موضوع: درست یا غلط بودن اصرا به ادامه رابطه

سلام دوستان
دو ماه از جدایی میگذره و من تو این مدت باهاش تماسی نداشتم اما هر روز که بیدار میشم اول چیزی که میاد تو ذهنم ایشون و مدام گوشیمو چک میکنم
که شاید پیامی از ایشون دریافت کرده باشم ،روزای سختیو دارم میگذرونم و نمیدونم تا کی ادامه داره با این که خودم سرگرم میکنم باز تفاوتی نداره یه لحظه خوب و یه لحظه بد،میترسم این حالم همینطوری ادامه داشته باشه یعنی میشه یه روزی فراموشش کنم و به زندگی عادیم ادامه بدم ؟

سلام دوست عزیز

حالات شما کاملا طبیعیه .دو ماه هم زمان زیادی نیست . همه ما این روزها رو گذروندیم .

بالاخره در پروسه آشنایی همیشه ممکنه جدایی هم اتفاق بیفته تا اینکه بالاخره آدم ها مسیر زندگیشون رو پیدا کنن.

به خودن زمان بده.مطمئن باش زمانی میرسه که خودت هم از خوب شدن حالت و فراموش کردن اتفاقات گذشته تعجب می کنی.

• مراحل گذشتن از جدایی عاطفی به گفته خیلی از متخصصان بسیار شبیه به مراحل سوگ بعد از مرگ یک شخص عزیزه. شما ممکنه بارها بین این مراحلی که می گم عقب و جلو برین، اما بالاخره یک بار از مرحله آخر میاین بیرون و حالتون بهتر می شه.

1. شوک: چرا؟ آخه چرا؟؟؟ چجوری تونست؟ چجوری دلش اومد دلم رو بشکنه؟ چجوری دلش اومد خیانت بکنه؟ مگه ما با هم قرار نداشتیم؟ مگه من چیکار کرده بودم؟ چرا من؟ من که آدم خوبیم؟ من که اون همه براش مایه گذاشتم؟ من که اون همه دوسش داشتم؟ من که به خاطر اون از همه چی گذشتم؟
2. انکار و ناباوری: نه امکان نداره. حتما اشتباه شده. حتما یکی از دوستاش پاش نشسته. اون اصلا همچین آدمی نیست. نکنه خونوادش توی گوشش خوندن؟ نکنه یه دختری خامش کرده؟ امکان نداره اون خودش اینجوری به عشقمون خیانت کنه...
3. خشم و عصبانیت: احمق بی شعور خیال کرده کیه؟! من رو تنها میذاری؟ من که خودم صد تا پسر مثل تو رو دور یه انگشتم می چرخونم؟ من که عمرا هرگز به هیچ کس رو نمیدم؟ خاک بر سرت! خاک بر سر اون دختره! بدبخت، تو لیاقت منو داری؟! اصلا لیاقتت همونه... برو با همون دختره ی....!
4. چک و چانه زدن: اگه بهش زنگ بزنم ببینم اونم پشیمون شده چی؟ اگه لاغر بشم منو میخواد؟ اگه ازش بخوام یه فرصت دیگه به عشقمون بده چی؟ اگه فقط زنگ بزنم حالشو بپرسم چی؟ یعنی نمیشه ما فقط دوست معمولی بمونیم؟
5. پذیرش: بسیار خوب، ما مال هم نبودیم. رابطه مون اشتباه بود و تموم شد. دیگه باید فراموشش کنم و برم سراغ بقیه زندگیم.

• بعضی ها می گن به اندازه نصف طول مدتی که با هم بودید، طول می کشه تا حال شما خوب شه و آماده ورود نفر بعدی به زندگی تون بشین. بعضی وقتها این درسته و بعضی وقت ها نه. توصیه های مختلفی در این زمینه وجود داره. مهم اینه که شما حتما آگاهی تون رو به 5 مرحله ای که بالاتر گفتم حفظ کنین و هر وقت واقعا و واقعا به صورت باثبات و طولانی مدت روی مرحله 5 موندین، اون وقت یک شخص جدید رو وارد زندگی تون بکنین.

