نوشته اصلی توسط
آنیتا123
از این جهت که حسن نیتت رو نشون میدی و کمک هات به چشم میاد خوبه. شاید اینجوری اونم کم کم دست از این نگاه مادیش برداره وقتی ببینه تو صادقانه داری
کمک می کنی.
فقط بدیش اینه که ممکنه مخارجی رو که تعهد کرده اون بعدا بده رو نده.شما خرج ماهانه رو بدی بعد دوباره ایشون بگه مثلا پول وکیل ندارم کمکم کن.
دیگه خودت باید با توجه به شناختت از شوهرت یک راه رو انتخاب کنی.
همه چیز رو با هم در نظر بگیر.اینکه حسن نیتت رو به شوهرت نشون بدی تا اون کم کم از فکر کردن مثل خانوادش دورتر بشه و به سمت تو کشیده بشه.
از طرفی هم کاری نکنی که حس بدی مثل حس مورد سوءاستفاده قرار گرفتن بهت بده.
جریان وام رو شوهرت میدونه؟بهش گفتی میخوای با اون وام چه کار کنی؟
در مورد خارج رفتن هم فکر نمیکنی یه کم حساس شدی؟آخه اگر تو مثلا از طریق ویزای کار یا تحصیل اقدام کنی چطور مادر همسرت میتونه بیاد؟اون چه ربطی به شما
داره که بتونه از طریق شما ویزا بگیره؟ از وکیلتون راجع به قوانین سوال کن.
در نهایت اگر خرج وکیل رو همسرت بده شما حساسیتت کمتر میشه.
کاش اینقدر به همسرت راجع به آوردن خانوادش حرف نزنی.اینجوری فقط حساس ترش میکنی و نسبت بهت بدبین میشه.
در کل اگر همسرت در مورد بقیه چیزها خوبه این عیبش رو هم به حساب تربیت خانوادگیش بزار و خودت رو اذیت نکن.
اگر هم پیشنهادش رو قبول کردی از پول خرجی به خودت هم برس و برای خودت هم خرید کن.خیلی خوبه که رفتارت جرات مندانه تر شده.ولی توی حرفهات با شوهرت
احتمالات رو مطرح نکن که مثلا خانوادت این چیزها رو یادت میدن یا چیزهایی از این دست.آروم و با حوصله به حرفهاش گوش بده ازش فرصت برای فکر کردن بخواه و
نظرت رو هم با آرومی و مهربونی ولی در عین حال قاطع بگو.در بقیه موارد هم سعی کن با محبت جذبش کنی.
علاقه مندی ها (Bookmarks)