به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 95 [ 12:36]
    تاریخ عضویت
    1394-1-20
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    1,566
    سطح
    22
    Points: 1,566, Level: 22
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    38

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط tanin_eshgh نمایش پست ها
    يه سوال نامزديتون بااون دختر بالاخره خراب شد؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط نهال :) نمایش پست ها
    نامزد شما دقیقا همه ی این خصوصیات رو داشت
    و شما بسیار راضی بودید
    اون چی شد؟

    دوست گرامی شما فکر کردین من یه چشمو ابرو ببینم دیگه هم کور میشم هم کر؟
    که نه دیگه خانواده اخلاق فرهنگ نجابت و........برام بی اهمیت بشه؟
    پدرش جوری بود که اصلا دوست نداشتم جایی بگم این پدر خانم من هست
    اختلاف سنیمونم زیاد بود
    طرز فکرا هم که کاملا متفاوت



    اشکال شما جای دیگه است ! خواهرتون؟ خانوادتون مشکلات شخصیتی اونو باید پیدا کنید .چرا تو همه تایپکهاتون یه جمله از خواهرتون هست . چرا انقدر تاثیر پذیر هستین؟

    پس جمله از زن همسایمونو نقل کنم؟
    خب اوشون میاد با من خواستگاری



    درباره سوالتون باید بگم درست ترین کاری که تو زندگیتون کردین سالم موندن و وارد رابطه نا متعارف نشدنه

    ممنون بله خودمم چنین احساسی دارم


    نقل قول نوشته اصلی توسط عروس خوشبخت نمایش پست ها
    سلام

    میشه بیشتر توضیح بدید از اینکه نامزدتون چی شد؟؟؟

    بالا گفتم منتفی شد کاملا

    از خانوادتون .چقدر از انتخاب شما با کیس مورد نظرتون رو اونها باید تایید کنند؟؟؟

    انتخاب کاملا با خودمه




    نظر خواهرتون براتون خیلی مهمه یعنی فیلترینگ خانواده شما کیه؟؟؟

    بله که مهمه ولی در نهایت تصمیم گیر اصلی خودم هستم

    اول مادر و خواهرتون میرند دختر رو میبینند یا شما هم باهاشون میرید؟؟
    منم باهاشون میرم
    نا سلامتی شازده دوماد من هستم
    از نظر مادرم که همه به نظرش خوب هست تا حالا یادم نمیاد بگه این خوب نبود
    هدف مادرم فقط ازدواج منه براش فرقی نمیکنه

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 آبان 00 [ 11:30]
    تاریخ عضویت
    1395-3-22
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    8,590
    سطح
    62
    Points: 8,590, Level: 62
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 160
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6

    تشکرشده 113 در 56 پست

    Rep Power
    29
    Array
    سلام
    من تاپيك قبليتون رو خوندم و چيزهايى كه به ذهنم مياد رو بهتون ميگم.
    شما به نظر مياد عليرغم شرايط ماديتون هنوز براى ازدواج آماده نيستين، اينكه از نظر مادى و رفاهى در حد خوبى باشين دليل نميشه كه شما حتما آماده ازدواج هستين. شما در رفتارتون و افكارتون ايرادهايى دارين كه قبل از شروع زندگى مشترك حتما و حتما بايد رفعش كنين.
    ١. شما به شدت دهن بين هستين و اين باعث ميشه كه هميشه در انتخابتون شكست بخورين و رو تصميمى كه ميگيرين نمونين.
    ٢. وابستگى بيش از حد به خواهر و مادرتون دارين و اين اصلا و اصلا و اصلا قابل قبول نيست. شما هنوز تو سن سى سالگى منتظر تاييد انتخابتون از طرف خواهرتون هستين و اين خيلى بده و ضعف شما رو نشون ميده.
    ٣. به نظر مياد شما مشكل خودبزرگ بينى دارين چون خودتون رو از همه سر ميدونين، اينكه نامزد قبليتون رو به خاطر خجالت از پدرش كنار گذاشتين نشونه اين واقعيته.
    ٤. شما چون سطح زندگى خودتون از يك زندگى بسيار معمولى به درجه نسبتا خوب و به قول خودتون مرفه رسوندين حس ميكنين هر كى ميخواد با شما ازدواج كنه به خاطر پولتونه و به كسى اعتماد ندارين براى همين در انتخابتون دچار وسواس شدين.
    ببخشيد كمى تند شد لحنم، من حس ميكنم اگه اينجورى بخواين زندگى شروع كنين محكوم به شكسته و كسى كه بخواد همسر شما بشه، ناخواسته از سمت شما تحقير خواهد شد چون اين پول لعنتى شخصيت همه رو عوض ميكنه، بخصوص شخصيت اونايى كه از اولش چيزى نداشتن و بعداً با زحمت به پول و امكانات رسيدن چون اين آدما به همه بدبينن.
    لطفا قبل از هر چيزى وابستگيتون رو به خواهراتون كم كنين و منتظر تأييد انتخابتون از طرف اونها نباشين، بعدش هم اينكه اينو بايد ياد بگيرين كه آدم وقتى يه انتخابى انجام داد بايد چشمش رو روى بقيه زن ها و دخترها ببنده و سعى كنه فقط نكات مثبت همسر خودش رو ببينه، همسر آدم كفش نيست كه هر موقع دلشو زد بذاره كنار. لطفا كمتر به دنبال زيبايى باشين، بيشتر دنبال اين باشين كه اون طرف به دلتون بشينه و از نظر اخلاق و رفتار زيبا باشه، چون بعد از ازدواج همين اخلاقه كه ميتونه زشت ترين آدمارو در نظر زيبا و زيباترين آدمارو در نظر زشت جلوه بده.

