به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20
  1. #11
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 تیر 97 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1392-5-06
    محل سکونت
    زیر اسمان خدا
    نوشته ها
    203
    امتیاز
    5,485
    سطح
    47
    Points: 5,485, Level: 47
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 294 در 130 پست

    Rep Power
    33
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره زیبا نمایش پست ها
    سلام عزیزم به نظرم تا جایی که میتونی بروی خودت نیار جلو همسرت اما اگه یه و قت متوجه شد بگو شما هم از ابتدا نمیدونستی و ایشون چون بیماره دیگه نمیتونینید کاریش کنید و هیچچچچچ کس هم نمیدونه
    برا پدرت یه عطر بخر هدیه بده تا شاید باعث بشه کمتر بو بیاد منظورم غیر مستقیم ازش بخاه بزنه
    ممنونم دوست عزيزم بابت كمكت
    اتفاقا بابام خودش حواسش هست و هميشه توى ماشينش عطر داره اما خب نميدونم حالا يا بعضى وقتها يادش ميره بزنه يا اينكه بوى عطر نميتونه بوى دود رو كامل ازبين ببره -
    تنها راهى كه به ذهنم فعلا رسيده اينه كه هيچ موقع نذارم شوهرم سرزده بياد خونه مون اينطورى احتمال اينكه يهويي بابام بياد خونه و دوش نگرفته مجبور شن با هم احوال پرسى كنن كمتر ميشه

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط nardil نمایش پست ها
    من زیاد پست های کاربران رو اینجا میخونم، برام جالبه نسل جدید و جوان که ماها باشیم چرا فرهنگمون جدید و جوان نیست؟ چرا یاد میگیریم پوششمون، آرایشمون، وسایل زندگیمون آپدیت باشن اما یاد نمیگیریم که فرهنگمونم نیاز به ارتقا و آپدیت شدن داره؟ همسر جوان شما واقعا نمیدونن که تفحس تو زندگی خصوصی بقیه یعنی فضولی؟ اصلا پدر شما معتاد باشن یا نباشن چه فرقی برای زندگی و احوال و برنامه های ایشون داره؟ یعنی ایشون چه میزان انرژی و وقت و فکر آزاد دارن که به تحصیلشون، اشتغالشون، تهیه ی خونه و ماشین واسباب زندگی برای شروع زندگی مشترک، رسیدگی به همسرشون، برنامه ریزی برای آینده ی زندگی مشترکشون، ایجاد آرامش و آسایش برای همسرشون، تفریحات دوران نامزدی و.... میرسن و حالا یه وقت خالی هم گیر میارن که فضولی کنن آیا پدرخانومشون تریاک مصرف میکنه یا خیر!!! ببخشید ولی عجب خاله زنک و فضول و بی فرهنگن ایشون! شما اصلا خودتو ناراحت نکن و کاملا با اعتماد به نفس و حفظ خونسردی هر آنچه رو که دوست نداری همسرت بدونه با سیاست های رفتاری خاصی بهش نگو و بهش بفهمون که حق نداره تو مسایل خصوصی خانواده ی شما دخالت کنه، یه دختر میخواست از خانواده ی شما بگیره که گرفته و تمام دیگه کنکاش و فضولی و خاله زنک بازی و... چیه! خوشش میاد شمام مدام به دنبال گرفت آتو از خانواده ی خودش باشین؟ یکم قاطعیت تو گفتار و رفتارت داشته باش و اصلا اجازه نده کسی حریم خصوصی تو و خانوادت رو بشکنه، اگرم روزی فهمید اصلا مهم نیست بگو خبر نداشتی و اگرم خبر داشتی لزومی نداشت به شوهرت بگی یا نمیتونستی کار خاصی هم بکنی و تمام.
    عصبانى نشو دوست عزيزم
    حق با توهه متاسفانه اكثرمون بين سنت و مدرنتيه معلقيم - آپديت شدنمونم فقط و فقط زمان ميبره دست هيچ كس نيست
    ممنونم كه برام وقت گذاشتى - حق با شماست من نبايد اجازه بدم اين موضوع زندگيم رو تحت شعاع قرار بده
    هركسى مختاره كه راهش رو خودش انتخاب كنه و عواقبش رو قبول كنه پدر منم يكى از اونا
    حتى اگه همسرم بفهمه هم مهم نيست فقط دلم نميخواد بهم سركوفت بزنه چون دايي هاى مامانم معتاد بودن و بابام خيلى وقت ها سركوفتشون رو به مامانم ميزد ... البته بماند كه خيلى زود زندگى مون شد كليد اسرار ..
    با هیچکس بر سر باورش نمى جنگم؛

