موضوع: آیا با کسی که از نظر ظاهری با تصویر زن ایده ال من متفاوت است.ازدواج کنم؟

به تازگی بعد از خواندن مشکلات شما متوجه شدم بنده نیز از نظر تحریک جنسی اصلا کششی به اندام شبیه به مدلهای victoria secrets ندارم از نظر جنسی قد کوتاه تر و کمر باریک و سینه برزگ و باسن بزرگ در من کشش جنسی ایجاد می کند.درحالی که قبلا انقدر نکته سنج نبودم.و فکر می کردم هر فردی زیبایی خودش را دارد.

- - - Updated - - -

seeded سپاس از شما.از مطالبی که گفتید استفاده کردم دقیقا مشکل من یکنواختی است.

سلام...
در این جور تاپیک ها اگه دقت کرده باشید ... بعضی خانم ها توصیه می کنند چیزای دیگه مهم هستش و... و واقعا هم همین طوره من زیاد دیدم خانم هایی که واقعا ظاهر طرف براشون زیاد مهم نبوده و در عوض چیزای دیگه براشون مهم بوده و باعث شده در طولانی مدت فردی بسیار براشون دوست داشتنی بشه یا بر عکس ... ولی اقایون جواب متفاوتی دارند یکم ... و اونم این که خوب چشاتونو باز کنید و...

و به نظرم چون اقایون بصری هستند ... و کلا از راه دیدن بسیار هیجان زده میشن .... مخصوصا وقتی خانمی رو می بینند که با تصویری که راجب همسر ایندشون دارند و... تطابق داره و...
به نظر من به دنیال فردی باشید مه به اون تصویر ذهنیتون نزدیک تر باشه... ولی یادتون باشه لزوما فردی مشابه این تصویر شما حتما این طور به ذهنتون نیاد باعث میشه به فانتزی های ذهنتون برسید !!! چه بسا با اون فردی که اصلا ظاهرا فکرشو نمی کنید به فانتزی هاتون برسید و بهترشم ... و حل این معادله یکم سخته... و باید خوب درش دقت کنید....

و این اصلا بحث زیبایی یا زشتی نیست... بحث تصویر یک مرد از همسر ایندش می باشد....

سلام
تیپ های مختلف شخصیت دارای نوسان هایی در انتخاب شون هستند ، ولی این مسئله فوکوس کردن روی این که چه چهره ای ایده آل هست برای من یه چیز ثابت و تغییر ناپذیر نیست و مخصوصا به مولفه رفتار طرف مقابل هم خیلی بستگی داره ، اون چیزی که اهمیت داره برآیند احساسی هست که شما از مجموع چهره و رفتار یه نفر به عنوان همسر در شما ایجاد میشه و شما مجموع این چهره و رفتار رو رو ابتدائا می پسندین در نتیجه هرگز نمیشه با یه عکس یا تصویر که برای خودتون ساختین شما وارد یه پروسه ازدواج بشین چون تا ارتباط برقرار نکنین نم تونین برآیند این دو موضوع رو کنار هم در خودتون بسنجین ،شاید یه چهره معمولی تر از اون چیزی که فکر می کنین به واسطه رفتار براتون کاملا جذاب بشه یا برعکس .

بعد از این احساس اولیه که به قولی به دل نشستن معروف هست باید وارد پروسه شناخت درست شد (البته شناخت دوطرفه هست یعنی شما باید خودتون رو هم خوب بشناسین توی یه تاپیکی بود مال آقای mobin بود موضوع خود شناسی ای که توی ازدواج مطرح هست رو گفته بود سرچ کنید پیداش می کنید)

نهایتا هم موضوع مهارت های شماست که یه زندگی زناشونیی رو سرپا و شاداب نگه می داره ، چون هیچ وقت توی دنیا هیچ چیز کامل نیست .مهارت های کلامی ،مهارت های استقامتی ،مهارت های کنترل نفس همه توی ارتباط ازدواج و شیرینی قابل قبول توی زندگی به شدت مطرح هستند و این مهارت هاست که پایداری یه ازدواج رو نهایتا تعیین می کنه تا فکر کنید یه مساله مثل زیبایی ،یعنی اگر به شناخت درست برسید (از هر دو طرف و در ابعاد مختلف ) همون به دل نشستن اولیه تبدیل به یه محبت پایدار میشه که زندگی اگر چه پایین و بالا داره ولی نهایتا ان شاء الله پایدار خواهد بود ،ولی حتی اگر یه عضق آتشین اولیه هم باشه ولی این مهارت ها نباشه تلخی های زندگی به احتمال غریب به یقین میشه گفت پایداری این زندگی رو به هم خواهد زد.

