به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 42
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 آذر 95 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1395-9-12
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    58
    سطح
    1
    Points: 58, Level: 1
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 58.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان ببخشید چند لحظه میتونید به من وقتونو بدید فقط من یه سوال دارم چجوریی میتونم موضوع درست کنم و درد ودل کنم همین امروز من ثبت نام کردم و هیچی از این سایت نمیفهم یه جا موضوع افسردگی بود اما بسته شد من چطوریی میتونم بیان کنم مشکلمو خیلی خیلی داغونم و اصلا نمیتونم درست فکر کنم همین الانشم دارم گریه میکنم داغون داغونم راهنمایم کنید دوستان

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 آذر 95 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1395-9-12
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    58
    سطح
    1
    Points: 58, Level: 1
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 58.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    راهنمایم کنید

  3. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 95 [ 11:32]
    تاریخ عضویت
    1395-9-05
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    1,169
    سطح
    18
    Points: 1,169, Level: 18
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    31

    تشکرشده 68 در 36 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الان که تاپیک باز کردی مشکلتو بگو عزیزم.گوش میدیم و اگر در توانمون بود کمک میکنیم.

  4. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    شیدا :
    کارهایی که شما اسمش را می ذاری فداکاری، بهش می گن اشتباه !
    رفتی خونه اجاره کردی، یه پسر علاف و بیکار و خوشگذرون و رفیق باز و بی مسئولیت را آوردی تو خونه ات،
    می ری سرکار خرجش را می دی
    هر چند وقت یه بار هم به بهانه ای با دعواهاش و حرفاش تحقیرت می کنه و همه جور توهینی بهت می کنه

    اسمش را گذاشتی شوهر ؟!!
    انگار ایشون عروسه، شما داماد!! بیا شهر ما برای آخرین بار حرفهامون را بزنیم !!!
    یه تکون هم نمی خوان به خودشون بدن.

    خواهرش زنگ زده چون از دستش خسته شدن
    چون اونها هم نمی تونن باهاش زندگی کنن
    می خوان اگه بشه باز این پسربچه را بسپرن دست شما، ازش نگهداری کنی و خرجش را بدی و تر و خشکش کنی.
    شیدا ممنون که اینقدر درست راهنمایی کردی، چیزی که درست بوده رو روک و راحت گفتی و این کمک بزرگیه.
    خدا این سایتو بی شیدا نکنه که هر کسی جسارت همراه با درایت شیدا رو نداره

    هانیه جان فکر میکنم برای تصمیم گیری البته اگر تصمیم نگرفتید ، تاپیک من بتونه کمک خوبی باشه.
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  5. 3 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    haniye68 (سه شنبه 05 بهمن 95), حیاط خلوت (سه شنبه 05 بهمن 95), شیدا. (شنبه 02 بهمن 95)

  6. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آذر 96 [ 09:06]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    136
    امتیاز
    3,315
    سطح
    35
    Points: 3,315, Level: 35
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 225 در 72 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام عزیزم خب توی این موقعیتی که شما دارید خیلی باید قوی و محکم باشید
    ببین عزیزم گاهی وقت ها بعضی از مادرها حالا به هر دلیلی حاضر هستند دخترشون مثل چسب بچسبه به یه زندگی و شوهری که فقط فقط اسمش رو میشه گفت شوهر اما جدا نشه

    بین الان همه میگندختر فلانی شوهر کرده خوشبخته ال و بل

    اما این شما هستی که زجر میکشی تنهایی رو تحمل میکنی همه بدبختی میکشی
    میدونی اخرش اگه اینطوری ادامه بدی به کجا میرسی
    میشه یه دختر افسرده,,,عصبی,,مریض,,پرخاشگر, ,نا امید,, وسواس فکری میگیری,,و...

