به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 25
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام
    این سوال رو صادقانه پاسخ بده
    اگر مثلا یک ماه دیگه همسر سابق شما ازدواج مجدد داشته باشه با یه خانم دیگه آیا شما باز هم تمایل دارید به تهران برید؟
    با خودتون صادق باشید شما فقط به خاطر بچه نمیخواین برید تهران
    اینکه همسر سابق شما تحت نفوذ چه کسی هست و کجا مسافرت میکنه مسائلی هست که به خودش مربوط میشه دیگه بعد از امضای برگه طلاق شما نسبتی با ایشون ندارید که بخواین در مورد اینکه دلتون میخواد کجا بره یا نره ابراز نظر کنید (و البته به استثنای مواردی که ممکن هست برای بچه مشکل ایجاد بشه)

    اگر به خاطر بچه به تهران برید مشکلی پیش نمیاد ولی اگر به خاطر بچه و پدرش و احیانا جستجوی راهی برای بازگشت به زندگی مشترک تمایل به تهران رفتن دارید این موضوع فقط باعث ایجاد دلخوری و جنگ و دعوا میشه و برای همون بچه هم به جز ضرر چیزی توش نیست
    شاید برای چند هفته یکی از مدارس اصفهان بچه رو به عنوان مهمان بپذیره در قبال مبلغی پول و البته بعد از کسب اجازه از مدرسه تهران

    شما هم روی خودتون و احساستون کار کنید زمانی تصمیم بگیرید کجا زندگی کنید که همسر سابق رو فراموش کرده باشید
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  2. کاربر روبرو از پست مفید فکور تشکرکرده است .

    آبی آسمونی (پنجشنبه 06 آبان 95)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    قبل از طلاقتون اومدین اینجا اونهمه دوستان راهنماییتون کردنو دلسوزانه بهتون گفتن راهیکه میروی به ترکستان است مثل بچه ها پاتو کوبیدی زمین و اصرار کردی روی مواضعت
    بهت گفتن دخالتهای مادرتو کم کن گفتی دلسوزیه
    گفتن توقعاتتو بیار پایین و دستتو بذار تو دست همسرت هی گفتی دلم میخواد پیشرفت کنم بیاد شریک بشه بیاد ال کنه بیاد بل کنه
    شما یه دختر لوس و پر توقعی هستی که با خودخواهی و لجبازی هم زندگی خودتو خراب کردی هم رابطه های فامیلی و از همه مهمتر زندگیه پسر بیچارتو

    سلطه جویی و تحت فشار گذاشتن دیگران بخاطر اهداف خودتون شده رسم زندگیتون و الانم دست بردار نیستی اصلا به شما دیگه ارتباطی نداره همسرت کجامیره و کجا نمیره و کی روش نفوذ داره کی نداره شما اگه زندگیتو میخواستی و ارامش پسرت برات مهم بود اونوقت که همه ی دوستان اومدنو بهت هشدار دادن جدی میگرفتی و نمیذاشتی این وضع برای پسر مظلومت پیش بیاد

    من سه ساله دلم میخواد بچه دار بشم اما مدام میگم از لحاظ شخصیتی و توانایی به اون درجه نرسیدم که مادر بشم و به خودم این اجازه رو نمیدم تا زمانی که ضعف های بزرگ دارم و برطرفشون نکردم مادر بشم اونوقت شما چقدر راحت الویت همه چیز خودتون هستین

    احساس میکنم شما هرگزمعنی عشق واقعی رو حس نکردین اونقدر خودخواهید که نمیذاره خیلی چیزهارو ببینید

    شما دنبال یه برده بودی که هرچی گفتی نه نشنوی
    غافل ازینکه با یه انسان خودساخته که قدر خودشو میدونه طرف بودی نه یه ادم بی دست و پا که تو و خونوادت اسیرش کنید و بهش زور بگید

    تا کی میخوای مثل بچه ها رفتار کنی و نوک دماغ خودتو فقط ببینی
    میدونم حرفام بی اندازه تلخه و ازین بابت متاسفم
    اما فقط یه دلیل برا این حرفام دارم و اونم اینه که متوجهت کنم و بیدارت کنم از خواب خرگوشی و بفهمی راهی که در پیش گرفتی اشتباهه همسرت از دست زورگویی و سلطه جویی های تو فرار کرد حتی اگه یه درصد ته دلت میخوای دوباره زندگیت درست بشه یا اینکه در اینده با کس دیگری زندگیه موفقی داشته باشی باید خودتو عوض کنی

