به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 28 , از مجموع 28
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    اگه میتونی پیش یه روانشناس برو به همسرت با عملت نشون بده که داری تلاش میکنی برای حفظ زندگیت.اگه نتونی استپی به افکارت بدی همسرت رو واقعا از خودت دلزده میکنی.زندگی با کسی که افکار وسواسی داره خیلی سخته این که مدام قرار باشه بهش توضیح بدی. وقتی کار بدترمیشه که این افکار رو خانم داشته باشه اونم تو فرهنگ ما که مردا اصولا نه توضیح میدن برای کاراشون ونه دوست دارند مورد بازخواست قرار بگیرند.بذار مثالی از زندگی خودم بزنم همسرمن باخونوادم شدیدا مشکل داره تاجایی که یه مدت نمیگذاشت منم ببینمشون.چهارسال پیش مامانم یه تومور داشت که برای عملشم نگذاشت ببینمش وقتی برای باردوم قرارشد عمل کنه دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم یه ساعتی رفتم به دیدنش ولی بعد شوهرم متوجه شد بماند که چه قیامتی تو خونه شد به خودم به اون قول دادم دست روی قرآن گذاشتم که دیگه بدون اجازش هیچ وقت به خونه مامانم نمیرم.ولی چندساله این فکرهای وسواسیش دیوونم کرده هرجامیخوام برم فکرمیکنه میخوام خونوادمو ببینم همش باید نگران باشم مدام داره بهم گوشزد میکنه مبادا زیرآبی برم.من خیلی سعی میکنم زندگیمو آروم نگه دارم بخاطر افکار اون ازتفریحاتم حتی تامیشه از خریدم هم میزنم که بهونه دستش ندم ولی واقعا یه جاهایی کم میارم.آیا همسر شما صبروتحملی مثل من داره؟؟؟
    شمااگه جلوی خودتو نگیری در آینده ای نزدیک تبدیل میشی به یکی مثل همسرمن.ومطمئنا یک مرد خیلی راحتتر میتونه زنشو طلاق بده پس مواظب باش.
    شماباید یابه صورت حضوری بری مشاوره یاهمینجا حق عضویت پرداخت کنی بتونی زندگی خودتو نجات بدی قرار نیس یکی بخاطر خطایی که چند سال پیش کرده وقرارهم نیست دیگه تکرارش کنه تاوان پس بده.همسرتون اگه شما رو دوست نداشت به هیچ وجه دنبالتون نمیومد میرفت چندوقت دنبال خوشگذرونیش بعدش شاید شاید میگفت خودتون باپای خودتون برگردین خونه.لطفا لطفا نذارین این زندگی قشنگتون بخاطر یه سری افکار پوچ خراب بشه.
    بهتره بدونین بدن فعال افکار وسواسی را غیر فعال میکنه ورزش کنید لباس برای بچتون ببافین خلاصه اینقدر وقت خودتونو پرکنید که جایی برای وسوسه نباشه

  2. 4 کاربر از پست مفید tavalode arezoo تشکرکرده اند .

    Hadi99g (شنبه 22 آبان 95), S.H.I.D.E.H (سه شنبه 18 آبان 95), نیلوفر:-) (یکشنبه 16 آبان 95), شیدا. (دوشنبه 17 آبان 95)

  3. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 20:54]
    تاریخ عضویت
    1395-4-19
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    4,678
    سطح
    43
    Points: 4,678, Level: 43
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,125

    تشکرشده 159 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز
    لطفا تاپیک دعوا ودرگیری باشوهرم به دلیل اس مس بازی مشکوک رو بخونید بهتون کمک میکنه

  4. 4 کاربر از پست مفید نیلوفر:-) تشکرکرده اند .

    Hadi99g (شنبه 22 آبان 95), masomeh2016 (دوشنبه 17 آبان 95), S.H.I.D.E.H (سه شنبه 18 آبان 95), شیدا. (دوشنبه 17 آبان 95)

  5. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    148
    Array
    سلام دوست عزیز
    اگه واقعا دوستش داری و می خوای زندگی کنی باید خودتو تغییر بدی و بهش اعتماد کنی، بی اعتمادی تو ناخواسته شوهرتو به سمت نباید ها هل می ده
    من یه کارو که همیشه برای پاک کردن افکار منفی ذهنم می کنم اینکه با صداي بلند بع خودم میگم خفه اقلیمای بدجنس، اقلیمای بدجنس صداي افکار منفی ذهنمه و خیلی جواب گرفتم
    با تمام وجودت به شوهرت اعتماد کن اگه اعتماد نمی تونی بکنی پس بیخود نه وقت خودتو بگیر نه شوهرت و برگرد به خونه بابات، اگه برگشتی باید از صفر شروع کنی و ذهنت رو از تمام سیاهی ها پاک کنی
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  6. 5 کاربر از پست مفید eghlima تشکرکرده اند .