  3. 2 کاربر از پست مفید Hanli تشکرکرده اند .

    mahasty (جمعه 29 مرداد 95), nardil (جمعه 29 مرداد 95)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 دی 95 [ 12:36]
    تاریخ عضویت
    1394-1-20
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    1,566
    سطح
    22
    Points: 1,566, Level: 22
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    38

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    1
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahasty نمایش پست ها
    سلام.
    اشتباه در زندگی یک بحثه و مشکل در یک زمینه خاص شخصیتی یک بحث متفاوت.
    مشکل شما همون چیزیه که باعث شده صد جا خواستگاری برید. تازه این فقط سنتیهاش بوده.

    افتخار میکنید که پاک بودید؟! عذر میخوام اما این عمل شما در نظر من مثل کسیه که توی کافه نشسته و با هر دختری که میبینه یه گپی میزنه و خوبم براندازش میکنه. تازه بعدش هم خوشحاله که تا حالا با هیچکدوم بیرون کافه نرفته!

    چه جالب من فکر نمیدونستم دختر پسرایی که باهم دوست میشن فقط با هم حرف میزنن
    فکر کنم ذهن من زیاذی منحرف بوده
    دوست گرامی یه خواستگاری ساده کلی هزینه وقت میگیره حالا من واسه 20 دقیقه حرف زدن به نظرتون اینکارو میکنم فکر میکنید علاقه مندم به این کار


    ضمنا یک نکته رو در نظر بگیرید: زنان جذاب بسیاری در ایران زندگی میکنند اما معرف(هرکی باشه؛ حتی خواهرتون) با توجه به وضعیت شما بهتون مواردی رو معرفی میکنه. اصولا به نظر خودتون یک دختر زیبا و قد بلند و احیانا با اعتماد بنفس بالا، چرا باید با یه مردی که ده سال ازش بزرگتره ازدواج کنه؟!

    شما الان جوون ترین پسری که تو فامیل دارید و کاملا شرایط ازدواج داره چند سالشه؟
    این روزا پسرا تا بخان زندگیشونو جمع و جور کنن میشه 30 سالشون
    حالا تکلیف دختر 20 ساله ای که دوست داره ازدواج کنه چیه
    بره با یه پسری که خودش پول تو جیبیشو از باباش میگیره ازدواج کنه


    چون خواهرتون مثل اکثریت خواهرهای ایرانی، مدام قربون دست و پای بلوری شما میره؟ یا چون امکاناتی رو که اون دختر همیشه داشته و اصلا نمیبینه؛ با سختی به دست آوردید و باعث افتخارتونه؟

