به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20
  1. #11
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    پرنده غریب محترم
    با سلام و عرض ادب

    یکم:
    دقت کنید فقط آدم خواب را می توان بیدار کرد. اما اگر کسی از قصد بخواهد خودش را به خواب بزند بیدار نمی شود.
    شما خودتون از قصد در وجودتون را از همان اول به روی همسرتان بسته اید. لذا خوب بودن یا بد بودن او نمی تواند مهری را بر دل شما بنشاند.
    راهش اینست که تصمیم بگیرید بیدار شوید.





    دوم: سناریو و طرحواره های ذهنی
    دقت کنید بعضی افراد بیشتر از اینکه تابع واقعیات و معقولات باشند تابع ذهنیات و سناریوهای ذهنی وخیالی خود هستند.

    دوست داشتن یا نداشتن خودبخودی نیست، بلکه نتیجه واقعیات هست.




    فرض کنید:

    شما عاشق و کشته و مرده یک مردی هستید و با او ازدواج می کنید و برای او می میرید.
    یک سئوال؟
    اگر متوجه شوید او با زنهای دیگر ارتباط دارد و ابراز علاقه می کند و گاهی هم مواد می کشد. و به دیگران می گوید علاقه قلبی به شما ندارد.
    آنگاه دوست داشتن شما نسبت به او هیچ فرقی نمی کند؟؟!!!!
    حتما خواهید گفت که دوست داشتن شما کم شده یا از بین میرود.


    خب
    اگر دوست داشتن با این قدرت می تواند در اثر رفتار و گفتار و احساس آن مرد کم شود یا از بین برود، پس عکس آن هم می تواند صادق باشد.

    یعنی اگر مردی وفادار هست، شما را دوست دارد و با هم بی مهری هایی که می کنید برای شما اشک می ریزد و به شما عشق می ورزد آیا لیاقت افزایش دوست داشتن ندارد؟!!!!!
    اگر بگویید نه، یعنی اینکه شما ارتباط با واقعیات و معقولات و حتی احساسات خود ندارید.
    در واقع یعنی شما خودتون و هیجانات و احساسات خود را یا حبس کرده اید یا ذبح کرده اید.

    لذا باید قفلی که خود بر دل خود زده اید را بردارید.
    شروع کن.
    حس لذت بخشی هست.
    دل دادن به کسی که ما را دوست دارد و به ما توجه دارد و همسرمان هست.
    کسی که خیلی به او مهر نورزیده ایم. اما او ما را همچنان دوست دارد.

    وقت آنست که لذت محبت و دوست داشتن را هم علاوه بر دوست داشته شدن، بچشی.
    این حق شماست.
    از حق خودت کوتاه نیا.
    اجازه بده عشق را ببخشی.
    بخشیدن عشق و محبت به همسر، آن را زیاد می کند.

    دوست داشته شدن و دوست داشتن خودبخودی نیست.
    این ما هستیم که با تصمیم و روش و طرحهای زیبا می توانیم آنرا عملیاتی کنیم.

    بسم الله
    شروع کن بینیم چه تصمیم در زندگیت می گیری
    هر کسی در زندگی اش می تواند معجزه رخ دهد، مشروط به آنکه خود آن فرد بخواهد معجزه کند.
    امید داشته باش و شروع کن

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  2. 4 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    همراهی (جمعه 29 مرداد 95), zendegiye movafagh (پنجشنبه 28 مرداد 95), داود.ت (پنجشنبه 28 مرداد 95), شیدا. (یکشنبه 31 مرداد 95)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام دوست عزیز.. نمیدونم فرزندی دارید یا نه..اگه دارید که دیگه وقت دوست نداشتنو و بی علاقگی تموم شده..بعد از این باید تمرکزتونو بذارید رو بچه .. ولی اگه فعلا فرزندی ندارید پس کار اول اینه که ببینید ایا بعد از گذشت 3 سال که علاقه ای بوجود نیومده
    بازم میتونید بقیه عمرتونو با شوهرتون سپری کنید.. اگه نمیتونید که هیچ, موضوع رو جدی پیگیری کنید و کاری رو که نباید اتفاق بیفته رو بکنید.. ولی اگه نه مردد هستین و فک میکنید ایراد یا از خودتونه که تو رویا زندگی میکنید و دائما خودتونو با
    سوپر استارها یا مانکن ها و یا پسرهای خوشتیپ میبینید باید دست نگه دارید و از این رویا بیدار بشید و یا با شوهرتون صحبت کنید و ایشونو اون مدل که میبینید خوشتون میاد براش لباس بخرید تا بپوشه..

