به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 33
  1. #11
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    مجبور بودم بهش قول بدم كه تكرار نميشه تا بگذرهو الانم ميكه ١٠ ساله داري قول ميدي


    ميگه كنارت ارامش ندارم،هروقت خسته از سركار ميام غرغراي تورو ميشنوم ،همش بهم گير ميدي،هرجا ميرم ز ميزني از دماغم در مياري،پرتوقعي،به هيچ چيز راضي نيستي،همش بد خانوادمو ميگي
    ميگفت خونرو تميز نميكني صبح بهم صبحانه نميدي فكر كنيد يكبار سر اين موضوع صبحانه ز زد بابام اومد انقدر باهام بد برخورد كرد ميخواست از خونه بندازتم بيرون من نرفتم و كلي گريه كردم
    من با جاريم صميمي بودم يه سري حرفت بين ما ردو بدل شد و جاري نامردم ١٠ تا گذاشت روش به خانواده شوهرم گفت و اونها هم به همسرم كنتقل كردنچون از من دل خوشي ندارن و مينتو سرد برخورد ميكني ماهم عروس اينچنيني نميخوايم
    من ميگفتم مهريمو ميگيرم ازت تا قرون اخر٨٠٠ تاسكه و با بچم زندگي ميكنم،بچمم ياد ميدم كه بهت نگاه نكنه


    وقتي اومد گفت من ديگه نميخوام قول زياد داده و ٩ ساله تحمل كردم ديكه نميخوام
    حتي مشاور حضوري هم رفتم يك جلسه گفت مهارت ارنباطي نداري
    می شه یه چند تا از ویژگیهای مثبت خودتون بگید؟
    نه ساله همسرت داره با این اخلاقای شما زندگی می کنه؟ چه تحملی داره

    فعلا دیگه التماس نکن. بذار همسرت استراحت کنه.
    تاپیکت را ادامه بده تا مشکلاتت را متوجه بشی و برای اصلاحش اولین قدمها را برداری.
    اکه یه مدت ساکت باشی همسرت متوجه می شه که واقعا داری تغییر می کنی. قول دادن فایده نداره. به قول خودش نه ساله داری قول می دی. پس دیگه پیام نده و قول هم نده. یه کم آروم باش.


    -----------------------

    مرگ آرزوهای عزیز

    برای لینک دادن این جا را ببینید.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : جمعه 14 آبان 95 در ساعت 13:32

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    http://شوهرم ده روز است که مرا ترک کرده است
    http://حدود2ماهی میشه که باهم قهر هستیم وهر دو در بی تفاوتی به سر می بریم
    http://همسرم ازم خواسته مهرم رو ببخش...ورد کنم
    http://چگونه با همسرمان برخورد کنیم
    یه دنیا ممنون شیداجون.از امروز می بینی همه جا تالار لینک گذاشتم مثل یه بچه که تازه کاری رو یادگرفته خوشش اومده منم همینجور شدم
    ویرایش توسط tavalode arezoo : جمعه 14 آبان 95 در ساعت 13:57

  3. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 تیر 96 [ 18:00]
    تاریخ عضویت
    1395-8-12
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    772
    سطح
    14
    Points: 772, Level: 14
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    راجب ويژگيهاي مثبت خودم خب نميدونم چي بگم،از نظر خودم هميشه دوست داشتم زندگيم اروم باشه و كارهايي كه همسرم دوست نداررو انجام ندم ،مثلا از سركار ميومد ازش استقبال ميكردم شربت ميدادم دستش پاهاشو تو حمو ميشستم،غذايي كه دوست داشتو زنگ ميزدم ميپرسيدم واسه اونروز درست ميكردم كه اكثرا هم جواب نميداد ميگفت نميدونم هرچي دوست داري درست كن،بهش محبت ميكردم ،دركل سعي ميكردم زياد باهاش مخالفت نكنم تا ناراحت نشه ولي انگار برعكس جواب ميدداده،دركل همسرم اهل صحبت كردن نيس اصلا نشده بشينيم باهم ١٥ دقيقه جدي منطقي راجب يه موضوع حرف بزنيم انگار زبون همو نميفهميم،هروقتم حرف ميزديم بعد ٥ دقيق سوء برداشت ميكرد كه تو هميشه از من درخواست داري خواسته هات زيادن و ....،ذهنيتش از پايه به من خرابه مثلا سر همين مشكل اخيرمون به داييم گفته اين عوض نميشه يه ادامس روي ميز بود دفعه اول نصف كرد با خودش برد نصفش رو ميز بود ولي ايندفعه كه اومده با باباش بقيه ادامس رو هم برده خودخواهه ،درحاليكه من ادامسو از رو ميز برداشتم و گذاشتم روي مايكروفر كه رو ميز مرتب باشه،همش از من به بدي ياد ميكنه ظاهرا نتونستم خودمو بهش بشناسونم ،الانم براي شروع اين به ذهنم رسيده كه بهش بگم مهرمو ٧٠٠ تاشو ميبخشم به اختيار خودم ولي بايد قول بدي به كسي نگي چون سرزنشم ميكنن خانوادم ،١٠٠تا كنم مهرمو و با اينكار بهش ثابت كنم اون چيزيكه فكر ميكنه نيستم با تحقيقاتي هم كه كردم ظاهرا بدون اجازه پدر مهريرو نميشه بخشيد و محضر اينكارو انجام نميده ،نظر شما چيه؟ ميترسم بيش ازين طول بكشه سردي بينمون بوجود بياد الان ١ماهه همينه اوضاعمون

