به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 16 نخستنخست 123456789101112131415 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 159
  1. #41
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 آذر 95 [ 11:32]
    تاریخ عضویت
    1395-2-09
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    2,947
    سطح
    33
    Points: 2,947, Level: 33
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 44.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    179

    تشکرشده 278 در 136 پست

    Rep Power
    41
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sphinx نمایش پست ها
    یادمه تو یکی از پست هات گفته بودی تو دوران دوستی تون یه مدت با ایشون قطع رابطه کرده بودی و به اصرار ایشون برگشتی.در ضمن اشاره کردی که تو رابطه ت با مردها خیلی مغرور بودی.من فکر می کنم کل این جریان یه بازی تکراری بوده با شرکت مردی با اختلال شخصیت خودشیفته و دختری که به دلیل غرور طعمه خوبی برای ایشون بوده.ایشون با شما شروع به بازی کرده و برخلاف انتظارش شما از اواسط بازی یه حرکت غافلگیرانه کردید که بیماران مبتلا به این اختلال رو از پا درمیاره:ترکش کردید.خوب...حالا ایشون برای برد تو این مسابقه یه راه بیشتر نداره.این که مجددا شما رو به بازی برگردونه و این بار مطابق روال این اون باشه که شما رو ترک می کنه تا در بازی برنده بشه.شما اسیر بازی ایشون شدین و ندونسته به خاطر شرایط و موقعیت ات روز به روز بیشتر وابسته شدی.حالا ایشون بازی رو خاتمه یافته می دونه ولی شما نمی خوای این رو بپذیری.اینطور میشه که جای شما عوض میشه.حالا این شما هستین که به ایشون التماس می کنین که بازی رو بهم نزنه در حالی که دیگه عملا بازی وجود نداره و همه چیز تموم شده:اون شما رو بدست آورده و الان باید بره سراغ طعمه بعدی.
    من جای شما باشم علی رغم این که از این بازی آسیب دیدم و غرورم لگدمال شده و خیلی چیزها رو از دست دادم ولی آگاهانه این بازی رو ترک می کنم تا آسیب بیشتری نبینم و بتونم فرصتی برای یه زندگی دیگه داشته باشم.مسولیت خودتو تو این شکست به عهده بگیر و بعد هم خودت رو ببخش.اجازه نده اطرافیانی که نصف تو هم درکی از دنیای امروز ندارن برای تو تعیین تکلیف کنن.همه سعی خواهند کرد تو رو شکست خورده نشون بدن.اهمیتی نده.مطمئن باش اون ها شکست های بزرگتری تو زندگی خوردن و کارنامه ای بهتر از تو تو زندگی شخصی شون ندارن و اگه با اعتماد به نفس برای تو نسخه می پیچن به دلیل تفاوت جایگاهشونه نه عقل و درکشون.وقتت رو تلف نکن و پشت توجیهات و بهونه های مثل این که می خوام تمام تلاشمو کرده باشم که بعدا فلان نشه... قایم نشو.هر ثانیه موندن تو تو این زندگی یعنی آسیب ببشتر.

    پ.ن:چرا نمیشه با کاربرها تماس مستقیم داشت؟امینا جان می خواستم برات پیام بفرستم که امکانش رو نداشتم.
    عزیزم متاسفانه سایت این امکان رو نذاشته.


    شرمنده که دیر جواب دادم. تعداد ارسال هام پر بود.

  2. کاربر روبرو از پست مفید Amina تشکرکرده است .

    sphinx (دوشنبه 19 مهر 95)

  3. #42
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 شهریور 96 [ 14:15]
    تاریخ عضویت
    1394-7-06
    نوشته ها
    130
    امتیاز
    3,017
    سطح
    33
    Points: 3,017, Level: 33
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 127 در 70 پست

    Rep Power
    28
    Array
    برا کسایی که میگن سرکاریه باید بگم
    آدم بعضی وقتا یه بلاهایی سرش میاد تو زندگی ، که فقط میشه تو فیلما پیداش کرد
    منم ازون دسته آدمایی هستم که وقتی مشکلاتمو به کسی میگم، اصلا باورش نمیشه!
    بعضی وقتا هم که یعضی موجودات بیمار روانی سرراه آدم قرار میگیرن که زندگی رو براشون جهنم میکنن
    باید فراروبر قرار ترجیح داد
    تنها راه نجات فرار از جهنمیه که یه فردِ روانی برای آدم میسازه
    بعد از فرار، مدتی نمیگذره که آدم بخودش میگه، کاش زودتر خودمو نجات داده بودم ...
    ویرایش توسط delkhaste : شنبه 17 مهر 95 در ساعت 20:13

