به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 35
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 02 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-11-15
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    8,905
    سطح
    63
    Points: 8,905, Level: 63
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 124 در 65 پست

    Rep Power
    26
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ActionSpider نمایش پست ها
    درود و ادب

    بنده حرف های شما را خوندم و مشکلات شوهرتون رو هم مشاهده کردم ، درخواستی که از شما دارم اینه که فعلا مداخله نکنید و در کارهایش دخالت نکنید.
    برای مثال پست جناب paiize را فعلا اجرا نکنید.
    ویژگی هایی که در مورد کار شوهرتان بیان کردید و اخلاقشان و همینطور وجود انزوا گزینی در مادرشان ، باعث شد بنده تشخیصی در مورد بیماری شوهرتان بدهم. تشخیصی که بنده در مورد بیماری شوهرتان می دهم این است که ایشان به یک نوع اختلال شخصیت دچار است.
    در صورتی که تشخیص صحیح باشد ، شما به هیچ وجه نباید پیله ای که شوهرتان به دور خودش کشیده است را پاره کنید چون در این صورت ممکن است شوهرتان دچار افسردگی و مشکلات دیگری شود.
    توصیه ی بنده به شما این است که به یک روانشناس بالینی مراجعه کنید. و به ایشان شرح حال شوهر خود را بگویید ، و به روانشناس مربوطه نیز بگویید که من تشخیص « اختلال شخصیت اسکیزوئید » داده ام. ممکن است با توجه به اینکه اطلاعات داده شده کم است و امکان صحبت حضوری با بیمار نیست ، تشخیص من نیز نادرست باشد.
    اما در صورتی که تشخیص بنده صحیح باشد نیز مشکلی نیست ، شوهر شما به مرور زمان تغییر خواهد کرد و انزوای او نسبت به شما کمتر خواهد شد.
    اما نباید عجله کنید ، پروسه ی درمان شوهر شما حداقل 1 سال به طول خواهد انجامید.
    علاوه بر این ، نباید فراموش کنید که درمان بیماری شوهرتان باید توسط روانشناس انجام گیرد... و کاری نیست که توسط شما یا فامیل بتوان آن را انجام داد. ممکن است اطرافیان یا شما بخواهید به او کمک کنید اما اغلب کمک شما باعث افسردگی او خواهد شد
    مطمئن باشید که درمان توسط روانشناس نتیجه خواهد داد و شوهرتان رو به بهبودی خواهد رفت...
    درخواستی که از شما دارم این است که فعلا مشاوره را به صورت تخصصی و حضوری ادامه دهید. دوستان عزیزی که اینجا مشاوره می دهند عموما بر اساس تجربه های خود مشاوره می دهند و مشاوره هایشان ممکن است گاهی باعث شود وضعیت برای شما و شوهرتان بدتر شود.



    خیر دوست عزیز ، شوهر ایشان از اسکیزوفرنی رنج نمی برند ؛ زیرا در اسکیزوفرنی ما غالبا شاهد هذیان و اختلال در تفکر بیمار هستیم که شوهر ایشان این نشانه ها را ندارند
    با سلام و ممنون از پاسخگویی شما
    نام بیماری یا اختلالی که میگید چی هست؟
    در قدم اول من به یک رانشناس مراجعه کنم و وضعیت شوهرم رو بگم؟
    برای مثال من دیشب باز دفترشو خوندم نوشته بود: من با قلبم در ارتباط هستم و حرف میزنم و مهم نیست دیگران از من برنجند فقط باید قلبم را همیشه خوشحال نگه دارم!!
    خیلی گریه کردم اینو دیدم...کم کم دارم به طلاق فکر میکنم واقعا انگار یه چیزیش هست
    شوهرم اصلا مشاورو قبول ندارن خیلی گفتم بریم پیش مشاور ولی میگه ما مشکلی نداریم...آیا امکانش هست من تنها برای مشاوره اقدام کنم؟ یا راضیش کنم بریم دکتر روانشناس؟