    یه لیست بگیرید از چیزهائی که از طرف شوهرتون براتون خوشایند نیست و باید تغییر پیدا کنه .. مثلا دوست دارید شوهرتون بجای پوشیدن پیژامه تو خونه شلوارک بپوشه و یا یه ست راحتی شیک ( صرفا مثال میزنم)

    با شوهرتون شوخی کنید تو خونه.. مثلا همدیگرو نیشگون بگیرید.. صورت شوهرتونو سفت بگیرید و بوسش کنید حتی اگه از این کار و از بی علاقگی بهش حالتون بهم بخوره..چون تکرار چن باره این کارها باعث شکستن دیوار تدافعی شما خواهد شد..
    میدونم نمیتونید بهش بگین دوسش دارم..ولی میتونید در قالب اس ام اس و یا تو تلگرام براش از یه کانالی متن عاشقانه براش فوروارد کنید ..اینم اولش سخته ولی کم کم عادی خواهد شد ..

    تو وقتایی که بیکار نشستین فقط تو این چارچوب { چیزهایی که از شوهرتون خوشتون میاد مثله تیکه کلامش- نگاه مهربونش- صدای خنده اش - و .... یادتون بیارید و لبخند بزنید}..

    چیزهائ مثبتی که تو شوهر شما هست ولی در بقیه مردان شاید نباشه رو بنویسد ..

    با شهوتناک تصور کردن اندام همسرتون و انرژی دادن به تصوراتتون دفعات رابطه ج رو زیاد کنید.. و نمیدونم شرعا یا عرفا کار صحیحی هست یا نه ولی میتونید حین رابطه فک کنید با یه نفر دیگه دارین س میکنید ( عذر میخوام از دوستان عزیز)

    (ویرایش بند فوق توسط مدیرهمدردی انجام شد)

    یه مدتی وقت بگذارید و این کارارو انجام بدین و تو این مدت به بی علاقگی فک نکنید و اگه شوهرتون خواستن ببوسنتون , بگین این طرفه صورتمم ببوس بجای فرار..

    نمیدونم انجام میدین یا نه ولی بهرحال من وظیفه دونستم بهتون بنویسم.. من نمیخوام بگم شوهر خوب الان پیدا نمیشه یا داری در حقش ظلم میکنی و این حرفا.. قصدم اینه که شما از این حال و هوا دور بشین و وقتی به این روزها

    فک میکنید به خودتون بگین مگه شوهرم چش بود که من ازش فرار میکردم.. عجب فکرهای مسمومی رو داشتم و این حرفا.. موفق باشید
    ویرایش توسط مدیرهمدردی : یکشنبه 31 مرداد 95 در ساعت 07:53 دلیل: ویرایش یک توصیه آسیب رسان

  4. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مهر 97 [ 17:26]
    تاریخ عضویت
    1391-7-30
    نوشته ها
    234
    امتیاز
    6,479
    سطح
    52
    Points: 6,479, Level: 52
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    830

