به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 17 , از مجموع 17
  1. #11
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,819 در 2,405 پست

    Rep Power
    0
    Array


    با سلام و احترام

    ممنون از لطف شما


    ما هم از دل نوشته های شما و دیگر اعضای محترم تالار استفاده می بریم و تو هر تاپیکی سعی می کنیم بیشتر یاد بگیریم
    الحمدالله دست به قلمتون خوبه و یه جورایه خیلی از من بیشتر می نویسید
    منم یه مدت ( الان هم اینجوریه ) متن هام خیلی زیاد بود که بچه ها از بالا ما را نصیحت و هدایت می کردند – ولی کو گوش شنوا .



    ببخشید من یه خلاصه نویسی کنم :

    شما در رویای خودتون همیشه این باور را تو خودتون داشتید که تو حرفه ی خودتون به موفقعیت بزرگ برسید و بهترین باشید! ( چی نوشتم همش شد خودتون )


    یعنی چی ؟


    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme_am نمایش پست ها

    تو هر حرفه ای که قراره باشم بهترینش باشم نه اینکه صرفا یه مدرکی داشته باشم و یه شغل قابل قبول ، تو حرفه م زبانزد باشم و بتونم یه حرکت بزرگی انجام بدم کاری رو انجام بدم که بودنم رو مهم کنه آدم بزرگی بشم اینکه کشورم بهم افتخار کنه گره از کار خیلی ها برداره خب در کنار این مطمئنا احترام ، حس مهم بودن و باارزش بودن یا شهرتی که شاید در کنارش باشه خیلی لذت بخشه


    تو فرمایشات شما میشد اعتماد به نفس و عزت نفس و هم کمال کرایی را پیدا کرد – اینجا را میگم :



    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme_am نمایش پست ها


    از بچگیم هرموقع آدم موفقی رو از طریق کتاب تلویزیون یا .. می شناختم اصلا اون آدم رو متفاوت با خودم نمی دیدم و اعتقادم اینه اونها آدم های خاص و جدا از ما نیستن منم میتونم باشم توانایی ذهنم و پشتکارم رو خیلی بالا می دونم و مطمئنم اگه بتونم راه درستی رو انتخاب کنم از پس این هدف برمیام

    خب خلاصه نویسی دیگه بسه



    ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    بیشتر مردم دوست دارنند خوشبخت باشند ولی نمی دونند جویای چیستند !

    و خوشبختی را جوری دیگر تعریف می کنند و یا شاید هم خوشبختی را در کارهای بزرگ می دانند .



    به نظرم موفقعیت واقعی فقط این نیست که شغل خاصی در بین مردم داشته باشیم - و کاری بزرگ انجام بدیم

    همه انسانها در هر شغلی می تونند نابغه باشند حتی اگر جامعه آنها نابغه نداند

    آدم بزرگ بودن به تلویزیون رفتن – در چشم مردم بودن و شهرت داشتن فقط نیست ! ( کلی میگم )

    مهم اینکه آدم ها پیش خدا آدم متفاوتی باشند و امگان داره یه کارگر ساده به این مهم برسه و شاید هم یه دکتر !

    بالاخره اون آدم ها ی مشهور هم کار را از پایین ترین سطح شروع کردند و سال ها برای آن زحمت کشیدند ( کلی میگم )

    و شاید خیلی هاشون هم فکر نمی کردند به این سطح برسند .



    می خوام بگم نباید هدف اصلی این چیزها باشه – اگر تو کار و هر رشته ای باشیم و فکرمان کمک به مردم باشه – می تونیم رشد کنیم می تونیم به جاهای خوبی برسیم.



    شما از مشهور بودن – خدمت به مردم - کار بزرگ انجام دادن ،،، را باید برای خودتان اولویت بندی کنید برای اینکار بگید :

    هدف اصلی من چیه ؟
    اگر مشهور بشم یا نشم برام فرق میکنه ؟
    اگر به چیزی می خوام نرسم چی ؟
    آیا خوشبختی فقط رسیدن به چیزی هست که من دوست دارم ؟


    اگر افکار شما بیشتر به فکر انجام کارهای بزرگ و مشهور شدن هست باید روی کمال گرایی و هدف اصلی ! بیشتر کار کنید . ( مقالات آقای مدیر خیلی خوبه - مطالعه بفرمایید مثل من )


    می دونید برا چی اینو می گم : چون راحت تر زندگی می کنی ! ( البته منظورم این نیست که هدف هایمان را ول کنیم و براش تلاش نکنیم بلکه باید از نظر قلبی این دید عوض بشه ! )


    یه مربی خوب کشتی به ورزشکارش میگه نباید وابسته به مدال طلا باشی ! برو تلاش خودت را بکن ! هر چی شد!
    در واقع بهش میگه : اگر قهرمان نشدی چی ؟
    اگر ورزشکار با این جمله به هم بریزه مشخص میشه وابستگی داره و مدال طلا خیلی براش مهمه !
    ولی اگر بگه درسته مهمه ولی مهم نیست ! می خوام تمام تلاش را خودم را بکنم و قهرمانی فقط مدال طلا نیست! بلکه تلاش - جوانمردی و .....

