به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 41
  1. #31
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 مرداد 01 [ 00:35]
    تاریخ عضویت
    1393-3-17
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,664
    سطح
    62
    Points: 8,664, Level: 62
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 56 در 36 پست

    Rep Power
    26
    Array
    دوبار باهاش قطع رابطه كردم متاسفانه يك بار به برادم و يك بار هم به خواهرم گفت كه ما همو ميخوايم ولي من بهشون گفتم نميخوام.

    من هم مجبورم همينجوري ادامه بدم

    متاسفانه خيلي بچه است يك روزي عكس مبل ميفرسته يك روزي اسم بچه انتخاب ميكنه

    البته بدم هم ازش نمياد ميتونه زن خوبي باشه ! ولي من چند تا مشكل دارم

    ١.حرفاي عاقلانه نميزنه يك روزي ميگه من باهات توي روستا هم زندگي ميكنم يك روزي ميگه من ازين مبلا ميخوام.اصلا معلوم نيست تو ذهنش چي ميگذره

    ٢.سطح خانوادشون خيلي پايينه

    ٣.خيلي خيلي ساده است و به راحتي گول ميخوره ميترسم بعد ازدواج بهم خيانت كنه

    به نظرتون چيكار كنم باهاش ازدواج كنم بعد به طلاق نميرسم؟؟؟؟ چطوري بايد بفهمم كه ميتونيم باهم زندگي كنيم؟

  2. #32
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 24 بهمن 96 [ 01:21]
    تاریخ عضویت
    1396-2-02
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    419
    سطح
    8
    Points: 419, Level: 8
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    101

    تشکرشده 15 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کاش وقتی اینهمه اینجا میگی میترسم باهاش ازدواج کنم چون اخلاقش اینطوریه...یه وقت بهم خیانت نکنه...یه بارم می پرسیدی حالا بعد از این بلایی که سرش آوردم چطور زندگی کنه؟
    توی این سن که اینقدر حساسه چطور میتونه عادی زندگی کنه وقتی که میدونه دیگه دختر نیست؟
    خانواده اش بفهمن چه حالی میشن؟
    خودش چی میتونه دیگه به مردی اعتماد کنه؟اصن میتونه دیگه با این شرایط ازدواج کنه؟
    اشتباه کرده که امده گفته به شما دوستت دارم...ولی تو که دیدی باچشمت چه دختر کم سنیه و چه شرایط و اخلاقی داره...چرا رفتی باهاش؟
    این حق اون دختره که باهاش ازدواج کنی...چون الان دقیقا حق یه ازدواج و زندگی سالم رو ازش گرفتی.
    ولی بازم برو مشاوره شما خودتم احتیاج داری که اخلاق و شخصیتت رشد کنه...هم اینکه بدونی چطور با این دختر زندگیه خوبی داشته باشی.
    همه جای زندگی مرد باش نه فقط وقتایی که صلاح میدونی...این خود نامردیه
    خدا هم حواسش به همه مدل بنده هاش هست اگر بخوای واقعا جبران و توبه کنی خیلیم کمکت میکنه...ولی اگر بخوای بپیچونی....

  3. 3 کاربر از پست مفید ...zahra تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 14 خرداد 96), نیلوفر:-) (جمعه 12 خرداد 96), نادیا-7777 (شنبه 13 خرداد 96)

  4. #33
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 96 [ 07:44]
    تاریخ عضویت
    1396-1-24
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    681
    سطح
    13
    Points: 681, Level: 13
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 27.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 71 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    مگه کسی تو روستا باشه نباید مبل داشته باشه؟
    چند تا خونه روستایی رو نشونت بدم که توش وسایل لوکسه؟
    تو ایران مردم سنتی زندگی میکنن، اینترنت جلو دستته، برو دهات های خارج رو ببین همه چی دارن،کلینیک و اورژانس هوایی، مرکز خرید، اینترنت، آینه خورشیدی... فکر کنم فقط سالی چند بار اونم برای کار اداری بلند شن برن شهر، چون همه چی دارن.
    خانواده کم درآمد زیاد هست، چیکار کنن برن دزدی کنن ثروتمند بشن؟
    فرض کن یه دختری سرراهت اومده میگه تو ماشین مدل بالا نداری، خونت بالا شهر نیست... بری واسش دزدی کنی اینا رو تهیه کنی؟ آقا همینی ... اون دختر هم همینطور
    همه ی زن ها آرزو دارن اسم بچه انتخاب کنن ، وسیله بخرن، شوهرشون بهشون توجه کنه... این خیلی ابتداییه
    بازم خدا خیرش بده با این سن کم شلوغ نمیکنه. هر کی بود سکوت نمیکرد. اونم با این پس زدنای شما
    باهاش ازدواج کن . هم خودت رو راحت کن و هم اون رو...‌ نخواستین طلاق میگیرین . اما هم نام ننگ از روی اون بلند میشه و هم پوششی بر اشتباه بزرگ تو.