    خداى هر کس همان است که؛

    درون او با وی سخن مى گوید ...

  2. کاربر روبرو از پست مفید yektaye tanha تشکرکرده است .

    nardil (چهارشنبه 07 مهر 95)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اردیبهشت 98 [ 15:58]
    تاریخ عضویت
    1393-11-09
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    7,738
    سطح
    58
    Points: 7,738, Level: 58
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    132

    تشکرشده 652 در 153 پست

    Rep Power
    59
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط nardil نمایش پست ها
    من زیاد پست های کاربران رو اینجا میخونم، برام جالبه نسل جدید و جوان که ماها باشیم چرا فرهنگمون جدید و جوان نیست؟ چرا یاد میگیریم پوششمون، آرایشمون، وسایل زندگیمون آپدیت باشن اما یاد نمیگیریم که فرهنگمونم نیاز به ارتقا و آپدیت شدن داره؟ همسر جوان شما واقعا نمیدونن که تفحس تو زندگی خصوصی بقیه یعنی فضولی؟ اصلا پدر شما معتاد باشن یا نباشن چه فرقی برای زندگی و احوال و برنامه های ایشون داره؟ یعنی ایشون چه میزان انرژی و وقت و فکر آزاد دارن که به تحصیلشون، اشتغالشون، تهیه ی خونه و ماشین واسباب زندگی برای شروع زندگی مشترک، رسیدگی به همسرشون، برنامه ریزی برای آینده ی زندگی مشترکشون، ایجاد آرامش و آسایش برای همسرشون، تفریحات دوران نامزدی و.... میرسن و حالا یه وقت خالی هم گیر میارن که فضولی کنن آیا پدرخانومشون تریاک مصرف میکنه یا خیر!!! ببخشید ولی عجب خاله زنک و فضول و بی فرهنگن ایشون! شما اصلا خودتو ناراحت نکن و کاملا با اعتماد به نفس و حفظ خونسردی هر آنچه رو که دوست نداری همسرت بدونه با سیاست های رفتاری خاصی بهش نگو و بهش بفهمون که حق نداره تو مسایل خصوصی خانواده ی شما دخالت کنه، یه دختر میخواست از خانواده ی شما بگیره که گرفته و تمام دیگه کنکاش و فضولی و خاله زنک بازی و... چیه! خوشش میاد شمام مدام به دنبال گرفت آتو از خانواده ی خودش باشین؟ یکم قاطعیت تو گفتار و رفتارت داشته باش و اصلا اجازه نده کسی حریم خصوصی تو و خانوادت رو بشکنه، اگرم روزی فهمید اصلا مهم نیست بگو خبر نداشتی و اگرم خبر داشتی لزومی نداشت به شوهرت بگی یا نمیتونستی کار خاصی هم بکنی و تمام.
    شاید خارج از قوانین تالار باشه اما با حرف شما اصلاً موافق نیستم،
    ازدواج به هیچ وجه بین دو شخص صورت نمی گیره، ازدواج یعنی پیوند دو تا خانواده، دو تا فرهنگ .
    اگه ازدواج صرفاً گرفتن یه دختر از یه خانواده باشه و وسلام، پس این تحقیق قبل ازدواج از خانواده طرف و ... واسه چیه؟ آیا قرار نیست بعد ازدواج ،رفت و آمد بین این خانواده ها انجام بشه؟
    اینکه موضوعات (مشکلات خانواده) ربطی به داماد و یا عروس خانواده نداره حرف درستی نیست. اون عروس و داماد در خانواده جدیدی که وارد شدن نقش دارن، پس آگاهی هم جزء حق اوناست. چرا فکر می کنید آگاهی صرفاً برای فضولی هست، چرا از دید دیگه نگاه نمی کنید که این آگاهی برای یاری رساندن هم می تونه باشه،
    اگه شما بدونید خانواده همسرتون یه مشکلی داره، دو حالته یا برای حل مشکل دنبال راه چاره می گردید و حتی اگه راه کاری هم پیدا نکردید حداقل همدردی می کنید، و یا خوشحال میشید و از اون به عنوان سرکوفت استفاده می کنید،
    انتخاب این دو رفتار بر عهده خود شماست و نشان دهنده فرهنگ و معرفت شماست. اما اینکه موضوع به این آشکاری را بخواید پنهان نگه دارید اصلاً چیز درستی نیست. و از طرفی قابل انجام نیست، این مشکل برای گذشته نیست که تمام شده باشه، این اتفاقی هست که استمرار داره و دیر یا زود کاملاً آشکار می شود.
    شما مطمئن باشید که همسر شما الان 90% موضوع رو می دونه (شک نکنید). و اون 10% هم واسه شاید ها کنار گذاشته.
    اینکه قاطع باشید درست، اما اینکه پنهان کنید کار نادرستی هست، اتفاقاً کاری کنید که در مسیر قرار بگیره و در جریان کل موضوع قرار بگیره، اینجوری دیگه ترس و لرز نخواهید داشت، حالا با توجه به مرام و معرفت همسرتون و البته رفتار شما، یا ایشون با شما همدردی می کنن و این مشکل رو جزئی از مشکل خودشون می دونن، و یا اینکه سرکوفت میزنن.
    دل آرام گیرد به یاد خدا