    تشکرشده 901 در 185 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    35
    Array
    با سلام خدمت مدير عزيز،
    متشكرم از أين كه هم شما و هم بقيه دوستان جوابم رو داديد.
    حرف هاي شما واقعا درسته. من خيلي وقته احساس ميكنم كه در وجودم احساس دوست داشتن ندارم. من در سن نوجواني به شدت عاشق شخصي بودم و شكست سختي خوردم. خيلي ها حتما ميگند تو بچه بودّي و أين چيزا حاليت نميشد ولي من قشنگ ترين حس دنيا رو با اون شخص احساس كردم. و إز اون موقع احساس ميكنم كه من هيچ كس رو به اندازه اون شخص دوست نخواهم داشت. انگار كه بعد إز اون شكست احساساتم نابود شد.
    شوهرم مرد خوبيه و من به أين چيز اعتراف ميكنم. به خاطر همين حتى فكر ميكنم كه اون لياقت كسي رو داره كه اون رو دوست داشته باشه نه ادم بي احساسي مثل من.
    در خانواده ما پدر و مادرم أصلا به هم محبت نميكردند و من هميشه إز أين ميترسيدم كه مثل اون ها بشم كه متاسفانه شدم.
    جواديان عزيز بهم نصايحي داد كه خيلي وقت ها با خودم فكر ميكردم كه انجام بدم. جالب اينجاست كه حتى توصيف دقيقي كردند إز حالتي كه به من دست ميدهد اگر انجامشان بدم. إز خودم چندشم ميشه اگر دروغكي ابراز علاقه كنم. خيلي سختمه ابراز احساسات كنم براي كسي كه هيچ حسي بهش ندارم. أصلا من كلا مشكل دارم در ابراز احساسات.
    شوهرم خوبياش زياده و بدي هاي خودشم داره. ولي من همش به أين فكر ميكنم كه كاش به جاي أين خصلتش يك چيز ديگه اي داشت. من خيلي دختر اروم و كم جنب و جوشيم و دوست داشتم با كسي باشم كه پر انرژي باشه كه مثلا تو كاراي خونه عملي باشه (كار هاي مردونه منظورمه) ولي اون فقط پشت كامپيوتره و من بايد باشم اگر فعاليتي بخوايم انجام بديم مگرنه دست خودش باشه تمام روز تو خونه پشت كامپيوتر و موبايل ميشينه.
    توي رابطمون احساس ميكنم من مرد زندگيمونم إز لحاظ احساسي.
    اون اوايل ازدواج هيچ وقت به من محبت نكرد، أين رو بهش هم گفتم توي جر و بحثمون. هميشه از همون اول سر كوچكترين موضوع من رو دعوا ميكرد و با من جر و بحث ميكرد. بعدا ديگه با خودم گفتم ، من قسمتم اينه كه با كسي باشم كه نميتونم دوستش داشته باشم و يك جورايي احساساتم رو قفل كردم.
    ديگه سرگرميم شد درسم كه باعث ميشد از أين فكرا دور بشم. يك مدت خوبم بعد باز بد ميشم.
    هي تو افكارم به أين روزي فكر ميكنم كه طلاق گرفتم درحاليكه ميدونم به صلاحم نيست.
    خدايا خودت كمكم كن
    خداي من خداييست كه اگر سرش فرياد كشيدم به جاي اينكه با مشت به دهانم بزند،
    با انگشتان
    مهربانش نوازشم مي كند و مي گويد ميدانم جز من كسي نداري !!!

  5. کاربر روبرو از پست مفید پرنده غريب تشکرکرده است .

    Alone boy.. (دوشنبه 01 شهریور 95)

  6. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 02 مرداد 00 [ 22:21]
    تاریخ عضویت
    1394-1-19
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    7,024
    سطح
    55
    Points: 7,024, Level: 55
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 126
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    36

    تشکرشده 169 در 79 پست

    Rep Power
    29
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط جوادیان نمایش پست ها
    .. و نمیدونم شرعا یا عرفا کار صحیحی هست یا نه ولی میتونید حین رابطه فک کنید با یه نفر دیگه دارین س میکنید ( عذر میخوام از دوستان عزیز)
    آقای جوادیان! از شما بعید بود, شما که خودتون به نحوی در همچین مواردی مشکل دارین این موضوع به شدت بدترش میکنه, ضمنا چون مذهبی هستین بگم که حدیث داریم که این کار رو نهی میکنه
    من ارزو میکنم مشکل دوستمون برطرف شه, متاسفانه در مورد ایشون راه حلی ندارم ولی چون اینو خووندم گفتم خدای نکرده کسی الگو برنداره











    ویرایش مدیرهمدردی:
    ===========
    پاورقی:
    اesm گرامی
    حسنت به خاطر این دقت و توجه ویژه شما.
    به خاطر این احساس مسئولیت و ظرافتی که داشتید به شما به مدت 10 روز شارژ همدردی هدیه شد.

  7. 2 کاربر از پست مفید esm تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (یکشنبه 31 مرداد 95), شیدا. (یکشنبه 31 مرداد 95)

  8. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    سلام دوست عزیز.. چون من هم مشکلی همچون مشکل شما رو دارم میدونم چی میگین..منم واسه همین این راهکارهارو بهتون گفتم و خواستم که ازتون انجامش بدین.. خودتونو از لنگری به نام گذشته که رها کنید و رو به جلو حرکت کنید..
    ارام ارام و با طمانینه.. هر قدر در گذشته سیر کنید مشکل بتونید در حال زندگی کنید.. به قول روانشناسان اگر گذشته بهتون زنگ زد جوابشو ندید چون چیز تازه ای برای گفتن ندارد..

