به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 32 , از مجموع 32
  1. #31
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 مهر 95 [ 09:21]
    تاریخ عضویت
    1395-4-23
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    605
    سطح
    12
    Points: 605, Level: 12
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 59 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط carameli نمایش پست ها
    الان اگه بدونه جدا شدم خیلی بد میشه.
    چرا بد میشه خیلی هم خوبه
    شاید دوباره بیاد خواستگاریت
    الان همه باید بدونن مجردی تا موقعیت هات برای ازدواج مجدد حفظ شه

    البته در صورتی که قصد رجوع نداری

    پست قبلیمو دوباره بخون انجام بده چیزهایی که گفتم دوست جوونم

  2. کاربر روبرو از پست مفید نهال :) تشکرکرده است .

    carameli (جمعه 22 مرداد 95)

  3. #32
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 04 دی 95 [ 08:38]
    تاریخ عضویت
    1395-4-27
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    912
    سطح
    16
    Points: 912, Level: 16
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    49

    تشکرشده 21 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نهال عزیزم من نمی خوام ازدواج مجدد کنم اینو مطمئنم.حاضرم به همسر سابقم رجوع کنم ولی حاضر نیستم آدم جدیدی رو تو زندگیم راه بدم.فقط به اون همکارم این حس رو نداشتم وگرنه احساس بدی دارم به رابطه های جدید و تازه.فکرشم اذیتم می کنه
    من با مادرم حرفم شد الان.دلم می سوزه براشون.من اعصابشون رو بهم ریختم ولی نمی تونم در مقابل حرفا و کارای نسجیده شون سکوت کنم.امروز فهمیدم که چند روز پیش زنگ زدن محل کار همسر سابقم.آخه ما با اون چی کار داریم.زنگ زدن سر یه مساله ای.ابروی اون رو بردن.البته قصدشون این نبوده ها ولی آبروش رفته.اونم سرکار به کسی نگفته از مشکلش با من.حالا با این کار پدرم....انقدر اعصابم خورده نمی دونم چی بگم بهشون.دلم برای شوهر سابقم می سوزه.برای پدر و مادرمم.خدایا به من صبر بده.دعا کنید برام.


 
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عشق عمیق من ب کسی ک جایی تو زندگیش ندارم
    توسط negaham در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: چهارشنبه 30 بهمن 92, 13:55
  2. تو رستم دستانی از زال چه می ترسی
    توسط ani در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 14 خرداد 90, 12:17
  3. یه کسی منو راهنمایی کنه تو رو خدا !!!!!
    توسط varjavand در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: جمعه 10 خرداد 87, 19:50

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.