    این شخص یه جور دیگه وارد مسابقه میشه !!



    به نظرم مهم مسیر زندگی ست - اینکه شادی واقعی خودمان را نیازمند محیط و اشیاء ندونیم و از این مسیر لذت ببریم .

    اینکه وقتی وارد کاری می شیم سعی کنیم هدفمون کمک باشه ! مثلا تو شرکت سعی کنیم م کمک کنیم به توسعه شرکت نه سر مدیریت و پست ها دعوا کنیم

    من به این آدم ها آهن ربا می گویم چون می تونند جذب کنند .


    اول باید این حل بشه ، بعد فکرهای دیگر! - چون اگر حل نشه همیشه در اضطراب زندگی می کنیم !




    ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


    در انتخاب رشته کاری مثال شیرینی فروش که براتون زدم منظورم این بود که ما آدم ها امکان داره تنوع طلب باشیم - یعنی یه چیز خوبی را بر چیز گذشته ترجیح بدیم .

    مثلا دوست من هر 20 روز یه رشته کاری میره ذهنش ،

    یه بار بهش گقتم جنابعالی بهتره خونه بشینی و شیرینی فروشی نری بذار باغبان برات شیرینی می خره و شما فقط با چایی سبز میل کن !

    خودشو نمی شناسه و همش دنبال میانبره !



    یه کاغذ بردارید بنوسید رشته کامپیوتر – سپس 10 دلیل که در این رشته باید باشید را بنویسید؟
    سپس در ادامه 10 دلیل که نباید باشید را بنویسید ؟

    در مورد رشته پزشکی هم این کار را کنید ( مثل بالا )
    حالا مقایسه کنید – ببنید کدوم برای شما سنگین تر و بهتره!



    ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------



    در مورد رشته کامپیوتر – من شغلم برنامه نویسی نیست ولی مادر زادی برنامه نویسی بلتم


    چیزی که به ذهنم میرسه در مورد کامپیوتر :

    شما می تونید به جای اینکه مثلا بخواهی بری پزشکی کنکور بدی و 10 و 15 سال درگیر این باشی – بهتر برنامه ریزی کنید برای ارشد در دانشگاه روزانه خوب ( مثلا شریف و ...)

    که خیلی راحت می تونید مثلا با یه برنامه ریزی 1 ساله یا حداکثر دو ساله به این مهم برسید

    دیگه مهم نیست شما هنرستان بودید یا رشته نظری رفتید یا نه ! .



    در مورد مهارت هم بگم اگر نخواستید ادامه تحصیل بدید – رشته کامپیوتر رشته ای هست که بیشتر سواد عملیاتی مهمه بر خلاف رشته های دیگر - یعنی بتونید کد بزنید !
    ضمینه هوش مصنوعی – برنامه نویسی موبایل و ... میتونید خدمت بزرگی کنید ( البته اگر در حوزه برنامه نویسی علاقه واقعی دارید )
    مثلا می تونید یه برنامه بنویسی که اعتماد به نفس را بالا ببره و برای اندروید خروجی بگیرید و به دنیا خدمت کنید ! و یا .....


    نباید میدان را خالی کرد و باید با این تکنولوژی ها وارد شد .



    البته من به رویای شما احترام میذارم – خانم باهوش و سخت کوشی هستید

    بازم میگم خانم موفقی هستید و ان شا الله در کنار همسر و خانواده خوبتان زندگی آرام و سرشار از محبت و آرامش داشته باشید.


    بعضی موقع ها ما باید فقط زندگی کنیم !


    موفق باشید


    ویرایش توسط باغبان : دوشنبه 15 شهریور 95 در ساعت 21:39

  2. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    fateme_am (دوشنبه 15 شهریور 95)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 دی 95 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1395-6-13
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    127
    سطح
    2
    Points: 127, Level: 2
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 43.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مدیر عزیز

    لینک هایی که گذاشتید رو کامل و با دقت مطالعه کردم خیلی برام مفید بود و امروز رو واقعا در آرامش بودم و خبری از سرزنش های درونیم نبود ، درواقع تازه خودم رو شناختم خیلی از خصوصیات کمال گراهارو دارم به جز مورد : مثلا اینکه گفته بود خودخواه هستند که من اصلا اینطور نیستم یا اینکه به شدت به اشتباهات دیگران انتقاد میکنند و سرزنششون میکنم که من این مورد فقط و فقط در مورد خودم دارم اونهم خیلی شدید و اتفاقا نقطه مقابلش هستم اینکه خیلی راحت دیگران رو میخشم بابت هر اشتباهی که انجام میدن کلی بهشون امیدواری میدم و اشتباه شون رو کوچیک نشون میدم ، مورد بعدی اینکه گفته بود فقط نظرات خودشون رو درست می دونن و انتقاد پذیر نیستند که خب بازهم من اینطور نیست خیلی به نظر بقیه احترام میذارم حتی شاید زیادی ! و اینکه انتقاد رو هم دوست دارم مگر اینکه به نظرم اصلا انتقاد بجایی نباشه مخالفت میکنم اما نه شدید فقط همین که نشون میدم قبول ندارم انتقاد رو اما این مورد خیلی کم پیش میاد و در بیشتر وقتا وقتی انتقاد میشنوم خیلی رو رفتارم در اون مورد توجه میکنم و کاملا بهش فکر میکنم و حتما اصلاحش میکنم بدون اینکه از اون طرف کوچکترین ناراحتی رو داشته باشم.