  4. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 تیر 97 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1392-5-06
    محل سکونت
    زیر اسمان خدا
    نوشته ها
    203
    امتیاز
    5,485
    سطح
    47
    Points: 5,485, Level: 47
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 294 در 130 پست

    Rep Power
    33
    Array
    سلام جناب به دنبال خوشبختى
    بله منم با حرف شما موافق ١٠٠ درصد هستم كه ميفرمايين ازدواج پيوند بين دو خانواده ست
    مطمئنم شوهرم موقعى كه بفهمه يا خودم بهش بگم بهم سركوفت نميزنه و شايد حتى دليل يك سرى اتفاقات گذشته رو بهتر درك كنه اما ميترسم از اون روزى كه يه مووووقعى..يه زمانى از روى تمسخر يا توهين توى دعوا بخواد اين موضوع رو به روم بياره و آزارم بده اون وقته كه ديگه ادامه ى زندگى برام ممكن نيست و براى بار ده هزارم ميشكنم
    شما از كجا مطمئنيد كه همسرم ٩٠ درصد قضيه رو ميدونه؟؟
    يعنى با حرفاش داره بهم يه دستى ميزنه؟

    - - - Updated - - -

    از چه راهى ميتونم در مسير درست قرارش بدم و بيان اين اتفاق رو مديريت كنم؟؟
    و چرا ميگيد نميشه تا آخر پنهانش كرد ؟
    عذر ميخوام چون گيج شدم يكم
    با هیچکس بر سر باورش نمى جنگم؛

    خداى هر کس همان است که؛

    درون او با وی سخن مى گوید ...