    Hadi99g (شنبه 22 آبان 95), masomeh2016 (دوشنبه 17 آبان 95), S.H.I.D.E.H (سه شنبه 18 آبان 95), نیلوفر:-) (دوشنبه 17 آبان 95), شیدا. (دوشنبه 17 آبان 95)

  7. #24
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    یا برو پیش یک مشاور "کار بلد" ... نه هر لیسانس مشاوره یا روانشناسی
    حضوری پیگیر مشکلت باش. ببین چطوری می تونی این افکار را از ذهنت پاک کنی و دوباره به شوهرت اعتماد کنی.


    یا بشین تو اینترنت اینقدر بگرد و بخون تا بالاخره یه راهی پیدا کنی.
    اگه انگلیسیت خوبه، مطالب بیشتری به انگلیسی پیدا می کنی
    البته حتما می دونی که اینترنت پره از مطالب الکی و بی اعتبار ... باید دقت کنی کدومش مناسب وضعیت شماست و درست و معتبره.


    اگه کتابهای خوب که اعتبار علمی دارن ( منظورم کتاب تخصصی روانشناسی نیست، کتابی که برای عموم نوشته شده اما توسط متخصص) پیدا کنی هم، کمک بزرگیه.
    هم یه برنامه مشخص برای بیکاریت داری و مرتب کتاب می خونی. هم به حل مشکلت کمک می کنه.

    تو الان مشکلت را می دونی
    به جای کلنجار رفتن باهاش، دنبال حل کردنش باش.
    مث این می مونه که سردرد داری و فقط درد را تحمل می کنی و با بقیه بداخلاق و بی حوصله برخورد می کنی. نمی خوای یه قرص بخوری یا استراحت کنی که خوب بشی.

    بقیه تا یه حدی می تونن تحملت کنن... ولی باید دنبال درمان سردردت باشی، نه که هی کلافه و عصبی دور خودت بچرخی و بقیه را اذیت کنی.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  8. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    Hadi99g (شنبه 22 آبان 95), S.H.I.D.E.H (سه شنبه 18 آبان 95), نیلوفر:-) (دوشنبه 17 آبان 95)

  9. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 دی 99 [ 11:00]
    تاریخ عضویت
    1395-2-08
    نوشته ها
    102
    امتیاز
    6,732
    سطح
    53
    Points: 6,732, Level: 53
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    119

    تشکرشده 162 در 68 پست

    Rep Power
    27
    Array
    شیده عزیز به محض اینکه افکار منفی به سراغت میان به این افکار پوچ توقف بده و افکار دقیقا متضاد با این فکرای بد رو با صدای بلند برای خودت تکرار کن مثلا فوری با صدای بلند بگو همسرم من خیلی دوست داره و کاملا به من و زندگیمون متعهد منم بهش اطمینان کامل دارم و تنها زنی که تو این خونه بوده خود خودم هستم این افکار مثبت رو چندین بار برای خودتون تکرار کنید مطمعنم حس خوبی از شنیدنشون پیدا میکنید حتی اگه از اول براتون راحت نباشه اما به مرور ملکه ذهنتون میشه مثل یه تمرین این کار رو انجام بدید و سعی کنید کلمات مثبت به کار ببرید مثلا نگید همسرم به من خیانت نمیکنه بگید اون به من علاقه داره و وفاداره و...
    حیف زندگی به این خوبی و همسر به این خوبی رو از دست بدید و فرزندتون بشه بچه طلاق پس تا میتونید تلاش کنید و برای حفظ زندگیتون بجنگید

  10. 4 کاربر از پست مفید آرام 10 تشکرکرده اند .

    Hadi99g (شنبه 22 آبان 95), S.H.I.D.E.H (سه شنبه 18 آبان 95), نیلوفر:-) (سه شنبه 18 آبان 95), شیدا. (سه شنبه 18 آبان 95)

  11. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 آبان 95 [ 13:30]
    تاریخ عضویت
    1395-8-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    55
    سطح
    1
    Points: 55, Level: 1
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 24.0%
    تشکرها
    4

    تشکرشده 8 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم

    اینکه شوهرتون زیاده روی کرده درسته. ولی یه سوال از خودتون بپرسید آیا شما خیلی زیاده روی نمیکنید؟؟دختر خوب برا یه موضوع ساده باید هر روز نیش و کنایه بزنی به مرد زندگیت؟اصن گیرم ریگی به کفش داره؟ روش شما صحیح بوده؟؟ یه روزی یه خطایی کرده باید تموم بشه بره..به نظر من آقاتون قصدش اینه یه جور تنبیهتون کنه...فعلا صبر کنید و آروم باشید امیدوارم با لجبازی زندگیتونو الکی خراب نکنید..با دادن فرصت و یادآوری عشقتون هکه چی درست میشه.شما هم قول بده دیگه نیش و کنایه نزنی که بدترین اخلاق هست

  12. 4 کاربر از پست مفید maryamkhanom تشکرکرده اند .