    کسی قربون صدقه ما نمیره قربون صدقه ماله این تک پسرایه امروزی نه ما که 4 تا برادر پشت سره هم بودیم
    نمیدونم خانم هستید یا اقا یا چند سالتونه یا اینکه تا حالا کار کردید
    من یه روز سقف ارزوهام یه پیکان قرازه بود که روش بدهکار نباشم بخاد باهاش مسافرکشی کنم تا بدهکاریشو بدم
    ولی امروز به لطف خدا اراده کنم صبح میرم سانتافه میخرم سوار میشم بدون این که کسی یه ریال بهم کمک مالی کرده باشه این افتخارمه که هیچ احدی سرم منت نداره افتخارمه که همه از من به عنوان یه ادم جربزه دار یاد میکنند افتخارمه سر بار خانوادم نیستم
    افتخار میکنم که 10 سال تو جامعه هست ولی کوچکترین خطایی نکردم


    (اخیرا یه مقاله انگلیسی میخوندم در مورد ثروتمندان خودساخته و مشکلاتی که گریبانگیرشون میشه. یکیش این بود که همیشه میترسن هرکس بهشون نزدیک میشه؛ دنبال ثروتشون باشه و به همه بی‌اطمینان میشن و تنها میمونن. اگه خواستید سایت رو ذوباره پیدا کنم و لینک مقاله رو بزارم.)

    نه ممنون من ثروت مند نیستم فقط یه ادم موفق تو هم تیپایه خودم هستم همچین طرز فکرایی هم ندارم

    شما به جای اینکه با صد تا دختر دیگه دیت بزارید؛ به دنبال مشکلاتی مثل وسواس در وجود خودتون باشید. روی اعتماد به نفستون کار کنید تا انتخابتون به هر صورت براتون ارزنده باشه. زندگی نامه افراد موفق رو بخونید و به آدمهای بالاتر از خودتون نگاه کنید تا دامنه دیدتون گسترش پیدا کنه.

    انسان دو قدم که به جلو بر میداره یه نگاهیم باید به پشت سرش بندازه هیچ وقت گذشتشو فراموش نکنه
    من خودمو با پسر همسایمون یا با پسر خالم که شرایطش مشابه من بوده مقایسه میکنم نه پسر فلان تاجر که به لطف باباش تو شکم مادرش ادم موفقی هست


    شاد باشید.

  5. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 آذر 96 [ 09:06]
    تاریخ عضویت
    1395-1-15
    نوشته ها
    136
    امتیاز
    3,315
    سطح
    35
    Points: 3,315, Level: 35
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 225 در 72 پست

    Rep Power
    33
    Array
    سلام اقای سزار

    بذارید من خودمو مثال بزنم من دختری بودم که از 13 سالگی خواستگار داشتم منظورم این نیست خواستگارهای پولدار نه دز سطح خودمونبودند من چند تا خواهر بزرگتر از خودم داشتم که نمیشد منو شوهر بدند
    موند تا من شدم 18 ساله عینک میزدم یه خانواده سنتی دارم و لاغر و قدمم بلنده
    ۱۷۰

    از هجده سالگی یه ذرع ازدواج من جدی تر شد

    اما خواهر بزرگتر هر کسی میومد و میزد چون خودش 10 سالی از من بزرگتر بود

    خلاصه نذاشت و نشد من ازدواج کنم

    تا اینکه خواهرم ازدواج کرد من شدم 26 ساله

    اما هر خواستگاری برام میومد به معرف میگفتن دختره که خشگلی و سواد و سر زبون داره حتما یه عیبی داشته که مونده خونه

    خلاصه وقتی هم خواهرم ازدواج کرده بود باز هم دست از یرم بر نمیداشت و میومد به خواستگارها کم محلی میکرد مثلا توی اشپز خونخ ما برای شوهرش غذا درست میکرد و ور میداشت و میبرد یه روز یکی اومد خونمون خواستگاری و خواهرم بعد از یه ربع نیم ساعت اومد سلام دادو نشست حالا اشپز خونه اپن جلو چشم

    موند تا شوهرم رو یکی معرفی کرد بازم میخواست ادرس خونشون رو گیر بیاره بره خونشون و بزنه بهم

    اما من دیگه نزاشتم با هزار ترفند و چون از دست دخالت های خواهرم و حرف و حدیث و سنمم بالا میرفت و کیس خوبی نمیومد واسم منم شوهر کردم

    الان خواهرم و شوهرش همش از شوهرم بد میگنن اگه تاپیک منو بخونید متوجه میشید چرا؟؟؟

    اما من اصلا به حرف هیچکسی گوش ندادم چون اینا اگه دلسوز من بودند که این همه بلا سرم نمیاوردند!!!!