    باید بتونی خودت خودتو نجات بدی میدونم سخته چون مادرت نمیخواد ازت حمایت کنه دلداریت بده حمایتت کنه

    برای یه دختر مادر شرطه اگه زخم زبون بزنه اگه بگی نتونستی زندگی کنی اگه تحقیرت کنه داغونتر میشی
    ,,,,,,,,,,,,,,
    یه چیزی رو که ادم دوست داره به راحتی نمیتونه از دست بده اما حفظ این زندگی به چه قیمتی
    ,,,,,,,

    ؛:؛فاحش ترین اشتباه ما دختر ها اینه که اوایل ازدواج و نامزدی مردی رو که میخواهیم انتخاب کنیم یا انتخاب کردیم رو متاسفانه با//پدر یا برادرهامون یا داماد های دیگه و مردهای که نقش پر رنگتری توی زندگیمون دارند مقایسه میکنم و طبعا وقتی با این تصورات میشینیم سر سفره عقد و کم کمم میبینیم نه این مثل اونها نیست دچار سرخوردگی و بیماریهای عصبی میشیم
    اما بعضی از دخترهایی که حمایت های مادرشون رو دارند از همون اول وقتی میبینند پسر و خانوادش کی و چی هستند عطا رو به لقا میبخشند و جدا میشند یه طوری هم رفتار میکنند انگار نه انگار

    اما بعضی دیگه حالا یا از عشق و دوست داشتن زیاد یا برای حفظ ابرو یا برای اینکه کم نیارند جلو دیگران یا نداشتن حمایت هایی خانواده یا نداشتن یه پدر و مادر با درایت یا داشتن خواهرهایی که مثل زخنجر تیکه کنایه شون قلب ادم رو تیکه تیکه میکننه یا استطاعت مال نداشتن و ....میمونند و میجنگند از خودشون از اعصاب و صبر و حوصله اشون مایه میذارند اما نمیشه نمیتونند اخرش میرسند به همون نقطه اول,,,با این تفاوت که دیگه رمقی نمونده با اعصاب داغون دل خونیین با شکست روحی و عاطفی و جسمی و...

    تصمیم به جدایی میگیرند

    اونهایی که با چنگ و دندون میچسبند بعدها که خودشون تبدیل با ادمی با ده ها مشکل روحی و جسمی شدند تمام درد هاشون رو سر یه بچه که به دنیا میارند خالی میکنند

    عزیزم میدونم سخته نمیگم جدا شو چون من جای تو نیستم اما بشین دو دوتا کن ببین اگه دل بکنی چی میشه بمونی چی میشه

    میخوای بچه بیاری ببین باباش چقدر مرده گناه اون طفل معصوم چیه اگه بری هنوز هم فرصت های خوبی پیدا میکنی ببین میتونی یکسال دو سال حرف و حدیث ها رو تحمل کنی به شرطی که خودت هر جا نشستی به حرف و حدیث ها بال و پر ندی اجازه ندی کسی ازت حرف بیرون بکشه اجازه ندی به هیچکسی مربوط نیست



    عزیزم بدترین اشتباهی که یه دختری مثل من میتونه از همسرش بکنه که خودش بدترین خیانت به خودش و زندگیشه حمایت مالی کردن از شوهرش بذار اون دنبالت بیاد
    بذار اون به فکر خونه گرفتن باشه

    عزیزم میدونم سخته ادم باید توی این شرایط دلش رو سنگ کنه

    محکم باش بذار یه تکونی به خودش بده بذار دنبالت بیاد بذار بفهمه زن داری چیه


    اگه در اینده خدای نکرده به هر دلیل و اتفاقی برای تو مشکلی پیش بیاد میخواد اینطوری کنه بگو اقا نخواستیم شما رو به خیر ما رو به سلامت