  4. #43
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 شهریور 96 [ 14:15]
    تاریخ عضویت
    1394-7-06
    نوشته ها
    130
    امتیاز
    3,017
    سطح
    33
    Points: 3,017, Level: 33
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 127 در 70 پست

    Rep Power
    28
    Array
    حناخانم شما خیلی پرخاشگرانه برای من پست گذاشته بودید قبلا،خیلی ازبرخوردتون ناراحت شده بودم
    ولی چون احساس کردم میتونم مشکلات عدم اعتماد بنفستونو درک کنم ، گفتم راه حل هایی که میدونم رو بهتون بگم
    شما هرچه زودتر خودتو ازون جهنم نجات بدی هنر کردی
    جلوی ضررو هرموقع بگیری منفعته
    فقط کسی میتونه اینجور مرد رو تحمل کنه که فقط پول براش مهمه، مثل خیلی خیلی از زنای دیگه
    شما دنبال احساسی ، امکان نداره خوشبخت بشی باهاش

    شاید باید یه تلنگر بهت بخوره که یهو اعتمادبنفست زیاد بشه و قدرت پیدا کنی که به خودت ببای و بتونی تصمیم عاقلانه بگیری
    این وسط تنها خودت مهمی نه حرف دوروبرت، به تنها کسی هم که ارزش قائل نیستی خودتی

    بی اعتماد بنفسی همینه که آدم برای محبت از بقیه تغذیه میکنه ، یه سم مهلکه برای زندگی
    کارایی که باید برای خودش بکنه، برای بقیه میکنه

    با چیزایی که مینویسی، مشکل اصلی رو شما داری ، که وابسته مشکلاتی و میل به غصه خوردن داری

    نکن اینکارارو
    ویرایش توسط delkhaste : شنبه 17 مهر 95 در ساعت 20:18

  5. کاربر روبرو از پست مفید delkhaste تشکرکرده است .

    نجمه چ (شنبه 17 مهر 95)

  6. #44
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آبان 00 [ 11:30]
    تاریخ عضویت
    1395-3-22
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    8,590
    سطح
    62
    Points: 8,590, Level: 62
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6

    تشکرشده 113 در 56 پست

    Rep Power
    29
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط delkhaste نمایش پست ها
    حناخانم شما خیلی پرخاشگرانه برای من پست گذاشته بودید قبلا،خیلی ازبرخوردتون ناراحت شده بودم
    ولی چون احساس کردم میتونم مشکلات عدم اعتماد بنفستونو درک کنم ، گفتم راه حل هایی که میدونم رو بهتون بگم
    شما هرچه زودتر خودتو ازون جهنم نجات بدی هنر کردی
    جلوی ضررو هرموقع بگیری منفعته
    فقط کسی میتونه اینجور مرد رو تحمل کنه که فقط پول براش مهمه، مثل خیلی خیلی از زنای دیگه
    شما دنبال احساسی ، امکان نداره خوشبخت بشی باهاش

    شاید باید یه تلنگر بهت بخوره که یهو اعتمادبنفست زیاد بشه و قدرت پیدا کنی که به خودت ببای و بتونی تصمیم عاقلانه بگیری
    این وسط تنها خودت مهمی نه حرف دوروبرت، به تنها کسی هم که ارزش قائل نیستی خودتی

    بی اعتماد بنفسی همینه که آدم برای محبت از بقیه تغذیه میکنه ، یه سم مهلکه برای زندگی
    کارایی که باید برای خودش بکنه، برای بقیه میکنه

    با چیزایی که مینویسی، مشکل اصلی رو شما داری ، که وابسته مشکلاتی و میل به غصه خوردن داری

    نکن اینکارارو
    سلام
    من بابت پستم ازتون عذرخواهى ميكنم شايد از شدت ناراحتى يه چيزايى نوشتم، به دل نگيرين لطفا، من از نظر روحى روانى خيلى آسيب ديدم واسه همون حواسم نيست گاهى چى ميگم، شايدم حرصمو خواستم يه جايى خالى كنم، در هر صورت عذر ميخوام بابت رنجشتون.
    شما درست گفتين، من اصلا اعتماد بنفس ندارم و نميدونم اون تلنگر چيه كه ميتونه منو به خودم بياره.
    ديگه به آخر خط رسيدم تنها راه من شايد فقط دعاى شما دوستان باشه....
    ممنون بابت پست هاتون

