با سلام و احترام
ممنون از لطف شما
ما هم از دل نوشته های شما و دیگر اعضای محترم تالار استفاده می بریم و تو هر تاپیکی سعی می کنیم بیشتر یاد بگیریم
الحمدالله دست به قلمتون خوبه و یه جورایه خیلی از من بیشتر می نویسید
منم یه مدت ( الان هم اینجوریه ) متن هام خیلی زیاد بود که بچه ها از بالا ما را نصیحت و هدایت می کردند – ولی کو گوش شنوا .
ببخشید من یه خلاصه نویسی کنم :
شما در رویای خودتون همیشه این باور را تو خودتون داشتید که تو حرفه ی خودتون به موفقعیت بزرگ برسید و بهترین باشید! ( چی نوشتم همش شد خودتون )
یعنی چی ؟
تو فرمایشات شما میشد اعتماد به نفس و عزت نفس و هم کمال کرایی را پیدا کرد – اینجا را میگم :
خب خلاصه نویسی دیگه بسه
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بیشتر مردم دوست دارنند خوشبخت باشند ولی نمی دونند جویای چیستند !
و خوشبختی را جوری دیگر تعریف می کنند و یا شاید هم خوشبختی را در کارهای بزرگ می دانند .
به نظرم موفقعیت واقعی فقط این نیست که شغل خاصی در بین مردم داشته باشیم - و کاری بزرگ انجام بدیم
همه انسانها در هر شغلی می تونند نابغه باشند حتی اگر جامعه آنها نابغه نداند
آدم بزرگ بودن به تلویزیون رفتن – در چشم مردم بودن و شهرت داشتن فقط نیست ! ( کلی میگم )
مهم اینکه آدم ها پیش خدا آدم متفاوتی باشند و امگان داره یه کارگر ساده به این مهم برسه و شاید هم یه دکتر !
بالاخره اون آدم ها ی مشهور هم کار را از پایین ترین سطح شروع کردند و سال ها برای آن زحمت کشیدند ( کلی میگم )
و شاید خیلی هاشون هم فکر نمی کردند به این سطح برسند .
می خوام بگم نباید هدف اصلی این چیزها باشه – اگر تو کار و هر رشته ای باشیم و فکرمان کمک به مردم باشه – می تونیم رشد کنیم می تونیم به جاهای خوبی برسیم.
شما از مشهور بودن – خدمت به مردم - کار بزرگ انجام دادن ،،، را باید برای خودتان اولویت بندی کنید برای اینکار بگید :
هدف اصلی من چیه ؟
اگر مشهور بشم یا نشم برام فرق میکنه ؟
اگر به چیزی می خوام نرسم چی ؟
آیا خوشبختی فقط رسیدن به چیزی هست که من دوست دارم ؟
اگر افکار شما بیشتر به فکر انجام کارهای بزرگ و مشهور شدن هست باید روی کمال گرایی و هدف اصلی ! بیشتر کار کنید . ( مقالات آقای مدیر خیلی خوبه - مطالعه بفرمایید مثل من )
می دونید برا چی اینو می گم : چون راحت تر زندگی می کنی ! ( البته منظورم این نیست که هدف هایمان را ول کنیم و براش تلاش نکنیم بلکه باید از نظر قلبی این دید عوض بشه ! )
یه مربی خوب کشتی به ورزشکارش میگه نباید وابسته به مدال طلا باشی ! برو تلاش خودت را بکن ! هر چی شد!
در واقع بهش میگه : اگر قهرمان نشدی چی ؟
اگر ورزشکار با این جمله به هم بریزه مشخص میشه وابستگی داره و مدال طلا خیلی براش مهمه !
ولی اگر بگه درسته مهمه ولی مهم نیست ! می خوام تمام تلاش را خودم را بکنم و قهرمانی فقط مدال طلا نیست! بلکه تلاش - جوانمردی و .....
این شخص یه جور دیگه وارد مسابقه میشه !!
به نظرم مهم مسیر زندگی ست - اینکه شادی واقعی خودمان را نیازمند محیط و اشیاء ندونیم و از این مسیر لذت ببریم .
اینکه وقتی وارد کاری می شیم سعی کنیم هدفمون کمک باشه ! مثلا تو شرکت سعی کنیم م کمک کنیم به توسعه شرکت نه سر مدیریت و پست ها دعوا کنیم
من به این آدم ها آهن ربا می گویم چون می تونند جذب کنند .
اول باید این حل بشه ، بعد فکرهای دیگر! - چون اگر حل نشه همیشه در اضطراب زندگی می کنیم !
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
در انتخاب رشته کاری مثال شیرینی فروش که براتون زدم منظورم این بود که ما آدم ها امکان داره تنوع طلب باشیم - یعنی یه چیز خوبی را بر چیز گذشته ترجیح بدیم .
مثلا دوست من هر 20 روز یه رشته کاری میره ذهنش ،
یه بار بهش گقتم جنابعالی بهتره خونه بشینی و شیرینی فروشی نری بذار باغبان برات شیرینی می خره و شما فقط با چایی سبز میل کن !
خودشو نمی شناسه و همش دنبال میانبره !
یه کاغذ بردارید بنوسید رشته کامپیوتر – سپس 10 دلیل که در این رشته باید باشید را بنویسید؟
سپس در ادامه 10 دلیل که نباید باشید را بنویسید ؟
در مورد رشته پزشکی هم این کار را کنید ( مثل بالا )
حالا مقایسه کنید – ببنید کدوم برای شما سنگین تر و بهتره!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
در مورد رشته کامپیوتر – من شغلم برنامه نویسی نیست ولی مادر زادی برنامه نویسی بلتم
چیزی که به ذهنم میرسه در مورد کامپیوتر :
شما می تونید به جای اینکه مثلا بخواهی بری پزشکی کنکور بدی و 10 و 15 سال درگیر این باشی – بهتر برنامه ریزی کنید برای ارشد در دانشگاه روزانه خوب ( مثلا شریف و ...)
که خیلی راحت می تونید مثلا با یه برنامه ریزی 1 ساله یا حداکثر دو ساله به این مهم برسید
دیگه مهم نیست شما هنرستان بودید یا رشته نظری رفتید یا نه ! .
در مورد مهارت هم بگم اگر نخواستید ادامه تحصیل بدید – رشته کامپیوتر رشته ای هست که بیشتر سواد عملیاتی مهمه بر خلاف رشته های دیگر - یعنی بتونید کد بزنید !
ضمینه هوش مصنوعی – برنامه نویسی موبایل و ... میتونید خدمت بزرگی کنید ( البته اگر در حوزه برنامه نویسی علاقه واقعی دارید )
مثلا می تونید یه برنامه بنویسی که اعتماد به نفس را بالا ببره و برای اندروید خروجی بگیرید و به دنیا خدمت کنید ! و یا .....
نباید میدان را خالی کرد و باید با این تکنولوژی ها وارد شد .
البته من به رویای شما احترام میذارم – خانم باهوش و سخت کوشی هستید
بازم میگم خانم موفقی هستید و ان شا الله در کنار همسر و خانواده خوبتان زندگی آرام و سرشار از محبت و آرامش داشته باشید.
بعضی موقع ها ما باید فقط زندگی کنیم !
موفق باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)