موضوع: درست یا غلط بودن اصرا به ادامه رابطه

نوشته اصلی توسط samira85

سلام دوستان
دو ماه و نیم که از قطع رابطه م میگذره که دیروز ایشون بهم پیام دادن ،من جوابشو نو ندادم بعد چندساعت باز پیام دادن ،من دیگه نمیخوام به این رابطه(حتی ازدواج) برگردم از نظر منطقی هر چی فکر میکنم اشتباه و از نظر م این ادم دیگه قابل اعتماد نیست و یه جورایی احساس میکنم با این کاراش منو تحقیر کرد و از طرفی ته دلم هنوز یکم دوسش دارم و وقتی فکر میکنم این رابطه ی 5 سال اینطوری و بی نتیجه مونده خیلی ناراحت و شکسته میشم با این که قبل از این جدایی فکر میکردم بهترین انتخاب کردم و تا حدی فکر میکردم میشناختمش و باهاش خوشبخت میشم ،الان من مشکلم این پیترسم بعدا پشیمون بشم بهش فرصت ندادم از طرفیم غرورم شکسته و ازش نفرت دارم ،،،
به نظر شما بهترین کار چی هستی ؟

سلام عزیزم. ولش کن... همین
دیگه بهش فکر نکن.کارت درست شده یا نه؟ برای خودت سرگرمی ایجاد کن.بله عزیزم این روزها میگذره و چندسال بعد در عین خوشبختی به حال این روزات میخندی. به ازدواج فکر کن.ولی نه عجله ای و شتاب زده. مطمئن باش اگه درست انتخاب کنی روزهای زندگی مشترک جز بهترین روزهای عمرت میشه. اگه خیلی اذیتی مشاوری چیزی برو.البته من نمیدونم روانشناس یا روانکاو بدردت میخوره الان یا نه.بپرس ولی پی اش رو بگیر و حالتو درست کن. اون آقا اگر قصد واقعی داشته باشه در واقعیت کاری انجام میده اگرم دیدی اومد و نمیتونی ازش بگذری برو مشاوره بهت کمک میکنه اما مشاور باتجربه و کاردرست...

نوشته اصلی توسط donya.

سلام عزیزم. ولش کن... همین
دیگه بهش فکر نکن.کارت درست شده یا نه؟ برای خودت سرگرمی ایجاد کن.بله عزیزم این روزها میگذره و چندسال بعد در عین خوشبختی به حال این روزات میخندی. به ازدواج فکر کن.ولی نه عجله ای و شتاب زده. مطمئن باش اگه درست انتخاب کنی روزهای زندگی مشترک جز بهترین روزهای عمرت میشه. اگه خیلی اذیتی مشاوری چیزی برو.البته من نمیدونم روانشناس یا روانکاو بدردت میخوره الان یا نه.بپرس ولی پی اش رو بگیر و حالتو درست کن. اون آقا اگر قصد واقعی داشته باشه در واقعیت کاری انجام میده اگرم دیدی اومد و نمیتونی ازش بگذری برو مشاوره بهت کمک میکنه اما مشاور باتجربه و کاردرست...

سلام دوست عزیز
من این مدت به پیامای ایشون جواب ندادم و سعی کردم بهش فکر نکنم اما دوباره امروز پیام دادن و من جواب دادم و ایشون دلیل رفتارشون دودل بوده خودشون میدونستن و این شک دارن بتونن منو خوشبخت کنم چون احساس میکنن مثه روزای اول عاشق من نیستنوعشقشونو گم کردن حتی الانم که پیام دادن درگیر و این سه ماه مدام تو فکر بودن،من ازشون خواستم تصمیمشونو بگیرن و ایشون تا اخر ماه فرصت خواستن البته بدون این که رابطه ایی باشه
من خیلی حس بدی دوباره پیدا کردم اولش که خیلی اصرار داشتن من دوباره امیدوار شده بودم نمیدونم ایشون اصلا با این توصیفات میتونه شریک خوبی باشه ؟
دوستان من خودمم عاشق ایشون مثه عشق اطرافیانم نسبیت به طرف مقابلشون دارن نیستم (مثلا بعضی با وجود رفتاری بد و بی احترامی هنوز مثه روز اول طرفشونو دوست دارن)به نظر من اویل هر رابطه یه سری هیجانات زیاد وجود داره که بهش میگن عشق و بعدش هیجانات کم میشه و جاشو دوست داشتن میگیره وهمیشه ادم مثه روزای اولش نیست ایا نظر من درست ؟
به نظر من ایشون فقط از اینده ترسیدن ،ازدواجم مرحله ایی از زندگی که اگه شخص به خودشو طرف مقابلش ایمان داشته باشه میتونه زندگی خوبی داشته باشه