    و اینکه نوشته بود ممکنه این خصوصیت از کودکی شکل گرفته باشه و مهم بود که پیدا کنیم که ای خصوصیت از کجا شکل گرفته مثلا اینکه شاید تحت تاثیر رفتار والدین باشه که همیشه انتظار بهتر بودن رو داشتن ، خب در رابطه با من : من تو خانواده پرجمعیت به دنیا اومدم و فرزند آخر بودم فاصله سنی زیادی هم ا پدر مادرم داشتم در واقع تو هیچ دورانی کوچکترین اشتراکی باهاشون نداشتم شاید به دلیل مشغله هایی که پدر مادرم داشتن یا سن بالا یا ... رو من خیلی حساس نبودن که مثلا بخوام بهترین باشم اما کوچکترین اشتباهاتی رو خیلی بزرگ میدیدن و درمقابل موفقیت های خوبم رو به اندازه اون اشتباهات نمی دیدن و یا میشه اینطور گفت که موفقیت حالا در هرزمینه ای طبیعی بود اما اشتباه اصلا طبیعی نبود ، اط طرفی من نسبت به بقیه خواهربرادرام خیلی بهتر بودم از لحاظ پیشرفت درسی کاری یا ... اما اینکه بچه خوبه من باشم از لحاظ رفتاری ، نه اینطور نبوده تلاش کردم فرزند خوبی باشم اما خب شاید چون بچه تر از همه بودم اشتباه رفتاری زیاد داشتم و اونها فرزند های بهتر دلسوزتری بودن

    والدینم خوشحال میشدن از موفقیتم اما تشویق خاصی هم نداشتم شاید به این دلیل دلم موفقیت های بزرگ میخواد که اگر بزرگ نباشه برام خیلی معمولیه ،
    از وقتی یادمه همیشه خواستم بهترین باشم حالا در هرموردی ، و خیلی جاها هم شدم و واقعا لذت بردمغیر این چند سال اخیر ،

    غیر این موارد مابقی خصوصیاتی که کمال گراها دارند رو 90 درصد من هم دارم ،

    پرسش نامه کمال گرایی رو انجام دادم و نتیجه ش رو اینجا میذارم :

    حساسیت بین فردی : شامل 20 مورد یا سوال بود از 80 ، نمره 69 رو گرفتم

    تلاشی برای عالی بودن
    : شامل 7مورد یا سوال بود ، از 28 ، نمره 28 رو گرفتم

    نظم و سازماندهی
    : شامل 7مورد یا سوال بود ، از 28 ، نمره 27 رو گرفتم

    ادراک فشار از سوی والدین
    : شامل 7مورد یا سوال بود، از 28 ، نمره 16 رو گرفتم

    هدفمندی
    : شامل 8 مورد یا سوال بود ، از 32 ، نمره 32 رو گرفتم

    استانداردهای بالا برای دیگران : شامل 9 مورد یا سوال بود از 36 ، نمره 16 رو گرفتم

    تصمیم گیری سختم برای ادامه تحصیل که اینبار مخوام جدی راجبش تصمیم بگیرم و برای همیشه راهم رو انتخاب کنم شاید بگید به دلیل کمال گراییم هست که خب کاملا هم قبول دارم اما همش به ان خاطر نیست بالاتر خیلی روشن توضیح دادم که قبلا اشتباه تصمیم گرفتم و چطور شده که الان به اینجا رسیدم و خب بخشی از این احوالم بخاطر همون چند سال پیشه که با اطمینان جلو نیومدم میتونم بگم 50 درصد کمالطلبی و 50 درصد انتخاب رشته م بدون اطمینان ، که همین طور علی الحسابی پیش رفتم که خب باعث شده این چند سال هر چند وقت ذهنم مشغولش بشه اما اینبار میخوام یا با اطمینان ادامه ش بدم یا اینکه رشته دیگه ای رو با اطمینان جلو برم و پرونده ش برای همیشه ببندم .

    لطفا اگه براتون مقدور بود راهنمایییم کنید

    جناب باغبان منتظر صحبتهای درست و منطقی شما هم هستم

  4. کاربر روبرو از پست مفید fateme_am تشکرکرده است .