  4. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 اردیبهشت 00 [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1395-5-07
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    5,055
    سطح
    45
    Points: 5,055, Level: 45
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بله کاملا درسته وبدون اجازه وحضور پدر نمیشه مهریه رو بخشید.....ب نظرم فکرخوبی ب ذهنت رسیده.....البته اینم بگم کاش بتونی این قضیه رو ی جورایی فرمالیته انجام بدی ک اگه ی روزی خدای ناکرده کار ب جاهای باریک کشید مهریت سرجاش باشه ک ازخیلی چیزا بتونی جلوگیری کنی.دراین مورد اساسی فکروبرنامه ریزی کن....ب مردا اعتباری نیس....اگه مانعی براشون نباشه ممکنه خیانت بکنن....آدمو رهاکنن وهرچیزدیگه.شایدشمااول راهی هستی ک من توشم...
    البته اینم بگم ک ازلحاظ قانونی وحقوقی ننیتونه تورو همینجوری رهاکنه خونه پدرت وشکایت بدلیل اخراج ازمنزل خودش جرم کیفریه و حبس تعزیری داره ک دراین مورد همون داییتونم میتونه بیادشهادت بده ک شوهرت مانع ورود شما ب خونت میشه.....ودیگه اینکه اگرم بخواد دادخواست طلاق بده باید تمام مهریتو پرداخت کنه ونفقه واجرت المثلتم بده.....پس دلت قرص باشه ک ب همین راحتی کاری ازدستش برنمیاد....اطلاعات من کاملادقیق وبرحسب تجربه ست عزیزم.
    .من 22سالمه ودانشجوی ترم آخرم.وشوهرمم لیسانسه.
    من وشوهرم قبلا ک ب اختلاف خوردیم وتودوران عقدم بودیم.ب تصمیم خونوادم مهریمو اجراگذاشتیم ومن اون موقع17سالم بود ومهریم200تاسکه بود....من به هیچ وجه نمیخواستم شوهرمو ازدس بدم چون بشدت بهش وابسته بودم شایدم بخاطرشرایط سنی حساسم بود.بااینکه من وخونوادم ازهرنظرازشوهرم وخونوادش سرتر بودیم.....بالاخره من 150تاسکه ازمهریموبخشیدم والبته بماند ک با چ تهدیدایی ب خودکشی خونوادمو راضی کردم.....الان50تاش باقی مونده.....
    ولی بعدازون قضیه تحقیرا وآزارواذیتای شوهرم وخونوادش شروع شد.....اوناخونواده خیلی کوته فکری هستن وسطح فرهنگ پایینی دارن.
    بعدازون شوهرم اصلاقدرمنونمیدونست.....دوبا رف دادخواست طلاق داد ک تاپیکهامم باعنوان های"کمکم کنیدتازندگیم ازهم نپاشه"توهمین تالارونظرات سازنده دوستان موجوده.
    الانم4ماهه باشوهرم قهریم وداداخواست طلاق داده بود.....من برخلاف گذشته هیچ اصراروالتماسی برای برگشتن نکردم وتواین مدت فقط سکوت کردم.وهیچ ضعفی هم ازخودم نشون ندادم.
    چن روزپیش شوهرم منوبردبیرون....خیلی بهم ابرازعلاقه کردومیگف تواین4ماه خیلی عذاب کشیدم ومیگف هرچی نگات میکنم سیرنمیشم.ونهایتا قرارشد خونه بخره تابریم سرزندگیمون.
    بهرحال دوست عزیزم ی نظریه ای تو روانشناسی هس ک میگه هرچقد ب سمت آدمابری واونارو ازحضور ووجوخودت اشباع کنی اونقدر ازت فاصله میگیرن ودورترمیشن.
    بهتره ضعف نشون ندی وخودتو حتی برای جدایی آماده کنی ومطمئن باش اگه جداهم بشی بهترازتحمل خفت وخواریه.......من بعدازبخشیدن مهریم خیلی پشیمون شدم خییییییلیییییی.
    بهتره ی مدت ب شوهرت وخودت زمان بدی تا ببینه چقدتورو میخواد وچقدبراش ارزشمندی.......و تاحدودی عصبانیتش فروکش کنه وناراحتیاش فراموش بشه ودلتنگتون بشه....اگه مهریه نداشته باشی دستت ب هیچ جابندنیس ویهو بخودت میای میبینی هیچ پشتوانه ای نداری......من حتی الان خداروشکرمیکنم ک بابام حداقل اون 50تارو باقی گذاش وگرنه شوهرم سریع توعصبانیتاش طلاقم میداد....البته مردا چون ازاحساسات کمتری برخوردارن فک میکنم باجدایی ام راحت ترکناربیان وگاهی ازخداشونم باشه......مهریه اینجورمواقع مانع پاشیدن زندگی وباعث تحکیم زندگی ودرنهایت بهبود روابط وایجادعلاقه ومحبت ووابستگی میشه بخصوص ک شمام قصدجبران داری.
    فقط قوی باش.....محکم باش......امیدوارم موفق بشی و زندگیت هرچ زودتر روبراه بشه....
    ویرایش توسط *Asal* : جمعه 14 آبان 95 در ساعت 17:52

