به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 12 , از مجموع 12
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 96 [ 19:54]
    تاریخ عضویت
    1395-5-30
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    619
    سطح
    12
    Points: 619, Level: 12
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    6
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    margearezoohaعزیز ممنون از راهنماییت اره منم پارسال بطور کامل یعنی یکسال با خانواده های طرف مقابلمون قطع رابطه کردیم البته به پیشنهاد همسرم نه اون میومد نه من میرفتم بعد از چند ماه خودم واقعا از این روند پشیمون شدم چون بیشتر احساس تنهایی میکردم دیدم توی این یکسال تنها کسی که ضرر کرد من بودم margearezoohaخیلی فکر کردم منم مثل شما باید به داشته هام راضی باشم چون هرچی بیشتر تلاش میکنی کمتر به نتیجه میرسیnardilجان راه حل شما بسیار جالب و منطقیه متاسفانه ما اونقدر غرق در مشکلات میشیم که بعضی وقتا از حق مسلم خودمون هم میگذریم یادمون میره که زندگی فقط این قضیه نیست میشه بدون اونا هم زندگی کرد و خوشحال بود ولی راستش تنها چیزی که منو آزار میده اینه که شوهرم هر وقت که اراده کنه خودش میره خونشون اما من برای ده روزی یه بار باید کلی از قبل برنامه ریزی کنم تازه اونم با اخم و قیافه گرفتن.در حالی که خواهرهای خودش از صبح که بیدار میشن تا اخر شب منزل پدرشون هستن و اون هیچ وقت ایرادی در این قضیه نمیبینه.منم همیشه بهش سخن حضرت علی (ع) رو یادآوری میکنم :آنچه را که برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند.

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 02 [ 06:41]
    تاریخ عضویت
    1394-10-27
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    16,845
    سطح
    82
    Points: 16,845, Level: 82
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    1,911

    تشکرشده 947 در 322 پست

    Rep Power
    99
    Array
    عزیزم منم خیلی از مواقع به این چیزا فکرمیکنم که چراخواهرشوهرام میتونن راحت چند روز بمونن درحالیکه من برای یکساعت هم بقول شماازیکهفته قبلش باید استرس بگیرم که نکنه اجازه نده نکنه بعدش اوقات تلخی کنه.ولی باخودم که صادق میشم دامادهای اون خونواده نه کینه شوهرمنو دارن نه مشکل مارو.پس نباید این توقع ازش داشته باشم.اگه دنیا دنیا بخوام براش فلسفه بافی کنم از بخشش بگم هیچ فایده ای نداره چون آدما باید خودشون بخوان تغییرکنن نه اینکه به زور بخواهیم تغییرشون بدیم.
    فعلا که شوهرمن وشما مردن وزورشون ازمابیشتربیخود خواهرمن حرص الکی نخور.یه جایی خوندم که وضعیت الان شماسرنوشت نهاییتان نیست روزهای خوب خواهند آمد( به امید آن روز)فقط تا اون روز صبر پیشه کنید که جلوی خدا وخلق خدا سربلند باشین.رابطتون باخانواده همسرتون بهبود ببخشین وبه هیچ وجه به هیچ وجه بد اونا رو به همسرتون نگین مخصوصا بااین خصوصیاتی که داره.مطمئن باشین بااین روشه که یه آرامش خوب میاد تو زندگیتون.ببخشید سرتونو به درد آوردم برای اینکه احساس کردم شما یه آینه از من هستین که میخواد کارای گذشته منو تکرار کنه نمیخوام کسی تجربه اون روزای بد منو داشته باشه


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 آبان 94, 19:18
  2. از دست بی مسیولیتی همسرم خسته شدم
    توسط leila1 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 11 اردیبهشت 94, 02:31
  3. پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 بهمن 92, 14:10
  4. خانومم میگه خسته شدم ازت, واسم اهمیتی نداری !
    توسط امیررضا1 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 147
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 اردیبهشت 88, 14:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.