این اخرین راه ارتباطی رو هم که نسبت بهش اگاه هستین از بین ببرید.سیم کارتتون رو عوض کنید و دیگه جواب این اقا رو ندین.
سخته ولی وقتی اینجوری به صلاحتونه پس لطفا خودتون دلتون به حال خودتون بسوزه و خوبی خودتون رو بخواین.
شما هنوز خودتون این ماجرارو تموم شده فرض نکردین و مدام منتظر برگشت اون اقایین تا بهش فرصت دوباره بدین.
منتظرین خواهش کنه تا بهش فرصت بدین.من این حالاتو کاملا درک میکنم ولی اخرش که چی؟

نوشته اصلی توسط شیدا.

سلام

کاش جوابش را نمی دادی.

سن شما، سنی نیست که بخوای درگیر بازیهای این آقا بشی.
چرا بلاکش نمی کنی که دیگه پیام نده؟

آدمی که اصلا نمی دونه چی می خواد، محکم نیست، دروغ می گه، تکلیفش با هیچی معلوم نیست، وابسته است و .... می خوای چیکار؟

این همه سال کاری نکرده، این یه ماه هم کاری نمی کنه.
ایشون شما را می خواد چون گزینه ی دیگه ای نداره. وگرنه از ته دل نمی خوادتون. اینقدر شرایطش بده ( مخصوصا شخصیتی) که کسی قبولش نمی کنه.
اونم می دونه نمی تونه با دیگران باشه، می گه حالا سمیرا از هیچی بهتره دیگه ....

حق با شماست تا جوابش نداده بودم حال بهتری داشتم و مدتی بود سرحال بودم من نمیتونم بگم کامل از ذهنم پاکش کردم برای همین سعی کردن بهش فرصت بدم که بعدا پشیمون نشم چرا به رابطه ی 5 سال فرصت ندادم!!والانم تصمیم دارم بعد اخر این ماه اگه اقدامی نکردن کلا بلاکش کنم و هیچ وقت جوابش ندم نمیدونم که این یه ماهم درست بود فرصت یا نه؟(ولی متاسفانه حرف دلمو گوش کردم)

نوشته اصلی توسط شیدا.

سلام

کاش جوابش را نمی دادی.

سن شما، سنی نیست که بخوای درگیر بازیهای این آقا بشی.
چرا بلاکش نمی کنی که دیگه پیام نده؟

آدمی که اصلا نمی دونه چی می خواد، محکم نیست، دروغ می گه، تکلیفش با هیچی معلوم نیست، وابسته است و .... می خوای چیکار؟

این همه سال کاری نکرده، این یه ماه هم کاری نمی کنه.
ایشون شما را می خواد چون گزینه ی دیگه ای نداره. وگرنه از ته دل نمی خوادتون. اینقدر شرایطش بده ( مخصوصا شخصیتی) که کسی قبولش نمی کنه.
اونم می دونه نمی تونه با دیگران باشه، می گه حالا سمیرا از هیچی بهتره دیگه ....

حق با شماست تا جوابش نداده بودم حال بهتری داشتم و مدتی بود سرحال بودم من نمیتونم بگم کامل از ذهنم پاکش کردم برای همین سعی کردن بهش فرصت بدم که بعدا پشیمون نشم چرا به رابطه ی 5 سال فرصت ندادم!!والانم تصمیم دارم بعد اخر این ماه اگه اقدامی نکردن کلا بلاکش کنم و هیچ وقت جوابش ندم نمیدونم که این یه ماهم درست بود فرصت یا نه؟(ولی متاسفانه حرف دلمو گوش کردم)

سلام ...
یادتونه اون روزی رو که حس بسیار بدی داشتید از این بابت که بعضی خط قرمز ها رو گذشته بودید کنار با این تصور که ایشون همسر شما خواهند شد و... بعدش یکدفعه گفتند جدایی و... چقدر حس بدی داشتید و....