  5. کاربر روبرو از پست مفید *nastaran تشکرکرده است .

    نیلوفر:-) (جمعه 12 خرداد 96)

  6. #34
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام دوست عزیز،

    من در مورد اینکه این ارتباط تا به اینجاش درست پیش رفته یا نه، صحبت نمی کنم. این یک تجربه برای شما و اون خانم بوده و خودتون باید ارزیابیش کنید و تصمیم بگیرید که در آینده چه استفاده ای از این تجربه ببرید.

    اما در حال حاضر فقط و فقط یک کار درست هست. و اون اینکه ارتباطتون رو قطع کنید.

    - اگر این ارتباط برپایه ی قول شما برای ازدواج صورت نگرفته، فقط به اون خانم اطلاع بدید که دیگه مایل به ادامه ی رابطه نیستید. این حرف رو قاطع بزنید. کامل توضیح بدید و کار رو تموم کنید. مثلا بگید که دوستش ندارید یا ازش بدتون میاد یا دختر دیگری رو برای ازدواج می پسندید یا فقط قصد رابطه جنسی دارید یا هرچیزی که واقعیت داره.

    تاکید می کنم که از نگرانی هاتون صحبت نکنید که مثلا چون ممکنه بهم خیانت کنی و غیره. اصل قضیه رو تفهیم کنید: اینکه نمی خواید باهاش ادامه بدید. میلی به اینکار ندارید.

    زیاد سعی نکنید توجیهش کنید، فقط کات کنید. و دیگه هم به هیچ عنوان ارتباط رو برقرار نکنید.

    - اگر رابطه برپایه قول شما برای ازدواج بنا شده، فقط یک کار اضافه بر موارد بالا باید انجام بدید. اینکه ازش عذرخواهی کنید.

    اگر قصدتون دروغ بوده، عذرخواهی کنید که دروغ گفتید. اگر قبلا قصد ازدواج داشتید و حالا منصرف شدید، عذرخواهی کنید که عجولانه تصمیم گرفته بودید.

    و بقیه ی مسیر عین توضیح بالاست.

    این داستان رو هرچه زودتر تموم کنید. ادامه ش به ضرر هر دو نفرتون و خونواده هاتونه. خصوصا اگه واقعا به ازدواج منتهی بشه!

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  7. 4 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 14 خرداد 96), reihane_b (یکشنبه 14 خرداد 96), فرشته مهربان (جمعه 12 خرداد 96), آنیتا123 (شنبه 13 خرداد 96)

  8. #35
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 مرداد 01 [ 00:35]
    تاریخ عضویت
    1393-3-17
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,664
    سطح
    62
    Points: 8,664, Level: 62
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 56 در 36 پست

    Rep Power
    26
    Array
    من اينجوري نيستم كه به همه قول ازدواج بدم تا ازشون سواستفاده كنم نميدونم چرا اين برداشت نادرست نسبت به من شد !

    اين خانم شيش ماه دنبال من بود و منم اصلا بهش توجهي نميكردم منم نياز جنسي داشتم و تنها هم بودم بهش گفتم منم ازت خوشم اومده ولي من فقط يك حرف زدم ولي وقتي به چشماش نگاه ميكنم انگار منو كه داره كل دنيا رو تصاحب كرده اين قدر شادي توي چشماش هست وقتي به من نگاه ميكنه

    از طرفي ميگم ديگه كسي اينقدر منو دوست نخواهد داشت ولي ممكنه بعدا اين جوري منو دوست نداشته باشه يك چيز بدي كه هست ايشون اصرار داره هرچه زودتر برم خواستگاريش.

