به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 76
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 اسفند 02 [ 21:46]
    تاریخ عضویت
    1395-4-24
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    6,302
    سطح
    51
    Points: 6,302, Level: 51
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 34 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرزانه متولد 75 نمایش پست ها
    سلام دوباره
    منو همسرم به مشاوره قبل ازدواج رفتیم و کلی تست حل کردیم و سوال پاسخ دادیم از نظر مشاور ازدواج ما قابل قبول بود اما همسرم بعدا گفت که چون تعدادتست ها زیاد بود خیلیشو الکی پاسخ داده بود

    رابطه ما همیشه از طرف همسرم بوده و منم منتظر درخواست اون بودم و اون یکبار در هفته میخواد اما من دلم میخواد بیشتر باشه

    من وقتی کنار همسرم هستم شادم اما وقتی اون شنونده خوبی نیست دلم میشکنه وسط حرفام میپره واز موضوعی که من حرف میزنم بی خبر هست !!!!
    اون از اینکه ضرری به کسی بروسنه خجالت نمیکشه و معذرت خواهی نمیکنه مثلا دیشب گوشی منزل برادشو خراب کرد و از تنظیم در اورد اما عین خیالش نبود و فقط میخندید و از این کارش متاسف نشد
    سلام
    خوشحالم که مشاره هم رفتین. فکرنمیکنم همسرت الکی به تست ها جواب داده. الکی اگر به معنی نخوندن سوالات و انتخاب گزینه بوده، تست قابل اعتماد نیست اما در غیر این صورت این حس طبیعی هست که طرف فکر کنه با دقت کافی جواب نداده و یا ممکنه الان نظرش فرق داشته باشه. اگر متخصص با شما صحبت کرد و تست هم بررسی کرده باشه، نتیجه تستتون در حد خودش قابل اعتماد هست.
    به هرحال تو نیاز هست الان در مورد موضوعات جدید و حس و حال الانت به شماور یا روانشناس مراجعه کنی.
    در رابطه با رابطتتون اگر نیاز خودت و بدون توجه به حرفای دوستات بیشتر هست و الان حس خوبی نداری چرا باهاش حرف نمیزنی؟ میتونی یک بار تو پیشنهاد بدی و یا شروع کننده باشی و با توجه به عکس العملش باهاش حرف بزنی. شاید دلیلش نخواستن ایشون نباشه. مراعات شرایط و .. رو میکنه.
    اینکه در کنار همسرت شادی نشانه خوبیه. ایا ایشون بدون استثنا همیشه به حرفات گوش میده و دلتو میشکنه؟ عکس العمل تو این وقتا چی هست؟
    ن فکرمیکنم تو براش از موضوعات رشتت و یا دانشگاه و .. میگی اولا ممکنه این موضوعات براش جالب نباشه، دوما مشخصه که باحساستی که براش روی تحصیلت ایجاد کردی دوست نداره گوش بده. تو تصور کن کل روز برات از کارش بگه. خب خسته میشی و دنبال راه فراری میگردی. دنبال موضوعات مشترک باش که هر دوتون دوست دارین. میتونه علمی هم باشه که تو دوست داری اما صرفا ممکنه علم رشته تحصیلی تو برای اون جالب نباشه.
    ضمنا من حس میکنم شما خودت خیلی این بحث تحصیلت رو با حساسیت بررسی میکنی! شما الان دانشجوی کارشناسی هستی. اگر قصد ادامه تحصیل داشته باشی با این اخلاق شما کارتون خیلی سخت میشه چون اون موقع دیگه نمیتونی خودتو با اون درجه در کنار همسرت که دانشگاه نرفته تصور کنی. ببین نمیگم که اصلا چیز کمی هست. افرین برتو و مسلما از همسرت یک ویژگی مثبت به عنوان تحصیل بیشتر داری اما ادمهایی هم هستند که این مقاطع تحصیلی براشون اونقدر مهم نیست. به هرحال شما از اون دسته نیستیو مشخصه که برای خودت تحصیلاتت مهمه.
    اگه دوست داری جواب بده: تحصیلات تو خانواده شما چه جوری هست؟ بقیه تحصیل کرده هستند؟ تا چه مقطعی؟ شما شرایط تحصیلیت چه طور هست از لحاظ ممتاز بودن و ..؟
    در مورد اینکه گفتی در مورد اشتباهاتش متاسف نیست. این مثالی که شما زدین میتونه برای بقیه هم پیش بیاد. به هرحال اولا جلوی جمع شاید ایشون نتونسته عذرخواهی کنه (درست نیست اما به هرحال غرورش اجازه بهش نداده) و به دلیل صمیمیت با برادرش این رو باشوخی رد کرده. اما ایا اگه ایشون تو خیابون به ویترین یک مغازه بزنه و همه رو بریزه پایین عذرخواهی نمیکنه و کمک کنه تا درستش کنه؟ ایاتو پله بخوره به یکی و وسایلشو بریزه متاسف نمیشه و کمک کنه به اون ادم؟ عذر نمیخواد؟ اگه به لباست چیزی بریزه و تو ناراحتیت رو نشون بدی چی؟ اگر جواب همه سوالات منفیه متاسفانه ایشون یک کمبودی داره که با غرور کاذب پوشش میده و بحث کمک بش برای جبرانش فرق داره اما اگر جواب مثبت هست و در بقیه موارد ایشون منفعل نیست، پس اون یک مثال بوده که برای بقیه هم ممکنه پیش بیاد . میتونی اگر نمیدونی، یک ناریوی خیالی براش بسازی از این شرایط و رفتار مثبت یا منفی یک فرد رو تعریف کنیو نظرشو جویا بشی.
    موفق باشی