  2. #12
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 95 [ 18:53]
    تاریخ عضویت
    1395-6-06
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    125
    سطح
    2
    Points: 125, Level: 2
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط tommy نمایش پست ها
    با سلام و ممنون از پاسخگویی شما
    نام بیماری یا اختلالی که میگید چی هست؟
    در قدم اول من به یک رانشناس مراجعه کنم و وضعیت شوهرم رو بگم؟
    برای مثال من دیشب باز دفترشو خوندم نوشته بود: من با قلبم در ارتباط هستم و حرف میزنم و مهم نیست دیگران از من برنجند فقط باید قلبم را همیشه خوشحال نگه دارم!!
    خیلی گریه کردم اینو دیدم...کم کم دارم به طلاق فکر میکنم واقعا انگار یه چیزیش هست
    شوهرم اصلا مشاورو قبول ندارن خیلی گفتم بریم پیش مشاور ولی میگه ما مشکلی نداریم...آیا امکانش هست من تنها برای مشاوره اقدام کنم؟ یا راضیش کنم بریم دکتر روانشناس؟
    خواهش میکنم

    پیش از اینکه کامل به شما جواب دهم و نام بیماری را بگم ، لطفا بهم بگید شوهر شما دارای چند مورد از خصوصیت های زیر است؟


    • از روابط نزدیک ، از جمله عضو یک خانواده بودن نه لذت می‌برد و نه تمایلی به آن دارد.
    • تقریباً همیشه فعالیتهای انفرادی را انتخاب می کند.
    • اگر علاقه‌ای به روابط جنسی با فردی داشته باشد, بسیار اندک است.
    • فعالیت معدودی وجود دارد که می تواند از آنها لذت ببرد.
    • به غیر از بستگان درجه یک دوستان نزدیک ندارد.
    • تعریف و انتقاد دیگران برایش اهمیتی ندارد (یکسان است).
    • دارای عواطف سطحی و سرد است.

  3. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 02 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-11-15
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    8,905
    سطح
    63
    Points: 8,905, Level: 63
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 124 در 65 پست

    Rep Power
    26
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ActionSpider نمایش پست ها
    خواهش میکنم

    پیش از اینکه کامل به شما جواب دهم و نام بیماری را بگم ، لطفا بهم بگید شوهر شما دارای چند مورد از خصوصیت های زیر است؟


    • از روابط نزدیک ، از جمله عضو یک خانواده بودن نه لذت می‌برد و نه تمایلی به آن دارد.
    • تقریباً همیشه فعالیتهای انفرادی را انتخاب می کند.
    • اگر علاقه‌ای به روابط جنسی با فردی داشته باشد, بسیار اندک است.
    • فعالیت معدودی وجود دارد که می تواند از آنها لذت ببرد.
    • به غیر از بستگان درجه یک دوستان نزدیک ندارد.
    • تعریف و انتقاد دیگران برایش اهمیتی ندارد (یکسان است).
    • دارای عواطف سطحی و سرد است.
    همه موارد به جز مورد روابط جنسی رو دارن
    درمورد روابط جنسی باید بگم اوایل خوب بودن و خیلی گرم ولی این اواخر خیلی سرد شدن و به فیلم های پ و ر ن رو آوردن ....
    درمانی براش هست؟ من از کجا شروع کنم؟

  4. #14
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 28 شهریور 95 [ 18:53]
    تاریخ عضویت
    1395-6-06
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    125
    سطح
    2
    Points: 125, Level: 2
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط tommy نمایش پست ها
    همه موارد به جز مورد روابط جنسی رو دارن
    درمورد روابط جنسی باید بگم اوایل خوب بودن و خیلی گرم ولی این اواخر خیلی سرد شدن و به فیلم های پ و ر ن رو آوردن ....
    درمانی براش هست؟ من از کجا شروع کنم؟
    اولا بهتر است به فکر طلاق نباشید ؛ مشکل شوهر شما ، چیزی نیست که به خاطرش بخواهید جدا شوید... شما می توانید به خوبی کنار شوهرتان زندگی کنید و به او کمک کنید تا بهبود یابد.
    مورد دوم اینکه ، باید خیلی صبر داشته باشید و خیلی محکم باشید.
    خدا را شکر درمان برای آن وجود دارد اما معمولا درمان خیلی طولانی است.
    شما پروسه ی طولانی مدتی در پیش خواهید داشت تا شوهرتان بهبود یابد و هر چقدر که شما با شوهرتان مهربانتر و صمیمی تر باشید او زودتر درمان خواهد شد.
    و سطح انتظارات خودتان را تعدیل کنید. بهتر است این توقع را که شوهرتان بعد از 3 ماه تبدیل به یک آدم بسیار اجتماعی و گرم می شود را کنار بگذارید. واقع بینانه عمل کنید تا باعث رنجش خاطر خود و شوهرتان نشوید. تغییراتی که شاهد آنها خواهید بود احتمالا مقداری کند خواهند بود. اما شما باید ارزش همان تغییرات کند را نیز بدانید و برای آنها شوهرتان را تشویق نمایید.