    باغبان (دوشنبه 15 شهریور 95)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 دی 95 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1395-6-13
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    127
    سطح
    2
    Points: 127, Level: 2
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 43.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها


    با سلام و احترام

    ممنون از لطف شما


    ما هم از دل نوشته های شما و دیگر اعضای محترم تالار استفاده می بریم و تو هر تاپیکی سعی می کنیم بیشتر یاد بگیریم
    الحمدالله دست به قلمتون خوبه و یه جورایه خیلی از من بیشتر می نویسید
    منم یه مدت ( الان هم اینجوریه ) متن هام خیلی زیاد بود که بچه ها از بالا ما را نصیحت و هدایت می کردند – ولی کو گوش شنوا .
    سلام ، بازهم ممنون من دوباره مشغول نوشتن پستم بودم و قبل اینکه رفرش کنم ارسال زدم در نتیجه مطلب بالام قبل اینکه صحبتای شمارو بخونم فرستادم که خب جیره یه پستم رو ازدست دادم که خب چون فقط 2 ساعت تا پایان امروز مونده ضرری نکردم
    من متنهای طولانی شما رو دوست دارم چه راجبش مشکل خودم باشه و چه بقیه دوستان ، و تو هر مشاوره ای ببینم پستی گذاشتید حتما میخونم و استفاده میبرم . طولانی بودنش نشونه وقت گذاشتن شماست و مشخصه خیلی خوب فکر کردید و پاسخ دادید


    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها
    همه انسانها در هر شغلی می تونند نابغه باشند حتی اگر جامعه آنها نابغه نداند

    آدم بزرگ بودن به تلویزیون رفتن – در چشم مردم بودن و شهرت داشتن فقط نیست ! ( کلی میگم )

    مهم اینکه آدم ها پیش خدا آدم متفاوتی باشند و امگان داره یه کارگر ساده به این مهم برسه و شاید هم یه دکتر !
    کاملا قبول دارم




    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها
    می خوام بگم نباید هدف اصلی این چیزها باشه – اگر تو کار و هر رشته ای باشیم و فکرمان کمک به مردم باشه – می تونیم رشد کنیم می تونیم به جاهای خوبی برسیم.




    شما از مشهور بودن – خدمت به مردم - کار بزرگ انجام دادن ،،، را باید برای خودتان اولویت بندی کنید برای اینکار بگید :

    هدف اصلی من چیه ؟
    اگر مشهور بشم یا نشم برام فرق میکنه ؟
    اگر به چیزی می خوام نرسم چی ؟
    آیا خوشبختی فقط رسیدن به چیزی هست که من دوست دارم ؟


    اگر افکار شما بیشتر به فکر انجام کارهای بزرگ و مشهور شدن هست باید روی کمال گرایی و هدف اصلی ! بیشتر کار کنید . ( مقالات آقای مدیر خیلی خوبه - مطالعه بفرمایید مثل من )


    می دونید برا چی اینو می گم : چون راحت تر زندگی می کنی ! ( البته منظورم این نیست که هدف هایمان را ول کنیم و براش تلاش نکنیم بلکه باید از نظر قلبی این دید عوض بشه ! )
    خواسته قلبیم رو میگم من دنبال اون موفقیت بزرگ هستم اما نه صرفا بخاطر تشویق مردم احترام شهرت یا هرچیزی ، اینهارو مثل هر انسان دیگه ای دوست دارم اما اصلا صرفا دنبال اینها نیستم فقط من درخودم رسیدن به یک موفقیت بزرگ میبینم و این توانایی رو در خودم میبینم به این دلیل دنبالش هستم چون میخوام از توانایی که دارم استفاده کنم روزی که به همچین جایی برسم و به دنبالش مثلا کمک به مردم ، محبوبیت ، تشویق یا .. رو بدست بیارم مورد اول برام خیلی خیلی لذتش بیشتره یا اینکه تلاش زیادی کردم به هدفم(علمی و شغلی) رسیدم اما اون محبوبیت رو بدست نیاوردم خب این ناراحتم نمیکنه چون من خواستم پر تلاش باشم به هدف اصلیم رسیدم که اون هدف اصلی چیه؟ اینکه از توانایی هام به بهترین صورت بهره ببرم و خب چقدر هم عالی که بتونم در کنارش خدمتی هم کرده باشم هرچند که دیده نشه ، کمک کردن رو خیلی دوست دارم چون حس خوب و آرامشی بهم میده که اصلا قابل قیاس با چیزی نیست اما نه اینکه صرفا هدفم این باشه چون برای رسیدن به این لازم نیست نابغه بشی یا خیلی تلاش کنی همین الانش هم میتونم با علمی که در اختیار دارم یا امکاناتی که دارم رفتار خدمتبه مردم رو داشته باشم که خب صادقانه میگم این رفتار رو همین الان دارم و در آینده هم به هرموفقیتی که برسم بازهم این رفتار رو دارم ولی اونجا ممکنه پررنگ تر بشه و یا بزرگتر .

    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها
    یه مربی خوب کشتی به ورزشکارش میگه نباید وابسته به مدال طلا باشی ! برو تلاش خودت را بکن ! هر چی شد!
    در واقع بهش میگه : اگر قهرمان نشدی چی ؟
    اگر ورزشکار با این جمله به هم بریزه مشخص میشه وابستگی داره و مدال طلا خیلی براش مهمه !
    ولی اگر بگه درسته مهمه ولی مهم نیست ! می خوام تمام تلاش را خودم را بکنم و قهرمانی فقط مدال طلا نیست! بلکه تلاش - جوانمردی و .....