موفق باشید.

سلام دوستان
من راهنمایی یا نکته طلایی خاصی در باب سوال دوست عزیزمون آقای alptakin ندارم ولی اتفاقا چند روز پیش یه مقاله ای رو در مورد همسر گزینی و زیبایی همسر خوندم که دو پاراگرافش رو اینجا میارم . خوندنش خالی از لطف نیست:

" زیبایی شاید برای شما عادی شود اما چیزی که زشت می پندارید، هیچ وقت برایتان عادی نمی شود و بی توجهی به سلیقه فیزیکی و نداشتن هیچ گونه کششی به طرف مقابل در آینده و در زندگی زناشویی تاثیر بدی می گذارد."


بعد از ازدواج با یک فرد، باید همیشه یادتان باشد که ممکن است در زندگی با اشخاصی زیباتر از او رو به رو شوید. اما تعهد و مسئولیت پذیری یعنی چشم بستن بر هوا و هوس های بعدی و احترام گذاشتن به انتخابی که قبلا داشته اید. بعد از ازدواج، ما دیگر حق داشتن رابطه های موازی نداریم و این بهایی است برای داشتن یک فرد دائم که به ما آرامش و امنیت می دهد و با او می توانیم یک زندگی را بسازیم و فرزند داشته باشیم، می پردازیم.

نوشته اصلی توسط alptakin

.
اینکه بتوانم همسرم را به راحتی بغل کنم بلند کنم برای من لذت بخش است. اینکه زمانیکه با او راه می روم سرش را بر روی بازوانم تکیه دهد برایم لذت بخش است.همیشه در دانشگاه و خیابان چنین دخترانی توجه من را جلب می کردند و حتی زمانیکه با دختر زیر دست میدم احساس میکنم دوست دارم او را در آغوشم بگیرم. از لمس دستان ظریف و کوچک لذت می برم یا دوست دارم صحبتم را طولانی کنم برای مدت بیشتری با چنین دختری هم صحبت شوم.
.

با درود

پسر قدبلند و دختر قد کوتاه مده ،
شما تنها نیستید

درایران دختری با این شرایط زیاد هست ، بخصوص در مناطق خاصی از کشور

چیزاهایی که توصیف کردید،رو در ایران نمیتونید انجام بدید! گشت ارشار میگیردتون قصد دارید اینجا ازدواج کنید و باهم به خارج برگردید؟
برای زندگی مشترک مسائل مهمتری وجود دارند، با توجه به اینکه شما فرهنگتون تحت تاثیر فرهنگ دیگه ای هست

شما با یک دختر ایرانی زندگی کردید خانواده اش هم در جریان باشند و انتظار دارید که توقع ازدواج نداشته باشه؟!
باهم رابطه جنسی هم داشتید؟

شما هدفتون از ازدواج چی هست؟
بعد از 12 سال زندگی، چرا در همون جایی که زندگی میکنید ازدواج نمیکنید؟


و البته با توجه به تجاربی که شنیدم و دیدم، با اینکه قیافه عادی میشه، اما اگه اونی که معیارتون باشه برایتون عادی بشه، هرروز احساس خوبی دارید،و رضایت دارید که معیارتون بوده، اما اگه معیارتون نبوده باشه، هرروز یادتون میفته که به چیزی که میخواستید نرسیدید و الان هم که بیتفاوت شدید