    طبیعی است که شوهرتان علاقه ندارد با یک روانشناس غریبه معاشرت و گفتگو کند. به خاطر این مورد هم نباید او را تحت فشار قرار دهید. به روانشناس بالینی مراجعه کنید و مسئله را برای او شرح بدهید ، حدس میزنم حدود 2 یا 3 جلسه حداقل باید به تنهایی نزد مشاور بروید. به نظر می رسد مشاور بتواند با ترفندهای خاص خود ، شوهرتان را به سمت خودش بکشاند.
    ویرایش توسط ActionSpider : پنجشنبه 25 شهریور 95 در ساعت 12:38

  5. کاربر روبرو از پست مفید ActionSpider تشکرکرده است .

    tommy (پنجشنبه 25 شهریور 95)

  6. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 95 [ 12:25]
    تاریخ عضویت
    1395-6-13
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    537
    سطح
    10
    Points: 537, Level: 10
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 16 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    اين نشونه هايى كه دادين منو ياد يكى از فاميل هاى نزديكمون انداخت، اون آقا هميشه تو خودش بوده مثل همسرتون يه دفتر داشته كه توش هميشه در مورد خودش مينوشته كه چقدر خودش رو دوست داره و در مورد يه شخصى مينوشته كه اسمش خيلى عجيب بوده و بهش يه سرى كارها رو ميگفته انجام بده. هميشه تو خودش بود و آروم و مهربون و آزارشم به مورچه هم نميرسيد، خيلى آدم باهوش و موفقى بود و از يك دانشگاه خيلى خوب فارغ التحصيل شده بود. همه دوستش داشتن و ميگفتن خيلى آرومه خوبه مهربونه.
    يك مدت بعدش انزواش بيشتر و بيشتر ميشه و تو اتاقش فقط جدول كلمات حل ميكرده،
    هيچ كس فكر نميكرد مشكل خاصى داشته باشه ولى يك روز خبر دادن خودكشى كرده.
    نميخوام بترسونمتون ولى اين قسمت نوشته هاتون كه گفتين بى هدف ميشينه تست ميزنه و درس ميخونه و اون نوشته ى اخيرش كه بهش اشاره كردين منو به فكر انداخت. به نظرم مشكل همسرتون رو ناچيز نگيرين و حتما به فكر درمانش باشين.

  7. کاربر روبرو از پست مفید Sanaznavidi تشکرکرده است .

    tommy (پنجشنبه 25 شهریور 95)

  8. #16
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,820 در 2,405 پست

    Rep Power
    0
    Array


    با سلام و احترام



    من احساس می کنم همسر شما ، زیاد به خودش علاقه نداره - و خودش را زیاد ارزشمند نمی دونه - از طرفی امکان داره نگاه دیگران به ایشون هم به این باور افزوده بشه!

    و این باعث میشه عشق او به دیگران و حتی خودش کم بشه و سعی کنه منزوی بشه !!

    برای اینکه خودش را ارزشمند نشون بده شاید می خواد با یه ایده ای و با یه برنامه ای به این مهم زودتر برسه و خودش را ثابت کنه !


    ولی چرا انجام نمیده !!؟


    چون احتمالا در هدف هایش کمال گرایی ( کامل گرایی ) را ستایش می کنه و به طور واقعی بررسی نمیکنه !!


    برا همین عزت نفس و اعتماد به نفس پایینی داره - برای همین هست که ایده ای میده ولی اجرا نمیکنه .