• من اگر بخوام تخمین بزنم می گم برای رابطه های چند ماهه 3 تا 6 ماه و برای رابطه های چند ساله اقلا یک سال قبل از ورود نفر بعدی به زندگی تون صبر کنین. از اون دخترها نباشین که همین طور آدم به زندگی شون وارد می شه و از اون طرف خارج می شه. از دوره تونل تاریکی تون برای بررسی روابط دیگران، کارهای خوب یا اشتباهاتشون کمک بگیرین. یه مدت فقط نظاره گر روابط دیگران باشین. هی پشت سرهم یک نوع آدم نالایق رو وارد زندگی تون نکنین، باید به روح و قلبتون فرصت بدین که بیشتر با خودتون آشنا شین و بیشتر خودتون رو آموزش بدین. گاهی به کمک یک مشاور یا روانشناس خوب نیاز هست. گاهی خودتون هم می تونین. ازتون می خوام که حتما یادتون باشه در قلبتون رو راحت باز نکنین. به خودتون اجازه بهبودی بدین. این خیلی در موفقیت روابط آینده تون موثره.

منبع

نوشته اصلی توسط خانم مهندس

• مراحل گذشتن از جدایی عاطفی به گفته خیلی از متخصصان بسیار شبیه به مراحل سوگ بعد از مرگ یک شخص عزیزه. شما ممکنه بارها بین این مراحلی که می گم عقب و جلو برین، اما بالاخره یک بار از مرحله آخر میاین بیرون و حالتون بهتر می شه.

1. شوک: چرا؟ آخه چرا؟؟؟ چجوری تونست؟ چجوری دلش اومد دلم رو بشکنه؟ چجوری دلش اومد خیانت بکنه؟ مگه ما با هم قرار نداشتیم؟ مگه من چیکار کرده بودم؟ چرا من؟ من که آدم خوبیم؟ من که اون همه براش مایه گذاشتم؟ من که اون همه دوسش داشتم؟ من که به خاطر اون از همه چی گذشتم؟
2. انکار و ناباوری: نه امکان نداره. حتما اشتباه شده. حتما یکی از دوستاش پاش نشسته. اون اصلا همچین آدمی نیست. نکنه خونوادش توی گوشش خوندن؟ نکنه یه دختری خامش کرده؟ امکان نداره اون خودش اینجوری به عشقمون خیانت کنه...
3. خشم و عصبانیت: احمق بی شعور خیال کرده کیه؟! من رو تنها میذاری؟ من که خودم صد تا پسر مثل تو رو دور یه انگشتم می چرخونم؟ من که عمرا هرگز به هیچ کس رو نمیدم؟ خاک بر سرت! خاک بر سر اون دختره! بدبخت، تو لیاقت منو داری؟! اصلا لیاقتت همونه... برو با همون دختره ی....!
4. چک و چانه زدن: اگه بهش زنگ بزنم ببینم اونم پشیمون شده چی؟ اگه لاغر بشم منو میخواد؟ اگه ازش بخوام یه فرصت دیگه به عشقمون بده چی؟ اگه فقط زنگ بزنم حالشو بپرسم چی؟ یعنی نمیشه ما فقط دوست معمولی بمونیم؟
5. پذیرش: بسیار خوب، ما مال هم نبودیم. رابطه مون اشتباه بود و تموم شد. دیگه باید فراموشش کنم و برم سراغ بقیه زندگیم.

• بعضی ها می گن به اندازه نصف طول مدتی که با هم بودید، طول می کشه تا حال شما خوب شه و آماده ورود نفر بعدی به زندگی تون بشین. بعضی وقتها این درسته و بعضی وقت ها نه. توصیه های مختلفی در این زمینه وجود داره. مهم اینه که شما حتما آگاهی تون رو به 5 مرحله ای که بالاتر گفتم حفظ کنین و هر وقت واقعا و واقعا به صورت باثبات و طولانی مدت روی مرحله 5 موندین، اون وقت یک شخص جدید رو وارد زندگی تون بکنین.