  5. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    من بر خلاف بعضی از دوستان دوست ندارم که تو بافت فرسوده و انتزاعی و فول سنتی، خودم رو غرق کنم. دوست عزیز درسته شما قارچ نیستین که از زیر بته خود به خود به عمل اومده باشین و خانواده و اصل و نسب و گذشته ای داشتین (حالا خوب یا بد) و همچنین همسر شما هم خانواده و شجره و گذشته ای داشته و زمان ازدواج شما 2 نفر، این دو خانواده بودن که به هم پیوند خوردن و 100 البته قبول دارم که باید تحقیقات قبل از ازدواج در مورد نه تنها خود فرد که در مورد خانواده ی اون فرد هم انجام بشه اما باید به دیده ها ی خودمون هم کنار اون شنیده ها بها بدیم و سبک و سنگین کنیم و نهایتا تصمیم بگیریم (متوجه هستین که متاسفانه تو مملکت ما میزان افراد حسود و تنگ نظر و بدخواه بسیار زیاده و باید خودمون حواسمون باشه که خوب رو بد و بد رو خوب تحویلمون ندن) اما از سوی دیگه 100 البته هم قبول دارم که این چشم ها رو باز کردنا و عمیقا فکر کردنا برای قبل ازدواجه و بعد ازدواج با بیشتر باز کردن چشم و گوش چیزی جز سرخوردگی و ناامیدی نصیب ادم نمیشه.
    اگر زمان قبل از ازدواج بود من به ایشون حق میدادم که تحقیق کنن تا بیشتر بدونن و با چشم باز انتخاب کنن اما الان اگر بدونن چه تاثیری خواهد داشت؟ همیشه از خودتون بپرسین خب الان همسر من فلان موضوع رو از خانواده ی من دونست که چی؟ میخواد چیکار کنه؟ به قول دوستمون در بالا 2 حالت داره یا کمک و همدردی یا شماتت و سرکوفت! اصلا ما به فال نیک میگیریم که قصد ایشون شماتت و سرکوفت و آتو گرفتن و اینا نیست و قصد کمک و یاری دارن، اما ایا کمک و یاری به زور میشه؟ باید اونقدری بالغ باشن که به خودتون اجازه بدن اگر مایل بودین بهشون موضوعی رو بگید.
    حالا که همسر شما تمام این مراحل تحیقیات رو قبل از ازدواج طی کردن و به این نقطه ای که هستید رسیدن دیگه لزومی به تفحس و مچ گیری نیست. حتی اگر تلاش ایشون و نیتشون خیر و از سر دلسوزی باشه نباید به خودشون این اجازه رو بدن که شما رو متشوش و سردرگم و ناراحت کنن و تو فشار قرار بگیرین و بگین که بله همسرجان پدر من معتادن! الان که ازدواج کردین و بیشتر دونستن از خانواده های همدیگه دیگه نمیتونه مسیرتونو تغییر بده و انتخاب دیگه ای براتون رقم بزنه ،همسرتون باید خودشون رو مجاب بدونن که هر آنچه رو که در خانواده ی شما روی داده یا میده لزومی نداره بدونن چون ایشون هر انچه رو که در خانواده ی خودشون هم روی میده قطعا نمیدونن! و شما رو هم از تمام رویدادهای خانه ی پدریشون اگاه نمیکنن. حالا تصمیم با شماس که ببینین چه رویکردی رو اتخاذ کنین اما مراقب عواقبش هم باشین. چون نوع رفتار شما مسیر اینده رو برای همسرتون هموار میکنه.
    ویرایش توسط nardil : چهارشنبه 07 مهر 95 در ساعت 16:45

  6. کاربر روبرو از پست مفید nardil تشکرکرده است .

    ستاره زیبا (چهارشنبه 07 مهر 95)

  7. #15
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 تیر 97 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1392-5-06
    محل سکونت
    زیر اسمان خدا
    نوشته ها
    203
    امتیاز
    5,485
    سطح
    47
    Points: 5,485, Level: 47
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 294 در 130 پست

    Rep Power
    33
    Array
    بله nardil عزيز
    درست ميگيد شما بعد از ازدواج ديگه تحقيق و تفحص معنا نداره و بيشتر باعث دورى و كدورت ميشه چون به قول معروف هرچى بيشتر كنكاش كنيم چيزاى بيشترى ميفهميم كه دونستن خيلى هاشون خوب نيست ...
    به نظرت من ميتونم اين راز رو تا آخر عمر مخفى نگه دارم؟
    با هیچکس بر سر باورش نمى جنگم؛

    خداى هر کس همان است که؛

    درون او با وی سخن مى گوید ...

