با سلام،
من 30 ساله و همسرم 31 ساله هستن. من و همسرم همکار هستیم. مدت سه ساله و نیم هست که ازدواج کردیم و با همدیگر مشکلی نداریم. مادر همسرم خانمی بسیار حساس و پرتوقع هستند که از ازدواج من با همسرم نیز راضی نبودند و تمایل داشتند که همسرم با دخترخاله اش ازدواج کند. مادر همسرم بسیار خودرای هستند و انتظار دارند همه باب میل ایشان رفتار کنند در غیر اینصورت دعوا راه انداخته و قهر میکنند. گذشت ندارند و کوچکترین حرکتی که باعث ناراحتیشان شود را با ناراحتی بازگو می کنند. نه فقط در مورد من بلکه در مورد همسرم و دخترها و دامادهایشان نیز همینطورند.
در سه سال اخیر من تمام تلاشم رو کردم تا ناراحتی پیش نیامده و اگر پیش میامد نیز معذرت خواهی کرده و ماجرا تمام میشد.
اما سه ماه قبل که به اتفاق خانواده همسرم به مسافرت رفته بودیم مادر همسرم بی دلیل (از نظر خودم) با من صحبت نکردند و وقتی همسرم علت را جویا شدند درگیری لفظی شدیدی اتفاق افتاد و مادر همسرم به من فحش و حرفهای رکیکی زدند اما من کوچکترین بی احترامی نکردم دلیل رفتارشان را نیز ساکت بودن و قیافه گرفتن و عکس تکی ننداختن من با ایشان عنوان کردند (در صورتی که من قبول ندارم ایشان از همسرم هم ناراحت بودند اما همه تقصیرها را گردن من انداختند) و ما هم به قهر آنجا را ترک کردیم . بعد از مدت یکماه همسرم با مادرش آشتی کرد و یکماه بعد از آن نیز در مراسم تولد خواهر زاده همسرم من رفتم با مادرشوهرم سلام و احوالپرسی کرده و صحبت کردم اما ایشان خیلی با من سرد برخورد کردند. بعد از آن برای شب یلدا برایشان پیام تبریک فرستام اما جواب ندادند و من هم زنگ نردم تا تلفنی نیز تبریک بگویم. بعد هم همه خانواده شوهرم را برای شام دعوت کردم اما مادر همسرم قبول نکردند و مهمونی کنسل شد.
حالا با همه این اتفاقها همسرم انتظار دارد که من دوباره پیشقدم شده و آشتی کنم در صورتی که من به شدت بابت توهین و تحقیری که از مادر همسرم دیده ام بسیار ناراحتم.
همسرم گفته اگر من با مادر ایشان آشتی نکنم ایشان نیز با خانواده من قطع رابطه خواهند کرد. در صورتی که این حرف از نظر من منطقی نیست. من با همه اعضای خانواده همسرم به جز مادرشان رابطه خوبی دارم.
من چه کنم؟