  5. کاربر روبرو از پست مفید *Asal* تشکرکرده است .

    خانم مهندس (جمعه 14 آبان 95)

  6. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 20 آبان 95 [ 21:46]
    تاریخ عضویت
    1395-1-19
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    615
    سطح
    12
    Points: 615, Level: 12
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    marge arezoha اینجوری که لینک نمیذارن :)))
    اون تاپیکی که میخوای به خانوم معرفی گنی توش ، بعد از ادرس بار ادرسشو کپی کن و اینجا بذار

  7. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اردیبهشت 96 [ 11:33]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    2,403
    سطح
    29
    Points: 2,403, Level: 29
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 58 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مگه زندگي زناشويي ميدان جنگه؟
    مگه ايرانيها به محبّت و مهمان نوازي مشهور نيستند؟
    چرا رها کردن اين جنگ لعنتي قدرت براي شما اي بانو اينقدر سخت است؟
    شما کشتي چه کسي رو مي خواي غرق کني؟
    بدان که خودت هم توي آن نشستي و يه بيگناه ديگه

  8. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 خرداد 96 [ 00:08]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    6,293
    سطح
    51
    Points: 6,293, Level: 51
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    312

    تشکرشده 273 در 107 پست

    Rep Power
    38
    Array
    پاهای همسرتو تو حموم میشستی؟!!!
    به دایی شما گفته چرا آدامس رو همسرم برداشته؟ همسرم خودخواهه!!!

    همسر شما چند سالشه؟

  9. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 دی 95 [ 12:10]
    تاریخ عضویت
    1395-8-03
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    31

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من "شما خیلی زود ازدواج کردین"... به اصطلاح جوونی نکردین اصلا.

    از سن 17 - 18 سالگی با یه مرد زیره یه سقف زندگی کردین و این بستر براتون فراهم نبوده که بتونین تو جامع به پختگی لازم برسین. من اصلا قصد قضاوت کردنتون رو ندارم. فقط دارم نظرم رو میگم.

    از نوشته هاتونم هم معلومه که خیلی اضطراب دارین و کالا مشخصه که سردرگمید...

    زمان پاشوره کردن همسران هم فکر میکنم تموم شده دیگه! به هیچ عنوان کاره پسنندیده ای نیستش

    به نظز من الان صبر مهمترین فرمولی هست که باید حفظش کنین. حتی شده تا 2 ماه دیگه هم صبر کنین.

    چرا از لحاظ قانونی هیچ اقدامی نمیکنین برای این کار ناپسنده شوهرتون؟!

