به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مهر 95 [ 10:11]
    تاریخ عضویت
    1395-6-28
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    151
    سطح
    3
    Points: 151, Level: 3
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 31.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    6
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    فرشته اردیبهشت عزیز من اصلا حال و حوصله حل فلان مشکل رو ندارم
    می دونی اصلا حوصله زندگی کردنم ندارم به خدا اگه پدر و مادرم و عزیزانم نبودن خیلی وقت پیش به زندگی خودم پایان میدادم خیلی خسته تر از این حرفام که بخوام چیزی رو اصلاح کنم یا تغییر بدم

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 21:17]
    تاریخ عضویت
    1395-6-24
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    214
    سطح
    4
    Points: 214, Level: 4
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دنیا جون به خاطر خانوادم و خانواده اون و به خاطر اینکه آبروریزی نشه جدا نشدم یه وقتهایی هم واقعا احساس میکنم شوهرم دوستم داره و دلش نمی خواد زندگی مون به هم بخوره
    همسرم اعتماد به نفس به من نمیده
    کلا آدم منفی نگری هست و همه ویژگی های منفی من رو بزرگ جلوه میده
    من کمی کندم تو کارهای منزل و حاضر شدن این موضوع خیلی عصبانیش میکنه سر به موقع حاضر نشدن غذا و یا دیر رفتن به مهمانی خیلی وقت ها دعوامون می شه البته اون فقط بی ادبی و بی حرمتی میکنه و نود درصد مواقع من جوابی بهش نمیدم
    از اندام من ایراد میگیره از ارتباط جنسی مون ایراد میگیره یعنی به من این احساس رو میده که زنی بی کفایت و فاقد جذابیت هستم.البته وقتی باهم خوب باشیم حرفاش رو پس میگیره ولی من دیگه اعتماد به نفسم ازدست رفته

    لاااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااایییییییییییی یییک


    منم همین مشکلو با شوهرم دارم، الانم واقعا به فکر جدایی افتادم، شوهرم خیلی عصبیه و مدام به من انتقاد میکنه

    من فکرمیکنم خیلی بی ارزشم درحالیکه خودش سطح تحصیلاتش از من پایینتره و همینطور از نظر خونوادگی

    ولی یه جوری منو تحقیر میکنه من فکرمیکنم هیچ ارزشی ندارم

    قبلا دیرحاضر میشدم یا غذام بد میشد یا دیر میشد انقدر غر میزد و گیر میداد که حد نداره، توی کار آشپزخونه هم فضولی میکنه و میخواد همه چیو به من یاد بده

    میگه مادرت هیچی یادت نداده، تو هیچی بلد نیستی، درحالیکه من پنج ساله از عروسیم میگذره الان همه خداوکیلی میگن دستپختت خوبه، حالا یه بار شاید توی غذام یه مو پیدا بشه زمین و زمانو به هم میدوزه

    تازه عصبانی میشه به بابام فحش میده و هرچی از دهنش درمیاد میگه، همیشه دوس داره از بابام غیبت کنه پیش افراد مختلف، از داداشمم بدش میاد

    خسته م کرده به خدا چندسال بیشتر باهاش زندگی کنم همه مریضیارو میگیرم

  3. کاربر روبرو از پست مفید دیاموند123 تشکرکرده است .

    گیلاس آبی (یکشنبه 11 مهر 95)

  4. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 تیر 96 [ 23:58]
    تاریخ عضویت
    1395-5-24
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    648
    سطح
    12
    Points: 648, Level: 12
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب همسر شما اگه دو روز کار نکنه شما هم از ایشون انتقاد می کنید ولی خودتون می گید که غذا دیر می شه یا دیر حاضر می شم را بیرون رفتن . خب شما هم به ایشون احترام بزارید و غذا رو بموقع حاضر کنید . زودتر از ایشون حاضر بشید تا منتظر شما نشن برا بیرون رفتن . مردها این عمل ها رو بی احترامی به خودشون می دونن .
    - در مورد بی احترامی به پدر و برادرتون : همینطوری که آدم بی احترامی نمی کنه شاید اونها یه عملی داشتن که ایشون ناراحت شده و شما هم طرف اونارو گرفتید > شما باید از شوهرتون حمایت کنید . نگید نقطه حساستون پدر و مادرم هستن ، بگید نقطه حساسم شوهرم هست . مطمئن باش پدر و مادرت خوشبختی شمارو می خوان و طلاق خوشبختی برا شما نمیاره
    - در ضمن طلاق دست مرد هست و راحت نمی تونید جدا شین و بعد از کلی رفت و آمد به دادگاه طلاق گرفتین . مطمئن باشید پشیمون می شید
    ویرایش توسط hadi1367 : جمعه 09 مهر 95 در ساعت 13:39

  5. کاربر روبرو از پست مفید hadi1367 تشکرکرده است .

    گیلاس آبی (یکشنبه 11 مهر 95)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. رابطه ی مسموم مجازی با نامزدم
    توسط afraa در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: پنجشنبه 22 مرداد 94, 21:42
  2. لجبازی
    توسط miganus در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: دوشنبه 29 فروردین 90, 13:14
  3. لجبازی
    توسط miganus در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 14 فروردین 90, 18:16
  4. دوست مجازی ! احساس مجازی !
    توسط lord.hamed در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 41
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 دی 87, 16:54
  5. عشق یک طرفه و بازی با احساساتم
    توسط hasty در انجمن ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 30 بهمن 86, 12:45

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.