  2. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 02:35]
    تاریخ عضویت
    1395-8-09
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    2,393
    سطح
    29
    Points: 2,393, Level: 29
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    23

    تشکرشده 38 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خب نه اگه ویترین رو بهم بزنه حتما معذرت میکنه اینو میدونم

    از دوستان چندتا سوال پرسیده بودن بذارین جواب بدم
    من از قیافه و طرز پوشش و تیپ همسرم خوشم میاد
    من تا موقع قرار باهاش کمی بی تابی میکنم

    از تصورش به عنوان پدر بچم راضی ام اگه اخلاقش بشه
    بیشترین چیزی که اذیتم میکنه فقط رفتار و حرکات و حرف هاش و اخلاقشه شخصیت ثابتی نداره دقیقا نوع شخصیتش برام مبهمه من نمیدونم اون چه احساسی داره و از چی خوشش میاد چون هر لحظه متفاوته

    تو خانواده ما تحصیلات مهمه و پدرم لیسانس و مادرم فوق دیپلم هست دایی ها و عمو ها همه دارای تحصیلات هستن حتی مادر بزرگم هم سواد خیلی خوبی نسبت به سنش

    با اینکه همسرم از این فضا اگاه هست اما باز هم حرفای الکی میزنه و درباره علم چیزای الکی میگه که همه خندشون میگیره
    و یا چیزای کاملا اشتباه میگه

    مادرشوهرم زن خوبیه
    اون میگفت که همسرم تو مدرسه خیلی شلوغ بوده و گاها تو مدرسه ثبت نامش نمیکردن و با زور و خواهش تو مدرسه ثبت نام میشد
    همسرم از مدرسه فرار میکرده و گویا شلوغ کلاس و مدرسه بوده جوری که مدیر و ناظم و معلم از دستش کلافه بودن,و همیشه شاکی بودن

    با این اوصاف من میترسم تو زندگی مشترک اگه دعوای پیش بیاد منو بزنه یا رفتار های غیر عادی ازش سر بزنه
    نظر روانشناسا چیه؟؟ممکنه اینجوری بشه؟؟؟

  3. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 اسفند 02 [ 21:46]
    تاریخ عضویت
    1395-4-24
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    6,302
    سطح
    51
    Points: 6,302, Level: 51
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 34 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرزانه متولد 75 نمایش پست ها
    سلام خب نه اگه ویترین رو بهم بزنه حتما معذرت میکنه اینو میدونم

    از دوستان چندتا سوال پرسیده بودن بذارین جواب بدم
    من از قیافه و طرز پوشش و تیپ همسرم خوشم میاد
    من تا موقع قرار باهاش کمی بی تابی میکنم

    از تصورش به عنوان پدر بچم راضی ام اگه اخلاقش بشه
    بیشترین چیزی که اذیتم میکنه فقط رفتار و حرکات و حرف هاش و اخلاقشه شخصیت ثابتی نداره دقیقا نوع شخصیتش برام مبهمه من نمیدونم اون چه احساسی داره و از چی خوشش میاد چون هر لحظه متفاوته

