به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 25 , از مجموع 25
  1. #21
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام
    بهتر هست حضوری بری پیش مشاور
    یکی باید به شما کمک کنه مرحله فراموشی رو شروع کنی و پشت سر بذاری

    البته من شخصا آخرین پستی هست که اینجا توی تاپیک شما میذارم
    ولی همسر سابق شما که تاپیک زده بود من توش کلی به شما حق داده بودم و خواهرش رو متهم کرده بودم
    تصورم این بود که نگران بچه تون هستی
    الان مسایل روشنتر شد
    شما با هدف بازگشت به همسر سابق میخوای به تهران بری و نه هدف نگهداری پسرتون و این یعنی بر هم زدن آرامش هر سه تای شما
    و من به ایشون حق میدم که نخواد این اتفاق بیفته
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  2. کاربر روبرو از پست مفید فکور تشکرکرده است .

    آبی آسمونی (پنجشنبه 06 آبان 95)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 آذر 95 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    5,830
    سطح
    49
    Points: 5,830, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 390 در 142 پست

    Rep Power
    42
    Array

    aqua_68


    سلام
    لطفا" تایپیک رو ادامه نده.
    گفتم با هم صحبت میکنیم...نگفتم ؟


    - - - Updated - - -




    سلام

    بنده در تایپیکم عرض کرده بودم برای رجوع صحبت کرده بودند و... چیزی که کاملا" مشخص بود نیازی به این همه بازپرسی نداشت...
    صحبت های بعضی از دوستان هم ناراحت کننده است


    -----------------------------------------------------------


    از مدیریت خواهش میکنم تایپیک رو قفل کنند

    کسی حرف منو انگار نمیفهمه
    مرده زنده،خواب و بیدار نمی فهمه
    کسی تنهاییمو از من نمی دزده
    درد ما رو در و دیوار نمیفهمه
    واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
    قلب امروزی من خالی تر از دیروزه

  4. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    آقا پژمان یک دور دیگه تاپیک قبلتون رو بخونید و تمام نظراتی که در مورد همسر سابق داشتید و قطعا الان هم دارید. بعد از اون به افرادی که اینجا نظر دادن حق بدید که تلاش کنن برای این خانم روشن کنن که در زندگی ایشون مسئله ای به نام جدایی و طلاق اتفاق افتاده

    ان شا الله هر چی به صلاح هر سه شماست اتفاق می افته
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند
    ویرایش توسط ammin : جمعه 07 آبان 95 در ساعت 15:02 دلیل: به درخواست ارسال کننده

  5. کاربر روبرو از پست مفید فکور تشکرکرده است .

    پژمان (پنجشنبه 06 آبان 95)

  6. #24
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 فروردین 03 [ 14:14]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,963
    امتیاز
    33,192
    سطح
    100
    Points: 33,192, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,385

    تشکرشده 6,356 در 1,788 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    اعضایی که لطف میکنند واینجا پست ارسال میکنند خواهش میکنم تایپیک آفتهای مشاوره رو مطالعه ورعایت کنند....

    خانم aqua_68گرامی به جای جوابگویی ،پستهای چالشی رو گزارش کنید.
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  7. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    پژمان (جمعه 07 آبان 95)

  8. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 شهریور 00 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1394-6-10
    نوشته ها
    262
    امتیاز
    9,650
    سطح
    65
    Points: 9,650, Level: 65
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 400
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    431

    تشکرشده 376 در 164 پست

    Rep Power
    53
    Array
    باید اعتراف کنم وقتی تاپیکتون رو میخوندم واقعا جا میخوردم.
    نظر من اینه که شما و همسر سابقتون همدیگه رو دوست داشتین و اگر از حرفم دلخور نمیشین اینکه به اینجا ختم شد بیشترین تاثیر رو رفتارهای ناپخته شما داشت.
    علت دیگرش ازدواج فامیلی بود.نمیگم همه ازدواج های فامیلی اینطورند ولی اکثرشون اینجوری هستند مثلا زندگی دوتا از دایی های بنده اینجوری شد و هردو در حال حاضر جدا شدن متاسفانه.
    ازدواج فامیلی باعث میشه طرفین خودشون رو نسبت به دیگر اقوام نزدیک تر بدونن و توقع دارن همیشه بین مثلا یه عروس که نسبت فامیلی داره با عروسی که از خانواده غریبه بوده تفاوت زیادی قائل شن.
    شما در زندگیتون چیزی کم نداشتین و بحثاتون اکثرا ارزش چندانی نداشت یعنی خدایی نکرده سر خیانت و بی کاری و دست بزن و فحاشی و ... نبود.حیف بود واقعا
    اما بنظرم خیلی خیلی جای امیدواری داره درصورتیکه هردوطرف اشتباهات گذشته شون رو اصلاح کنن و به این درک برسن که هیچ چیز ارش اینرو نداره که از هم جدا شین.
    خانم آکوا لطفا تا فرصت هست بخاطر پسرتون خودتون و همسرتون این زندگی رو نجات بدین.
    باز هم میگم حقش نبود به جدایی ختم شه.همه بحثا بچه گانه بود.
    و البته نکته مهم تر دخالت دیگران بود امیدورام اونها هم به این درک رسیده باشن که دخالت بی جا و زیاده رویشون تو این جدایی نقش به سزایی داشت.
    وظیفه بزرگ تر ها فقط این بود که اتیش این اتفاقات رو خاموش کنن و شمارو به سمت زندگی بهتر سوق بدن.
    در حال حاضر هم نسبت به تصمیم گیری درمورد پسرتون هم شما و هم همسرتون صلاح پسرتون رو در نپر بگیرین.
    اون بچه نمیتوووونه بین پدر و مادر فقط یکی رو انتخاب کنه همونطور که یک انسان نمیتونه بین اب و غذا یکی رو انتخاب کنه.شما باید نزدیک به هم زندگی کنین و پسرتون هر وقت که اراده کرد به هردوی شما دسترسی داشته باشه.اون گناهی نداره تو این اتفاقات و حقش نیست بیشتر از این ضربه بخوره.
    نزدیک به هم و کاملا جدا از همسرتون مستقل زندگی کنین و بیشتر به گذشته و اینده فکر کنین.اول سعی کنین خودتون رو بسازین به عنوان یه خانم بعد یه مادر و بعد انشاالله یک همسر.

  9. کاربر روبرو از پست مفید ZENDEGIBEHTAR تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (شنبه 08 آبان 95)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چجوری همسر مورد علاقمو پیدا کنم؟؟
    توسط dr-arash در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 تیر 92, 15:19
  2. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 91, 03:42
  3. بین ادامه تحصیل و آوردن بچه دودلم.شما چه پیشنهادی دارین؟؟
    توسط etemade shekaste در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 مهر 91, 23:42
  4. انتخاب دوست پسر یا خواستگار؟؟
    توسط mahdie_ir در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 شهریور 91, 13:22
  5. سالگرد ازدواجم نزدیکه بیاین بگین چه پیشنهاداتی دارین؟؟
    توسط EliGokiNo در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 تیر 91, 12:33

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.