    از طرفی امکان داره از دیگران هم حمایت نشه . طرد بشه !! ( باور و ایده )

    این یعنی رفتن به سوی افسردگی - یعنی عوض شدن شخصیت و دور شدن از خود واقعیش !


    باید به صورت بالینی بررسی بشوند - باید به اعماق او نفوذ کرد و با او صحبت کرد .


    ------------------------------------------------



    کارهایی که شما باید انجام بدید اینکه :



    - اول تمام مشخصات و کارهایی که همسرتان انجام می دهند + کتاب هایی که مطالعه می کنند + باوراش + میزان شادی و افسردگی + تفریحات و .... تو کاغذ بنویسید و به روانشناس و یا روانپزشک مراجعه کنید

    و چند جلسه مشورت بگیرید - سعی کنید از کارشناسان برنامه رفتار درمانی بگیرید و به همسرتون کمک کنید .

    بعد با همدیگه ! به روانشناس مراجعه کنید تا بتونید مشکل را حل کنید


    - شما باید به ایشون حس ارزشمند بودن را بدهید - منظورم یعنی : شما + خانواده تان و خانواده ایشون ! و نزدیکان و ....


    - سعی کنید کمکش کنید خودش را مثبت ارزیابی کند و به خودش باور داشته باشد


    - مهارت های کلامی و ارتباطی خودتون را بهتر کنید ( خیلی مهمه )


    - با همدیگه ورزش کنید ( با همیدیگه مثلا برید پارک پیاده روی و بهش بگید من با شما اقتخار می کنم که در پارک قدم میزنم )


    - به همراه خانواده ماهی 2 بار کوه برید !! - بذارید شوق گروهی بودن در وجودش نمایان شود !



    - ایشون باید اطمینان حاصل کنه شاد بودن، احساس ارزشمندی، شایستگی و لذت بردن از زندگیش حق مسلم اون هست

    باید هم خودش و هم دیگران را ارزشمند بدونه ! - و برای این کار لازم نیست کاری انجام بده که شبیه یکی دیگه بشه !!

    باید خودش باشه !!! خود واقعیش !! و این را ارزش بدونه



    - عبادت کمک میکنه به این جور شخصیت ها و همه جور شخصیت ها !! - با همدیگه به مکان های زیارتی بروید .


    - تفریح و مسافرت را در برنامه بذارید .

    و .....




    یه تکنیک هایی هست که خود ایشون باید یاد بگیره و انجام بده مثلا :


    کنترل استرس - تکنیک حل مساله - تکنیک شناسایی رفتار نادرست و اعمال مثبت روی آن - مهارت کلامی و غیر کلامی و ...


    اگر مراجعه نکرد به روانشناس ! خودتون برید یاد بگیرید و بهش یاد بدید .





    ------------------------------------------------


    ان شالله این قضیه درست میشه .

    یا حق.


    ویرایش توسط باغبان : پنجشنبه 25 شهریور 95 در ساعت 14:46

  9. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    عشق آفرین (سه شنبه 30 شهریور 95)

  10. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 02 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-11-15
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    8,905
    سطح
    63
    Points: 8,905, Level: 63
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 124 در 65 پست

    Rep Power
    26
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها


    با سلام و احترام



    من احساس می کنم همسر شما ، زیاد به خودش علاقه نداره - و خودش را زیاد ارزشمند نمی دونه - از طرفی امکان داره نگاه دیگران به ایشون هم به این باور افزوده بشه!

    و این باعث میشه عشق او به دیگران و حتی خودش کم بشه و سعی کنه منزوی بشه !!

    برای اینکه خودش را ارزشمند نشون بده شاید می خواد با یه ایده ای و با یه برنامه ای به این مهم زودتر برسه و خودش را ثابت کنه !


    ولی چرا انجام نمیده !!؟


    چون احتمالا در هدف هایش کمال گرایی ( کامل گرایی ) را ستایش می کنه و به طور واقعی بررسی نمیکنه !!


    برا همین عزت نفس و اعتماد به نفس پایینی داره - برای همین هست که ایده ای میده ولی اجرا نمیکنه .


