به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 35 , از مجموع 35
  1. #31
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 خرداد 96 [ 00:08]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    6,293
    سطح
    51
    Points: 6,293, Level: 51
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    312

    تشکرشده 273 در 107 پست

    Rep Power
    38
    Array
    متاسفانه مشخصه که همسرتان یه مشکلی داره و کمی غیرعادی به نظر میرسه
    اما باتوجه به اینکه شما یه کوچولوی نازنین دارین بهتره زود تصمیم نگیری واسه طلاق!
    تلاشت رو بکن با همسرت جلسات مشاوره و روانپزشکی رو برید کمکش کن
    انشالله نتیجه خوبی بگیرید

  2. #32
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام
    به نظر من این تاپیک را ادامه ندین. نظرات متفاوت و غیر کارشناسانه ی ما در شرایط شکننده ای که توش هستی بهت آسیب میزنه و ممکنه تصمیم درستی نگیری. با کمک پزشک و روانشناس بقیه مسیر را برو.
    مشاور کمکت می کنه تواناییت را برای ادامه زندگی و درمان همسرت(اگر بیمار باشن) یا جدایی بسنجی.
    با مرد درد دل و مشورت نکن. چون نیاز عاطفی احساسیت ممکنه باعث بشه به بیراهه بری.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  3. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    Mr DaNi (سه شنبه 30 شهریور 95), عشق آفرین (سه شنبه 30 شهریور 95)

  4. #33
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    سلام. عزیزم تشخیص و فرمایشات جناب باغبان عالی بود.
    همسر شما کمالگرا هستند و وسواس فکری دارند. ولی یکم شدتش از حد معمول بیشتره. و دقیقا هم از خود کم بینی و کمبود اعتماد به نفس هست. بخصوص که فرمودین پدر و مادرشون ایشون رو از کودکی مجبور میکردن به 20 بودن و ایده آل بودن.

    من خودم البته در شدت کمتری با این کمالگرایی مواجه ام و تا الان رو خودم کار کردم تا کمرنگ تر شده. ولی پیشتر ها مانند همسر شما همیشه در حال برنامه ریزی بودم. جالبه بدونید هرچی حال روحی بدتر باشه این حالت تشدید میشه، چون باعث میشه آشفتگی درونت رو با نظم بیرونی تسکین بدی. مدام برنامه میریزی، هرچند 50 درصد هم عملی نمیشن. چون از شخص ناکارآمدی که از خودت در ذهنت ساختی احساس گناه میکنی. اینه که مثلا شوهر شما با تست زدن احساس گناهشون از این ناکارآمدی و ناتوانی توام باهاش کمرنگ میشه. و مجددا تو فکر شروع هستند، چون مراحل قبلی بی نقص نبوده، هی بر میگردن که تکمیل یا اصلاحشون کنن، اینه که هیچ گاه پیشرفت نمیکنن، چون ترس از اجرا دارن و باعث میشه نتونن ایده هاشونو عملی کنن.

    چنین افرادی موضعشون مقابل اجتماع اینه:

    نه من اجتماع رو درک میکنم و نه اجتماع من رو. پس منزوی میشم و از این انزوا خوشحالم. چون مثل عوام بیکار نیستم، یک انزوای شلوغ و پر از کار و برنامه دارم.

    تغییر این حس آسون نیست و یک شبه هم حاصل نمیشه، چون مانند یک تغییر عقیده است. افکاری که علاوه بر اینکه عقیده ات شدن، موجب عادتت هم شدن. این که انتظار داشته باشید یک شبه اجتماعی بشن انتظاری واهیست. بخصوص اینکه چنین افرادی همیشه حس میکنن مسائل رو از همه بهتر میفهمن و عملا کمتر کمک میخوان و نصیحت پذیر نیستن، مگر از یکی عین خودشون!

