کاش درمورد مشکل خودتم اینجوری رفتار میکردی
- - - Updated - - -
الان شما تاپیکت از حد مجاز عبور میکنه، قفل میشه، باز یه تاپیک دیگه وا میکنی
چرا سعی نمیکنی خودتو از این گردابی که گیر افتادی توش نجات بدی؟
برای خودت ارزش قائل باش
وقتی رها شدی ، تازه پشیمون میشی که چرا زودتر تموم نکرده بودی، تمام کسایی که مثل تو هستن، اینجوری فکرمیکنن
الان در واقع مشکل اصلی خودتی که عزت نفستو از دست دادی، اون آقا داره خودش عشق و حالشو میکنه، نگهت داشته چون طلاق واسش کسر شان میاره
اما اگه هم تو باشی هم دوست دخترش باشه، افتخاره!
تو40 سالگی انتظار نداشته باش که همچین آدمی متعهد و وفادار بشه ، همینیه که هست
تو به فکر خودت باش، نه اینکه چجوری بیشتر از این خودتو کوچیک کنی تا بهت توجه کنه
- - - Updated - - -
عقده کمبود محبتتو اگه بری مثلا خونه سالمندان بهشون کمک کنی، بری یه خیریه به نیازمندا کمک کنی داوطلبانه
یا حتی یه حیوون خونگی نگه داری ، جبران کنی
خیلی شرافتمندانه تره ازینکه اسیر یه مردی باشی که اندازه (ببخشید که اینو میگم اما با چیزایی که توصیف کردی همینه ) یه حیوون برات ارزش قائل نیست
- - - Updated - - -
اینقدر ناله نکن که کسی درکت نمیکنه، بری تهِ زندگی آدمای موفق میبینی همشون یه سری کمبودها داشتن
خودتو قوی کن ، آخرش فقط خودت برای خودت میمونی،
انتظار نداشته باش خونواده بیاد بهت کمک کنه ، تو هرکاری هم بکنی ، تو جامعه ای که زندگی میکنیم همیشه حرف هست ، پس بیخودی ذهنتو درگیر این نکن این چی گفت اون چی گفت ، بهونه تراشی نکن ، خودتو نجات بده
علاقه مندی ها (Bookmarks)