    بازم بهتون میگم کارهائی رو که بنده بهتون پیشنهاد دادم با انجام دادنش حالت تهوع بهتون دست خواهد داد ,ولی بعد از بارها انجام دادنش براتون عادی خواهد شد..همانطور که من برای بوسیدن خانمم حالم خراب میشد ولی الان

    راحت میبیوسمش و خوشمم میاد از انجامش.. چون فبلا فیزیک صورتش هنگام بوسیدن میومد جلوی چشام ..ولی الان نرمی صورتش ..

    تو یه باشگاه مثله ایروبیک یا زومبا هم ثبت نام کنید و هر روز برین تا نتیجه مثبتشو ببینید..خیلی با نشاطتتون خواهد کرد..

    راهکارهامو انجام بدین دوست عزیز اگه میخواین بخوب شین..و الا یا این جوری خواهید موند و یا ...

    اقا یا خانم esm عزیز بنده نوشتم که نمیدونم عرفا یا شرعا کار صحیحی هستش یا نه.....
    ویرایش توسط جوادیان : یکشنبه 31 مرداد 95 در ساعت 11:03

  9. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 شهریور 98 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1390-10-26
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    11,022
    سطح
    69
    Points: 11,022, Level: 69
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 228
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,196

    تشکرشده 1,600 در 571 پست

    Rep Power
    104
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط جوادیان نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز.. چون من هم مشکلی همچون مشکل شما رو دارم میدونم چی میگین..منم واسه همین این راهکارهارو بهتون گفتم و خواستم که ازتون انجامش بدین.. خودتونو از لنگری به نام گذشته که رها کنید و رو به جلو حرکت کنید..
    ارام ارام و با طمانینه.. هر قدر در گذشته سیر کنید مشکل بتونید در حال زندگی کنید.. به قول روانشناسان اگر گذشته بهتون زنگ زد جوابشو ندید چون چیز تازه ای برای گفتن ندارد..

    بازم بهتون میگم کارهائی رو که بنده بهتون پیشنهاد دادم با انجام دادنش حالت تهوع بهتون دست خواهد داد ,ولی بعد از بارها انجام دادنش براتون عادی خواهد شد..همانطور که من برای بوسیدن خانمم حالم خراب میشد ولی الان

    راحت میبیوسمش و خوشمم میاد از انجامش.. چون فبلا فیزیک صورتش هنگام بوسیدن میومد جلوی چشام ..ولی الان نرمی صورتش ..

    تو یه باشگاه مثله ایروبیک یا زومبا هم ثبت نام کنید و هر روز برین تا نتیجه مثبتشو ببینید..خیلی با نشاطتتون خواهد کرد..

    راهکارهامو انجام بدین دوست عزیز اگه میخواین بخوب شین..و الا یا این جوری خواهید موند و یا ...

    اقا یا خانم esm عزیز بنده نوشتم که نمیدونم عرفا یا شرعا کار صحیحی هستش یا نه.....
    نه عرف ، نه اخلاق ، نه اسلامی ، نه به هیچ دینی درست نیست .
    تو مباحث روانشناسی ، مشاوره و .... دیگه درست نیست .
    مثلا اگر کسی مدعی شد با مواد مخدر مشکلش حل کرده ، این صحیح نیست که مواد مخدر به عنوان یک راه حل در نظر گرفته شود!
    ویرایش توسط مدیرهمدردی : یکشنبه 31 مرداد 95 در ساعت 12:35 دلیل: تغییر نگارش و ادبیات در جهت اثر گذاری بهتر

  10. کاربر روبرو از پست مفید داود.ت تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 31 مرداد 95)

  11. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 21:40]
    تاریخ عضویت
    1393-10-03
    نوشته ها
    345
    امتیاز
    7,833
    سطح
    59
    Points: 7,833, Level: 59
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    299

    تشکرشده 738 در 270 پست

    Rep Power
    80
    Array
    چقدر سخته که شما سخاوتمندانه همه ی جسم و قلب و روحو احساستونو در اختیار کسی بذارید و اون درست همون لحظه ذهنو روحو فکرشو به پرواز در بیاره به سمت کسی دیگه

    کاش یک لحظه به طرف مقابلمون فکر کنیم
    هروقت خواستیم بدونیم کاری درسته یا اشتباه خودمونو بذاریم جای طرف مقابل
    فکر کنید که اون اینکاروبا شما بکنه

