مشکل جدی می کند اشاره داشته ای .....

    می خواهم خودت شکارشون کنی و به صورت موردی شماره گذاری شده بیان کنی و بگویی چه اثری در زندگی دارد ....

    برای کمک به شما که تاپیکت را شکلی کارگاهی پیش ببری و دیگران هم استفاده ببرند و شما هم عملاً و نه فقط ذهنی ، وارد گود شوی ، از شما می خواهم :

    پست آخرت رادوباره عمیق بخوانید و خصوصیات رفتاری ای که ذکر کرده اید را خوب توجه کنی و بعد خود را جای همسرت بگذاری، جای یک شوهر با ویژگیهای مردانه ، جایگاه و نقشی که باید داشته باشد و انتظارات طبیعی و عاشقانه ای که از همسرش ( زن خود) دارد و همسرت را جای خود بگذار به عنوان یک زن که آن رفتارها را با شما دارد .... خوب و دقیق تجسم کن و بعد احساس و احوال خود را دقت کرده و بنویسید ....

    آنوقت این جملات مرا که
    در واقع با فعل معکوس بیان داشتم که غیر مستقیم شما را متوجه اثرات رفتاریتان کند ( رفتارهایی که در هیچ کدام از پستهایتان معلوم نبود اما من از واکنشهای همسرتان پی به آنها در شما بردم و خود در پست آخرتان بروز دادید ) را خواهید فهمید .... چون وقتی خود را جای همسرتان بگذارید لمس خواهید کرد :

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    .

    اگر مردی در کنار همسرش احساس آرامش و لذت و قدرت و سرآمدی و سروری و تامین کننده و حامی بودن داشته باشد و رفتارهای اینگونه پس زننده داشته باشد فقط می تواند بیمار باشد که من نشانه هایی از بیماری در همسر شما تصور نکردم ....



    بعداً به شما و دیگران خواهم گفت که از همین تکنیک ( خود را جای دیگری گذاشتن و رفتار خود را در طرف مقابل نظاره کردن و.... ) در زندگی چه بهره ها می شود برد و چقدر می توان در مسیر رابطه عاشقانه خلاقیت و ابتکار عمل داشت






  13. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (دوشنبه 04 اردیبهشت 96)

  14. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 14 آبان 96 [ 23:24]
    تاریخ عضویت
    1393-6-26
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    3,009
    سطح
    33
    Points: 3,009, Level: 33
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 13 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ضعیف و بدبختم
    مثلا الان میدونم که داره برای پس اندازمون به تنهایی تصمیم میگیره و با برادرش صحبت های مخفیانه دارم امروز خیلی محترمانه ازش خواستم چیزی رو از من پنهان نکنه ولی گفت دهنتو ببند وگرنه با پشت دست میزنم تو دهنت منم ساکت شدم ولی بعدش برای اینکه اینقدر ترسو و ضعیف هستم دلم سوخت که اینقدر راحت بتونه منو کتک بزنه حتی وقتی گناهی نکردم اینقدر براش بی ارزش باشم که خیلی راحت بتونه با تهدید به کتک منو خفه کنه


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. با این ازدواج غلط افسرده و داغونم
    توسط raha69 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 32
    آخرين نوشته: پنجشنبه 27 خرداد 95, 22:49
  2. یک هفته از طلاقم میگذره خیلی داغون شدم
    توسط مینا 66 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: شنبه 13 تیر 94, 22:36
  3. افکاری که از ذهنم بیرون نمیره و داره داغونم می کنه!
    توسط tonio_m2000 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: سه شنبه 23 اردیبهشت 93, 13:44
  4. چی جوری با غول بدخوابی مبارزه کنم؟
    توسط سپیده سحر در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: شنبه 07 بهمن 91, 19:19
  5. داغونم کمکم نمی کنید؟
    توسط من تنهام در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 24 دی 91, 23:21

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.