    شما الان داری مراعات حال فامیل و میکنی یا خودت و خانوادت کدومش؟؟

    این وسط خودت چی ؟؟
    یه ذره قاطعیت نشون بده بذار بفهمه

    تو زن هستی واسه زندگیت مرد میخوایی




    ؟؟؟؟؟؟دختر خانم های مجرد ترو خدا به این حرف گوش بدید هیچوقت هیچوقت از شوهر ایندتون حمایت مالی نکنید این خیانته به خودتون به شوهرتون خیانته بذارید مردونگیش حفظ بشه نذارید از طرف شما خیالش راحت باشه فقط با زبان دلجویی و حمایت کنید دلداری و امید و انگیزه بدید؟؟؟؟؟؟

  7. 3 کاربر از پست مفید عروس خوشبخت تشکرکرده اند .

    haniye68 (سه شنبه 05 بهمن 95), خانم مهندس (یکشنبه 03 بهمن 95), شیدا. (شنبه 02 بهمن 95)

  8. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 آبان 96 [ 14:59]
    تاریخ عضویت
    1395-7-04
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    3,161
    سطح
    34
    Points: 3,161, Level: 34
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    140

    تشکرشده 180 در 79 پست

    Rep Power
    30
    Array
    سلام بچه ها،
    امیدوارم همگی خوب باشین
    بچه ها دیروز خواهر شوهرم زنگ زده و خواهش کرده که طلاقت رو ثبت نکن....خواهر شوهرم میگه ما می دونیم داداشمون مقصره و بخدا مثل یه بچه میمونه ولی تو کوتاه بیا....منم در جواب گفتم که من یکسال کوتاه اومدم....بالاخره اونم باید یه تلاشی برای این زندگی کنه....تا من بدونم که دلسوز زندگی زناشویی اش هست.....و خواهر شوهرم گفت: صبر کن تا عید....شاید تا اون موقع سر عقل اومد و تونستیم بیاریمش برای آشتی !!!!!!!!!!!1
    منم در جواب گفتم که اون باید خودش به این نتیجه برسه که باید زندگی زناشویی اش رو سر و سامون بده....این بار به زور شما اومد آشتی کرد و دفعه های قبل هم بخاطر حرف های مادر من آشتی میکرد....پس من باید تا آخر عمرم هر مشکلی بینمون پیش اومد جلو همه جار بزنم تا همه بیان به داد زندگی مشترکم برسن....این آقا نباید خودش بفهمه که طوری رفتار کنه خودش زندگی رو سر و سامون بده و نباید بفهمه مسئولیت کارهاش رو باید خودش بپذیره ....و نباید مشکلات رو اینقد پیچیده و زیاد کنه که ما کارمون همیشه به خانوده ها برسه
    و در آخرم گفتم که داداش شما 4 ماهه که نه زنگی به من زده و نه پیامی داده....و حالا خانواده شما بعد از 4 ماه یادشون اومده که این پسرشون زن داره و باید تکلیفش مشخص شه؟؟؟؟؟؟
    و بعد از کلی حرف ،خواهش کرد که فعلا نرم دنبال طلاق....
    منم گفتم باید فکرهامو بکنم...چون خیلی اذیت شدم...و در نهایت گفتم حتی اگه بخوامم صبر کنم تا عید ....اونم مشخص نیست شایدم رفتم و طلاق رو ثبت کردم....دوستان بنظرتون چکار کنم؟؟؟؟من رفتم با وکیل حرف زدم ...وکیل بهم گفته بیا کارهات رو انجام بده تا یک هفته ای طلاقت ثبت شه....من الان نمیدونم چکار کنم؟؟صبر کنم ؟؟آخه مشکل اینجاس که شوهرم خودش حتی کوچکترین حرکتی نمیکنه که من برگردم....تازه چند روز پیش هم پیام داده که زودتر برو طلاق رو ثبت کن؟؟؟

  9. #17
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    کار خوبی کردی جواب قطعی ندادی. بذار بترسن و تلاش کنن برای به دست آوردنت
    هر چند ترس و تلاش خانواده اش مهم نیست، تلاش خودش مهمه که کاری نمی کنه.