دوم این که واقعا ما جای اون آقا نیستیم بخوایم قضاوت کنیم که واقعا پشیمون شده بودند از ازدواج با شما یا نه واقعا بحث مشکلاتشون بوده و...

بهترین تصمیم این هستش مثل همین چند ماه اخیر ایشون رو کلا فراموش کنید... این یک ماه هم طوری منتظر باشید که انگار قراره ازشون خبری نشه....تا اگه نشد دوباره حس های بد روز اول سراغتون نیاد و....

بعدش اگه ایشون بهتون پیام دادند این مدت اصلا جواب ندید....

نوشته اصلی توسط samira85

حق با شماست تا جوابش نداده بودم حال بهتری داشتم و مدتی بود سرحال بودم من نمیتونم بگم کامل از ذهنم پاکش کردم برای همین سعی کردن بهش فرصت بدم که بعدا پشیمون نشم چرا به رابطه ی 5 سال فرصت ندادم!!والانم تصمیم دارم بعد اخر این ماه اگه اقدامی نکردن کلا بلاکش کنم و هیچ وقت جوابش ندم نمیدونم که این یه ماهم درست بود فرصت یا نه؟(ولی متاسفانه حرف دلمو گوش کردم)

سلام.آره دیگه دل همینطوریه ولی شما خیلی بهش فرصت دادی دیگه ۵ساااال...از این بیشتر؟ نه تعهدی داشتین نه حتی صیغه محرمیتی بوده ۵سال براش موندین.به نظر من البته بیا از الان بلاکش کن.اون اگه قصدی داشته باشه زودتر اقدام میکنه.۰اگرم نه که دیگه بیخیال.این درست نیست ک با دست پس میزنه با پا پیش میکشه میره بعد چندماه یه پیام میده من دودلم...من دودلم یعنی چی؟ اگه دودله تا آخر همین میمونه. درسته ۵سال زیاده و حقم داری دلت نیاد ازین ۵سال بگذری ولی دندونی که لقه بکش بنداز دور بذار راحت بشی...

نوشته اصلی توسط donya.

سلام.آره دیگه دل همینطوریه ولی شما خیلی بهش فرصت دادی دیگه ۵ساااال...از این بیشتر؟ نه تعهدی داشتین نه حتی صیغه محرمیتی بوده ۵سال براش موندین.به نظر من البته بیا از الان بلاکش کن.اون اگه قصدی داشته باشه زودتر اقدام میکنه.۰اگرم نه که دیگه بیخیال.این درست نیست ک با دست پس میزنه با پا پیش میکشه میره بعد چندماه یه پیام میده من دودلم...من دودلم یعنی چی؟ اگه دودله تا آخر همین میمونه. درسته ۵سال زیاده و حقم داری دلت نیاد ازین ۵سال بگذری ولی دندونی که لقه بکش بنداز دور بذار راحت بشی...

سلام دوستان عزیز
من این مدت به نظراتتون گوش دادم و اصلا تو فکر برگشت ایشون نبود حتی وقتی حرفایی شیدا خانم خوندم یه جورایی شوکه شدم و بسیار برام ناراحت کننده بود چون از این جنبه نگاه نکردم بودم ...
ایشون چندروز پیش بهم پیام دادن که تصمیمش گرفتن و میخوان ازدواج کنند باهم و قرار و مدار بزاریم....
من یکم کار داشتم چندساعت بعد جواب دادم که بهتر بیشتر فکر کنن و ببینند میتونند رو تصمیمشون بمون .و بعدشم من میخوام برم مشاوره خلاصه بعد رد وبدل شدن پیامها ایشون باز یه ترسی تو وجودشون بود که نمیدونم طبیعی هست یا نه؟(چون ما فامیل هستیم و من گفتم اگه وسطش بخوای جا بزنی برای خانوادها بد میشه و روابط بهم میخوره که باز گفتن منم از همین میترسم)با این حرفشون من گفتم از نظر من رابطمون تمام . رابطه رو تموم کردم
الان حال خوبی ندارم فقط میخوام بدونم که ایا همه انقد برای ازدواج میترسن ؟ایا باید من اطمینان بهشون بدم و بهشون دلگرمی میدادم ؟یکم شک کردم رفتارم درست بوده ؟(منتظر همفکریتون هستم ممنون)