    من چسبیدم به زندگبم

    چسبیدم به مردی که حتی اندازه یه ارزن بهم محبت نکرد

    خلاصه من هشت ماهه دارم میجنگم زتدگیمو درست کنم شوهرم بهم چقدر بی محلی کرد چقدر منو سنگ رو یخ کرد چقدر از شب تا صبح با خدا درد و دل کردم و اشک ریختم

    چقدر دعا کردم

    تازه الان خدا بخوا شوهرم بهتر شده

    من از اول زندگیم و بچگیم کشیدم تا الان

    با هزار امید و ارزو ازدواج کردم

    من به حرف هیچکس گوش ندادم همه میگفتن نمیخوادت طلاق بگیر چرا شوهرت برات هیچی نخرید چرا میرید بیرون واست هیچی نمیخره

    چرا اینطور باورتون نمیشه من چی ها کشیدم با یه سنگ متحرک ازدواج کردم حس کردم دیدم و فهمیدم منو نمیخواد اما موندم جون دادم تا الان و امروز


    من از خواهرم حرفهایی شنیدم که مادرم به حالم گریه میکنه از تهمتذو تا هزار چیز دیگه خواهرم حتی عقدم نیومد محضر

    اما شوهرم ذچه روزگارهایی بهم زهر کرد

    اصلا خیری ندیدم

    اما تلاش کردم ذالان شش ماهه عقدم خدا بخواد الان شوهرم داره درست میشه

    شما هم سعی کنید با یه حرف زود دلسرد نشید

    گوش به حرف اینو اون ندید

    هر انسانی یه عیب و ایرادی داره

    خوشگلی تکراری میشه اصل اخلاقه که وقتی اعصبانی میشه بهتون توهین نکنه معرفت داشته باشه زحمتت به چشمش بیاد ببینه داری تلاش میکنی واسه زندگیتون
    ببین شاید یه دختری از شما سرتر باشع اما ببخشید شما رو اصلا به حساب نیاره چون ذهزار تا مرد نازشو به خاطر خوشگلی زیادش میکشن
    زندگی به خیابون رفتن که نیست بگی مردم بگن به به عجب زن خشگلی
    مخم اینه وقتی خسته کوفته میری خونه زنت به جای پارتی و خیابون خودشم مرتب کنه یه شزبتی چیزی برات اماده کنه کلی که میندازی بری تو مثل چوب لم نده رو مبل بگه اه چه زود اومدی. حتی جلو پاتم بلند نشه


    یه چیزهایی به جز خوشگلی هست
    زندگی پستی بلندی زیاد دلره

  6. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 19 آذر 95 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    503
    امتیاز
    6,319
    سطح
    51
    Points: 6,319, Level: 51
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    405

    تشکرشده 1,144 در 414 پست

    Rep Power
    77
    Array
    بازم سلام آقای بیزار.

    جنسیتم از روی اسمم کاملا مشخصه و یه تاپیک دارم که میتونید ببینید برخی از مشخصاتم رو.
    دخترم، سنم از شما چند سالی کمتره اما از 18 سالگی رو پای خودم بودم. هم درس خوندم و هم کار کردم. گاهی شغلهای مختلف رو همزمان امتحان کردم و روزی هیجده ساعت مشغول کار و پروژه بودم. الانم طوری که متوجه شدم داراییم از شما بیشتره که البته برام افتخاری نداره چون هیچ وقت هدفم نبوده. اگر مرد بودم و امکان یک سری کارها برام وجود داشت؛ قطعا وضع مالی خیلی بهتری داشتم.
    مقاله‌ای که اشاره کردم رو خونده بودم چون حس میکردم به بعضی مواردش نیاز دارم. فکر کردم شاید برای شما هم جالب باشه. اما ظاهرا برداشت دیگه‌ای داشتید و خودتون رو از همه دنیا(و نه فقط جامعه‌ای که جزئی از اون هستید) متفاوت میدونید.
    شما آدم‌های موفق و بالاتر از خودتون رو اونهایی میدونید که پولدارتر هستن؟! واقعا ممکنه؟!!!!!!!!!! بنده منظورم افرادی بود که زندگی پرباری(از هر نظر) داشتن و به اهدافی که داشتن رسیدن. آدم موفق فقط جلو رو نگاه میکنه نه عقب رو. آدم موفق سعی میکنه از دیروز خودش ببره؛ نه از پسر همسایه که اصلا معلوم نیست توی این مسابقه باشه یا نه...