• من اگر بخوام تخمین بزنم می گم برای رابطه های چند ماهه 3 تا 6 ماه و برای رابطه های چند ساله اقلا یک سال قبل از ورود نفر بعدی به زندگی تون صبر کنین. از اون دخترها نباشین که همین طور آدم به زندگی شون وارد می شه و از اون طرف خارج می شه. از دوره تونل تاریکی تون برای بررسی روابط دیگران، کارهای خوب یا اشتباهاتشون کمک بگیرین. یه مدت فقط نظاره گر روابط دیگران باشین. هی پشت سرهم یک نوع آدم نالایق رو وارد زندگی تون نکنین، باید به روح و قلبتون فرصت بدین که بیشتر با خودتون آشنا شین و بیشتر خودتون رو آموزش بدین. گاهی به کمک یک مشاور یا روانشناس خوب نیاز هست. گاهی خودتون هم می تونین. ازتون می خوام که حتما یادتون باشه در قلبتون رو راحت باز نکنین. به خودتون اجازه بهبودی بدین. این خیلی در موفقیت روابط آینده تون موثره.

منبع

سلام دوست عزیز
واقعا حال این روزای منو توصیف کردید ،من الان اصلا به فکر رابطه ی جدیدی نیستم اصلا از رابطه حالم بهم میخوره ،، فقط این روزا بیشتر به این فکر میکنم که چیکار کنم حالم خوب باشه و این حال خوبم وابسته به کسی نکنم میخوام اینو یاد بگیرم چون فکر میکنم اینطوری زندگی بهتری در اینده نیز خواهم داشت ،نمیدونم همه دخترا اینطوری یا نه ولی برای من بخش مهم و بزرگی از زندگیم بود (ازدواج و خوشبخت شدن با مرد زندگی)الان میخوام فقط بخشی از زندگیم باشه

سلام

این حالاتتون طبیعیه و اگه زیاد برید پی اش بدتر خواهد شد.. فقط باید صبر کنید و راه دیگه ای نداره..

فقط چن مورد هست که باید انجام بدید.. خط موبایلتونو عوض کنید تا دگ هی نرین سراغه چک کردنش , اگه هم یه روزی ایشون خواستن برگردن بهتون یه جوری اطلاع میدن و نیازی به خط قبلی نیست

عکسها و فیلمها و شمارشونو حذف کنید.. دور و بر خونه و محل کار ایشون نرین..

بی قرارانه در پیدا کردن ایشون بطور تصادفی در بیرون , در بازار و بین مردم نباشید ..

زندگی قبل از ازدواجتونو یاداوری کنید که چه کارهائی میکردید و برنامه تون چی بود و همونا رو کم کم دوباره پیاده کنید

نوشته اصلی توسط samira85

سلام دوست عزیز
واقعا حال این روزای منو توصیف کردید ،من الان اصلا به فکر رابطه ی جدیدی نیستم اصلا از رابطه حالم بهم میخوره ،، فقط این روزا بیشتر به این فکر میکنم که چیکار کنم حالم خوب باشه و این حال خوبم وابسته به کسی نکنم میخوام اینو یاد بگیرم چون فکر میکنم اینطوری زندگی بهتری در اینده نیز خواهم داشت ،نمیدونم همه دخترا اینطوری یا نه ولی برای من بخش مهم و بزرگی از زندگیم بود (ازدواج و خوشبخت شدن با مرد زندگی)الان میخوام فقط بخشی از زندگیم باشه

