سلام..
دوست عزیز از طرف ایشون فک میکنم تموم شده باشه و اصرار شما بی نتیجه باشه..
(((((((((از طرف ایشون چند مدت پیش بابااش به پسر عموش که دوست خودمه گفته بود که بیاد هدیه هایی که براش اورده بودم رو پس بیاره برام ک من گفتم فعلا نمی خواد که بعدش چن روز بعد یکی از دوستام رفته بود با پدر و مادرش حرف زده بود که مامانش گفته بود دخترش گفته الان از زندان ازاد شده و مادرش گفته بود که تا مدرسش تموم نشده به هیچکی شوهرش نمی ده و اگه من صد بار دیگه هم برم جواب رد می دن الانم ک خود دختر شهرمون نیستش رفته یه شهر دیگه مدرسه)))))))
شما باید با خودتون حساب کتاب کنید که اگه یه موقع دوباره رابطه تون برقرار شد با کارهای قبلی نامزدتون مخالفت نخواهید کرد و بودن ایشون با دوستاش برا شما عذاب اور نخواهد بود..؟؟
(((((بعضی کاراشخودم فهمیدم که اشتباه از خودم بوده فهمیدم که این که دوس داره با دوستاش باشهاحتمالا به خاطر شرایط سنیش هست ولی بعضی کاراش مث چت با معلمش سخته))))))))
دوست داشتن بیش از حد شما براتون مثله سم هستش ..اول اینو کنترل کنید و یا درمان کنید ..کردن خودم هم فهمیدم و باید با سزگرم گردن و مشغول شدن ب کار کنترلش کنم ان شاالله
در هر صورت اختلاف سنی شما زیاده .. من نمیگم همه چیزو تموم کنید به تلاشتون ادامه بدین , اما کمی سخت بشه این مدلی یه زندگی خوب ساخته بشte]
در مورد سن تو اطراف خودم دیدم که مشکلی پیش نیومده
یعتی هیچ راه درستی نداره که بشه درستش کرد؟
نوشته اصلی توسط جوادیان
علاقه مندی ها (Bookmarks)