    تو خانواده ما تحصیلات مهمه و پدرم لیسانس و مادرم فوق دیپلم هست دایی ها و عمو ها همه دارای تحصیلات هستن حتی مادر بزرگم هم سواد خیلی خوبی نسبت به سنش

    با اینکه همسرم از این فضا اگاه هست اما باز هم حرفای الکی میزنه و درباره علم چیزای الکی میگه که همه خندشون میگیره
    و یا چیزای کاملا اشتباه میگه

    مادرشوهرم زن خوبیه
    اون میگفت که همسرم تو مدرسه خیلی شلوغ بوده و گاها تو مدرسه ثبت نامش نمیکردن و با زور و خواهش تو مدرسه ثبت نام میشد
    همسرم از مدرسه فرار میکرده و گویا شلوغ کلاس و مدرسه بوده جوری که مدیر و ناظم و معلم از دستش کلافه بودن,و همیشه شاکی بودن

    با این اوصاف من میترسم تو زندگی مشترک اگه دعوای پیش بیاد منو بزنه یا رفتار های غیر عادی ازش سر بزنه
    نظر روانشناسا چیه؟؟ممکنه اینجوری بشه؟؟؟
    پس ادمی نیست که از اشتباهش متاسف نشه! و اون معذرت نخواستن از برادرش میتونه دلایل دیگه ای داشته باشه.
    مشخص هست که شما درست نمیناسینش یعنی نمیتونین پیش بینیش کنین که تا حدی هم طبیعی هست. عزیزم شما یک بار کیگی چون احساساتم رو نادیده میگیره ناراحتم، یک بار میگی عصبی هست، یک بار برای تحصیلات نداشتش ناراحتی و الان میگی اخلاقش ثابت نیست! این نشون میده که از یک سلسل رفتار ناراضر هستی اما خودتم هنوز با خودت و اخلاق همسرت به قطعیت نرسیدی. تا حدی این طبیعیه که شما اول ازدواج نتونین هم رو پیش بینی کنین اما اگه به طور غیر منطقی از حالتی به حالت دیگه میره عادی نیست و باید بیشتر بررسی بشه. هرچند من فکر نمیکنم مشکل شما واقعا عدم ثبات باشه. شما احتمالا از یک سری موارد خوشت نمیاد، بهش فیدبک خوبی نمیدی و ایشون تغییر میکنه و این رو اسمشو گذاشتین عدم ثبات.
    بهترین کار صحبت کردن با همسرت هست. نمیدونیچه احساسی داره باهاش حرف بزن. بپرس ازش.
    در مورد تحصیلات ممنون جواب دادی. همون طور که حدس زدم خانواده شما تحصیل کرده هست و این باعث احساس سرخوردگی شده. همین الان به این موضوع فکر کن که میتونی قبول کنی همسرت و پدر بچه ات دیپلم داشته باشه؟! متاسفانه با حساسیت های بیش از حد تو هم همسرت ظاهرا نسبت به تحصیلات گارد گرفته. باید کم کم این رو با سیاست درست کنی. راهکارهایی م همین جا بهت داده شد که میتونی استفاده کنی.
    در مورد کتک زدن هم، شما چیزهایی که گفتی فقط درصورتی میتونه احتمال کتک کاری این مرد در اینده رو بده که واقعا عصبی شدید باشه، یا حالت عدم ثبات رو در حد افسردگی داشته باشه. بقیه موارد به نظر ربطی نداره که ما نتیجه بگیریم که شما را خدای ناکرده میزنه!
    بعد تا جایی که خاطرم هست شما گفتین تو این مدت دعوا نداشتین،پس این همه دلتنگی، ترس از دعوا، ترس از عدم ثبات و ... رو اصلا بروز نمیدی بهش؟

  4. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 02:35]
    تاریخ عضویت
    1395-8-09
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    2,393
    سطح
    29
    Points: 2,393, Level: 29
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    23

    تشکرشده 38 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من زیاد درباره مشکلاتمون باهاش حرف نمیزنم چون اصلا گوش نمیده و توجهی نداره و حس میکنم اینجوری شخصیتم زیر سوال میره

    من اینکه همسرم دیپلم هست رو به کسی نگفتم و هر کی پرسیده گفتم انصرافی رشته عمران هست و چون وضع مالی خوبی داره انصرافش رو توجیه میکنه
    همونطور که قبلا گفتم مامانم فقط و فقط پول وشغل همسرم رو میبینه و بهم میگه اگه مشکل مالی نباشه هیچ مشکلی عم پیش نمیاد اما من این مشکلات رو حس میکنم و بوی مشکلات به مشامم میرسه !!