    همونطور که می بینی دفعه قبل خانواده اش طلبکارانه تر برخورد می کردن
    که تو باعث شدی به خودکشی فکر کنه، تو فلان کردی بهمان کردی، پاشو بیا اینجا شوهرت را ببر !!

    این دفعه از در سازش وارد شدن

    باور کن اینا از دستش خسته شدن و از خداشونه تو بری این پسربچه را ازشون تحویل بگیری.


    تو که الان از نظر احساسی خیلی حالت بهتره و کنترل خوبی روی زندگیت داری.
    اوایل پستهات نشون می داد خیلی تحت فشاری
    الان آروم شدی و منطقی تر فکر و عمل می کنی.

    از نظر طلاق هم هر وقت بخوای می تونی اقدام کنی.
    عجله نکن.

    یه کم صبر کن ببین چطور می شه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    haniye68 (چهارشنبه 06 بهمن 95), nardil (دوشنبه 11 بهمن 95), بهاره جون (سه شنبه 05 بهمن 95)

  11. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 آبان 96 [ 14:59]
    تاریخ عضویت
    1395-7-04
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    3,161
    سطح
    34
    Points: 3,161, Level: 34
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    140

    تشکرشده 180 در 79 پست

    Rep Power
    30
    Array
    ممنون از شیدا جان که وقت میزاره
    یه زن وقتی به مرحله طلاق میرسه....از درون خرد میشه ناخودآگاه و انگار هویتش رو از دست میده...همش دنبال یه جایگزینه که زندگیش بهتر بشه...
    2 روز پیش رفتم باز پیش وکیل و وکالت نامه و قرارداد رو امضاء کردم که کارهای طلاقم انجام بشه و ثبت بشه...دیروز وکیل بهم گفت که وقتی این کارو کردی یعنی شمشیر رو از رو بستی ...و فکر بازگشت اصلا نباش...و وکیل گفت که آخرین باری که پیشم اومدی 5 ماه پیش بود و شرایط رو پرسیدی و رفتی و دیگه نیومدی تا الان....همین یعنی وقت واسه اون آقا....ولی آیا تو این 5 ماه این آقا اومد حسن نیتش رو ثابت بکنه ؟؟و اومد طبق قانون زندگی زناشویی با تو رفتار بکنه؟ اومد دنبال اینکه شرایط رو بهتر بکنه برات؟؟؟نه.....حالا پس وقتی اینجا رو امضا میکنی محکم تر از همیشه باش....وکیل گفت که من مراجعه کننده برای طلاق زیاد دارم....گفت خانم هایی هستن که میان دفترم و میگن آقای وکیل من میخام طلاقم یک هفته ای ثبت شه و تموم شه....ولی شما نه....کلی هم صبر کردی....معلوم بود میخاستی زندگی کنی و هدفت طلاق نبود....منم به شوهرم پیام دادم که وکیل آدرس خونتون رو میخاد و میخام طلاق رو ثبت کنم....شوهرم در جواب نوشت زودتر تمومش کن!!!!!!!!!! و یه پیام دیگه که شوهرم داد این بود که: بین خودمون باشه من معتاد شدم و دیگه نمیتونم ترک کنم....
    یه آدم چی میشه که اینقد متفاوت میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟قب لا میدونستم همسرم مشروب میخوره و منم با مشروب مشکلی نداشتم....ولی الان حس میکنم که چون مشروب گرون بوده و وقتی بی پول شده نمی تونسته مشروب بخوره رفته سراغ یه مواد مخدر ارزون که راحت ترم گیر میاد....الان به این نتیجه رسیدم که مشروب رو تفریحی نمیخورده، بلکه برای تسکین دردهاش میخورده....در صورتی که من فکر میکردم تفریحی بوده....
    همسرم در کل کم حرف میزد....درد و دل نمیکرد....به جاش مشروب میخورد...
    الان میفهمم دلیل پرخاشگری و حرف های بد و فحش هاش چی بوده؟؟؟زمانی که نمی تونسته چیزی استفاده کنه....سر من همه چی رو خالی میکرده..........
    البته شک داشتم که با دوستاش که زیاد رفت و آمد داره چیزی مصرف میکنه ....ولی فکر میکردم تفریحی هست....و نمیخاستم باور کنم که همیشگی باشه....و نمیخواستم بخاطر اینکه تفریحی استفاده میکنه آبروش رو ببرم....ولی الان فهمیدم اون چیزی که من فکر میکردم تفریحی بوده برای اون همیشگی بوده
    ویرایش توسط haniye68 : دوشنبه 11 بهمن 95 در ساعت 17:04