سلام خانومی
توی پست قبلی مراحل یه جدایی عاطفی رو برات نوشتم هر چه زودتر سعی کنی این مراحل رو پشت سر بذاری و ذهن و قلبتو به یه ثباتی برسونی بهتره.
خیلی خوبه که دو ماه تونستید ارتباطتون رو قطع کنید. همینو ادامه بدید. توی همه شبکه های اجتماعی که عضو هستید حذف یا بلاکش کنید. سعی کنید به هر نحوی که شده اسم و نشونیشو از زندگیتون پاک کنید. این که میگید فامیل هستید و مدام ممکنه بحثش بشه تو خونه کارو سخت میکنه! سعی کنید تو جمعایی که میدونید ممکنه بحثش پیش بیاد به یه بهانه ای شرکت نکنید. اگر کسی از خونواده یا آشناهاتون در جریان ارتباطتون بوده ازش بخواید تو این پروسه کمکتون کنه.
هر چیزی که شما رو یادش میندازه، یادگاری، گل خشک، کادو و... همه رو جمع کنید و اگر دلتون نمیاد سربه نیستشون کنید بذاریدشون تو یه جعبه و درش رو با چسب پلمپ کنید و بندازیدش یه جایی که در دسترستون نباشه. مثلا تو انباری، بالای کمد و...
یه کار دیگه که میتونید بکنید اینه که یه چک لیست از ویژگیای بدش درست کنید. یه دفترچه بردارید و هر ویژگی بد اخلاقی یا حتی ظاهری و هر کار بدی که در حقتون کرده رو بنویسید. حتی اگر مسخره باشه اونا رو هم کنار موارد مهم بنویسید. هر چیزی که براتون خوشایند نبوده و شما برای خودتون انکار میکردید رو بهش اعتراف کنید و بنویسید. نگران نباشید کسی غیر از خودتون این لیستو نمیخونه. هر تفاوتی که با مرد رویاهاتون داشته حتی اگه از مدل غذا خوردنش خوشتون نیومده بنویسید و هر وقت دلتون براش تنگ شد برگردید سر لیستتون و بخونیدش و به ویژگی ها چند مورد اضافه کنید.
دیگه اینکه... سعی کنید تا میتونید به خودتون برسید. غذاهای خوب و سالم بخورید، ورزش کنید، زورکی هم که شده هر روز تو محل کار یا دانشگاه لباس خوب و مرتب و ست شده بپوشید. خیییلی بیشتر از قبل به خودتون برسید. آرایش خوبی کنید، عطر بزنید و زیبا تر از قبل دیده بشید. حالتون خیلی بهتر میشه، بذارید تعریفایی که دوستاتون از ظاهرتون میکنن حالتون رو خوب کنه و اعتماد به نفستونو برگردونه.
و اینکه تا میتونی خوش بگذرون، با دوستات گردش برو، پشت به پشت برنامه بذار...اصلا زورکی برنامه جور کن، باشگاه، استخر، کلاس زبان ، تمیزکاری خونه، مرتب کردن کابینتا، خونه تکونی، بیرون ریختن کشوها، کمک به مادر تو کارای خونه و آشپزی و... هررررر نوع کار فیزیکی که دم دستتون هست و سرتونو گرم میکنه. باز آخر شب شاید حالتون بد بشه ولی در طول روز فرصت فکر کردن به خودتون ندین. خب؟
به ازای هر دو سه روزی که موفق شدید ذهنتونو از یادش پاک نگه دارید به خودتون یه جایزه بدید. مثلا یه چیز غیر ضروری ولی دوست داشتنی برای خودتون بخرید یا یه قرار کافی شاپ با دوستاتون یا هر چیز دیگه ای....
روزی میرسه که اثری از این زخم رو روی دلتون حس نمیکنید...