    همسرم حس رهبری خیلی قوی داره و امثرا تو جمع دوستانه و خانواده جوری هست که تقریبا نقش رهبری رو برعهده داره تو مسافرت یا مراسم ها

    همسرم خود رای هست و اگه من نظر متفاوتی داشته باشم جوری میکنه که نظر من عوض شه و یا بدون توجه به نظر من کارشو انجام میده

    اصلا شنونده

  5. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 شهریور 96 [ 00:37]
    تاریخ عضویت
    1394-4-23
    نوشته ها
    641
    امتیاز
    12,858
    سطح
    74
    Points: 12,858, Level: 74
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 392
    Overall activity: 26.0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 767 در 424 پست

    Rep Power
    111
    Array
    سلام عزیزم دختر خوب از نوشتهات متوجه شدم عجولی و فقط حرف خودت رو میزنی اگه واقعا نمیخایش خیال خودت راحت کن اما اگه نه یه گرایشهایی داری بهش پس حرفهای دوستان رو گوش کن من تو پست قبل خصوصیات مردا رو بهت گفتم اما انگار اصلا دقت نکردی دوباره میگی همسرم خودرای و میخاد رهبر باشه و نظر من رو میخاد تغییر بده من گفتم اون سخنرانی ها رو گوش کنی تا بدونی دربرابرش چطور رفتار کنی و کار خودت رو هم پیش ببری
    ایا گوش کردی؟؟؟؟؟؟؟
    بعد یه چیز رو نمیخاستم بگم ولی چون خاهرانه میخام نصیحتت کنم میگم اما ازت معذرت میخام دختر خوب درسته خانوادت لیسانس وفوق دیپلم و .......داره اما خیلی با دیپلم شکاف عمیق نیست اگر دکترا و تخصص و فوق تخصص اختلافتون بود باز کمی باید تجدید نظر میشد من خودم ادمهایی رو دیدم با اختلاف تحصیلات اما با خوشی دارن باهم زندگی میکنن شما الان حس میکنی دانشجوی سال دوم زنتیک هستی خیلی شکاف عمیقی با ایشون داری ؟
    شما بیشتر تحت تاثیر حرف دیگران هستی با حرف دیگران ازدواج میکنی با حرف اونا ازهمسرت بدت میاد و این ببسیار خطرناکه
    لطفا یه مدت بخودت فرصت بده و اون راهکارهایی که بهت گفتیم رو بکار ببر اگه اخلاق همسرت رو باز نتونستی تحمل کنی دوباره میتونی تصمیم دیگری فکر کنی

  6. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام

    ممنون بابت جواب سوالات..

    از پاسخ سوالات این طوری میشه برداشت کرد که تقریبا 70 تا 80 درصد با هم تفاهم دارید و تنها مشکلی که این وسط هستش اینه که شما دوس دارین شوهرتون تو یه سیکل مستقیم حرکت کنه و مثله پسرهای خوب حرف گوش کن و مقرراتی باشه
    اما برعکس نامزد شما بنابر سرگذشتتون و دوران کودکیشون این مدلی هستن که زیاد در قید و بند درس و مدرسه نیستن و بیشتر کاسب خوب و فعال در کار هستن و به نوعی از پس کار خوب بر میان و چون خودشونو همه چیز بلد میدونند
    دونسته خودشونو به افکار همه ترجیح میدن ...

    و به نظر من تحصیلات پدر و مادرتون یا عمو و عمه ها و دایی ها هیچ تاثیری در زندگی مشترک شما نخواهد داشت و چون فعلا تازه عقد کردین و رفت و امد زیاده واسه همین این ارتباطات باعث نگرانیتون و مقایسه شما میشه , لیکن

    بعد مدتی که رفت و امد ها خوابید و درگیر مشکلات زندگی شدید دگ اصلا تحصیلات و این جور چیزا یادتون نخواهد افتاد و بیشتر دوست خواهید داشت که آرامش برقرار باشه..

