تشکرشده 319 در 122 پست
ممنون بابت پاسخ
عزیز میشه بیشتر توضیح بدین یعنی چی از موضع قدرت نگاه میکنه؟
این حرف یکی دیگه هم بهم گفته
ایشون گفتن فردا نقش مرد اون تو زندگیت بازی میکنه بهتره بیخیال این رابطه بشم
حالا من یه سوال دارم آخه یعنی چی فردا اون نقش مرد بازی میکنه! اونطور که از صحبت های این دوست عزیز متوجه شدم اینه که کوچکترین مخالفتی فردا اگه با عشقم بکنم از نظر فیزیکی و کتک کاری سرکوب میکنه منو و حرف خودش رو رو کرسی میشونه!
ولی واقعیتش اصل به کت من نمیره
اول اینکه مرد واقعی منم عشقم فقط قدس بلند یکم درشته اگه قرار کسی بتونه کسی رو با کتک سرکوب کنه اون منم نه که البته این حرف اصا درست نیست منم عمرا اینکارو نمی کنم مگه جنگ آخه اگه موقع بحث باهاش هم چیزی نگفتم فقط نخواستم نارحت بشه وگرنه چیکار میتونست بکنه
فقط این حرف واسم سوال شده چرا نظر هر کی رو میپرسم از اشنا و دوستا چه خانم چه اقا با توجه به چیزایی که میگم بهشون و بعد اینکه مارو میبینه کلا این بحث دعوا و سلطه گری رو وسط میکشه و میگه مشکل میشه واست دقیقا همین حرف شما،من از شما میپرسم یه زن هر چقد هم هیکلی باشه میتونه حریف یه مرد بشه؟ نمیشه دیگه
جسارتا نشه به خانم های سایت ولی یه خانم درونش ظریف هر چقد هم میخواد فیزیک بزرگ داشته باشه
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
سلام
1- شما برای تصمیم گیری نباید نظر ایشون را در مورد اختلاف قدتون در نظر بگیری، نظر خودت مهمه.
دختر با قد 190 گزینه های زیادی ( از نظر قدی ) نداره.
می گین ازش پرسیدم چه حسی داشتی با من راه رفتی، خب مشخصه که به شما نمی گه ناراضیه.
چون این مشکلیه که با بقیه هم خواهد داشت. مگه چقد پسر بالای 190 داریم که بخوان با یک دختر 190 ازدواج کنن.
2- نمی دونم چرا همش صحبت از کتکاری می کنید. چه ربطی به این موضوع داره ؟
3- حرف مدیر همدردی برای من جالب بود. شما اولش ایشون را دیدی و با این اختلاف قد جذبش شدی
الان مشکلتون چیه؟ گام اول را که خودتون به سمت جلو برداشتین.
4- از نظر ارتباط جنسی مشکلی نیست. هر کس با هر اختلاف قدی می تونه این رابطه را داشته باشه.
اصل رابطه مشکل نداره، اما در فرعیات و جزییات ممکنه مشکلاتی داشته باشین.
5- مردها که در فانتزی و تصویر سازی توی این زمینه ها قویتر هستن.
به فانتزیهای ذهنیت می تونه جواب بده به نظر خودت؟
می تونی چیزی را که دوست داشتی باهاش تجربه کنی؟
مثال آقا شهروز یا ...
به هر حال اصل رابطه شدنیه
اما خیلی از کارها را نمی تونید بکنید
6- حس مرد بودن در رابطه و حمایت از همسرتون را هم ممکنه در خودتون نتونید ارضا کنید.