    این توصیف شما از نظر من منصفانه نیست که میفرمایید با یک فرد روانی ازدواج کردم و چون قرص میخورده، فریب خوردم. البته با اون تعریف روانی به معنای مجنون که شما در ذهن خودتون دارید شاید. هرکسی ممکنه مقطعی دچار مشکلات روحی و روانی بشه. بعضی بیماری ها به سادگی یک سرماخوردگی هست. مسخره است شما در مراسم خواستگاریتون بگید عذر میخوام من 13 سالم که بود سرما خوردم، یک بارم آبله مرغون گرفتم... شاید همه ما سالی یک دو بار به اختلالات روانی مبتلا بشیم. برخی خوددرمانی میکنند، برخی به پزشک مراجعه میکنند. بهتره همه ما این نگاه غیر عادی و غیر قابل هضم رو به اختلالات روح و روان تصحیح کنیم. بی خوابی هم یک اختلال روانی هست، افسردگی فصلی هم، اضطراب و ترس و دلهره و عصبیت و وسواس و همه اینها اختلال اند. دیگه حالا هرکی قرص خورد جانی و مجنون که نیست. همسر شما قاتل زنجیره ای نبودن، فکر هم نمیکنم رو صورت دخترا اسید میریختن یا با بدر کامل ماه گرگینه میشدن یه وسواس و نارضایتی از زندگی بوده که بی توجهی بهش موجب شده کمی حاد بشه و به مراتب تاثیرش رو بر زندگی شما هم بذاره. حالا هم شما باید کنارشون باشید و کمکشون کنید، کمکتون هم اینه که اجازه بدین از درون خودش و برنامه هاش و اینها صحبت کنه، دغدغه هاشو بگه، به همین بهانه پاشونو به دنیای بیرون باز کنید، دو بار شما به سازش برقصید، یه بار هم ریش گرو بذارید به خاطر شما بیان بیرون. تفریحات بیرونی مناسب با احوال ایشون پیدا کنید و از اونجا شروع کنید. مثلا چنین افرادی ترجیح میدن یه جا برن پیاده روی تا یه جمع شلوغ مهمونی، ترجیح میدن با اجتماع هم در دل طبیعت باشن، تا تو یه سالن پذیرایی، دوست دارن کنج یه کافی شاپ دنج بشینن تا اینکه تو یه مجتمع تجاری با شما بیان خرید. اینجوری پاگشاشون کنید بیرون، دیگه اصلا خونه نمیمونن.
    طلاق چیه بابا. حالا خوب بود شوهرتون کاملا دلخواه شما رفتار میکرد حوصلتون سر میرفت؟ شوهر باید رو مخ زنش باشه، تا زن کفری بشه بره خرید، وگرنه زن کی فرصت کنه بره خرید؟ حالا خرید هیچی، با دوستاتون در مورد چی حرف بزنید؟ شوهره و همین چالش های پیش رو... طلاق حتی حرفش سنگینه. ارضا کننده هم نیست. این بازسازیه که منبع انرژی برای شما، همسرتون و کوچولوی دوست داشتنیتونه. موفق باشید.


    پاورقی: خودتون به تنهایی نمیتونید کمکشون کنید. از مشاور مجرب کمک بگیرید.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.
    ویرایش توسط عشق آفرین : سه شنبه 30 شهریور 95 در ساعت 14:09

  5. #34
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 اردیبهشت 96 [ 11:33]
    تاریخ عضویت
    1393-4-29
    نوشته ها
    89
    امتیاز
    2,403
    سطح
    29
    Points: 2,403, Level: 29
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 58 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بله
    کسي خودش را آتش بزند تا همسري که احتمالا بيماري رواني دارد را گرم کند.
    اين منطقي و عقلاني نيست.
    دراين مورد هم عشقي ديده نمي شود از طرف خانم،
    دنبال بهانه هستند براي اتمام رابطه.
    البته آدم از هرجايي که فرار کند ، در نهايت خودش را همراه مي برد و از خود ،فراري نيست.

  6. #35
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 02 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-11-15
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    8,905
    سطح
    63
    Points: 8,905, Level: 63
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 124 در 65 پست

    Rep Power
    26
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط عشق آفرین نمایش پست ها
    سلام. عزیزم تشخیص و فرمایشات جناب باغبان عالی بود.
    همسر شما کمالگرا هستند و وسواس فکری دارند. ولی یکم شدتش از حد معمول بیشتره. و دقیقا هم از خود کم بینی و کمبود اعتماد به نفس هست. بخصوص که فرمودین پدر و مادرشون ایشون رو از کودکی مجبور میکردن به 20 بودن و ایده آل بودن.

    من خودم البته در شدت کمتری با این کمالگرایی مواجه ام و تا الان رو خودم کار کردم تا کمرنگ تر شده. ولی پیشتر ها مانند همسر شما همیشه در حال برنامه ریزی بودم. جالبه بدونید هرچی حال روحی بدتر باشه این حالت تشدید میشه، چون باعث میشه آشفتگی درونت رو با نظم بیرونی تسکین بدی. مدام برنامه میریزی، هرچند 50 درصد هم عملی نمیشن. چون از شخص ناکارآمدی که از خودت در ذهنت ساختی احساس گناه میکنی. اینه که مثلا شوهر شما با تست زدن احساس گناهشون از این ناکارآمدی و ناتوانی توام باهاش کمرنگ میشه. و مجددا تو فکر شروع هستند، چون مراحل قبلی بی نقص نبوده، هی بر میگردن که تکمیل یا اصلاحشون کنن، اینه که هیچ گاه پیشرفت نمیکنن، چون ترس از اجرا دارن و باعث میشه نتونن ایده هاشونو عملی کنن.

    چنین افرادی موضعشون مقابل اجتماع اینه:

    نه من اجتماع رو درک میکنم و نه اجتماع من رو. پس منزوی میشم و از این انزوا خوشحالم. چون مثل عوام بیکار نیستم، یک انزوای شلوغ و پر از کار و برنامه دارم.