    این شخص یه جور دیگه وارد مسابقه میشه !!
    نمی دونم شاید اغراق به نظر بیاد اما من اون لذت تلاش کردن و حس خوب مفید بودن رو خیلی بیشتر از مدال طلاش دوست دارم هرچند مدال طلا هم شور و شعف خودش رو داره اما نبودش چیزی از اون لذت تلاش کم نمیکنه

    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها

    اینکه وقتی وارد کاری می شیم سعی کنیم هدفمون کمک باشه ! مثلا تو شرکت سعی کنیم م کمک کنیم به توسعه شرکت نه سر مدیریت و پست ها دعوا کنیم

    من به این آدم ها آهن ربا می گویم چون می تونند جذب کنند .


    اول باید این حل بشه ، بعد فکرهای دیگر! - چون اگر حل نشه همیشه در اضطراب زندگی می کنیم !

    کاملا درسته من این هدف رو می پسندم اما وقتی تو شرکتی کار کنم پیشرفت و یادگیری بیشتر خودمم به اندازه توسعه شرکت برام مهمه چه بسا یادگیری و تلاش بیشتر خودم ناخودآگاه باعث پیشرفت و توسعه شرکت هم بشه
    ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها
    در انتخاب رشته کاری مثال شیرینی فروش که براتون زدم منظورم این بود که ما آدم ها امکان داره تنوع طلب باشیم - یعنی یه چیز خوبی را بر چیز گذشته ترجیح بدیم .

    مثلا دوست من هر 20 روز یه رشته کاری میره ذهنش ،

    یه بار بهش گقتم جنابعالی بهتره خونه بشینی و شیرینی فروشی نری بذار باغبان برات شیرینی می خره و شما فقط با چایی سبز میل کن !

    خودشو نمی شناسه و همش دنبال میانبره !
    منظورتون رو از مثال کاملا متوجه شدم میدونم کلی گفتید اما لازمه بگم من تنوع طلب نیستم تا الان هم هیچ موقع از این شاخه به اون شاخه نرفتم فقط دنبال بهترین راه برای خودم هستم راه بدی رو انتخاب نکردم اما همون اول راه متوجه شدم که راه بهتری برای من بود اما شجاعتش رو نداشتم برگردم و دوباره انتخاب کنم اما باعث شد این چند سال این فکر رو پرورش بدم و الان که شجاعتش رو دارم میخوام کامل بسنجم یا اطمینان ادامه بدم یا ریسک کنم و دوباره شروع کنم .

    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها
    یه کاغذ بردارید بنوسید رشته کامپیوتر – سپس 10 دلیل که در این رشته باید باشید را بنویسید؟
    سپس در ادامه 10 دلیل که نباید باشید را بنویسید ؟

    در مورد رشته پزشکی هم این کار را کنید ( مثل بالا )
    حالا مقایسه کنید – ببنید کدوم برای شما سنگین تر و بهتره!
    حتما این کار انجام میدم فقط یه موردی هست اینکه من انتخاب بین کامپیوتر و پزشکی نیست ! بین کامپیوتر یا رشته دیگه ای (که میتونه پزشکی باشه )، این رشته دیگه روهم باتوجه به تواناییم انتخاب کنم و اینکه انقدر رشته خوبی باشه که ارزشش رو داشته باشه (که من فکر میکنم پزشکی یکی از اون رشته هاست که ارزش سختی رو داره) ، درواقع همون دانش آموز دبیرستانی ام که میخواد انتخاب رشته کنه انتخاب رو براساس بازار کار، توانایی، علاقه و ... داشته باشه با این تفاوت که اگر با این ملاکها و بین تمام رشته های پیش رو تصمیم بگیره کامپیوتر بره از ارشد شروع میکنه اما هر رشته دیگه ای بخواد بره از نقطه صفر شروع می کنه ولی براش مهمه که این انتخاب رو بین کلی گزینه داشته باشه و و در انتخابش همه اون ملاکها رو درنظر بگیره به علاوه ی مزیتی که گزینه کامپیوتر براش داره ،
    و اما در گوشی هم یه چیزی بگم اینکه شاید دنبال دلایل بیبشتر برای ادامه دادن رشته خودم هستم ...
    ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها

    در مورد رشته کامپیوتر – من شغلم برنامه نویسی نیست ولی مادر زادی برنامه نویسی بلتم


    چیزی که به ذهنم میرسه در مورد کامپیوتر :

    شما می تونید به جای اینکه مثلا بخواهی بری پزشکی کنکور بدی و 10 و 15 سال درگیر این باشی – بهتر برنامه ریزی کنید برای ارشد در دانشگاه روزانه خوب ( مثلا شریف و ...)

    که خیلی راحت می تونید مثلا با یه برنامه ریزی 1 ساله یا حداکثر دو ساله به این مهم برسید

    دیگه مهم نیست شما هنرستان بودید یا رشته نظری رفتید یا نه ! .
    بله کاملا درسته و این اولین دلیل برای موندنم تو این رشته است ..