  12. 3 کاربر از پست مفید haniye68 تشکرکرده اند .

    nardil (دوشنبه 11 بهمن 95), ZENDEGIBEHTAR (دوشنبه 11 بهمن 95), بهاره جون (دوشنبه 11 بهمن 95)

  13. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 مهر 99 [ 05:19]
    تاریخ عضویت
    1395-9-08
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    4,717
    سطح
    43
    Points: 4,717, Level: 43
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    19

    تشکرشده 25 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آدمی که مواد مصرف میکنه پرخاشگر و بی توجه و بی قید میشه و متاسفانه حتی بعد از ترک هم مدتها و گاهی سال ها اینطوره
    شاید این اعترافش بخاطر اینه که روو تصمیم جداییت محکم بمونی و پشیمون نشی چون خودش هم کلافه شده از وضعیتش

    اعتیاد واقعا مثه یه بیماریه که کسی که درگیرشه حتی از عهده مخارج و مسئولیت های خودشم بر نمیاد و عذاب میکشه
    چه برسه به همسر و زندگی مشترک
    خدا به همه جوان ها رحم کنه و از این درد نجاتشون بده
    این روزای سخت هم میگذره
    برات آرزوی خوشبختی میکنم

  14. کاربر روبرو از پست مفید nel تشکرکرده است .

    haniye68 (سه شنبه 12 بهمن 95)

  15. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 آبان 96 [ 14:59]
    تاریخ عضویت
    1395-7-04
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    3,161
    سطح
    34
    Points: 3,161, Level: 34
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    140

    تشکرشده 180 در 79 پست

    Rep Power
    30
    Array
    دیشب میخواستم بهش پیام بدم که اگه خودت به این نتیجه رسیدی که راه زندگی مشترک رو اشتباه رفتی و دوست داری جبران کنی و دوست داری جبران کنی...بهت یه وقت میدم!!!!!!!!!!!!! بنظرتون چکار کنم؟؟؟ در صورتی که بهش بگم اگه که قید دوستات رو بزنی و خطت رو عوض کنی و و بیای بیرون از اون شهرتون با محیط ناسالمی که توش قرار گرفتی بیای شهر ما....و از نو شروع کنیم.....باز فکر میکنم که اگه میخواست جبران کنه ، خودش زنگ یا پیامی میداد.....بازم میگم شاید میخواد بده ولی خجالت میکشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!ولی خب کسی که خجالت میکشه پیام نمیده که زودتر تمومش کن....شایدم غرورش اجازه نمیده که یه پیام سازگاری و آشتی به من بده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!فقط میدونم وکیلم داره کارهامو میکنه....اون آقا به اصطلاح شوهر هم در جریانه ولی هیچ عکس العملی نداره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    چرا آقایون اینجوری ان....


 
صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 01 بهمن 93, 11:33
  2. لطفا دوستان راهنمایی کنین
    توسط mani1362 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: جمعه 23 خرداد 93, 18:16
  3. راهنمایی در مورد یک ارتباط دوستانه
    توسط loveryou_s2006 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 فروردین 90, 13:16
  4. +نیاز به راهنمایی دوستان دارم
    توسط peyman_a1 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: دوشنبه 14 بهمن 87, 16:30
  5. دوستان منو راهنمایی کنن خواهشا
    توسط Rainbow2008 در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 21 آذر 87, 12:33

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.