    تغییر این حس آسون نیست و یک شبه هم حاصل نمیشه، چون مانند یک تغییر عقیده است. افکاری که علاوه بر اینکه عقیده ات شدن، موجب عادتت هم شدن. این که انتظار داشته باشید یک شبه اجتماعی بشن انتظاری واهیست. بخصوص اینکه چنین افرادی همیشه حس میکنن مسائل رو از همه بهتر میفهمن و عملا کمتر کمک میخوان و نصیحت پذیر نیستن، مگر از یکی عین خودشون!

    این توصیف شما از نظر من منصفانه نیست که میفرمایید با یک فرد روانی ازدواج کردم و چون قرص میخورده، فریب خوردم. البته با اون تعریف روانی به معنای مجنون که شما در ذهن خودتون دارید شاید. هرکسی ممکنه مقطعی دچار مشکلات روحی و روانی بشه. بعضی بیماری ها به سادگی یک سرماخوردگی هست. مسخره است شما در مراسم خواستگاریتون بگید عذر میخوام من 13 سالم که بود سرما خوردم، یک بارم آبله مرغون گرفتم... شاید همه ما سالی یک دو بار به اختلالات روانی مبتلا بشیم. برخی خوددرمانی میکنند، برخی به پزشک مراجعه میکنند. بهتره همه ما این نگاه غیر عادی و غیر قابل هضم رو به اختلالات روح و روان تصحیح کنیم. بی خوابی هم یک اختلال روانی هست، افسردگی فصلی هم، اضطراب و ترس و دلهره و عصبیت و وسواس و همه اینها اختلال اند. دیگه حالا هرکی قرص خورد جانی و مجنون که نیست. همسر شما قاتل زنجیره ای نبودن، فکر هم نمیکنم رو صورت دخترا اسید میریختن یا با بدر کامل ماه گرگینه میشدن یه وسواس و نارضایتی از زندگی بوده که بی توجهی بهش موجب شده کمی حاد بشه و به مراتب تاثیرش رو بر زندگی شما هم بذاره. حالا هم شما باید کنارشون باشید و کمکشون کنید، کمکتون هم اینه که اجازه بدین از درون خودش و برنامه هاش و اینها صحبت کنه، دغدغه هاشو بگه، به همین بهانه پاشونو به دنیای بیرون باز کنید، دو بار شما به سازش برقصید، یه بار هم ریش گرو بذارید به خاطر شما بیان بیرون. تفریحات بیرونی مناسب با احوال ایشون پیدا کنید و از اونجا شروع کنید. مثلا چنین افرادی ترجیح میدن یه جا برن پیاده روی تا یه جمع شلوغ مهمونی، ترجیح میدن با اجتماع هم در دل طبیعت باشن، تا تو یه سالن پذیرایی، دوست دارن کنج یه کافی شاپ دنج بشینن تا اینکه تو یه مجتمع تجاری با شما بیان خرید. اینجوری پاگشاشون کنید بیرون، دیگه اصلا خونه نمیمونن.
    طلاق چیه بابا. حالا خوب بود شوهرتون کاملا دلخواه شما رفتار میکرد حوصلتون سر میرفت؟ شوهر باید رو مخ زنش باشه، تا زن کفری بشه بره خرید، وگرنه زن کی فرصت کنه بره خرید؟ حالا خرید هیچی، با دوستاتون در مورد چی حرف بزنید؟ شوهره و همین چالش های پیش رو... طلاق حتی حرفش سنگینه. ارضا کننده هم نیست. این بازسازیه که منبع انرژی برای شما، همسرتون و کوچولوی دوست داشتنیتونه. موفق باشید.


    پاورقی: خودتون به تنهایی نمیتونید کمکشون کنید. از مشاور مجرب کمک بگیرید.
    ممنون از نظرتون... و اینکه با خیلی از حرف های شما موافق هستم.... شما درست میگید حرف از طلاق واقعا مسخره ست...

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط maziyarhosaini نمایش پست ها
    بله
    کسي خودش را آتش بزند تا همسري که احتمالا بيماري رواني دارد را گرم کند.
    اين منطقي و عقلاني نيست.
    دراين مورد هم عشقي ديده نمي شود از طرف خانم،
    دنبال بهانه هستند براي اتمام رابطه.
    البته آدم از هرجايي که فرار کند ، در نهايت خودش را همراه مي برد و از خود ،فراري نيست.
    احساس میکنم شما از جای دیگری ناراحت هستید


 
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو ارتباط با دخترها تو اجتماع مشکلی ندارم، اما وقتی دختری رو دوست دارم برعکسه
    توسط amir800 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آبان 95, 22:01
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  3. من خیلی نقص دارم هم تو رفتارم هم تو ظاهرم نمیتونم خودمو دوست داشته باشم
    توسط پونیو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 43
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مرداد 93, 00:20
  4. تو انتخاب کمکم کنید تو تصمیم درست مرددم روحیم داغونه
    توسط mona_joon در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 14:23
  5. لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 فروردین 87, 04:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.