  10. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 تیر 96 [ 18:00]
    تاریخ عضویت
    1395-8-12
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    772
    سطح
    14
    Points: 772, Level: 14
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shadi2 نمایش پست ها
    پاهای همسرتو تو حموم میشستی؟!!!
    به دایی شما گفته چرا آدامس رو همسرم برداشته؟ همسرم خودخواهه!!!

    همسر شما چند سالشه؟
    اره ميشستم خستگيش در بره ،اتفاقا مشاوره حضوري هم كه رفتم گفت شوهرت بچس ،عسل جون ممنونم از پيشنهاداتت و دلگرميت واقعا حرفات به دلم نشست اميدوارم ازين به بعد زندكي شادي در كنار همسرت داشته باشي،اقاي مازيار من ميدونم كه اشتباه داشتم و با مشاوره رفتن و همت خودم سعي دارم تكرار نشه و ريشه اي حل بشه،مشاور بهم گفت اگه تغيير نكني ٥ رابطه ايندتم بهمين شكل خواهد بود ،شوهر من خيلي تند به همه چيز واكنش نشون ميده اصلا ارامش نداره سريع از كوره در ميرهو عصبي ميشه،من هميشه سعي كردم با شيطنت و شوخ طبعي جو خونرو شاد نگه دارم ،واقعيتش نميدونم همسرم چي دوست داره خيلي گيج كنندس،دوس داشتم باهام حرف ميزد و اونچه كه تو ذهنشرو بهم ميگفت،الان سه روز كاملهازش بيخبرم و تماسي نداشتيم امشب به برادرم پيام داد و عكس ببچرو خواست،ميخوام يه مدت بيخبر باشه ازم ولي از طرفي هم نگران سرد شدن بيشتر رابطه هستم،چون واقعا هيچ عشقي ديگه تو حرفاش نيس

  11. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 تیر 96 [ 18:00]
    تاریخ عضویت
    1395-8-12
    نوشته ها
    22
    امتیاز
    772
    سطح
    14
    Points: 772, Level: 14
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط barsam نمایش پست ها
    اره ميشستم خستگيش در بره ،اتفاقا مشاوره حضوري هم كه رفتم گفت شوهرت بچس ،عسل جون ممنونم از پيشنهاداتت و دلگرميت واقعا حرفات به دلم نشست اميدوارم ازين به بعد زندكي شادي در كنار همسرت داشته باشي،اقاي مازيار من ميدونم كه اشتباه داشتم و با مشاوره رفتن و همت خودم سعي دارم تكرار نشه و ريشه اي حل بشه،مشاور بهم گفت اگه تغيير نكني ٥ رابطه ايندتم بهمين شكل خواهد بود ،شوهر من خيلي تند به همه چيز واكنش نشون ميده اصلا ارامش نداره سريع از كوره در ميرهو عصبي ميشه،من هميشه سعي كردم با شيطنت و شوخ طبعي جو خونرو شاد نگه دارم ،واقعيتش نميدونم همسرم چي دوست داره خيلي گيج كنندس،دوس داشتم باهام حرف ميزد و اونچه كه تو ذهنشرو بهم ميگفت،الان سه روز كاملهازش بيخبرم و تماسي نداشتيم امشب به برادرم پيام داد و عكس ببچرو خواست،ميخوام يه مدت بيخبر باشه ازم ولي از طرفي هم نگران سرد شدن بيشتر رابطه هستم،چون واقعا هيچ عشقي ديگه تو حرفاش نيس
    شوهرم بعد ٤روز به داداشم پيام داده و عكس بچرو خواسته و گفته پيامامو پاك كن خواهرت نبينه،حتي حاضر نشده بياد ببينتش


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 07 بهمن 91, 15:23
  2. تاثير بد ايراد گرفتن الكي خانواده شوهر..:(
    توسط malahat در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 12 اردیبهشت 91, 15:31
  3. >>> ازدواج؛ كِي با كي و چگونه؟ >>>
    توسط فرشته مهربان در انجمن سایر مقالات ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 14 خرداد 89, 01:18
  4. كي خوبه!كي بده؟؟؟!!!!
    توسط setareh در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: جمعه 07 اسفند 88, 14:15
  5. شادي را كي احساس مي كني ؟
    توسط آرمان 26 در انجمن انجمن افراد خوشبخت
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: جمعه 07 فروردین 88, 10:55

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:35 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.