    راستش منم ازش خوشم مياد ولي از ازدواج ميترسم

  9. #36
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 آبان 97 [ 09:43]
    تاریخ عضویت
    1393-1-31
    نوشته ها
    537
    امتیاز
    8,891
    سطح
    63
    Points: 8,891, Level: 63
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,224

    تشکرشده 1,090 در 430 پست

    Rep Power
    85
    Array
    نوشته اصلی توسط bichare22

    .حالا هم هرچی مشاور ها بگن من انجام میدم .


    با سلام
    خواهش می کنم برای اینکه حالتون مجددا بد نشود، برای اینکه دوباره در مسیر سقوط قرار نگیرید، برای اینکه بتوانید آرامش خود را حفظ کنید و در زندگی با انگیزه باقی بمانید. بیشتر از آنکه مطالعه می کنید سعی کنید آنچه خوانده اید را عمل کنید.

    من از شما نمی پذیرم که شما نقشی در دوست شدن با جنس مخالف نداشته اید.
    خواهش می کنم با توصیفاتی که از ارتباطات قبلی و فعلی خود انجام داده اید،از این پس شما هیچ ارتباطی با هیچ دختری پیدا نکنید. اینها موقتا برای شما تسکین دهنده هست. اما حال شما را به مرور بسیار بد می کند.
    پس هر گونه ارتباط با هر دختری تعطیل!!


    هر وقت هم قصد ازدواج داشتید، بیا مشاوره بگیر و گام به گام شما را راهنمایی کنیم.

    این موارد هم که گفتید هر چه بود و اشتباه هر که بود، گذر کن و تصمیم بگیر که دیگر اشتباه نکنی.
    آن دخترو این دختر هم بی تقصیر نبودند چون ما وخانواده ها همواره از مشکلات اینگونه ارتباطها واحساسات و مشکلاتش فریاد زده ایم و نشنیده اند.
    شما هم بی تقصیر نبوده اید که 2 سال در این تالار بوده اید، اما باز هم دوست دختر داشته اید و حالا هم خود را دچار یکی دیگر کرده اید.

    برای اینکه به بحران نرسید، خواهش می کنم مسیر زندگی، ایده ها و اهداف و انگیزه هایت را باز نگری کن و در این خصوص مشاوره بخواه




    با سلام و تشکر از مدیر عزیز
    همه گفته های شما رو عمل میکنم با هیچ دختری ارتباط دوستی نمیگیرم.

    همین الان که داشتم مشاوره شمارو میخوندم دختر دوم به من پیام داد.چیکار کنم؟جواب ندهم؟

    لظفا یک راهنمایی خوب بدهید چون جوابش ندهم یا بگم دیگه پیام نده اصلا نمیشه

    مطمین باشید دختر سومی در کار نخواهد بود قول میدهم.

    این پستی بود که موقع دوست شدن با دختر قبلی مدیر گذاشته بود شما هم جواب دادی و قول دادی . ولی اومدی یه کار بدتر کردی . واقعا فک نمیکنی مشکلات زیادی داری که باید به یک متخصص یا مشاور مراجعه کنی ؟
    چرا یه پسر 23-4 ساله که اوج انرژیشه باید انقد بی انرژی باشه و از کار و درس متنفر و به عواقب کاراش فکر نکنه ... اینا طبیعی نیستن ..
    همیشه لبخند بزن......
    برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
    گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..


  10. کاربر روبرو از پست مفید anisa تشکرکرده است .

    میشل (دوشنبه 15 خرداد 96)

  11. #37
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود

    داشتن رابطه درست نبود اونم مخصوصا با یک دختر ۱۵ ساله خوب توی این سن چه توقعیه که به رشد عقلی رسیده باشه!!!
    برقراری رابطه جنسیتبا دختر خانوم هرچند با رضایت ایشون(تو این سن فکر میکنن دوست پسر یعنی شوهر)!!! کار نادرست و غلطی بوده.
    کار اشتباه کردی پاش وایسا الان ایشون دختر هستند یا خیر؟
    الان اینم مسئله ای هست هم تفاوت سن شما و ایشون و هم سن پایینی که دارن اینا مشکلات بزرگیه از روی ترحم و دلسوزی کاری نکن اصلا