    Hadi99g (شنبه 22 آبان 95), S.H.I.D.E.H (سه شنبه 18 آبان 95), نیلوفر:-) (سه شنبه 18 آبان 95), شیدا. (سه شنبه 18 آبان 95)

  13. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 خرداد 97 [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1392-9-10
    نوشته ها
    79
    امتیاز
    4,906
    سطح
    44
    Points: 4,906, Level: 44
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 48.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    122

    تشکرشده 156 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    همسرم این روزا باهام سرده.البته رفتارش معمولیه.ولی گرمی سابق رو نداره. قبل از دعوامون هرروز بهم تلفن میزد از سرکار. اما این روزا اصلا زنگ نمیزنه. از صبح چشمم به گوشیه. هرکاری میکنم سرخودمو گرم کنم تا بهش فک نکنم یه استرس خیلی شدید و آزار دهنده تو وجودم هست که نمیزاره.

    همیشه ازین که دیر میومد مینالیدم و غر میزدم سرش.این چند روز بدون اینکه من ازش بخوام یا تماسی بگیرم زود میاد.
    واقعاذمیترسم دچار جنون شده باشم. نصف شبا از خواب میپرم و سرم پر فکر و خیالای منفی میشه. فک کنم دچار اسکیزوفرنی شدم.

    - - - Updated - - -

    همسرم این روزا باهام سرده.البته رفتارش معمولیه.ولی گرمی سابق رو نداره. قبل از دعوامون هرروز بهم تلفن میزد از سرکار. اما این روزا اصلا زنگ نمیزنه. از صبح چشمم به گوشیه. هرکاری میکنم سرخودمو گرم کنم تا بهش فک نکنم یه استرس خیلی شدید و آزار دهنده تو وجودم هست که نمیزاره.

    همیشه ازین که دیر میومد مینالیدم و غر میزدم سرش.این چند روز بدون اینکه من ازش بخوام یا تماسی بگیرم زود میاد.
    واقعاذمیترسم دچار جنون شده باشم. نصف شبا از خواب میپرم و سرم پر فکر و خیالای منفی میشه. فک کنم دچار اسکیزوفرنی شدم.

  14. 2 کاربر از پست مفید S.H.I.D.E.H تشکرکرده اند .

    Hadi99g (شنبه 22 آبان 95), masomeh2016 (سه شنبه 18 آبان 95)

  15. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 08:00]
    تاریخ عضویت
    1395-5-19
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    2,243
    سطح
    28
    Points: 2,243, Level: 28
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    121

    تشکرشده 81 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شیده جون
    نگران نباش ، عادیه ، احتمالا داره پیش خودش حساب و کتاب می کنه که بعد از اون همه جنجال اگه ی دفعه همه چی مثل قبل شه ، شما تغییری نخواهی کرد و شاید داره با رفتارش شما را مجازات و یا وادار به تغییر می کنه ، اما خوشبختانه شما خودت برای تغییر پیش قدم شدی ، نترس از اینکه بعدا دیگه نتونی کنترلش کنی ، چون اگه به این روش که گفتم عمل کنی ایشالا اصلا بعدا دیگه نیازی برای کنترل نمی بینی و خود به خود و نا خود آگاه می پذیری که کنترل بیش از حد آزار دهنده هست
    نگران نباش و خودتو از دسترس دور کن ، اگه تماس گرفت با محبت رفتار کن
    کلن فک کنم مردا خیلی از تماس های مکرر مثل ما خانوما لذت نمی برن و زیاد توی این مورد قوی عمل نمی کنند ، شما هم خیلی تماس نگیر به غیر موارد ضروری

  16. 4 کاربر از پست مفید masomeh2016 تشکرکرده اند .

    Hadi99g (شنبه 22 آبان 95), tavalode arezoo (سه شنبه 18 آبان 95), نیلوفر:-) (سه شنبه 18 آبان 95), شیدا. (سه شنبه 18 آبان 95)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.