به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 12 , از مجموع 12
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 دی 95 [ 11:37]
    تاریخ عضویت
    1395-8-27
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    160
    سطح
    3
    Points: 160, Level: 3
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Memarspam نمایش پست ها
    با سلام من پسری ۲۷ ساله مجردم، یک سال و نیمه تصمیم به ازدواج گرفتم ولی هنوز موفق نشدم، راستش معیارام خیلی سخت گیرانه شده علتشم انفاقات و افراد دورو ورمن خواهرم بد ذاته مامانمم همیشه تحت تاثیر اونه، عمه هام از بابام بخاطر ارث و میراث شکایت کردن، خالم یه حرف راست تو دهنش نیست، دختر خالم یه جور دیگه دختر عمم هم همینطور و .... در کل من زن و دختر خوب ندیدم نمیدونم چطوریه، دختری که ۷ سال باهاش بودم همش میگفت عاشقتم با خیانت آخرش منو ترک کرد حتی رفتم خواستگاریش جواب رد بهم داد :))) (نا گفته نمونه من قیافم خوبه خوش تیپم هستم،همه آشناها میگن خودم نمیگم)، وضعیت مالی خانوادم هم بد نیست شغلمم خوبه، بگذریم.... من یکی از مهمترین معیارام زیباییه اصلا هر چی فکر میکنم میبینم نمیتونم با دختری که قیافش به دلم نشینه دووم بیارم، شاید بخاطر اینه که دختری که قبلا دوست داشتم خیلی زیبا بود، همه اینا به کنار الان طوری شدم که اگه قیافشم خوب باشه دلم میخاد گذشتش پاک باشه و مذهبی باشه بعد اخلاقشم باهام جور باشه،....... با این وضعیت فکر نکنم بتونم کیس مورد نظرمو پیدا کنم، تو حالت عادی از همه دخترا بدم میاد مگر خلافش ثابت بشه. لطفا کمکم کنید
    سلام
    راستشو بخوای به برادر دارم حرفاشون مثل شماست همین دید و نسبت به خودش و بقیه داشت دقیقا همینطور دقیقا دنبال یه همچین دختریه دقیقا دیدش نسبت به خودش همینطوره دقیقا با خانوما همین مشکل داره مشکل داره فوقالعاده شبیه مشکلای شما به جز اون مورد خیانت دختره
    من فقط میتونم بگم که ممکنه در مورد اطرافیانتون اشتباه کنید یا حداقل یه مقداری قضاوت هاتون بدبینانه باشه و در مورد هر رفتارشون غلو کنین و اینکه کارایی که براتون انجام دادن رو نادید بگیرن و فقط به چند تا حرفشون یا عملشون که حسابی اذیتتون کرده بسنده کنین
    نمیدونم واقعا خودتون چطوری میتونین به خودتون کمک کنین چون میدونم نمیتونین حرف کسی و قبول کنین
    اما اطرافیان میتونن کمکتون کنن، برادرم هم اوایل به دوروبر بدبین بود عمه و خاله و دختر عمه و ... منم فکر میکردم درست میگه شک نداشتم به حرفاش ولی چون بچه بودم نمیفهمیدم اما الان که فهمیده شدم وقتی به تمام رفتاراشون فکر میکنم میبینم اونا واقعا مشکل خاصی با ما نداشتن
    و حتی مواقعی بوده که واقعا در حقمون لطف کردن شاید مسائل کوچیکی بوده ولی قابل چشم پوشیه کم کم دیدم این رفتارش داره به همه سرایت میکنه خواهرم، شوهر خواهرم و از همه مهمتر مامانم که میدونم تمام زندگیش برای بچه هاش گذاشت و بعدش هم خودم ،
    به خودم که دیگه شک ندارم و این رفتارش باعث میشه بقیه ازش فاصله بگیرن و باز بدبینیش بیشتر بشه ، مثلا من وقتی میبینم به مامانم این حرفا رو میزنه و مامام غصش میگیره که این همه از خودگذشتگی کرده، و جوابش اینطوری میده بیشتر میرم سمت مامانم هواشون دارم ولی از اخر اون فکر میکنه که من میخوام اونو اذیت کنم و هوا مامانم داشته باشم که به قول شما ارث و میراث بالا بکشم (اخه این چطور طرز فکریه نمیفهمم) و اصلا کدوم ارث و میراث !!!
    من خودم تمام سعیم میکنم تا برادرم و تغییرش بدم با رفتار برعکسش هر چقدر اون به ما بدبینه ما بهش خوشبین هستیم هر چقدر در موردمون بد قضاوت میکنه ما سعی میکنیم تحمل کنیم ولی کمکش کنیم این مشکل بدبینیش رفع بشه
    علت اصلی تمام این رفتاراش بیکاری و خودخوری و مشکلات زندگیه که الان شده یه بیماری روحی براش بعضی مواقع یه قضاوتایی میکنه که من واقعا میمونم
    اون اصلا قبول نداره که به شدت بدبین شده ولی چون میدونم ذاتش درسته و ادم با وجدانیه بعد یه مدت که اروم شد و همه چی کم کم درست شد و کم کم ذهنش باز شد میفهمه که اکثر حرفاش یه جور تهمت و بدبینی شدید بوده
    من فقط میتونم بگم که ادمای دوروبرت بیکار نیستن که بخوان تو رو اذیت کنن چه خواهر چه مادر و چه اطرافیانت اونا هم دارن زندگی خودشون میکنن شاید اشتباهایی کرده باشن ولی بازم تو باید قوی تر باشی و نذاری کسی تو زندگیت تاثیر منفی بذاره
    خواهش میکنم اول به همراه خانوادت پیش مشاوره برو و ببین مشکل بدبینیت به خانوادت از کجاست شاید حق با تو باشه و شایدم نه و یه دوره درمانی برو تا بهت کمک کنه روی طرز فکرت کار کنی حتما
    مخصوصا که ضربه روحی این مدلی هم دیدی واقعا باید یه مدت از روانشناس کمک بخوای، من خودم هم مشکلات رفتاری داشتم که به کمک روانشناس رفعشون کردم
    تو اولین مرحله سعی کن مشکلت رو با خانوادت رفع کنی کم کم میبینی که که بیشتر مشکلاتت رفع شدن
    یکم توی قضاوتهات تجدید نظر کن
    نمیگم واقعا تقصیر تویه، ببین همه ما بعضی وقتا یه مشکلات رفتاری داریم که نمیفهمیم مشکل از خود ماست ولی کافیه کمی بهش فکر کنیم کافیه یکم کوتاه بیایم و برای تمام قضاوت هامون دلیل بیاریم و بعدش تصمیم بگیریم که حق با ماست یا بقیه