    از طرفی امکان داره از دیگران هم حمایت نشه . طرد بشه !! ( باور و ایده )

    این یعنی رفتن به سوی افسردگی - یعنی عوض شدن شخصیت و دور شدن از خود واقعیش !


    باید به صورت بالینی بررسی بشوند - باید به اعماق او نفوذ کرد و با او صحبت کرد .


    ------------------------------------------------



    کارهایی که شما باید انجام بدید اینکه :



    - اول تمام مشخصات و کارهایی که همسرتان انجام می دهند + کتاب هایی که مطالعه می کنند + باوراش + میزان شادی و افسردگی + تفریحات و .... تو کاغذ بنویسید و به روانشناس و یا روانپزشک مراجعه کنید

    و چند جلسه مشورت بگیرید - سعی کنید از کارشناسان برنامه رفتار درمانی بگیرید و به همسرتون کمک کنید .

    بعد با همدیگه ! به روانشناس مراجعه کنید تا بتونید مشکل را حل کنید


    - شما باید به ایشون حس ارزشمند بودن را بدهید - منظورم یعنی : شما + خانواده تان و خانواده ایشون ! و نزدیکان و ....


    - سعی کنید کمکش کنید خودش را مثبت ارزیابی کند و به خودش باور داشته باشد


    - مهارت های کلامی و ارتباطی خودتون را بهتر کنید ( خیلی مهمه )


    - با همدیگه ورزش کنید ( با همیدیگه مثلا برید پارک پیاده روی و بهش بگید من با شما اقتخار می کنم که در پارک قدم میزنم )


    - به همراه خانواده ماهی 2 بار کوه برید !! - بذارید شوق گروهی بودن در وجودش نمایان شود !



    - ایشون باید اطمینان حاصل کنه شاد بودن، احساس ارزشمندی، شایستگی و لذت بردن از زندگیش حق مسلم اون هست

    باید هم خودش و هم دیگران را ارزشمند بدونه ! - و برای این کار لازم نیست کاری انجام بده که شبیه یکی دیگه بشه !!

    باید خودش باشه !!! خود واقعیش !! و این را ارزش بدونه



    - عبادت کمک میکنه به این جور شخصیت ها و همه جور شخصیت ها !! - با همدیگه به مکان های زیارتی بروید .


    - تفریح و مسافرت را در برنامه بذارید .

    و .....




    یه تکنیک هایی هست که خود ایشون باید یاد بگیره و انجام بده مثلا :


    کنترل استرس - تکنیک حل مساله - تکنیک شناسایی رفتار نادرست و اعمال مثبت روی آن - مهارت کلامی و غیر کلامی و ...


    اگر مراجعه نکرد به روانشناس ! خودتون برید یاد بگیرید و بهش یاد بدید .





    ------------------------------------------------


    ان شالله این قضیه درست میشه .

    یا حق.
    ممنون از پاسخگوییتون....نمیدونم چرا انجام نمیده کلا بعضی ها اینجوری ان
    یک چیزی که من تجربه کردم از دو روز پیش تا حالا این هست که وقتی نسبت به این کارهاش خودمو بی تفاوت نشون میدم یا حتی گاهی خودم ازش میخوام که بره توی اتاقش ، مقاومت میکنه و نمیره(دقیقا مثل بچه ها)
    دیشب مثلا گفتم عزیزم برو تو اتاق یکم با خودت خلوت کن گفت نه میخوام کنار شما باشم!! حتی حرف هم میزد بدون اینکه من چیزی بگم...خیلی خوب شده بود خیلی خوشحال شدم
    با این حال حتما باید برم با یک روانشناس درمیون بذارم ببینم مشکل کجاست...
    و تصمیم گرفتم که باهاش حرف بزنم تا با یکی از دوستاش که خیلی دوست داره با ما رفت و امد کنه هر هفته بریم بیرن شاید درست بشه...
    مشکل شوهر من اینم هست که چون حسوده نمیخواد با ادم های در سطح خودمون یا بالاتر از خودمون از نظر مالی رفت و امد کنه...دوست داره همیشه با ادم های قشر ضعیف باشه

  11. کاربر روبرو از پست مفید tommy تشکرکرده است .