    باید بدونی تو زندگی همه چیز پولو ماشین و سفرهای انچنانی و ویترین نقره و.... نیست باید بفهمی یه مادر اگه یه بچه سالم از نظر روحی و جسمی تحویل جامعه بده و یه خونواده گرم وصمیمی رو سرپا نگه داره موفق ترین زن دنیاست یه زن زمانی خوشبخته که همسرش در کنارش احساس خوشبختی و ارامش داشته باشه و خودشم همین حس رو در کنار همسرش داشته باشه

    اگر معنی واقعیه خوشبختی رو فهمیدی اونوقت راه رسیدن بهش رو هم میفهمی
    شما الانم داری ارامش پسرتو فدای خواسته های خودت میکنی

    فقط به این فکر کن پسرت چطوری ارامش بیشتری داره نه اینکه چطور راهی پیدا کنی بیشتر همسرتو تحت نظر داشته باشی و کنترلش کنی با خودت روراست باش
    شما حتی بخاطر نیازهای همسرت ازش باج گیری میکردی و میخواستی تحت نفوذت باشه شما به طورکل از پایبست تفکراتت اشتباهه و متاسفانه دلسوز واقعی هم نداری که راه درستو بهت نشون بده هروقت تونستی حس مالکیت و سلطه جویی روی ادمای اطرافتو با عشق وفداکاری و محبت بی دریغ جایگزین کنی اونوقت همه چیز حل میشه

    فکر نکن اگر من دارم این حرفارو بهت میزنم یه زن بی سوادم که گوشه ی خونه نشستم و دارم دم از فداکاری وگذشت میزنم و هیچی از چیزهایی که تو میخواستی رو نداشتم

    من خدارو شکر بی نهایت زندگیه ارومی دارم و تو زندگیم هم خدارو شکر با همراهی شوهرم همه چیز هم به دست اوردیم بخاطر همین دقیقا میدونم چه چیزهایی تورو از خوشبختی دور کرد
    و اگه اینقدر تند باهات حرف زدم بخاطره اینه میدونم که چقدر عاشق همسرت بودی و با ندونم کاری چه جوری زندگیتو از هم پاشوندی

    امیدوارم حرفام برات تلنگر باشه نمیخوام محکومت کنم فقط میخوام تا اخرین فرصتها هم از دستت نرفته بجنبی و زندگیتو درست کنی حداقل کاری که میتونی انجام بدی اینه که مادر خوبی برای پسرت باشی تغییر کن هرچه زودتر

    تعییر کردن شما محیط اطراف و ادمای اطرافتونو هم تغییر میده اینو مطمین باشید!!


    فقط و فقط به ارامش پسرت فکر کن و کاری به پدرش نداشته باش حتی اگر مجبور باشی مدتها بچتو نبینی اینکارو بکن اما ثبات و ارامش رو بیشتر ازین از پسرت نگیر
    صادقانه با همسر سابقت حرف بزن و دنبال یه راه حل منطقی باشید و تنها زمانی میتونید از همسرتون توقع رفتار منطقی و تصمیم گیریه منطقی رو داشته باشید که ایشون مطمین باشن که شما به هدف نزدیک شدن به ایشون بچتونو بهانه نمیکنید

    یادتون باشه ادمها لزومی نداره تفکراتشونو به زبون بیارن دیگران متوجه همه چیز خواهند شد پس با خودتونو و همسر سابقتون روراست باشید و الویت فقط و فقط پسرتون باشه

    اونوقت خیلی چیزها حل میشه

    اونی که باهات تند حرف میزنه دشمنت نیست و اونیم که مدام بهت حق میده و نازتو میکشه هم لزوما دلسوزت نیست

    بیدار شووووووووووووو
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید
    ویرایش توسط sahar67 : چهارشنبه 05 آبان 95 در ساعت 11:01

  4. 2 کاربر از پست مفید sahar67 تشکرکرده اند .

    mahasty (پنجشنبه 06 آبان 95), آبی آسمونی (پنجشنبه 06 آبان 95)