    ببین برادر من که به حرفم گوش نمیکنه ولی حداقل تو سعی کن یه مقداری تمام ذهنیت های بدتو کنار بذاری و امگار نه انگار که بودن حالا با دید باز به همه چی نگته کن به دوروبرت و اینکه همه ما گاهی اوقات رفتارهای نامناسبی ازمون سر میزنه و گاهی اوقات رفتارهای درست و انسانی همه ما مثل همیم گاها همو ازار دادیم گاهی به هم کمک کردیم ، ولی باید زندگی کرد توقعت و از بقیه بیار پایین و خودت زندگیتو بساز شاد باش و اروم ذره ای به بدیهای اطرافیانت فکر نکن که دیوونت میکنه چون همینی که هست تو خودت هم گاهی اوقا ادمای دوروبرت ازار دادی پس سعی کن فراموش کنی همین

    این متن و بخون:

    کاسپارف شطرنج باز معروف در بازی شطرنج به یک آماتور باخت.


    همه تعجب کردند و علت را جویا شدند. او گفت اصلاً در بازی با او نمیدانستم که آماتور است، برای این با هر حرکت او دنبال نقشه ای که در سر داشت بودم. گاهی بخیال خود نقشه اش را خوانده و حرکت بعدی را پیش بینی میکردم. اما در کمال تعجب حرکت ساده دیگری میدیدم، تمرکز میکردم که شاید نقشه جدیدش را کشف کنم، آنقدر در پی حرکتهای او بودم که مهره های خودم را گم کردم. بعد که مات شدم فهمیدم حرکت های او از سر بی مهارتی بود.
    بازی را باختم اما درس بزرگی گرفتم. «تمام حرکتها از سر حیله نیست آنقدر فریب دیده ایم و نقشه کشیده ایم که حرکت صادقانه را باور نداریم و مسیر را گم میکنیم..... و می بازیم!!!» بزرگ ترین اشتباهی که ما آدما در رابطه‌هامون می‌کنیم این است که: نیمه می‌شنویم، یک چهارم می‌فهمیم، هیچی فکر نمی‌کنیم و دوبرابر واکنش نشون می دهیم
    ویرایش توسط sarakhanoom : شنبه 29 آبان 95 در ساعت 17:53

  2. 4 کاربر از پست مفید sarakhanoom تشکرکرده اند .

    یه دوست (سه شنبه 09 آذر 95), نیلوفر:-) (جمعه 26 آذر 95), بارن (دوشنبه 01 آذر 95), شیدا. (شنبه 29 آبان 95)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 خرداد 96 [ 08:40]
    تاریخ عضویت
    1395-8-26
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    240
    سطح
    4
    Points: 240, Level: 4
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 3 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    آقای محترم ب اعتقاد بنده شما خشم کنترل نشده دارید باید نسبت به درمان خشم تون اقدام کنید در ضمن هم یک زن می تونه بد باشه و هم یک مرد
    این درست نیست که چون شما از ی خانم ضربه خوردید نسبت به خانم های دیگه هم بدبن بشید لطفا بدبینی تون رو کنار بذارید چون به اعتقاد فلورانس اسکاول شین آدم به هرچی فکرکنه همون براش پیش می آد
    براتون آرزوی موفقیت دارم.

  4. 3 کاربر از پست مفید mahya1376 تشکرکرده اند .

    یه دوست (سه شنبه 09 آذر 95), نیلوفر:-) (جمعه 26 آذر 95), شیدا. (چهارشنبه 03 آذر 95)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.