  8. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    عزیزم من همیشه بر خلاف عده ای اشنایی قبل از ازدواج (عقد) رو دوست دارم کمی طولانی بشه چیزی که تو خانواده ی ما میگیم نامزدی و شدیدا بر این باورم که اگر حواسمون جمع باشه تو مدتی 1-2 ساله خیلی چیزها رو میفهمیم که میتونه تصمیم منطقی تری برامون رقم بزنه. اما زمان عقد هم تلفات زیاد نیست و میشه جلوی ضرر رو گرفت چون هم باکرگیتون محفوظه و هم بچه ای نیست و به هر حال زیر یک سقف نرفتید و قدرت مانور زیاده.
    از دید من شما یکم صبر کن و به نامزدت اجازه بده خودش رو بیشتر و بهتر به شما معرفی کنه، ببین با این اخلاق این فرد میتونی زندگی کنی؟
    - کسی اونقدر سهل انگاره که قبل از ازدواج چشماشو بسته و بعد ازدواج داره چشماشو باز میکنه تا واقعیت رو در مورد خانواده ای که باهاشون وصلت کرده بدونه! این همه سهل انگاری میتونه تو تصمیمات بعدی ایشون هم وجود داشته باشه و بسیار ازاردهنده خواهد بود این رفتار.
    - معنای قبل و بعد ازدواج رو ندونسته و احتمالا راجب معنای خیلی از موضوعات زناشویی دیگه هم اطلاعی نداره!
    - به جای ایجاد ارامش برای شما که همسرشی متشوشت کرده!
    - میتونست حتی اگر بویی برده بود بهت بگه عزیزم میخوام موضوعی رو بین خودمون مطرح کنم که دوست ندارم از جمع 2 نفره ی خودمون به کسی دیگه یا جایی دیگه درز پیدا کنه، من چندین بار از بابا بوی تریاک استنشاق کردم و از روی تحقیقی که کردم و شواهد دیگه که تو بابا دیدم حدس میزنم که ایشون تریاک مصرف میکنن، شما از این موضوع مطلعید؟باید کمکشون کنیم که درمان بشن! اینطوری شما اینقدر ناراحت و متشوش نمیشدین و حتی به وجود همسرتون افتخار میکردین. نگفتن این موضوع به این شکل نشون میده که ایشون مهارت ارتباطی با شما که همسرشی رو ندارن و به بلوغ فکری نرسیدن.

  9. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اردیبهشت 98 [ 15:58]
    تاریخ عضویت
    1393-11-09
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    7,738
    سطح
    58
    Points: 7,738, Level: 58
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    132