    پیشنهاد من به شما اینه که ایشونو در چشم یه پسر شیطون و جنتلمن و شلوغ بپذیرید تا یه پسر ساکت و مودب و حرف گوش کن..

  7. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 اسفند 02 [ 21:46]
    تاریخ عضویت
    1395-4-24
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    6,302
    سطح
    51
    Points: 6,302, Level: 51
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 34 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرزانه متولد 75 نمایش پست ها
    من زیاد درباره مشکلاتمون باهاش حرف نمیزنم چون اصلا گوش نمیده و توجهی نداره و حس میکنم اینجوری شخصیتم زیر سوال میره

    من اینکه همسرم دیپلم هست رو به کسی نگفتم و هر کی پرسیده گفتم انصرافی رشته عمران هست و چون وضع مالی خوبی داره انصرافش رو توجیه میکنه
    همونطور که قبلا گفتم مامانم فقط و فقط پول وشغل همسرم رو میبینه و بهم میگه اگه مشکل مالی نباشه هیچ مشکلی عم پیش نمیاد اما من این مشکلات رو حس میکنم و بوی مشکلات به مشامم میرسه !!

    همسرم حس رهبری خیلی قوی داره و امثرا تو جمع دوستانه و خانواده جوری هست که تقریبا نقش رهبری رو برعهده داره تو مسافرت یا مراسم ها

    همسرم خود رای هست و اگه من نظر متفاوتی داشته باشم جوری میکنه که نظر من عوض شه و یا بدون توجه به نظر من کارشو انجام میده

    اصلا شنونده
    عزیزم باز هم میگم اگه میخوای به ارامش برسی شروع کن به اقدام. حرفای ستاره زیبا رو خیلی جدی جدی گوش کن. ویسی که بهتون گفتند رو حتما بشنوید. و بشینین یک بار دیگه همه معیارهاتون رو بررسی کنید و ببینید واقعا چی میخواین! به نظر نمیرسه به یک انسجامی در فکرت رسیده باشی که امیدوارم با شروع به حل مشکل به این نظم فکری و تعیین خواسته هات برسی.
    اون ویسی که بچه ها گفتند بهت کمک میکنه که چه طوری مشکلات و خواسته ها رو به همسرت بگی. تو باید به این درک برسی که مرد موجود متفاوتی با زن هست و روش متفاوتی برای برخورد میطلبه. همه اینجاییم که به هم مهارت ها رو یاد بدیم پس فکر نکن تنهایی. همه از جایی شروع کردند و شمام باید این قدم رو برداری.
    از طرفی عزیزم، گفتی که در مورد مشکلات با همرت صحبت نمیکنی که به نظرم درست نیست. تو باید ببینی مشکل چیه که ایشون به مشکلی که میگی توجه نداره. اول روش گفتنت رو با چیزهایی که همه گفتند تصحیح و تقویت کن و بعدا اون رو بررسی کن ببین ویژگی اخلاقیش هست که بی توجه به نظرات و احساساته یا نه.
    موفق باشی

  8. کاربر روبرو از پست مفید Mahaneh تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (دوشنبه 17 آبان 95)

  9. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 02:35]
    تاریخ عضویت
    1395-8-09
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    2,393
    سطح
    29
    Points: 2,393, Level: 29
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    23

    تشکرشده 38 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان من دوباره برگشتم من جایی رو ندارم توش حرفامو بگم مجبورم که اینجا بیام ممنونم از همراهیتون تو این مدت خواستم به زندگی تازه ام سروسامانی بدم اما نشد...میدونی چرا؟؟چون دیگه خسته ام ناراحتم اعصابم داغونهدیگه کم کم دارم به خودکشی فکر میکنممن با این ادم نمیتونم کنار بیام من این ادمو نمیتونم به عنوان همسر ایندم فرض کنممن سردرگممکاش از این وضعیت خلاص شم به زودی خیلی بدهمن از پر حرفی های شوهرم خسته ام از اینکه میون حرفام میپره مسخرم میکنه ازم دفاع نمیکنه ازم ایراد میگیره خسته ام من از اینکه شوهرم حرف بی ربط بزنه تو مهمونی خجالت میکشم من زیاد فکر میکنم اما اون اصلا اهل فکر نیسیه جوریایی قدیمیه انگار پیرمرده دعا کنین بمیرم امییییییین