    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها
    در مورد مهارت هم بگم اگر نخواستید ادامه تحصیل بدید – رشته کامپیوتر رشته ای هست که بیشتر سواد عملیاتی مهمه بر خلاف رشته های دیگر - یعنی بتونید کد بزنید !
    ضمینه هوش مصنوعی – برنامه نویسی موبایل و ... میتونید خدمت بزرگی کنید ( البته اگر در حوزه برنامه نویسی علاقه واقعی دارید )

    برای ادامه تحصیل که خیلی تصمیمم جدیه چون خیلی مطالعه رو دوست دارم اما در کنارش پیشرفت تو تخصصم
    به برنامه نویسی که خیلی زیاد علاقه دارم و تحلیلم خیلی خوبه کلاس که میرفتم استادم میگفت با تحلیلی که داری برای ارشد نرم افزار برات بهتره تا هوش ، اینکه برای هوش مصنوعی باید دروسی مثل معماری و مدار رو هم علاقه داشته باشی خب من تو این دودرس خوب بودم و مشکلی باهاش نداشتم علاقه داشتم اما لذتی برنامه نویسی که برام داره هیچ درس دیگه ای نداره

    مثلا می تونید یه برنامه بنویسی که اعتماد به نفس را بالا ببره و برای اندروید خروجی بگیرید و به دنیا خدمت کنید ! و یا .....


    نباید میدان را خالی کرد و باید با این تکنولوژی ها وارد شد .
    [/QUOTE]
    از وقتی با برنامه نویسی آشنا شدم این جمله همیشه تو ذهنم بوده

    نقل قول نوشته اصلی توسط باغبان نمایش پست ها
    البته من به رویای شما احترام میذارم – خانم باهوش و سخت کوشی هستید

    بازم میگم خانم موفقی هستید و ان شا الله در کنار همسر و خانواده خوبتان زندگی آرام و سرشار از محبت و آرامش داشته باشید.


    بعضی موقع ها ما باید فقط زندگی کنیم !


    موفق باشید
    ممنونم نظر لطف تونه
    بعضی موقع ها ما باید فقط زندگی کنیم !

    حمله تامل برانگیزه ایه ، زندگی کردن یعنی آرامش داشتن و از مسیر لذت بردن که خب آرامش من در تلاش کردن و مفید بودن خلاصه میشه

    بیشتر از یه ساعته دارم فکر میکنم و مینویسم رکورد زدم تو پرحرفی

    خوب و شاد باشید ، سپاس

  6. کاربر روبرو از پست مفید fateme_am تشکرکرده است .

    باغبان (دوشنبه 15 شهریور 95)

  7. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 دی 95 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1395-6-13
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    127
    سطح
    2
    Points: 127, Level: 2
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 43.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 5 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    این روزها انقدر راجب تصمیمم فکر کردم مغزم داره میترکه از شلوغی
    کمکککککک

    جناب باغبان لطفا تنهام نذارید .. دوروزه منتظر پاسخ تون هستم خب حتما مشغله دارید گله ای نیست یعنی نبایدم باشه
    گفتید برای هرکدوم 10 دلیل بنویسم اما دلیلام به 10 تا نمیرسه نمی دونم چرا

    چند دلیل برای ادامه دادن رشته خودم:
    ادامه دادن در رشته خودم به مراتب راحت تر از هر رشته دیگه ایه
    به رشته م علاقه دارم و استعدادش رو هم دارم
    تو این رشته زودتر به نتیجه میرسم زودتر به اون موفقیتی میخوام میرسم و هم چنین زودتر به درآمد میرسم
    راه برام روشنه و تقریبا میدونم با چه مشکلاتی مواجه میشم و و درواقع میدونم باید چیکار کنم و از کجا شروع کنم
    می دونم که اگه تردید رهام کنه و محکم رشته خودم رو پیش بگیرم شک ندارم که موفق میشم

    چند دلیل برای ادامه ندادن رشته خودم:

    تردید رهام نمیکنه اینکه من با تواناییم میتونستم انتخاب بهتری داشته باشم درسته این رشته هم برام خوبه اما من میتونستم رشته بهتری درس بخونم و حالا که این تردید رهام نمیکنه باید یکبار واسه همیشه پروندشو ببندم

    چند دلیل برای کنکور مجدد و انتخاب رشته جدید ترجیحا دندون پزشکی

    از دید من دو بخش سخت داره که اولیش خوندن درس های جدید برای کنکور و پشتکار فراوون هست و دومیش بخش بعد قبولی در دانشگاست و تازه شروع شدن ماجرا ، اما خب فکر میکنم برای من گذروندن مرحله اول سخت تره چون قراره ریسک کنم و کلی زمان بذارم تا قبول شم که شاید هم نشدم اون وقت به همین نقطه برمیگردم و در صورت قبولی هم با سختی های رشته و مشکلات جدید روبرو میشم اما حداقلش اینه که راهم مشخصه

    حس خوب قبولی تو یه رشته سخت اون هم با سن بالا و خوندن درسهای جدید ، موفقیت بزرگی حساب میشه
    فکر میکنم نسبت به رشته های دیگه تا حدی آینده شغلی تامینه و تکلیفم با خودم مشخصه
    و سومین دلیل صادقانه میگم واژه پزشک شدن برام خیلی شیرینه

    چند دلیل برای نرفتن به سمت پزشکی:

    سختی راه و طولانی بودن که عمر آدمو میگیره
    بحث قبولی کنکور که خودش پروسه ای داره و درصورت قبول نشدن لطمه روحی بدی میخورم