    تشکرشده 652 در 153 پست

    Rep Power
    59
    Array
    با این موضوع موافقم که بعد ازدواج تحقیق و تفحص در مورد گذشته طرف کار درستی نیست، یه جمله معروف هم هست که میگه شما یه باغچه پر از گل های خوشبو رو هم اگه بیل بزنی شک نکن چند تا کرم از توش پیدا میشه!
    چند تا موضوع رو فراموش نکنیم
    هیچ کدوممون انسان های کاملی نیستیم و انتظار این که در تمامی اتفاقاتی که در مسیر زندگیمون می افته طرف مقابل حتماً باید تصمیم کامل و درستی بگیره انتظار زیاد به جایی نیست،
    درسته که نباید تصمیمات نادرست پشت سر هم تکرار بشن اما نباید هم همیشه انتظار داشته باشیم نظر طرف مقابلمون دقیقاً نظر 4 تا کارشناس کار کشته باشه.
    و موضوع دیگه اینکه نباید ما یی که بیرون گود هستیم و بجز اطلاعات چند خط مراجعه کننده اینقدر ریز قضاوت کنیم. و ریشه طرف رو از بیخ و بنیه بزنیم.
    و موضوع دیگه هم این که، این مشکل چیزی هست که استمرار داره، یعنی تموم نشده که الان صحبت کردن راجبش نبش قبر به حساب بیاد. وقتی 4 بار شما به دیدار خانواده برید و همین بو بیاد بلاخره موضوع لو میره و این چیز بسیار ساده ای هست.
    نباید به زندگی مثل نمایندگی بعضی کالاها بنجل نگاه کرد که میگن جنس رو از جلو ویترین برداشتی دیگه به من ربطی نداره و نیک و بدش مال خودته، اتفاقاً زندگی خدمات پس از فروش می خواد (از هر دو طرف) بعد پیوند ازدواج تازه دفتر زندگی شروع میشه.
    بحثی که هست اینه که تا زمانی که پدرشون مصرف می کنن، و همسرشون بی اطلاع از این موضوع هستند، همیشه روی ویبره و استرس خواهند بود که خدایا الان که داریم میریم خونه بابام نکنه پدرم باز بوی تریاک بده نکنه باز همسرم بویی متوجه بشه، حتی اگه خونه پیاز هم سرخ کرده باشن این خانوم با خودش فکر می کنه که نکنه همسرم این بو رو با بوی مواد اشتباه بگیره و فکر کنه که بابام مواد مصرف کرده. همه این شاید و نکنه ها یعنی عدم آرامش، یعنی همون چیزی که گفتید همسری که وظیفش ایجاد آرامش هست ناخواسته داره برای زنش ناآرامی و آشوب ایجاد می کنه.
    در خصوص اینکه از کجا بنده میگم ایشون 90% ماجرا رو می دونه؛ از اونجا که چندین بار این موضوع تکرار شده و ایشون در مورد تریاک سخن به میان آوردند. (همون قضیه تا نباشد چیزکی ...) خب تجربه بنده توی اتفاقات مشابه (البته نه بحث اعتیاد) این رو میگه که وقتی طرف مقابل به صورت سر بسته در مورد یه چیز خاصی صحبت می کنه بدون شک در اون خصوص اطلاعات درست یا غلطی کسب کرده و این صحبت ها برای تکمیل این موضوع هست. (این تجربه بچگیم هست که وقتی مادرم بدون مقدمه در مورد یه چیز خاص صحبت می کرد و من رو از انجامش منع می کرد یعنی می دونست که یا قصد انجامش رو دارم و یا قبلاً یه کوچولو انجامش دادم، اون موقعه بچه بودم فکر می کردم همینطوری گفته اما بعد ها متوجه می شدم سر فلان قضیه یه رد پایی از خودم جا گذاشتم که فلان توصیه رو به من کرده بوده.)
    اتفاقاً مسیر برای متوجه شدن همسرتون کاملاً محیاست، یعنی وقتی در مورد این موضوع صحبت می کنه نیاز نیست بزنید توی دهنشون، و می تونید عنوان کنید که شما هم اطلاع نداشتید و بعد چند بار که شما (منظور همسرتون) به این موضوع اشاره کرده حساس شدید و از مادرتون راجبش پرسیدید و تازه از مادرتون متوجه موضوع شدید و نگران حال پدرتون در این خصوص هستید. و اگه پدرتون برای مصرفش دلیل خاصی (منظور پزشکی و ... ) داره رو هم می تونید عنوان کنید.
    دل آرام گیرد به یاد خدا
    ویرایش توسط به دنبال خوشبختی : چهارشنبه 07 مهر 95 در ساعت 19:28

  10. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اردیبهشت 96 [ 11:33]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    2,403
    سطح
    29
    Points: 2,403, Level: 29
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 58 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما براي خودتان زندگي نمي کنيد، ديگران مهم هستند.
    وابستگي و مهر طلبي متاسفانه در تارو پودمان مشاهده مي شود.
    من از تو بهترم و حاظرم تا هميشه باهات مسابقه بدم.
    باباي من از باباي تو بهتره.
    مامان من از مامان تو خوشگلتره.....
    گفتگوي دو کودک 4ساله

