سلام
پست من تخصصی نیست و ممکنه از نظر روانشناس کودک اشکالاتی داشته باشه. اما اگه در شرایط شما بودم این کار را می کردم.
1- دنبال یه روانشناس خوب کودک می گشتم ... ولی فکر می کنم پیدا کردن همچین کسی خیلی آسون نیست.
برای همین خودم هم تلاش می کردم مشکل را و بچه ام را و راه حل را خوب بررسی کنم.
2- تصمیم های عجولانه و احساسی نمی گرفتم.
یک ماه از سال تحصیلی می گذره و بچه یک پرستار عوض کرده و الان هم می خواین برش گردونید اصفهان
این عدم ثبات ها، حس عدم امنیت به بچه می ده. احساس خیلی بدی هست و ممکنه به آینده اش ضربه بزنه.
بچه باید در یک فضای امن و آروم باشه، نه این که هر روز براش یه تصمیم بگیرن.
پس فعلا دست نگه دارید و تغییری در شرایطش ایجاد نکنید.
3- اگه بچه را به مادرش بدید و از ایران برید خیلی اذیت می شه.
همونقدر که به مادرش احتیاج داره به شما هم احتیاج داره.
رفتن شما ... اینقدر دور شدن ... برای بچه ضربه ی بزرگیه. حس می کنه ولش کردید. تنها شده. نخواستیدش.
با ملاقاتها و مسافرتهای تابستونی و کادوهای گرون و مدرسه ی خوب و ... هم جبران نمی شه.
باید حس کنه هر وقت بخواد شما را ببینه هستید. نهایت صبری که باید بکنه در حد دو سه روز هست.
نهایت راهی که باید بره یک ساعت پرواز تهران - اصفهانه. حتی اینم براش خیلی دوره و خیلی سخت.
وقتی بزرگ می شیم فاصله های مکانی و زمانی برامون کوتاه می شن.
با یه چشم به هم زدن بهار می شه پاییز و پاییز می شه سال بعد
ولی یادتونه وقتی بچه بودیم سه ماه تعطیلی تابستون چققققد طولانی و قشنگ بود؟ زمان برای پسر شما خیلی طولانی تر از اونیه که توی ذهن شماست
به نظر شما تا آخر هفته صبر کردن زمان زیادی نیست. برای اون خیلی زیاده.
برای شما اصفهان تا تهران راهی نیست ... برای اون زیاده و خارج از ایران براش فاجعه است ... بابا رفته یه جای خییییییلی دور.
پس اینقدر راحت نگید می دمش به مامانش و می رم.
4- نمی دونم قبل از این چقدر آماده اش کردید برای جداییتون و چطور این موضوع را براش توضیح دادید و چی می دونه.
اما باهاش حرف بزنید. براش توضیح بدید که چی شده. بگید که شما و مادرش نمی تونید کنار هم زندگی کنید ولی این موضوع هیچ ربطی به پدر یا مادر بودن شما نداره و همیشه هر دوتون پدر و مادرش هستید و کنارش هستید.
بگید که درک می کنید شرایط براش سخت شده و اگه پیش شما باشه دلش برای مامانش تنگ می شه و اگه پیش مامانش باشه دلش برای بابا تنگ می شه. اما گاهی تو زندگی از این شرایط و انتخابها پیش می آد.
ما ( بابا و بچه ) مردهای قوی ای هستیم و سعی می کنیم با مشکلات مبارزه کنیم. منم ( آقای پژمان) دلم می خواد اصفهان باشم و پیش بابا و برادرم. اما چون کارم اینجاست اومدم اینجا.
حتما دلم برای بابا و خانواده ام تنگ می شه. ولی سعی می کنم زود زود برم ببینمشون. بهشون تلفن می زنم. هر وقت بشه اونا می آن اینجا و من را می بینن. ما همیشه با هم هستیم. حتی اگه از هم دور باشیم.
سعی کنید مطمئنش کنید که کسی را از دست نداده و داشتن یکی منوط به از دست دادن دیگری نیست. بگید که همتون همیشه دوستش دارید. سعی کنید با حرفهاتون بهش آرامش بدید.
هیچوقت با مادرش جلوش بحث نکنید. هیچوقت نذارید گفتگوها و مذاکرات شما را با دیگران در مورد خودش بشنوه. اونطوری فکر می کنه سربار ماجراست. حس خیلی بدی پیدا می کنه.
اصلا نذارید متوجه بشه نگران شرایطش هستید. چون از خودش بدش می آد که باعث ناراحتی شماها شده و کاری نمی تونه بکنه. حس زیادی بودن پیدا می کنه.
5- بهش بگید که امسال چون مدرسه ثبت نام کرده و جا به جایی خیلی براش مناسب نیست و اذیت می شه، فکر می کنید بهتره تهران بمونه و هر وقت دلش خواست بگه تا شما ببریدش اصفهان یا مامان بیاد تهران پیشش ( حتی اگه وسط هفته بود از مادرش بخواهید بیاد هتل پیشش بمونه چند شب). بذارید با خیال راحت و در آرامش امسال را بگذرونه.
بگید این یک سال امتحان می کنیم ببینیم چقدر تو راحتی و این روش را دوست داری. آخر سال تحصیلی خودت می تونی تصمیم بگیری که بری اصفهان زندگی کنی و پیش مامان باشی
یا باز همینطوری ادامه بدیم.
اگه رفتی اصفهان هم هیچی عوض نمی شه. من همیشه می آم می بینمت. تو هم هر وقت بخوای می تونی بیایی تهران پیش من. ولی من برای کارم مجبورم تهران بمونم.
بذارید این یکسال بگذره و آخر سال خودش بهتون می گه چی می خواد.
هم برای شما شرایط جدیدی هست و هم برای اون. زمان می خواد تا بدونید کدوم حالت براتون بهتره. بهش زمان بدید. ولی در آرامش.
6- شهرش را عوض کردید. دوستاش، فامیلش، و خیلی چیزای دیگه ... براش سخته.
حتی اگه مهاجرت خانوادگی هم بود و با مادرش بودید، بازم براش سخت بود.
سعی کنید تا جایی که می شه بهش خوش بگذره و شاد بزرگ بشه.
وارد دعواهاتون و اختلافاتتون نکنیدش.
7- و باز ... اگه من بودم ... در این مورد فیلم می دیدم.
فیلمهای سینمایی زیادی هست که می تونه یه نکته هایی در مورد احساس و شرایط بچه هایی که با یکی از والدین هستند نشون بده.
هم سرگرمی هست براتون و هم کمک کننده. تنهایی فیلم ببینید. ممکنه شرایط حساس پسرتون برای دیدن این جور فیلمها مناسب نباشه.
8- من این لینک را زیاد اینجا معرفی کردم چون به نظر خودم خیلی عمیق و آگاهی بخش هست.
اگه دوست داشته باشید می تونید صحبت های این روانکاو را در مورد تاثیر شرایط کودکی بر آینده گوش کنید.
سخنرانیهای دکتر بابایی زاد
موفق باشید
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
علاقه مندی ها (Bookmarks)