به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 21 , از مجموع 21
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 12 مهر 98 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1394-1-17
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    7,231
    سطح
    56
    Points: 7,231, Level: 56
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 119
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    411

    تشکرشده 310 در 114 پست

    Rep Power
    42
    Array
    سلام دوستان.باز هم ممنون از جواب های عالیتون

    نقل قول نوشته اصلی توسط Shayeste نمایش پست ها
    به نظر من اختلاف سني مناسب يكي از موهبت هاي ازدواجه! فكر كنم بايد يه مدت با يه مرد كم سن و سال تر زندگي ميكردي تا متوجه بشي كه چقدررررر باهم اختلاف و درگيري پيدا ميكنين. از نظر من و اونچه كه تو اطرافيان ديدم، اونهايي كه دو سه سال اختلاف سني دارن، بحث ها و دعواهاشون خيلي زياده و خيلي وقتا خانم در تلاشه كه تو مسائلى كه از نظر خودش بديهي به نظر ميرسن با شوهرش به توافق برسه. البته يك جورهايي هم زندگيشون پرتكاپوتر ميشه. احتمالا براي شما اين يك نواختي يك جور بي انگيزگي ايجاد كرده. تصور ميكني شوهرت نسبت به تو خيلي بي حال تر و بي حوصله تره.
    بايد بهت بگم كه مردي كه مياد سراغ يه دختري با سن و سال كمتر اتفاقا خيلي خوب هم پتانسيل پذيرش شور و هيجانات سنين كمتر رو داره. اين دقيقا تويي كه ميتوني به اين زندگي مسير بدي و مطمئن باش همسرت استقبال ميكنه. حالا مثلا خوب بود با همسرت حتي سر نوع تفريحات و هيجانات زندگي درگيري پيدا ميكردي؟ الان ناراحتي از اينكه ميتوني خودت اين مسيرو به دست بگيري و همسرت هم پشتيبانيت كنه؟ بهتر نيست به جاي غم برك زدن، افسار زندگي رو بگيري دستت و بتازوني؟؟

    اطرافيان هم كلا هميشه يه حرفي براي گفتن دارن و هرچه كه بتونن احساست از زندگيت رو دريافت كنن (يعني يا زياد شاد باشي يا زياد ناراحت) بيشتر هم اظهار نظر ميكنن. انگار كسي بهشون گفته بفرما تو اينجا جاي حرفاي شما خاليه!! كمي براي حريم زندگيت بيشتر ارزش قائل باش. منظورم اين نيست كه جوابشون رو بدي منظورم اينه كه طوري صحبت كني كه به فرد بفهموني پاشو از گليمش دارزتر كرده و دفعه بعد جرات اين كارا رو پيدا نكنه.
    یعنی از دواج با یک فرد کم سن تر اینقدر دردسر داره؟؟ بحث برای نوع تفریح؟؟!!! بهش فکر نکرده بودم و نیدده بودم در این حد مشکل رو...
    منم زندگیم با شوهرم تا الان چندین بار به چنین تکاپو و البته طوفانهایی رسیده...اونقدرم بی لطف نبوده
    من جوابشون رو نمیدم راستش.ازم بزرگترن .نمیتونم ناراحتشون کنم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط جوادیان نمایش پست ها
    سلام

    شرایط شما و زندگیتون با شوهرتون خوبه

    من اینو از حرفای شما برداشت میکنم..

    شما سر ازدواج هم ایشونو پسندیدید ولی الان طبق حرفهای تحریک امیز و شیطنت اطرافیان فک میکنید میتونستید ازدواج بهتری داشته باشید ..اما چن سال بگذره شما دنباله ارامش خواهید گشت نه این جور چیزها.. و به این زندگی

    عادت خواهید کرد و افکار مجردی از ذهنتون خارج خواهد شد.. وقتی ایشون لباس مرتبی میپوشه.. اخلاق خوبی داره و براتون کم نمیذاره یعنی مرد زندگیه

    از امروز بر خودتون زندگی کنید ..چیزهائی که دوست دارین و برا خودتون بخرید.. برید باشگاه ثبت نام کنید .. به کارهایی که علاقه دارید بپردازید تا این حس سرکوب شده تون ارضا بشه ..

    یه مدت که بگذره سر هر حرف دیگران لبریز نخواهید شد

    باز هم سلام.مرسی از جواب هاتون...
    امیدوارم اینایی که میگین اتفاق بیفته و دیگه با هر چیزی بهم نریزم. بعله مرد زندگیه خداروشکر.البته گفتم شرایط ما زیاد نیس که خوب شده.قبلا خیلی بد بودیم.شایدم اونم بخاطر رفتارهای من بوده... امیدوارم دیگه نخواد دنبال این باشم که ببینم شوهر منم ویژگی مثبتی داره و شانس نیاورده که من از هول حلیم افتادم تو دیگ

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Ramin231 نمایش پست ها
    لازمه بیشتر مشغول بشید ... تاثیر پذیری از کسایی که ظاهر زندگی شمارو میبینن، خیلی میتونه بهتون آسیب بزنه.
    اینکه پرسیدم دوستاتون هستن، برای این بود که دیدم زندگی هایی سر دخالت ها یا تشویق ها و حرف های بیجای به اصطلاح دوستان نزدیک یا خانوادگی از هم پاشیده...

    شما و همسرتون ستون های اصلی آینده ای هستین که میسازین، پس بیشتر روی ویژگی های خوبشون تمرکز کنید، تاثیر پذیری از ایشون داشته باشید و از خودتون انتظار نداشته باشین یه روزه عاشق بشید... هدف گذاری برای آینده خیلی به عملگرایی کمک میکنه
    من فکر کنم منظورتون رو از دوست صمیمی درست متوجه نشدم... هم فامیلن.هم دوست. و اینکه من واقعا مشغولم.فرصا سر خاروندن ندارم ولی فکرم همیشه برای خودش جاهای دیگه میپره. بعله باید واقعا روی نکات مثبتش خیلی بیشتر تمرکز کنم تا بتونم یکم رو خودم مسلط بشم.شمام برام دعا کنید لطفا...

  2. کاربر روبرو از پست مفید donya. تشکرکرده است .

    Ramin231 (شنبه 28 اسفند 95)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. متاهلم و نمیتونم دوست دخترمو فراموش کنم
    توسط فرهاد007 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 19 اسفند 95, 23:48
  2. چطور میتونم یه دختر مهربون و دوست داشتنی واسه همه اطرافیانم باشم؟
    توسط سپیده_7071 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 فروردین 94, 18:50
  3. از یک دختره خوشم اومده چجوری میتونم باهاش دوست بشم ؟
    توسط Lanir در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 03 آذر 92, 17:46
  4. ارتباط مجدد برادرم با دوست دختر قبلیش-به همفکریتون نیاز دارم
    توسط cent_os در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 فروردین 91, 02:08
  5. دیگه نمیتونم مامانمو دوست داشته باشم
    توسط نانی در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: جمعه 25 اردیبهشت 88, 17:49

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.