نوشته اصلی توسط خانم مهندس

سلام خانومی
توی پست قبلی مراحل یه جدایی عاطفی رو برات نوشتم هر چه زودتر سعی کنی این مراحل رو پشت سر بذاری و ذهن و قلبتو به یه ثباتی برسونی بهتره.
خیلی خوبه که دو ماه تونستید ارتباطتون رو قطع کنید. همینو ادامه بدید. توی همه شبکه های اجتماعی که عضو هستید حذف یا بلاکش کنید. سعی کنید به هر نحوی که شده اسم و نشونیشو از زندگیتون پاک کنید. این که میگید فامیل هستید و مدام ممکنه بحثش بشه تو خونه کارو سخت میکنه! سعی کنید تو جمعایی که میدونید ممکنه بحثش پیش بیاد به یه بهانه ای شرکت نکنید. اگر کسی از خونواده یا آشناهاتون در جریان ارتباطتون بوده ازش بخواید تو این پروسه کمکتون کنه.
هر چیزی که شما رو یادش میندازه، یادگاری، گل خشک، کادو و... همه رو جمع کنید و اگر دلتون نمیاد سربه نیستشون کنید بذاریدشون تو یه جعبه و درش رو با چسب پلمپ کنید و بندازیدش یه جایی که در دسترستون نباشه. مثلا تو انباری، بالای کمد و...
یه کار دیگه که میتونید بکنید اینه که یه چک لیست از ویژگیای بدش درست کنید. یه دفترچه بردارید و هر ویژگی بد اخلاقی یا حتی ظاهری و هر کار بدی که در حقتون کرده رو بنویسید. حتی اگر مسخره باشه اونا رو هم کنار موارد مهم بنویسید. هر چیزی که براتون خوشایند نبوده و شما برای خودتون انکار میکردید رو بهش اعتراف کنید و بنویسید. نگران نباشید کسی غیر از خودتون این لیستو نمیخونه. هر تفاوتی که با مرد رویاهاتون داشته حتی اگه از مدل غذا خوردنش خوشتون نیومده بنویسید و هر وقت دلتون براش تنگ شد برگردید سر لیستتون و بخونیدش و به ویژگی ها چند مورد اضافه کنید.
دیگه اینکه... سعی کنید تا میتونید به خودتون برسید. غذاهای خوب و سالم بخورید، ورزش کنید، زورکی هم که شده هر روز تو محل کار یا دانشگاه لباس خوب و مرتب و ست شده بپوشید. خیییلی بیشتر از قبل به خودتون برسید. آرایش خوبی کنید، عطر بزنید و زیبا تر از قبل دیده بشید. حالتون خیلی بهتر میشه، بذارید تعریفایی که دوستاتون از ظاهرتون میکنن حالتون رو خوب کنه و اعتماد به نفستونو برگردونه.
و اینکه تا میتونی خوش بگذرون، با دوستات گردش برو، پشت به پشت برنامه بذار...اصلا زورکی برنامه جور کن، باشگاه، استخر، کلاس زبان ، تمیزکاری خونه، مرتب کردن کابینتا، خونه تکونی، بیرون ریختن کشوها، کمک به مادر تو کارای خونه و آشپزی و... هررررر نوع کار فیزیکی که دم دستتون هست و سرتونو گرم میکنه. باز آخر شب شاید حالتون بد بشه ولی در طول روز فرصت فکر کردن به خودتون ندین. خب؟
به ازای هر دو سه روزی که موفق شدید ذهنتونو از یادش پاک نگه دارید به خودتون یه جایزه بدید. مثلا یه چیز غیر ضروری ولی دوست داشتنی برای خودتون بخرید یا یه قرار کافی شاپ با دوستاتون یا هر چیز دیگه ای....
روزی میرسه که اثری از این زخم رو روی دلتون حس نمیکنید...

مرسی دوست عزیز ،حتما به توصیه هاتون گوش میکنم
من شماره شو حذف کردم تو شبکه های اجتماعیم حذفش کردم هرچند شماره شو از حفظم ،وقتی نظرات دوستان میبینم یه جورایی دلم قرص میشه که این مرحله م میگذره و من تنها نیستم

سلام دوستان
دو ماه و نیم که از قطع رابطه م میگذره که دیروز ایشون بهم پیام دادن ،من جوابشو نو ندادم بعد چندساعت باز پیام دادن ،من دیگه نمیخوام به این رابطه(حتی ازدواج) برگردم از نظر منطقی هر چی فکر میکنم اشتباه و از نظر م این ادم دیگه قابل اعتماد نیست و یه جورایی احساس میکنم با این کاراش منو تحقیر کرد و از طرفی ته دلم هنوز یکم دوسش دارم و وقتی فکر میکنم این رابطه ی 5 سال اینطوری و بی نتیجه مونده خیلی ناراحت و شکسته میشم با این که قبل از این جدایی فکر میکردم بهترین انتخاب کردم و تا حدی فکر میکردم میشناختمش و باهاش خوشبخت میشم ،الان من مشکلم این پیترسم بعدا پشیمون بشم بهش فرصت ندادم از طرفیم غرورم شکسته و ازش نفرت دارم ،،،
به نظر شما بهترین کار چی هستی ؟

به تماس وپیامش پاسخ نده ایشون اگر شمارو واقعا بخوان حتما اقدام جدی میکنند .
واگرنه این پیامهای گه گاهی فقط برای رفع دلتنگیه و به دنبال رفع نیازهای عاطفی خودشون هستن.

اوّل و آخر اين قصّه بديدي،بس است.
شما البته زنداني خواهي بود.زنداني يه فرهنگ،رفتار،گذشته،سنّت ،خانواده و...
رهاکن