فرشته اردیبهشت عزیز من اصلا حال و حوصله حل فلان مشکل رو ندارم
می دونی اصلا حوصله زندگی کردنم ندارم به خدا اگه پدر و مادرم و عزیزانم نبودن خیلی وقت پیش به زندگی خودم پایان میدادم خیلی خسته تر از این حرفام که بخوام چیزی رو اصلاح کنم یا تغییر بدم
فرشته اردیبهشت عزیز من اصلا حال و حوصله حل فلان مشکل رو ندارم
می دونی اصلا حوصله زندگی کردنم ندارم به خدا اگه پدر و مادرم و عزیزانم نبودن خیلی وقت پیش به زندگی خودم پایان میدادم خیلی خسته تر از این حرفام که بخوام چیزی رو اصلاح کنم یا تغییر بدم
تشکرشده 5 در 3 پست
دنیا جون به خاطر خانوادم و خانواده اون و به خاطر اینکه آبروریزی نشه جدا نشدم یه وقتهایی هم واقعا احساس میکنم شوهرم دوستم داره و دلش نمی خواد زندگی مون به هم بخوره
همسرم اعتماد به نفس به من نمیده
کلا آدم منفی نگری هست و همه ویژگی های منفی من رو بزرگ جلوه میده
من کمی کندم تو کارهای منزل و حاضر شدن این موضوع خیلی عصبانیش میکنه سر به موقع حاضر نشدن غذا و یا دیر رفتن به مهمانی خیلی وقت ها دعوامون می شه البته اون فقط بی ادبی و بی حرمتی میکنه و نود درصد مواقع من جوابی بهش نمیدم
از اندام من ایراد میگیره از ارتباط جنسی مون ایراد میگیره یعنی به من این احساس رو میده که زنی بی کفایت و فاقد جذابیت هستم.البته وقتی باهم خوب باشیم حرفاش رو پس میگیره ولی من دیگه اعتماد به نفسم ازدست رفته
لاااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااایییییییییییی یییک
منم همین مشکلو با شوهرم دارم، الانم واقعا به فکر جدایی افتادم، شوهرم خیلی عصبیه و مدام به من انتقاد میکنه
من فکرمیکنم خیلی بی ارزشم درحالیکه خودش سطح تحصیلاتش از من پایینتره و همینطور از نظر خونوادگی
ولی یه جوری منو تحقیر میکنه من فکرمیکنم هیچ ارزشی ندارم
قبلا دیرحاضر میشدم یا غذام بد میشد یا دیر میشد انقدر غر میزد و گیر میداد که حد نداره، توی کار آشپزخونه هم فضولی میکنه و میخواد همه چیو به من یاد بده
میگه مادرت هیچی یادت نداده، تو هیچی بلد نیستی، درحالیکه من پنج ساله از عروسیم میگذره الان همه خداوکیلی میگن دستپختت خوبه، حالا یه بار شاید توی غذام یه مو پیدا بشه زمین و زمانو به هم میدوزه
تازه عصبانی میشه به بابام فحش میده و هرچی از دهنش درمیاد میگه، همیشه دوس داره از بابام غیبت کنه پیش افراد مختلف، از داداشمم بدش میاد
خسته م کرده به خدا چندسال بیشتر باهاش زندگی کنم همه مریضیارو میگیرم
گیلاس آبی (یکشنبه 11 مهر 95)
تشکرشده 2 در 2 پست
خب همسر شما اگه دو روز کار نکنه شما هم از ایشون انتقاد می کنید ولی خودتون می گید که غذا دیر می شه یا دیر حاضر می شم را بیرون رفتن . خب شما هم به ایشون احترام بزارید و غذا رو بموقع حاضر کنید . زودتر از ایشون حاضر بشید تا منتظر شما نشن برا بیرون رفتن . مردها این عمل ها رو بی احترامی به خودشون می دونن .
- در مورد بی احترامی به پدر و برادرتون : همینطوری که آدم بی احترامی نمی کنه شاید اونها یه عملی داشتن که ایشون ناراحت شده و شما هم طرف اونارو گرفتید > شما باید از شوهرتون حمایت کنید . نگید نقطه حساستون پدر و مادرم هستن ، بگید نقطه حساسم شوهرم هست . مطمئن باش پدر و مادرت خوشبختی شمارو می خوان و طلاق خوشبختی برا شما نمیاره
- در ضمن طلاق دست مرد هست و راحت نمی تونید جدا شین و بعد از کلی رفت و آمد به دادگاه طلاق گرفتین . مطمئن باشید پشیمون می شید
ویرایش توسط hadi1367 : جمعه 09 مهر 95 در ساعت 13:39
گیلاس آبی (یکشنبه 11 مهر 95)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)