  11. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 آذر 95 [ 11:32]
    تاریخ عضویت
    1395-2-09
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    2,947
    سطح
    33
    Points: 2,947, Level: 33
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 44.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    179

    تشکرشده 278 در 136 پست

    Rep Power
    41
    Array
    من درک می کنم که چقدر ترس از سرکوفت شنیدن به خاطر مسئله ای که تحت کنترل فرد نیست سخته ولی به نظر من تو صحبت های دوستان از یک مسئله غفلت شده و اون هم اینه که اگر همسر ایشون متوجه بشوند که خانمشون تو این مدت این مسئله رو پنهان کرده چه احساسی نسبت به ایشون پیدا می کنند.

    اعتماد جزء اساسی ترین ستون های زندگی مشترکه و ارتباطی به سنت و مدرنیته نداره. پنهان کاری هایی از این دست اعتماد رو خدشه دار می کنه. در واقع یکتا خانم، اصلا بعید نیست که همسرتون به این فکر کنه که شما که تونستین این مسئله رو از ایشون مخفی کنید، چه مسئله های دیگه ای رو مخفی کردید. راستش اگر من هم جای شما بودم به احتمال قوی همین تصمیم هایی رو که شما گرفتید می گرفتم ولی این تصمیم ها عواقبی داره که باید مراقبشون باشید.

  12. #20
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 تیر 97 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1392-5-06
    محل سکونت
    زیر اسمان خدا
    نوشته ها
    203
    امتیاز
    5,485
    سطح
    47
    Points: 5,485, Level: 47
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 294 در 130 پست

    Rep Power
    33
    Array
    سلام و ممنونم از همه ى شماهايي كه واقعاً دلسوزانه برام وقت گذاشتين و به خوبى مثل يكى از اعضاى خانواده تون راهنماييم كردين
    تو اين چندروز خيلى فكر كردم و هر دو حالت موضوع رو كنار هم گذاشتم (گفتن يا نگفتن)
    فكر ميكنم شوهرم و يا هرمرد ديگه اى اونقدررررر عاقل باشه كه درك كنه چرا اين موضوع رو ازش مخفى كردم و اگر روزى همسرم قضيه اعتياد پدرم رو فهميد اميدوارم كه عاقلانه با موضوع برخورد كنه و قبل از هرچيزى دركم كنه كه مطمئنم همين طور هم ميشه
    چون پدر بيچاره م خيلى تقلا ميكنه و ميكرد كه كسى متوجه ضعفش نشه و نميخوام با يه جمله اعتبارش رو پيش دامادش به لجن بكشم
    هرچى بيشتر فكر ميكنم بيشتر مطمئن ميشم كه دلم نميخواد اين راز رو كسى بدونه
    اميدوارم خدا هم مراقبم باشه و نزاره رازم فاش
    بشه
    بازم ازتون ممنونم بابت راهنمايي ها و وقتى كه برام گذاشتيد و ممنون ميشم اين تاپيك رو مديران ببندن چون من به نتيجه اى كه ميخواستم رسيدم .
    با هیچکس بر سر باورش نمى جنگم؛

    خداى هر کس همان است که؛

    درون او با وی سخن مى گوید ...

  13. 2 کاربر از پست مفید yektaye tanha تشکرکرده اند .

    ستاره زیبا (دوشنبه 12 مهر 95), شیدا. (دوشنبه 12 مهر 95)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. اعتیاد برادر
    توسط negin_winter در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 اسفند 96, 02:48
  2. با اعتیاد همسرم به قلیان چگونه برخورد کنم؟
    توسط سینان در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 13:14
  3. اعتیاد شوهر خاله ام
    توسط الف-ح در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 10 آذر 91, 15:52
  4. مشکل با اعتیاد پدر دختر مورد علاقه ام(کمکم کنین)
    توسط pesare_baran در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 07 آذر 91, 12:38

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.