به هر حال همه اش بستگی به شما و احساستون داره.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
سلام
ممنون از شما بابت اینفو
ببخشین من آقا شهروز رو نمیشتاسم مشکلشون مثل من بود؟
در مورد کتک کاری قضیه این من وقتی تاپیک زدم یه سری از دوستان اومدن همش گفتم خانمی با این قد دست بزن دارن و کتک میزنه که مدیرا پاک کردن اون پست هارو بیرون از نت هم دو تا از آشنا هم همین حرف رو بهم زدن
حقیقتش خودمم کم کم دارم به این نتیجه میرسم که عشقم یه جوری داره زورگویی میکنه به قول دوستمون آقای سوشیانت2
واسه همین حرفا اون بحث کتک کاری هم مثل شما واسه من عجیب بود و بهم زور اومد اونطوری گفتم
آخه خیلی حرف ناجوریه
بحث کی قویتره نیست اولا مرد هر جور باشه زن حریفه دوما من الان مطمئنم حریفم درسته ولی عمرا دست بهش بلند نمیکنم
اما به فرض اینکه یه درصد مثلا ایشون زورشون بیشتر باشه چرا باید از زوروشون سواستفاده کنن؟؟؟ مگه من عمرا اینکارو میکنم که ایشون اینکارو بکنم
ببخشین باز همون بحث کتکاری رو آوردم وسط ولی انقد حرصم گرفته از این حرف که یه زن میتونه یه مرد بزنه نمیتونم از ذهنم دور کنمش
بقیه حرفا شما کاملا درسته حتما استفاده میکنم ازشون
تشکر
فقط چه کارایی نمیتونیم با هم انجام بدیم؟ منظورتون مسائل زناشویی؟
ویرایش توسط galaxysatr : سه شنبه 27 مهر 95 در ساعت 23:48
تشکرشده 1,168 در 528 پست
سلام
دوست عزیز تناسب قد ایشون با شما زیاد جالب نیست.. و لحن صحبت ایشون با شما هم برمیگرده به این عدم تناسب .. چون ایشون تو ذهنش نسبت به شما احساس قدرت میکنه و قرار نیست چون شما مردید و زور زن به شما نمیرسه بخواد
جلوتون کم بیاره.. همین که فردا این دختر خانم با این لحن مکررا با شما حرف بزنه به مذاق شما خوش نخواهد اومد و موضعتونو در قبالش عوض خواهید کرد و در این صدد بر خواهید اومد که قدرتونو و مرد بودنتونو بهش غالب کنید و از این طرف
چون ایشون شما رو از خودش کوتاه تر میبینه اون حس قدرت نمائی شما رو نوعی زورگوئی قلمداد کرده و باعث کدورت و کم کم به سمت دعوا و مشاجره کشیده خواهد شد.. البته من نمیگم همه این مدا زوج ها اینجوری هستن
بلکه بخاطر طرز حرف زدن ایشون با شما بود که نوشته بودین..
من خودم هم قبلا با چنین کیسی جهت ازدواج اشنا شده بودم و تقریبا چن سانت ازم بلند بود ولی از موضع بالا باهام برخورد میکرد که به مذاقم اصلا خوش نمیومد و کارمون به بحث و قطع رابطه کشید
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
قسمت آخر را من نمی تونم اینجا توضیح بدم. قوانین سایت اجازه نمی ده.
به هر حال به غیر از مساله رابطه (محض) جنسی، زن و شوهر تماسهای فیزیکی و روابط دیگه ای هم دارند که ممکنه با این اختلاف قد بعضیهاش برای شما ممکن نباشه.
اگه شما فانتزیهای رمانتیک توی ذهنتون داشته باشید شاید نتونید عملیش کنید.
نمی دونم این احساسات چقدر در مورد آقایون صادق باشه
اما وقتی شما مجبورید برای بوسیدن همسرتون روی پنجه بلند بشید و باز هم قدتون بهش نرسه ...
چون حالت برعکسش به خانمها حس خوبی می ده. فکر نکنم برای شما احساس خوبی باشه ... شاید حتی برعکس عمل کنه
مثالهای من شاید خیلی ساده باشن ... و بستگی به شما و اون خانم دارن
شما اگه از پشت سر همسرتون را بغل کنید جلوتون را نمی بینید! این حس برای خانمها خوشاینده اما برای آقایون برعکس نیست؟
ببخشید فکر می کنم بیشتر از این نمی شه نوشت.
مشکلاتی هم در هنگام رابطه ممکنه داشته باشید. اصل موضوع را منتفی نمی کنه اما روی فرعیات و احساسات و فانتزی ها و پوزیشن ها و ... تاثیر می ذاره.