    باغبان (جمعه 26 شهریور 95)

  12. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 خرداد 96 [ 00:08]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    6,293
    سطح
    51
    Points: 6,293, Level: 51
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    312

    تشکرشده 273 در 107 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام دوست عزیز

    بی هدف تست میزنه یعنی چی؟!

    تست در مورد چه موضوعاتی؟ آزمون های استخدامی، زبان انگلیسی، روانشناسی، فیزیک و شیمی و ریاضی و ....؟!!!
    شاید بعضی چیزهایی که بهش نرسیده براش عقده شده مثل قبولی در آزمون استخدامی، رتبه خوی کنکور و یا گرفتن مدرک زبان و...

  13. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 فروردین 02 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-11-15
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    8,905
    سطح
    63
    Points: 8,905, Level: 63
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 145
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 124 در 65 پست

    Rep Power
    26
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Shadi2 نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز

    بی هدف تست میزنه یعنی چی؟!

    تست در مورد چه موضوعاتی؟ آزمون های استخدامی، زبان انگلیسی، روانشناسی، فیزیک و شیمی و ریاضی و ....؟!!!
    شاید بعضی چیزهایی که بهش نرسیده براش عقده شده مثل قبولی در آزمون استخدامی، رتبه خوی کنکور و یا گرفتن مدرک زبان و...
    اینم فکر میکنم ریشه در کودکیش داره چون همونطور که خودش تعریف میکنه پدرو مادرش به شدت برای درس خوندن اینو تحت فشار گذاشتن
    همین الانم هر چند وقت یک بار مادرش زنگ میزنه دو ساعت نصیحتش میکنه که درسشو ادامه بده درس بخونه درس خوبه
    همشم میگن این نخبه بود در صورتی که نه المپیادی رتبه اورده نه مقامی کسب کرده نه چیزی فقط معذلش بالای 19 بوده مثل همه ما!!
    کلا پدرو مادرش به شدت اهل نصیحت هستن شاید مثلا دو سه ساعت یک موضوعو تکرار میکنن و اعصاب ادمو بهم میریزن اینم فقط گوش میده
    مادرش به هیچ وجه مادر خوبی برای اینا نیست چون خودش تحصیل نکرده خیلی روی تحصیا اینا پافشاری میکنه و از اونجایی که پدر شوهرم باهاش خوب نیست و خیلی خوردش میکنه همیشه وقتی مشکلی داره شروع میکنه به نصیحت این...
    به گفته شوهرم میگه مامانم هیچوقت حتی دست رو سرم نکشید از بچگی فقط کتک یادمه و اینکه مارو میفرستاد کوچه ..راست میگه هنوزم که هنوزه اصلا محبت نمیکنه به بچه هاش فقط نصیحت!!
    در مقابل خانواده من خیلی به هم وابسته و با محبت هستیم و همین موضوع هم منو آزار میده چون محیطی که در اون بزرگ شدیم از زمین تا آسمون متفاوته و این باعث شده رفتار ما نسبت به هم از زمین تا اسمون متفاوت باشه.....

  14. کاربر روبرو از پست مفید tommy تشکرکرده است .

    عشق آفرین (سه شنبه 30 شهریور 95)

  15. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 خرداد 96 [ 00:08]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    6,293
    سطح
    51
    Points: 6,293, Level: 51
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    312

    تشکرشده 273 در 107 پست

    Rep Power
    38
    Array
    دوست عزیز
    شما درست جواب سوال رو ندادی!
    همسرت در مورد چه موضوعی تست میزنه؟


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو ارتباط با دخترها تو اجتماع مشکلی ندارم، اما وقتی دختری رو دوست دارم برعکسه
    توسط amir800 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آبان 95, 22:01
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  3. من خیلی نقص دارم هم تو رفتارم هم تو ظاهرم نمیتونم خودمو دوست داشته باشم
    توسط پونیو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 43
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مرداد 93, 00:20
  4. تو انتخاب کمکم کنید تو تصمیم درست مرددم روحیم داغونه
    توسط mona_joon در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 14:23
  5. لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 فروردین 87, 04:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.