    روزهاست دارم به اینها فکر میکنم اما این دلایل رو همین الان و سریع نوشتم درواقع قبلا فکرامو سرجمع نکردم که الان دلایل پخته تری بیارم ، خسته ام از این روزهای پر مشغله ای برای خودم درست کردم خسته ام از این ذهن شلوغ که مدام یه نفر داره از درون باهام صحبت میکنه که واسه همه چی دلیل میاره اما قانع نمیشه
    اگه این مشاوره کسی بود در جوابش میگفتم رشته خودتو ادامه بده چون منطقی تره اما اینو از من نشنیده بگیرید و نظر خودتون بگید

    دوست دارم زودتر تکلیفم مشخص کنم چرا این فکر از سرم نمی افته چرا هرچند وقت باید درگیرش بشم نکنه چند ماه دیگه باز بهش فکرکنم
    جناب باغبان لطفا کمکم کنید بیرحمانه باهام برخورد کنید و صریح ازم انتقاد کنید و نظرتون بگید
    میخوام رها شم و به زندگیم برسم

    نمیدونم چرا انقد کلافه شدم تا حدی که اگه به نتیجه نرسم با همین تردید رشته م ادامه میدم که اینطوری راهی هم به جایی نمیبرم اما از این درجا زدن بیزارم دلم حرکت میخواد ....

  8. کاربر روبرو از پست مفید fateme_am تشکرکرده است .

    باغبان (پنجشنبه 18 شهریور 95)

  9. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام


    چند وقت پیش هم یه تاپیک دقیقا دقیقا مشابه تاپیک شما ایجاد شد و دوستان راهنمایی های خوبی کردن.

    http://www.hamdardi.net/thread-41177.html#post403539

  10. #16
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 فروردین 03 [ 23:50]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    89,976
    سطح
    100
    Points: 89,976, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,784

    تشکرشده 6,819 در 2,405 پست

    Rep Power
    0
    Array


    با سلام و احترام




    یه چیزی از فرمایشات شما میشه فهمید اینکه : هنوز در گذشته هستید و از خودتون ناراحتید!

    وقتی نتونیم خودمون را ببخشیم و افسوس گذشته را بخوریم – همیشه در ناراحتی زندگی می کنیم

    شما تلاش خودتون را کردید و در گذشته تصمیم گرفتید اون هم از انتخابات بسیار - پس به رودخانه زندگیتون ایمان داشته باشید ! و از سنگ .و جریان تند رودخانه نترسید .



    چرا فکر می کنید برای اینکه اعتماد به نفس بالایی داشته باشید حتما باید در رشته های سخت درس بخونید

    چرا این را موفقعیت بزرگ می دونید !

    خب اگر این جور باشه یکی میتونه بگه من برم مهندسی هوافضا بخونم و موشک بسازم
    یا بگه برم خلبان شم چون اسم خوبی داره و سخته
    بعد به خودش بگه : اگر نشم و نرسم فایده نداره


    این معنی زندگی نیست


    تو پست اول هم خدمتتون گفتم انتخاب رشته مثل یه دیواری میمومه جلومون - برای اینکه غصه ی آن را نخوریم یه خوره خودمان را بالا بکشیم و ببینیم چه کاره هستیم

    یعنی بریم از مرشدها و با تجربه های اون رشته سئوال کنیم و بازار کارش را بررسی کنیم و ببینیم استعداد آن را داریم

    شما مثلا میخوای دندون پزشک بشی ببین اول از خون نمی ترسی ! روحیه تان می خوره



    تو هر رشته ای همین کار را کنید ! ( مشورت از مرشدها )



    به نظرم اگر دندون پزشک هم بشید باز امکان داره یه چیز دیگه بگید!

    اگر این چیزها و این نعمت هایی که دارید براتون کم رنگ باشه ! - در آینده هم اون نعمت جدید کم رنگ میشه براتون!

    پس باز رو ی هدف اصلی زندگی فکر کنیم . – خودمون را بشناسیم - کما ل گرایی و آیده آل گرایی را کنترل و درمان کنیم !


    این هدف اصلی زندگی را خواهشا ساده نگذرید ازش !! من سالهاست دارم فکر می کنم و خودم را توش توسعه میدم و اشتباهات خودم را درست می کنم ،،،در حد توانم !!




    .................................................. ...........................


    اون دلایلی که فرمودید برای موندن در رشته خودتون ، دلایلی خوبی هست که ادامه دهید :

    شما در رشته خودتون استعداد دارید - می دونید که موفق میشید – راه برای شما مشخصه – مسیر ارشد و دکترا رفتن آسون تره توش – تجربه دارید از دبیرستان !


    دلیلی که فرمودید برای ادامه ندادن :
    من دلیل منطقی پیدا نکردم از شما با توجه به موارد بالا !


    احتمالا هنوز در رشته کامپبوتر به استقلال کاری نرسیده اید!

    چون یه فرد برنامه نویس حاضره شب و روز کد بزنه برا رسیدن به هدفش! و اصلا نمی تونه به چیز دیگر فکر کنه

    اگر شما در برنامه نویسی واقعا قدرتمند هستید مشکل امنیت شغلی به هیچ عنوان پیدا نمی کنید ( حتی از پزشک هم بیشتر پول در می آورید !)