    از مشاوره سایت استفاده کن لطفا تا اینجاش با عقل خودت بوده از این به بعد لطفا با عقل یک دانا و مشاور باشه که یا کات کنی یا ادامه بدی ولی عاقلانه

    ولی خدایی خراب کاری کردی شوربختانه لطفا وارد این روابط نشو مشاوره بگیر
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  12. #38
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 مرداد 01 [ 00:35]
    تاریخ عضویت
    1393-3-17
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    8,664
    سطح
    62
    Points: 8,664, Level: 62
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 56 در 36 پست

    Rep Power
    26
    Array
    چرا پاسخ و مشاوره درستي به من داده نميشه ! اين وضعيت بد كه نميتونم تركش كنم و نه ميخوام باهاش ازدواج كنم اين سايت بي تقصير نيست چون اگر نبود براي مشاوره يك فكر ديگه ميكردم

    اينجا فقط ميان ميگن اين داستان حاصل تخيل نويسنده است يا تو چه ادم بدي هستي كه اين كار رو با دختر مردم كردي يا باهاش ازدواج كن بعد طلاق بگير!!!

    من يك زماني اينجا قول داده بودم كه با جنس مخالف رابطه برقرار نكنم و چند موردي هم كه به من ابراز علاقه كردن رد دادم و اين خانم هم يكي از اونا بود ولي ايشون چندين ماه دنبال من بود و من بهش توجهي نميكردم يك شبي نميدونم چطوري پيام داد و حالش بد بود منم براي اين كه ازين حال دربياد و خودمم تنها بودم بهش اوكي دادم.اي كاش اين كار نميكردم):

    بعدش به ديدار حضوري شد و رابطه جنسي از همون جلسه اول شروع شد و همين جور شدتش زياد شد و تا اخر هم انجام شد يعني ايشون اول حاضر نميشد ولي من گفتم اگر نياي منم ولت ميكنم.

    حالا من ميخوام اين رابطه تموم بشه بدون اين كه كسي متوجه بشه اينجوري هم براي من بد نميشه براي او

    فاش شدن اين ماجرا و يا خودكشي ايشون و هر مورد ديگه اي رو نمي خوام

    همه راه ها رو رفتم
    ١.باهاش صحبت كردم گفتم من گولت زدم نميخوامت دروغ گفتم اون قبول كرد قطع كرديم بعد چند روز دوباره اومد سراغم
    ٢.بهش بي محلي ميكنم و توجهي بهش نميكنم بيشتر وابستم ميشه
    ٣.وقتي ازاينده صحبت ميكنه جوري براش ترسيم ميكنم كه از من زده بشه ولي باز هم نميره بهش ميگم ميخوام برم روستا اونجا مرغ و گوسفند بدوشي ميگه اشكالي نداره ميگم اصلا نميخوام از خونه بري بيرون با خونوادتم رابطه اي داشته باشي ولي نميره
    ٤.يهويي ولش كردم ميخواست خودكشي كنه


    چيكار كنم كه كسي نفهمه و خودش تركم كنه؟؟؟

  13. #39
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام آقای bichare22،
    قبل از هرچیز شما رو تحسین می کنم که با ما صادق هستید. و وقایع و حتی نیت هایی که داشتید رو بدون پرده پوشی بیان می کنید.

    حقیقتا جا داره که من ازتون یاد بگیرم.

    بیشتر منظورم این جمله ی شماست:

    نقل قول نوشته اصلی توسط bichare22 نمایش پست ها
    يعني ايشون اول حاضر نميشد ولي من گفتم اگر نياي منم ولت ميكنم.
    ----------------------------------------------------------------

    من به مشکل شما فکر کردم و سعی کردم راه حلی برای برطرف شدنش پیدا کنم. امیدوارم نتیجه ای که بهش رسیدم به دردتون بخوره، یا با کمک دوستان و خودتون پخته تر بشه و بعد به کارتون بیاد.

    این پست آخرتون با ادبیاتی نوشته شده که انگار دنبال راه میان بری هستید که از این مخمصه نجاتتون بده. "چیکار کنم که عواقب این کاری که انجام دادم دامنم رو نگیره؟" درست متوجه شدم؟ سوال همینه؟

    اما اگر شما امروز در این موقعیت هستید، علتش اینه که یک جاهایی فریب راه های میان بر رو خوردید، و در نتیجه گم شدید.