  5. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    عزیزم، همانطور که قبل ازدواج توافقاتی انجام میشه و عدم پایبندی به این توافقات و تعهدات عواقب ناخوشایندی در پی داره، بعد از طلاق هم که البته یک توافق و تعهد هست، عدم پایبندی به بند های توافق، هرچند قانونی و اجباری، میتونه تبعات خودش رو داشته باشه. به عنوان مثال: اگر حضانت که حکم مسولیت و سرپرستی فرزند رو داره، با همسرتون هست و شما طبق قانون بایستی دو روز در هفته ایشون رو ببینید، بهتره در سرپرستی همسرتون دخالتی نداشته باشید، چرا که ممکنه تبعات بدتری داشته باشه، مثلا لج بازی همسرتون و اینکه کلا شما رو از دیدن فرزندتون محروم کنه یا با خودشون به خارج ببره و... واین وسط علاوه بر اینکه کشمکش های قبل طلاق و خواهید داشت، این فرزندتون هست که قربانی لج و لج بازی های شما میشه. توصیه من به شما اینه که درباره این تصمیمات در کار پدر فرزندتون دخالتی نکنید چون حضانت با ایشونه. و اگر دو روز در هفته میبینید ، سعی کنید این دو روز در هفته رو واسه فرزندتون بهشت کنید. سعی کنید در این زمینه اعتماد پدر بچه رو جلب کنید ، تا در وضعیت های مشابه بعدی بچه رو با خیال راحت به شما بسپارن. سخته. ولی باید بپذیریدش. چون قانونا کاری از پیش نمیبرید. باید مصالحه کنید. البته میتونید به عنوان پیشنهاد مطرح کنید ولی اگر مخالفت کردن اصرار بی فایده است. شما فقط پیگیر این باشید که اون دو روز در هفته هرجوری هست فرزندتون رو ببینید و اگر یک روز کنسل شد، بجاش یک روز دیگر رو مشخص کنید و حساب این روز ها رو داشته باشید.
    امیدوارم هرچه خیر و مصلحت هست برای شما رقم بخوره. موفق باشی عزیز.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.

  6. 2 کاربر از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده اند .

    aqua_68 (چهارشنبه 05 آبان 95), خانم مهندس (چهارشنبه 05 آبان 95)

  7. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 08 دی 95 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1394-11-21
    نوشته ها
    112
    امتیاز
    2,480
    سطح
    30
    Points: 2,480, Level: 30
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second Class3 months registered
    تشکرها
    111

    تشکرشده 224 در 94 پست

    Rep Power
    31
    Array
    مشخصا شما هنوز دنبال راهی برای برگشت و رجوع هستید و این وسط بچه رو اهرم فشار میخواید بکنید. خودخواهی آدمها مثل اینکه پایان نداره.
    اینکه شوهر سابق شما کجا میره و میاد خیلی ببخشید ولی اصلا به شما مربوط نیست حتی اگه رابطه فامیلی هم داشته باشید باز هم به شما ربطی نداره.

    به نظر میاد شما هنوز طلاق رو قبول نکردید و یا اینکه خودتون رو به خواب زدید.

    شما حتی اگه رجوع هم کنید زندگی موفقی نخواهید داشت چون رفتارهای شما و نحوه تفکرتون عوض نشده و دوباره منجر به اختلافات زیاد میشه، شما روی خودت زوم کن و ببین اشکال کارت کجاست، ریشه یابی کن.

  8. کاربر روبرو از پست مفید مهرآیین تشکرکرده است .

    mahasty (پنجشنبه 06 آبان 95)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 13 آذر 95 [ 18:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-18
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    3,555
    سطح
    37
    Points: 3,555, Level: 37
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    31

    تشکرشده 61 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    گفت نمی ره پژمان گفت فعلن خارج نمی ره الان متوجه شدید به من مربوطهههه!!؟؟؟

  10. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    اینکه ایشون گفتن خارج نمیرن، ارتباطش با شما قابل درک نیست
    ایشون یک تصمیم عجولانه برای رفتن گرفته بودن و الان به هر دلیل منصرف شدن (ارتباطش رو به شما نمیشه فهمید)

    جواب سوال من رو بدی خوبه
    در صورت ازدواج مجدد همسر شما با یه خانوم دیگه آیا شما علاقه ای به تهران رفتن داری؟

    صحبتهای کاربرها رو جدی بگیر در موردشون خوب فکر کن
    با یه انصراف از تصمیم پدر بچه شما، محق بودن شما و اشتباه بودن نظرات کاربرا احراز نمیشه
    هر کسی اینجا برات نوشته شاید با لحن تند نوشته باشه ولی مطمئن باش از سر دلسوزی بوده