    من احساس می کنم شاید زیاد به برنامه نویسی اعتقاد ندارید و یا آینده خوبی در این کار برای خودتان نمی بینید !!

    و یا شاید هم از همون کمال کرایی مطلوب خودتون خیلی فاصله داشته باشید و خودتون را کم تر از دیگران می بینید

    چون اکثر برنامه نویسان مطرح دنیا زیاد علاقه ای به تحصیلات آکادامیک ندارنند !


    ولی خب – به نظرم با توجه شرایط شما و علاقه شما ،،، میتونید یه دانشگاه روزانه خوب قبول شید ! و از طرفی همزمان کار خودتان هم بکنید!



    باید به چیز از خودتون باور داشته باشید : شجاعت - اعتماد به نفس - پشتکار - تصمیم - قاطعیت و .....


    .................................................. ...


    در مورد رشته پزشکی دلایلی مفیدی که فرموید به نظرم این بود :
    اسم دندون پزشک به یدک کشیدن - امنیت شغلی - مخ بودن از نظر مردم و جامعه


    به نظرم فردا حضوری برید پیش یه دندون پزشک و باها ش صحبت کنید و بهش بگید من می خوام دکتر بشم –

    چی کار کنم – به صر فه هست - امنیت شغلی خوبی داره - مناطق محروم باید برم یا نرم – رتبه ام باید چند بشه و ....

    اون موقع می فهمید چه کاره هستید !!


    تو رشته های دیگه هم همین کار را کنید

    باید رشته هایی که مد نظرتون هست را لیست کنید - بپرسید - امتحان کنید - تحقیق کنید ،،،، تا بتویند برسید به هدف مورد نظرتون .


    علاقه - استعداد خیلی مهمه!


    .................................................. ..............


    ببنید یکی از دلایلی که شما ناراحت هستید و تمرکز لازم را در رشته خودتون ندارید ( علاوه بر کمال گرایی و .... ) اینکه باید ،،، داستان گل رز را خوب بدونید و درک کنید !


    یه شاخه را فرض کنید در اون چند گل رز با اندازه های متفاوت وجود داره - یه باغبان برای اینکه بتونه یه گل رز بزرگ و واحدی را داشته باشه باید مدیریت رسیدن آب و غذا به بوته اش را بلد باشه

    – اگر قرار باشه آب و غذا بین همه گل ها پخش بشه معلومه که گل های بزرگی نخواهیم داشت !

    پس باغبون باید شاخه های اضافی گل رز را هرز کنه و بذاره فقط به یه شاخه آب و غذا برسه ! وقتی به یکی رسید اون گل رز آب و غذا کافی را استفاده میکنه و بزرگ میشه !

    دلیل بزرگ بودن این گل رز شانس و اقبال نیست ! بلکه مدیریت منایع و سوخت دهی به گل هاست !


    برای شما هم همین هست – شما مدتها در ذهنتان دارید رشته ی دیگری را پرورش میدهید و هی به خودتان می گوید باید رشته بهتری می رفتم

    یعنی دراید گل رز های مختلفی در ذهنتون پرورش می دهید !! و انتظار دارید گل رز بزرگی هم داشتید باشید !!!

    برای رسیدم به اون مهم باید شاخه های دیگر را هرز کنید و فقط روی گل رز خودتان ( کامپیوتر ) تمرکز کنید !


    وقتی بر گل رز خودتان تمرکز کنید ، اون موقع تازه متوجه میشید که گل رز شما چه بو و آوای خوبی داره !


    البته مواظب گل رز اصلی خودتان ( همسرتون ) باشید که ،،،، بقیه چیزها فرعی هستند !!!

    اصل را پرورش و هدایت کنید و از زندگیتون لذت ببرید و انشا الله همیشه شاد باشید

    آمین.



    یادمان باشه تمرکز یعنی قربونی کردن !!
    یعنی انتخاب یه ایده خوب ،،،، در میان خوب های دیگر !!!





    یا حق


    ویرایش توسط باغبان : پنجشنبه 18 شهریور 95 در ساعت 01:16

  11. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    fateme_am (پنجشنبه 18 شهریور 95)

  12. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 شهریور 00 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1390-1-14
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    12,728
    سطح
    73
    Points: 12,728, Level: 73
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    640

    تشکرشده 935 در 291 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    71
    Array
    سلام. دروغه اگه بگم همه تاپیکت رو خوندم چراکه باید 2 نمره چشم میزاشتم به پاش ولی در کل در رابطه با استعداد و این مباحث سایت متمم خیلی میتونه براتون مفید باشه
    اول این بحث تصویری رو تماشاکن اگه علاقه به ادامه مباحث داشتی میتونی از لینک زیر مباحث مربوط به استعداد یابی و پرورش مهارت های فردی دسترسی پیدا کنی

    استعداد یابی و شناسایی استعدادها

    موفق باشین


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  2. برای گرفتم تصمیم نهایی برای جدایی دور شدن کوتاه مدت مفید است یا مضر؟
    توسط فرخ رو در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 خرداد 93, 22:39
  3. پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: جمعه 22 فروردین 93, 19:19
  4. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.