  10. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 99 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-08
    نوشته ها
    271
    امتیاز
    10,375
    سطح
    67
    Points: 10,375, Level: 67
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience Points
    تشکرها
    852

    تشکرشده 554 در 206 پست

    Rep Power
    47
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرزانه متولد 75 نمایش پست ها
    سلام دوستان من دوباره برگشتم من جایی رو ندارم توش حرفامو بگم مجبورم که اینجا بیام ممنونم از همراهیتون تو این مدت خواستم به زندگی تازه ام سروسامانی بدم اما نشد...میدونی چرا؟؟چون دیگه خسته ام ناراحتم اعصابم داغونهدیگه کم کم دارم به خودکشی فکر میکنممن با این ادم نمیتونم کنار بیام من این ادمو نمیتونم به عنوان همسر ایندم فرض کنممن سردرگممکاش از این وضعیت خلاص شم به زودی خیلی بدهمن از پر حرفی های شوهرم خسته ام از اینکه میون حرفام میپره مسخرم میکنه ازم دفاع نمیکنه ازم ایراد میگیره خسته ام من از اینکه شوهرم حرف بی ربط بزنه تو مهمونی خجالت میکشم من زیاد فکر میکنم اما اون اصلا اهل فکر نیسیه جوریایی قدیمیه انگار پیرمرده دعا کنین بمیرم امییییییین
    طبق صحبتهای خودت شما اصلا شخصیتی بهم نمی خورید. قبل از ازدواج پیش مشاور تست شخصیت ندادید؟
    از همسرت بخواه برای یه مدت مشخصی (مثلا 1-2 هفته) کاملا از هم جدا باشید و ارتباطی با هم نداشته باشید که روی رابطه تون فکر کنی. ولی بهش طوری بگو که بهش برنخوره و فکر نکنه درباره ازدواج تون دو دل هستید.
    توی این مدت هم روحیه ات رو بازسازی بکن و خودت رو جمع و جور کن ، یکم بعدش هم مشاوره قوی و متخصص برو و تکلیف رو مشخص کن. که واقعا بهتره رابطه رو تلاش کنید اصلاح کنید یا اینکه جدا بشید

  11. کاربر روبرو از پست مفید بابک 1369 تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (یکشنبه 07 آذر 95)

  12. #30
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 15:01]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,160
    امتیاز
    89,802
    سطح
    100
    Points: 89,802, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,766

    تشکرشده 6,796 در 2,396 پست

    Rep Power
    0
    Array


    با سلام


    ببینید شما حتما از این آقا یه ویژگیهایی دیدید که به ایشون برای ازدواج بله گفتید !!

    شما خانم باهوشی هستید و به نظرم یه خانم باهوش ،،،، انتخاب بی مورد و احساسی نمیکنه !!!

    درسته ؟


    احساس می کنم شما یه خورده کمال گرا هستی !

    انسانها ترکیبی از ویژگیهای مثبت و منفی هستند ( از دید دیگران ) - و این خیلی قشنگه !


    اگر این فرد را کنار بذارید ،،امکان داره با فرد دیگری روبرو بشید و اون شخص مثلا از نظر علمی مثل شما باشه ولی هیچ وقت به دلت نشینه - یا ویژگیهایی داشته باشه که بازم ناراحت باشی !!!

    یا اصلا نتونی به چیزی که مد نظرت هست برسی !!


    می خوام بگم دنبال یه انسان بی عیب نباید باشیم - بلکه باید تلاش کنیم هم خودمون و هم دیگران در این مهم پیشرفت کنیم .



    با شوهرتون درد ودل کنید و خواسته های خودتون را بگید !!
    همه ی اینها باید از مهارت های ارتباطی و تحقیق در این مقوله انجام بشه .


    باید همدیگر را کشف کنید




    در پناه حضرت دوست .


    ویرایش توسط باغبان : یکشنبه 07 آذر 95 در ساعت 20:18

  13. 2 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    نیلوفر:-) (جمعه 12 آذر 95), جوادیان (دوشنبه 08 آذر 95)


 
صفحه 3 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.