    سعی کن کمی منطقی تر نگاه کنی و حق رو به اشتباه به خودت ندی
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  11. 3 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    mahasty (پنجشنبه 06 آبان 95), آبی آسمونی (پنجشنبه 06 آبان 95), دیار (چهارشنبه 05 آبان 95)

  12. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 شهریور 00 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1394-6-10
    نوشته ها
    262
    امتیاز
    9,650
    سطح
    65
    Points: 9,650, Level: 65
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 400
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    431

    تشکرشده 376 در 164 پست

    Rep Power
    53
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط paria_22 نمایش پست ها

    منتظرشو


    خانم آکوا من تاپیک های شما و همسرتون رو خوندم.
    نمیدونم قصدتون از ایجاد تاپیک چیه واقعا
    فقط میخواین چند نفر کارهاتون رو تایید کنن و اگر کسی خلافش رو انجام بده یا توهین میکنین یا قهر یا لج بازی.
    اینجوریکه نمیشه
    یکم ملایم باشین یکم خونسرد و یکم به گذشتتون برگردین
    خواهشا روی رفتارتون تمرکز کنین
    ما دقیقا هم سن هستیم ولی واقعا به عنوان یه همسن نمیتونم رفتارهای شمارو درک کنم.یکم خونسرد باشین و سعی کنین اینجا از راهنمایی های دوستان در جهت بهتر شدن زندگی خودتون استفاده کنین.
    بعضی دوستان هم دیگه شورشو دراوردن و نمیدونن طرز صحیح راهنمایی چیه.
    برای مسخره کردن و دعوا که اینجا نیستیم

  13. کاربر روبرو از پست مفید ZENDEGIBEHTAR تشکرکرده است .

    aqua_68 (چهارشنبه 05 آبان 95)

  14. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 13 آذر 95 [ 18:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-18
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    3,555
    سطح
    37
    Points: 3,555, Level: 37
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    31

    تشکرشده 61 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط miss-golegandom نمایش پست ها


    خانم آکوا من تاپیک های شما و همسرتون رو خوندم.
    نمیدونم قصدتون از ایجاد تاپیک چیه واقعا
    فقط میخواین چند نفر کارهاتون رو تایید کنن و اگر کسی خلافش رو انجام بده یا توهین میکنین یا قهر یا لج بازی.
    اینجوریکه نمیشه
    یکم ملایم باشین یکم خونسرد و یکم به گذشتتون برگردین
    خواهشا روی رفتارتون تمرکز کنین
    ما دقیقا هم سن هستیم ولی واقعا به عنوان یه همسن نمیتونم رفتارهای شمارو درک کنم.یکم خونسرد باشین و سعی کنین اینجا از راهنمایی های دوستان در جهت بهتر شدن زندگی خودتون استفاده کنین.
    بعضی دوستان هم دیگه شورشو دراوردن و نمیدونن طرز صحیح راهنمایی چیه.
    برای مسخره کردن و دعوا که اینجا نیستیم

    تای پیکم واسه فرشته بود ازمدیرایمیل گرفتم به من ایمیل می دادن نخوندم.نه بخوام لج کنم زندگیمون ومیخوام بهترکنم.حرفای آدمای این شکلی مث بعضیا توی تای پیکم واسم مهم نیست.ازفرشته مشاوره می گیرم که لازمم شدمشاوره حضوری پیشش برم زندگیمون ومی خوام خوب کنم.پژمان خیلی خوبه نه که اینجابگم باید باش زندگی کنید بفهمید.مثلن وقته غذاهمیشه قسمت بهترغذاش توی بشقاب وبرای من میگذاشت مرداکه انگارا زقحطی اومدند واسه غذاخوردن نه همه بعضیا. پژمان توی همه چی خوبه خیلی مهربونههه!! می خوام زندگیمون شیرین بشه پسرمون هم زندگیش نرمال باشه مث بچه های دیگه کمبودنداشته باشه
    ویرایش توسط aqua_68 : چهارشنبه 05 آبان 95 در ساعت 23:47

  15. کاربر روبرو از پست مفید aqua_68 تشکرکرده است .