  7. #45
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام دوست عزیز
    اینکه در این شرایط چه کاری درسته یا غلط رو نمیدونم ولی اگر جای شما بودم برخوردم اینجوری می شد
    ظاهرا آخرین صحبت شما با همسرت سر مدارک خیانت ایشون بوده و ایشون عصبی شده و محل بحث رو ترک کرده
    اگر جای شما بودم هیچ خبری ازش نمی گرفتم اون باید روی این صحبتها فکر کنه و تصمیمش رو بگیره یا باید خودشو اثبات کنه و یا حداقل قول ترک این اخلاق رو بده یا باید کلا بره و به همون زندگی مجردیش ادامه بده
    چون شما نمیتونی روابط موازی ایشون رو تحمل کنی و البته شاید بیش از 90 درصد زنهای دیگه هم نتونن
    خوب این روند ناز کشیدن از ایشون، به رو نیاوردن مسئله محبت به ایشون و سعی در جذب ایشون بارها وجود داشته و فایده ای نداشته پس این روند رو تموم کن

    به نحوی ذهنت رو رها کن و فکر کن اون این مدلیه و کاریش نمیشه کرد و شما هم یه شوهر این مدلی رو نمیتونی تحمل کنی
    فکر کن جدا شدی و باید به زندگی خودت فکر کنی
    وقتی توی ذهنت ازش بگذری و وابستگی عاطفی رو به حداقل برسونی میتونی روند عادی زندگیت رو داشته باشی
    ضمنا یادت باشه شما دیگه الان میتونی خودت تکیه گاه خودت باشی نیاز نیست مادر شما حمایتت کنه روی خودت بیشتر از اینا حساب کن در ضمن اینکه مادرت هم قانع میشه به مرور زمان

    می دونم شرایط سختی داری. توکل به خدا کن و روند عادی زندگیت رو از سر بگیر حداقل از این روند فرسایشی که داشتی خودتو خلاص کن
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  8. 2 کاربر از پست مفید فکور تشکرکرده اند .

    Shadi2 (یکشنبه 18 مهر 95), دیار (یکشنبه 18 مهر 95)

  9. #46
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 شهریور 00 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1394-6-10
    نوشته ها
    262
    امتیاز
    9,650
    سطح
    65
    Points: 9,650, Level: 65
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 400
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    431

    تشکرشده 376 در 164 پست

    Rep Power
    53
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Hanli نمایش پست ها
    حرفاتونو قبول كردم، ديگه كاريش ندارم، اون به زندگى و كارهاى كثيف عادت كرده درست هم نميشه. طلاق ميگيرم، چند ماه غصه ميخورم و تموم ميشه، به قول يكى از دوستان كه اينجا نوشته بود، چند ماه غصه خوردن بهتر از يك عمر غصه و عذابه. واقعا ديگه خسته شدم از اين مدل زندگى جهنمى.
    اولين ارتباطم نيست ولى اولين تجربه منه كه شكستم و له شدم. اولين باره كه به جنس مذكر محبت يكطرفه ميكنم، اولين باره كه بى ارزش ميشم و تنهايى رو از عمق وجودم حس ميكنم، دوران مجرديم اينقدر حس تنهايى نداشتم، اولين باره كه كوتاه ميام و بى ارزش ميشم، كتك ميخورم و دم نميزنم.
    من خيلى خواهان و خواستگار داشتم، خيلى مغرور و پرادعا بودم، هيچ وقت به جنس مذكر نه محبتى كردم و نه توجهى. هيچ وقت يادم نمياد با پسرى دوست شده باشم و بهش زنگ بزنم، هميشه بهم زنگ زدن و من دوست داشته شدم، حتى خود محمد هم تو شش ماه دوستى خودش يكطرفه بهم زنگ ميزد و محبت ميكرد.من قبل ازدواجم هميشه احساس زيبايى ميكردم، كسى نبود بگه چه چشماى قشنگى دارى، چه خوش اندامى، چه پوست صاف و بلورى دارى.... از وقتى با محمد ازدواج كردم حس ميكنم زشت ترين آدم روى زمينم، حس ميكنم هيچ زيبايى نداشتم و شانس آوردم محمد باهام ازدواج كرده.
    درک میکنم عزیزم.لیاقتت این رفتارا نیست.هضم طلاق گرفتن برام سخته امیدوارم به خودش بیاد قبل ازینکه دیر بشه.هنوز هم زیباترین و بهترینی شک نکن

  10. #47
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 شهریور 00 [ 16:19]
    تاریخ عضویت
    1394-6-10
    نوشته ها
    262
    امتیاز
    9,650
    سطح
    65
    Points: 9,650, Level: 65
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 400
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    431