    گر تن بدهی دل ندهی کار خراب است

    خانوم عزیز شما باید خودتون بخوایدکه عشقو بیارید تو زندگیتون وگرنه با اینچیزا عشق ایجادنمیشه باید تلاش کنید هرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشد
    و اگر میدونید نمیتونید همسرتونو دوست داشته باشید قاطع باشید این حق رو از خودتون و همسرتون سلب نکنید
    شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
    زندگی شگفت انگیز است اگر بدانید که چطور زندگی کنید

  12. کاربر روبرو از پست مفید sahar67 تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 31 مرداد 95)

  13. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 فروردین 96 [ 21:28]
    تاریخ عضویت
    1394-12-07
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    1,223
    سطح
    19
    Points: 1,223, Level: 19
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 18 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من تا حدودی با حرفهای جناب جوادیان موافقم
    اگه فرزند دارید که هیچ. اگه ندارید با خودتون رو راست باشید , ببینید اگه واقعا میتونید کنارشون یک زندگی پر عشق و محبتی داشته باشید که بسیار عالی, اگه فکر می کنید همسرتون با معیارهاتون چه ظاهری چه باطنی , تفاوت داره نه خودتون رو اذیت کنید نه اون بنده خدا رو
    این حرفهایی هم که رایج شده که زیبایی به ظاهر نیست و به باطن خوبه , واقعیتش بنوعی گول زدنه نفسه
    خدا زیباست و زیبایی رو دوست داره برید ببینید در دین و شرع چقدر به زیبایی و آراستگی ظاهر و خوش بویی و استفاده از عطر و خوش لباس بودن خصوصا بین زوجین تاکید شده
    آقا و یا خانمی که برای همسرش به خودش نمیرسه و ورزش نمیکنه و همیشه پژمرده و پلشت و نامرتبه و بد بو هست و از حلالهای خداوند در جهت تحکیم زندگیش بهره ای نمیبره قطعا زیبایی باطن هم نداره
    الان با وجود این همه کلاسهای خوب ورزشی, دکترهای متخصص تغذیه و ... این همه لوازم خوب ارایشی و بهداشتی, اگه آقا و یا خانمی نتونه برای همسرش از اینا بهره ببره به نظر بنده کنار یک چنین شخصی بودن اشتباهه
    از همه عزیزان تقاضا دارم اینقدر زیبایی و آراستگی ظاهر رو نفی نکنید
    شما هم خانم محترم اگه بعد از این سه سال نمیتونی کنار ایشون دوام بیاری بنظرم اگه فرزندی ندارید زودتر تمومش کنید و هم به خودتون و هم به همسرتون و هم به اون فرزندی که قراره حاصل یک بی عشقی و دوست نداشتن باشه , لطف کرده اید

  14. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 مهر 02 [ 02:24]
    تاریخ عضویت
    1395-4-03
    نوشته ها
    57
    امتیاز
    6,162
    سطح
    51
    Points: 6,162, Level: 51
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 188
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    20