    مثل همون موقعی که به اون خانم گفتید که اگه با من نباشی، منم ولت می کنم. می دونستید کار درستی نیستا، اما فکر کردید چه کاریه که برای یه رابطه ی جنسی، این همه مسئولیت ازدواج و چه و چه رو به عهده بگیرم، یا چقدر صبر و تلاش کنم تا دختری رو پیدا کنم که هم برام جذاب باشه و هم بخواد باهام رابطه ی فقط جنسی داشته باشه؟ حالا که این موقعیت پیش اومده، چرا استفاده نکنم؟

    غافل از اینکه میان بر اصلا وجود نداره. خط راست خودش کوتاه ترین مسیره. و اگه خط دیگری کوتاه تر به نظر برسه، اون دیگه ما رو به نقطه ی مقصد نمی رسونه، یه جایی گم و گورمون می کنه.

    اون خانم هم دقیقا همین کارو کرده. راه نزدیک رو به راه درست ترجیح داده. فقط هدف اون با هدف شما فرق می کرده. ولی در هرصورت هردوتون گم شدید. نه اون به تشکیل زندگی ای که می خواسته رسیده، نه شما به آرامش رابطه ی بی دغدغه و بدون مسئولیت های اضافه و سنگین.

    به هدفتون نزدیک تر که نشدید، هیچ، دور تر هم شدید.

    اشتباه نشه، اینها رو توضیح نمی دم که گذشته رو تحلیل کنم (همونطور که تو پست قبلیم گفتم این کار خودتونه که این تجربه رو بپزیدش)، هدف من اینه که آینده رو توضیح بدم. منظورم اینه که اگه الان هم دنبال راه آسون و سریعی باشید که از موقعیت فعلی بیرون بیاید، و هیچ عواقبی هم براتون نداشته باشه، بازم به بی راهه می رید، و چه بسا عواقب سخت تر و وخیم تری رو هم برای خودتون رقم بزنید.

    پیشنهاد من و راه حلی که من بهش رسیدم چیه؟

    اینکه شما کار درست رو انجام بدید. یعنی به همون ترتیبی که گفتم، و یکبار هم خودتون انجام داده بودید، به ایشون اطلاع بدید که از ادامه ی رابطه منصرف شدید و به هیچ عنوان راضی به برقراری مجددش نخواهید شد.

    این کار رو انجام بدید و این فکر رو هم از سرتون بیرون کنید که از عواقب دنیوی و اخروی کاری که کردید، در امان بمونید. شما به هرحال یه سری انتخاب ها داشتید. مثلا رابطه ای که می دونستید درست نیست رو (به اصرار این خانم یا بخاطر تنهایی یا هر دلیل دیگری) شروع کردید. بعد از شدت احساسات این خانم استفاده کردید. و خلاصه یک سری کارها انجام دادید که هرکدوم عواقبی دارن.

    حالا،

    اینکه عواقب دنیوی این کار شما چی باشه، خیلی بستگی به انتخاب های بعدی اون خانم داره.

    شما چاره ای ندارید جز اینکه منتظر بمونید ببینید چی می شه. و هر اتفاقی که افتاد، با توکل به خدا کار درست رو انجام بدید.

    از نظر من این تنها راهیه که شما رو واقعا از این مخمصه بیرون میاره.

    و تازه شاید سبب خیر هم بشه. یعنی شما رو به فرد مسئولیت پذیر تر و محکم تری تبدیل کنه. و راه زندگیتون رو هم روشن تر کنه. چون تا جاییکه یادم هست، شما قبلا هم ذهن تاریکی داشتید. و فکر می کنم همین تاریکی شما رو به اینجا رسوند.

    براتون آرزوی موفقیت و روشنایی دارم.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  14. کاربر روبرو از پست مفید میشل تشکرکرده است .

    آوای بهشت (دوشنبه 15 خرداد 96)

  15. #40
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 24 آبان 98 [ 01:22]
    تاریخ عضویت
    1391-12-29
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    5,021
    سطح
    45
    Points: 5,021, Level: 45
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز،
    من جات بودم باهاش ازدواج‌میکردم

  16. کاربر روبرو از پست مفید فرهاد007 تشکرکرده است .

    غبار غم (جمعه 19 خرداد 96)


 
صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
    توسط ارشیدا در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 11:00
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.