    ZENDEGIBEHTAR (شنبه 08 آبان 95)

  16. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 تیر 96 [ 21:27]
    تاریخ عضویت
    1395-7-26
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    246
    سطح
    4
    Points: 246, Level: 4
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 4
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 4 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به همه دوستان
    من هر چی بیشتر نظرات دوستان رو درباره شماو پزمان میخونم بیشتر حرصم میگیره گیج میشم!!! نمیدونم اگه واقعا هدف شما برگشتن به زندگیتون باشه خوب چه اشکالی داره اصن در بدترین حالت ببخشید شما مشکل روانی دارید بازم سرکوفتای دوستان رو نمیفهمم؟!برعکس به نظر من پزمان خودخواهه و همش میگه من حیف شذم تو زندگی من ال شدم من بل شدم....همش من من من.... اشتباه اصلی تو گذشته تلخ و تاریک پزمان رو باباش در حقش کرده که بهش شخصیت و احترام نداده و خیلی چیزا رو زوری بهش تحمیل کرده!!!ولی با این حال حتی زمانی که میگفت از گذشتم و ادماش میخوام دور باشم باز میگفت میخوام کنار بابام باشم چون سنش بالاست و به من احتیاج داره !!! کاش همچین حس مسیولیتی نسبت به زندگی چندبن و چند سالش داشت نه اینکه بگه پس من چی!!!!تعجبم از دوستانی هست که به من پیشنهاد میدن کنار همسرم باشم و کمکش کنم(همسر من روانیه) اون وقت به شمایی که واسه زندگیت میجنگی(البته یکم با تاخیر)میگن سمتش نرو!!!حتی قبل از طلاق هم همه طرف پزمان بودن !!!اخه چرا؟؟؟شما اشنباهاتی داشتی ولی نه بیشتر از پزمان،اصن یه دلیل درست حسابی واسه طلاقتون پیدا نکردم....

  17. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 19 آذر 95 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    503
    امتیاز
    6,319
    سطح
    51
    Points: 6,319, Level: 51
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    405

    تشکرشده 1,144 در 414 پست

    Rep Power
    77
    Array
    من تاپیکهای شما رو خوندم. میدونم که به گفته خودتون اهمیتی به صحبت هیچکس نمیدید مگر اینکه مثل یک بچه سه ساله با شما رفتار کنه و مثلا بگه عزیز دلم، گلم، حق با توئه ولی بزار در موردش حرف بزنیم و در نهایت با لجبازی همون بچه همه چیز رو خراب کنید. فرشته هم میتونه به خاطر مهربونی، یه تاپیک ده صفحه‌ای دیگه برای شما بسازه و در نهایت کار خودتون رو بکنید!

    عذرخواهی میکنم که اینقدر رک میگم اما شما توی یه سری توهمات هستید. زندگیمون... وجود نداره. شما طلاق گرفتید و نحوه غذا خوردن و برخورد و روابط خانوادگی و... پسر داییتون به شما ارتباطی نداره. شما سه ساله هم نیستید؛ حتی پسرتون هم دیگه سه ساله نیست و کاملا کردار و اخلاق شما رو به ذهن میسپاره و بعیده بعدها به خوبی ازش یاد کنه. با همین رفتارها هم پدر رو از دست دادید و هم پسر رو.

    من فقط خطاب به جناب پژمان میتونم بگم بهتره هرچه سریعتر خودشون و بچه رو از شما و تاثیراتتون دور کنند. یه کم دیگه بمونن احتمالا همونطور که گفتید جگر هردوشون رو در میارید.

  18. 4 کاربر از پست مفید mahasty تشکرکرده اند .

    مهرآیین (پنجشنبه 06 آبان 95), آیـدا (یکشنبه 12 فروردین 97), آبی آسمونی (پنجشنبه 06 آبان 95), دیار (پنجشنبه 06 آبان 95)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چجوری همسر مورد علاقمو پیدا کنم؟؟
    توسط dr-arash در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 تیر 92, 15:19
  2. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 91, 03:42
  3. بین ادامه تحصیل و آوردن بچه دودلم.شما چه پیشنهادی دارین؟؟
    توسط etemade shekaste در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: دوشنبه 17 مهر 91, 23:42
  4. انتخاب دوست پسر یا خواستگار؟؟
    توسط mahdie_ir در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 شهریور 91, 13:22
  5. سالگرد ازدواجم نزدیکه بیاین بگین چه پیشنهاداتی دارین؟؟
    توسط EliGokiNo در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 تیر 91, 12:33

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.