    تشکرشده 92 در 43 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و احترام
    پرنده غریب عزیز دوستان راهنمایی های بسیار خوبی کردند. البته نه شخصا و نه از لحاظ حرفه ای راهکار آقای جوادیان را توصیه نمیکنم. اما آنچه در مورد شما متوجه شدم این است که شعله اشتیاق عشق قبلیتان هنوز در دلتان خاموش نشده و خاطرات احساسات زیبایی که در آن دوران تجربه کرده اید هنوز در دل شما پر رنگ مانده است. این عشق و این خاطرات هر اندازه هم که خفیف باشد تاثیر بزرگی روی زندگی مشترک شما میگذارد. شما نه انسان بی روحی هستید و نه بی احساس. علت عدم ابراز احساسات شما به شوهرتان این است که اگر این کار را بکنید حس میکنید به آن عشق بی نقص و احساس زیبایتان لطمه وارد کرده اید. از آنجا که تفاهم و قدرت جاذبه ای هم بین شما و همسرتان نبوده تا آن عشق را از یادتان برد و همسرتان به هر دلیلی نتوانسته جای آن را بگیرد خود را تنها احساس میکنید. حتی فکر میکنم انتخاب نام "پرنده غریب" هم ریشه در همین احساس تنهایی در زندگی مشترکتان دارد.
    شما نسبت به همسر خود بی علاقه و بی میل هستید و احساساتتان را به نوعی در قل و زنجیر کرده اید. با بستن احساساتتان و همچنین رفتارهای ناصحیح همسرتان به سوی شخصیت مردانه گریختید.(که البته این شخصیت مردانه نیست و به نوعی کشتن احساس برای کمتر کردن ضربه پذیری است که در اغلب مواردی چون شما رخ میدهد). و اکنون در یک زندگی بدون رنگ های زیبا و یا به تعبیری دیگر یک زندگی خاکستری زندگی میکنید که تنها بخش رنگی و زیبای آن در خاطرات شما در گذشته قرار دارد.
    در همه زمان هایی که با همسر خود مشاجره داشتید و دلخوری هایی بوجود میامده احتمالا همان خاطرات و زندگی خیالیتان با همان شخص و همان عشق راه فرار شما بوده است و در حالت عادی هم که درس و .... . به نوعی آن عشق به مفهومی بی مانند و تکرار نشدنی در زمینه تجربیات احساسی برای شما تبدیل شده است که راه ورود هر جیزی که بخواهد به آن لطمه ای وارد کند را بسته است.
    ---------------------------------------------------------------------------------------------
    اگر فرضیات من در مورد مسأله شما درست است برای درک بیشتر به چند سوال من پاسخ دهید تا امکان پاسخگویی را نیز برای من فراهم کنید. در غیر این صورت لطفا بیشتر توضیح دهید.
    1- علت شکست عشق قبلی چه بود؟
    2- آیا هنوز فرد قبلی را میبینید یا اخباری از وی میشنوید ؟
    3- علت جواب مثبت شما به ازدواج با همسرتان چه بود؟ فرار از آزار شکست عشقی یا ؟؟؟؟؟
    4- همسر شما از لحاظ زیبایی چگونه است؟ از 1 تا 10 امتیاز دهید.
    5- بهترین و بدترین خصوصیات همسرتان کدامند ؟
    6- آیا در زندگی با همسرتان(در فضای خصوصی نه در جمع) لحظات شاد و خوش را تجربه کرده اید و خاطرات زیبایی دارید یا خیر ؟
    5- اگر بدانید که میتوانید زندگی فعلی خود را بهبود دهید و رنگ را به زندگیتان وارد کنید آیا مایلید برایش گامی بردارید؟
    سوال آخر را از این بابت پرسیدم چون عنوان تاپیکی که زدید کمی برای من سوال برانگیز است(شوهرم آخر از دست من گریه کرد!!). شاید اشتباه کنم ولی به نظر میرسد علت مطرح کردن مشکلتان بیشتر دلسوزی بخاطر شوهرتان و عذاب و جدانی بوده که از گریه ایشان به شما دست داده است نه گرفتن کمک برای بهبود زندگی و تبدیل زندگیتان به یک زندگی عاشقانه. در پاسخ هایی هم که به راهکار های دوستان داده اید همی حال و هوا حاکم است. به هر حال لطفا به سوالاتی که پرسیدم در کمال واقعیت پاسخ دهید. با تشکر.
    از این پس به جای نام psychologist با نام زندگی بهتر به فعالیت ادامه میدم.
    ویرایش توسط زندگی بهتر : دوشنبه 01 شهریور 95 در ساعت 03:13

  15. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    با سلام..
    تا بوده همین بوده.. ما ایرانیا یه خصلتی داریم که نقاط منفی همیشه جلوی چشممونه.. یعنی یه نفر بیست تا نقطه مثبت داشته باشه و یه دونه منفی ..ما منفی رو میبینیم.. من یه صفحه راهکار برا خانم پرنده غریب اینجا نوشتم یه نفر راجبش حرف نزده ..فقط از روی انسان دوستی اینجا وقت میذارم..
    ولی یه سطر در مورد ایجاد حس جنسی نوشتم که خودمم قید کردم نمیدونم صحیح هستش یا نه و البته ذکر کردم که این راهکارو مشاور بهم گفته بود..حالا همه اومدن گیر دادن به یه اون سطر..اقای مدیر هم که میاد بخاطر این نوشته من
    به کاربر دیگه ای تشویقی میده.. فقط اینو میدونم که همه ماها منتظر یه لغزش از طرف دیگرانیم.. موفق باشید


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 تیر 96, 19:57
  2. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30
  3. پاسخ ها: 37
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 فروردین 93, 16:14
  4. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  5. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.