    در پاسخ من میفرمایید که نگرانم دختر بیست ساله بی شوهر بمونه و میخوام باهاش ازدواج کنم ولی بالا میگید که نامزدی قبلیتون رو به خاطر اختلاف سن زیاد؛ به هم زدید... اصلا مگه من گفتم شما با کسی دوست شدید؟! نوشته شما ربطی به صحبت من نداشت.

    من که نمیتونم تاثیری روی شما بزارم پس دلیلی نداره از من عصبانی یا دلخور باشید. کسی اینجا با قصد ایجاد ناراحتی جدی برای شما، چیزی نمینویسه. همونطور که گفتید تصمیم کاملا با خودتونه. صد جای دیگه خواستگاری برید و 2000 دقیقه دیگه وقت صرف کنید.
    شاید اونی که میخواید پیدا بشه.
    ویرایش توسط mahasty : جمعه 29 مرداد 95 در ساعت 02:25

  7. 2 کاربر از پست مفید mahasty تشکرکرده اند .

    danger (جمعه 29 مرداد 95), nardil (جمعه 29 مرداد 95)

  8. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 مرداد 96 [ 15:07]
    تاریخ عضویت
    1394-12-02
    نوشته ها
    198
    امتیاز
    4,191
    سطح
    41
    Points: 4,191, Level: 41
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 159
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    414

    تشکرشده 240 در 117 پست

    Rep Power
    40
    Array
    از دید من هم شما استارتر عزیز اصلا تفکر درستی ندارید!!! این ملاکای شما اونقدر پیش پا افتاده س که من همین الان 10 تا مورد تو ذهنم اومد! چقدر تفاوت دیدگاه بین ادما وجود داره! خیلی ها میگن خانومم 2-3 سال گپ سنی با من داشته باشه تا رفتارش و گفتارش وتفکرش پخته تر باشه و اونوقت شما به 10 سال اشاره میکنین! از دید شما یه دختر 20 ساله توانایی اداره ی زندگی رو داره؟ من 26 سالمه و تو کلان شهر تمام سالهای عمرمو زندگی کردم، تو بهترین دانشگاه از 17 سالگی تا به حال که دانشجوی دکتری هستم، درس خوندم ولی الان تازه حس میکنم دارم قدرت اداره ی زندگی رو کسب میکنم، برخورد با تنش ها، راه اومدن با همسر، برخورد با خانواده ش، حفظ کیان خانواده م، و... تو 20 سالگی اصلا برداشتی از شوهر کردن نداشتم!!! این که ادم 100 جا بره خواستگاری نشون میده که یا معیارای خودشو دقیق نمیدونه و یا اگرم بدونه از ترس زیاده خواه خطاب شدن کتمانشون میکنه و لذا چیزایی میگه که واقعا اون چیزی که میخواد نیست و لذا موارد پیشنهادی مغایر با خواست قلبیش میشه! با همین ملاک های شما کاش یه نظرسنجی بود دخترای این فروم میومدن جواب میدادن ببینین چنتا دقیقا همون ملاکارو دارن! شما ملاک هاتو ریز کن! با خودتون رو راست باشین دوست عزیز!!!!

  9. 2 کاربر از پست مفید nardil تشکرکرده اند .

    danger (جمعه 29 مرداد 95), mahasty (شنبه 30 مرداد 95)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چیکار کنم تنهام نذاره؟؟؟؟؟؟
    توسط donya66 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 04 مرداد 93, 16:22
  2. با نامزد لجبازم چکار کنم؟؟؟؟؟؟
    توسط m.milad در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 67
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 دی 91, 02:10
  3. پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: جمعه 27 مرداد 91, 21:33
  4. تنهابرم کربلا یا نه؟؟؟؟؟؟
    توسط baran-tanha در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 18 آبان 90, 00:00
  5. با خودخواهی همسرم چه کنم ؟؟؟؟؟؟
    توسط samamalek در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 44
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 مهر 90, 08:12

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.