------------------
مهم تر از اینها
اون خانم رفتار و برخورد اون خانم هست. که برتریهای فیزیکی ممکنه روش تاثیر بذاره.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
سلام دوستان
من واقعا نمیدونم چی بگم همه زندگیم به فنا رفت شاید باید از اول آشنا نمیشدم شاید به حرف بقیه نزدیکام و شما گوش میدادم.....واقعیتش الان رفتم تو باتلاق جز فکر خودکشی یا یه جوری خودمو گم گور کنم چیزی به ذهنم نمیاد
چند روز بعد اینکه اخرین پستمو اینجا گذاشتم فهمیدم بدون اطلاع من داره میره باشگاه مختلط وقتی بهش گفتم اول از زیرش در رفت بعد گفت اصا اره مگه چه عیبی داره اگه نارحتی دیگه نمیرم ولی میدونستم الکی میگه نمیرم مشکل اصلی من این بود که مربیش مرد بود و این شماره اون با اسم کوچیک ذخیره کرده بود فقط واسه اینکه دوسش داشتم و نمیخواستم رابطمون سر شک و سوتفاهم خراب نشه چیزی نگفتم گفتم درست میشه به مرور چند روز بعل با این حیوون قرار گذاشتیم با هم باشیم (عذر میخوام تو سایت اینجوری حرف میزنم ولی جز اینجا نه میتونم به کسی چیزی بگم نه جایی بنویسم ) خلاصه میخواستم نزدیکی کنیم که پنج دقیقه نگذشته بود از کیفش یه د*ل*دو درآورد بعد بست به کمرش گفتم چیکار میکنی گفت میخوام بیشتر حال کنیم،جدا از این حرفش اینکه آخه چطور کسی که میخوام باهاش ازدواج کنم همچین چیزی رو داره و قضیه باشگاه مربیش همگی یه دفعه اعصابم رو داغون کرد گفتم از کجا آوردی گفت خریدم گفتم یعنی چی خریدم گفت بس کن دیگه میخوای حال کنیم یا نه گفتم نه گم شو هرزه خانم
همینکه اینو گفتم با مشت زد رو بینیم من واقعیتش دیگه خون دماغ شدم اصا تو بهت بودم که چی شد چرا..که یه دفعه افتاد رو من گفت اگه میخوای کات کنیم منم باهات یه کاری بکنم بعد کات کنیم(واقعیتش اون حرفا بدی میزد من نمیتونم بگم اینجا) بعد اینکه کارش تموم شد البته کار خاصی نکرد فقط افتاده بود روم فش میداد منم تو اون حال انگار دست پامو دهنم و گرفته بودن اصل نمیخواستم کاری کنم مثل موقع هایی که خواب میدیم نمیتونستم حرکت کنم همون موقع هم همونجور بعدش تو همون حالات که افتاده بودم چندتا عکس گرفت پاشد و رفت اما سه روز پیش بهم اس داده اگه خواستگاریم نیا عکساتو پخش میکنم ،یعنی یه جوری الان سرخورده افسرده شدم روزی شاید یه وعده غذا میخورم نه میتونم به خونوادم بگم نه به دوستی دردمو هم به فکر خودکشی هم به فکر قرار طوری که فک نکنه فرار کردم از دستش از یه دوستی هم تو همین فضا مجازی که روانشناس بود دلیل این کارشو پرسیدم که ایشون ارتش یا نه گفتن ترنس اینجوری نیست ترنس یه چیز دیگس
الان هم فقط واسه این پست دادم که حال اخرمو بگم بگم چه اشتباه بزرگی تو زندگیم کردم شاید یکی شرایط مثل شرایط قبل منه اون حداقل دیگه تو این چاه نیفته
یه چیز دیگه من میتونستم جوری بزنمش صداش در نیاد ولی دلم نیومد غرورشو بشکنم مشکل اساسی ما همین موضوع بود که همه بهم گفتن از دید قدرت فیزیکی بهم نگا میکرد
تشکرشده 145 در 78 پست
galaxysatr
ماجرای شما باور پذیر نیست.
خانم مهندس (جمعه 21 آبان 95)
ظاهرا این تاپیک ناشی از خیال پردازی ها و توهمات یک ذهن افسرده و مریضه.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)