    تشکرشده 376 در 164 پست

    Rep Power
    53
    Array
    میشه سوال منو جواب بدین حنا جان؟
    مگه طبق اخرین پستها.خلاصه همه دوستان این نبود که نری خونش که بیخیالش شی که...
    چرا باز رفتی خونش؟
    قدرت نه گفتن نداری حنا.بخاطر رفتاراش تشنه مجبتی تا میگه بیا خونمون با یکم پافشاریش زود قبول میکنی و خام میشی.حنا ول کن این ادمو این درک کن بدون اون اقا هم میتونی زندگی کنی.زندگی کردن و شاد بودن و محبت دیدین خلاصه نمیشه تو یه نفر اونم همچین ادمی.
    رفتی خونشو باز همچی تکرار شد.به خودش اجازه داد بگه گمشو برو خونتون.میدونی این یعنی چی؟
    این ادم بیماره یجوری مریضی داره که با خورد کردن دیگران خودشو ارضا میکنه.از نظر روحی ارضا میشه وقتی ضعیف کشی میکنه و گریه میکنی و بهت فحش میده
    ایراد داری حنا.اصلا اراده نداری
    بخدا نمیدونم دیگه چی بگم.
    حنا خودتو بکش بیرون ازین باتلاق.رفتار جرعت مند داشته باش.
    میخوای بیاد سمتت؟من میدونم راهش چیه
    جوابشو نده و هیچ تمایلی بهش نشون نده.اصلا نشون بده ازش متنفری نرو خونشون بگو نمیخوامت اونوقت میاد التماستو میکنه حتی به دست و پات می افته میگه من بدون تو میمیرم تو بهترینی ولی کافیه نگاهش کنی باز خوردت میکنی و داستان تکرار میشه.
    این ادم مریضه و داره مریضت میکنه
    والسلام

  11. #48
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آبان 00 [ 11:30]
    تاریخ عضویت
    1395-3-22
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    8,590
    سطح
    62
    Points: 8,590, Level: 62
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6

    تشکرشده 113 در 56 پست

    Rep Power
    29
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط miss-golegandom نمایش پست ها
    میخوای بیاد سمتت؟من میدونم راهش چیه
    جوابشو نده و هیچ تمایلی بهش نشون نده.اصلا نشون بده ازش متنفری نرو خونشون بگو نمیخوامت اونوقت میاد التماستو میکنه حتی به دست و پات می افته میگه من بدون تو میمیرم تو بهترینی ولی کافیه نگاهش کنی باز خوردت میکنی و داستان تکرار میشه.
    این ادم مریضه و داره مریضت میکنه
    والسلام
    سلام عزيزم، ممنون بابت پاسخت
    من اين روشم امتحان كردم اصلا براش مهم نيست، تا الان دوبار هر كدوم يك ماه ولش كردم و اومدم ولى دريغ از يك زنگ.
    خوب براش مهم نيست چون اون علاقه اى كه بايد بهم داشته باشه رو نداره.
    من همه روشها رو رفتم و نشد ديگه بى فايده است، فقط به توصيه فكور عمل ميكنم و سعى ميكنم يواش يواش از ذهنم بيرونش كنم و اول خودم رو براى طلاق عاطفى آماده كنم، بعدشم ميرم سراغ قانون
    ميدونين من ابن يكسال كلى ضعيف شدم، هم جسما و هم روحا... شبا كه ميخوابم از شدت غصه و ناراحتى و فشار عصبى انقدر فكم رو فشار ميدم كه باعث ميشه كل طول روز سردرد داشته باشم. موهام به قدرى ريخته كه كف سرم ديده ديده ميشه و تا ميخوام غذا بخورم حالت تهوع نميذاره. يه بغضى دارم كه هيچ جورى نميشكنه، هيچ جورى آروم نميشم... خدا لعنتش كنه، تو اين روزهاى عزيز از خدا ميخوام به خاطر امام حسين، هر بدى بهم كرده ده برابرش رو تو زندگيش بچشه...

  12. کاربر روبرو از پست مفید Hanli تشکرکرده است .

    ZENDEGIBEHTAR (یکشنبه 18 مهر 95)

  13. #49
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 14 آذر 97 [ 02:41]
    تاریخ عضویت
    1395-3-04
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,487
    سطح
    30
    Points: 2,487, Level: 30
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 43 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تواین شبای عزیز براتون دعا میکنم...
    شماهم ولش کنید وفقط برید سمت امام حسین .باخودش دردودل کنیدو غم هاتونو به خود آقا بگید...مطمئن باشید هم آروم میشید هم جواب میگیرید.
    خیلی ناراحت میشم وقتی حرفاتونو میخونم.کاش همسرتون یه کم قدرتونو میدونست،کاش پدرومادرتون پشتتون بودن..
    مطمئنم که یه روزی همسرتون از همه کاراش پشیمون میشه ومطمئن باشید خدا رحیم تر وعادل تر از این حرفاست که تنهاتون بزاره...

  14. #50
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array
    حنا جان تو این شرایط روانپزشک خیلی میتونه کمک کنه
    یه قرص ارام بخش خیلی کمک کنندس
    البته به شوهرت نگو که میری روانپزشک چون امکان داره از این موضوع سو استفاده کنه


 
صفحه 5 از 16 نخستنخست 123456789101112131415 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:10 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.