شما معیار هاتون بغیر ظاهر چی هست؟

به نظر من هم شما دوست عزیز فقط داری به معیارهای ظاهری فردمقایلت برای ازدواج تاکید میکنی و اصلا معیارهای دیگه از بعد اخلاقی رو مدنظر قرار ندادی........نظر بنده اینه که اینطوری اگه بخواین فقط یه بعد رو برای انتخاب همسر انتخاب کنی صد در صد در اینده با شکیت مواحه میشی.برادر محترم اشتباه نکن من تو اطرافیانم و دوستانم دیدم کسایی رو که فقط تیپ و ظاهر فرد روملاک قرار دادن و بعد از مدتی جدا شدن..همونطور که دوستان اشاره کردن سعی کنید برایند بگیرین به قول مهندسا...به عبارت دیگه سعی کن توی ذهنت این فرضیه رو ایجاد کنی که اگه یه دختری با تمام مشخصاتی که گقتی رو پیدا کردی و باهاش ازدواج کردی ولی بعد از یه مدت سرکوچیکترین مسئله باهاش اختلاف پیدا کردی اونموقع میخای چیکار کنی؟ من حس میکنم شما انسان مقید به زندگی زناشویی هستی به خاطر همین میخای ازدواج کنی وگرنه تو اون فرهنگی که زندگی میکنی راحت میتونی هر هفته نه هر ماه با یکی از دخترای رویاییت باشی و بعد از یه مدت ترکشون کنی...به خاطر همین حیفه این حسه قشنگ کامل شدن و ازدواج کردن رو با ظواهری که شاید بعدها برات عادی بشه خراب کنی...تو خونه اییکه ارامش نباشه تفاهم نباشه و زن و شوهر سرکوچکترین مسئله همدیگرو درک نکنن هیج حسی برای عشق بازی نیست....کاملا نسبت به هم سرد میشن..من منکر این نمیشم که ظاهر فرد مقابل بی تاثیره...خیلی هم موثره ولی باید برایند بگیری. مثلا من خودم یه خواستگار داشتم از لحاظ اجتماعی مالی اخلاقی خانواده همه چی تموم بود ولی من اصلا از تیپ و قیافش خوشم نمیومد اصلا بعد از یه مدت واقعا دیدم نمیتونم ارتباط برقرار کنم تا نزدیکای عقد هم پیش رفتیم ولی من کات کردم به قول معروف به دلم نشست..ولی همیر کنونیم رو تا دیدم کیف کردم از تیپش ولی بعد کلی دودوتا چهارتا کردم ببینم به درد هم میخوریم یا نه....الان با وجود اختلافاتی که داریم که معنقدم تو زندگیه همه هست و باید خودمون مرتفعش کنیم هر وقت با همسرم بحثم میشه و بعدش میخایم اشتی کنیم وقتی میاد سمتم و در اغوشم میگیره میگه چه زنه خوشگلی دارم حال میکنم با قیافت (در صورتیکه من چهره معمولی دارم)...واین برای من با ارزشه و به اون هم حس ارامش میده..امیدوارم تونستم باشم منظورم رو رسونده باشم که هم معیارهای ظاهری رو در نظر بگیر هم ابعتد رفتاریه طرف مقابلت و سعی کن خییییییییییلی جزئی نشی چون هیچ ادم کاملی وجود نداره که بتونه تمام خواسته های شما رو پاسخگو باشه.موفق باشی

با درود

پسر قدبلند و دختر قد کوتاه مده ،
شما تنها نیستید

درایران دختری با این شرایط زیاد هست ، بخصوص در مناطق خاصی از کشور

چیزاهایی که توصیف کردید،رو در ایران نمیتونید انجام بدید! گشت ارشار میگیردتون قصد دارید اینجا ازدواج کنید و باهم به خارج برگردید؟
برای زندگی مشترک مسائل مهمتری وجود دارند، با توجه به اینکه شما فرهنگتون تحت تاثیر فرهنگ دیگه ای هست

شما با یک دختر ایرانی زندگی کردید خانواده اش هم در جریان باشند و انتظار دارید که توقع ازدواج نداشته باشه؟!

من دو سال هست ایشان را می شناسم و منظورم از زندگی این بود که زمانیکه ایشان به کشور محل زندگی من می امد در منزل من ساکن بود
باهم رابطه جنسی هم داشتید؟
بله

شما هدفتون از ازدواج چی هست؟
ارتقای سطح کیفی زندگی،تشکیل خانواده و یافتن یک همراه و همدم همیشگی
بعد از 12 سال زندگی، چرا در همون جایی که زندگی میکنید ازدواج نمیکنید؟ به دختر ایرانی علاقه دارم و دختری که بزرگ شده ایران باشد.


و البته با توجه به تجاربی که شنیدم و دیدم، با اینکه قیافه عادی میشه، اما اگه اونی که معیارتون باشه برایتون عادی بشه، هرروز احساس خوبی دارید،و رضایت دارید که معیارتون بوده، اما اگه معیارتون نبوده باشه، هرروز یادتون میفته که به چیزی که میخواستید نرسیدید و الان هم که بیتفاوت شدید

شما معیار هاتون بغیر ظاهر چی هست؟
سایر معیارها رو برای شما می نویسم بایددر این مورد بیشتر فکر کنم.

به نظر من ازدواج نکنین . بیاین یکم راهی که بعد ازدواج با ایشون در پیش دارینو با هم حلاجی کنیم :
1- ممکنه بعد ازدواج حتی علاقه اتون به خانمای ریزنقش چند برابر بشه : من یک بار مطلب اقایی رو خوندم که دقیقا مثل شما از یه ویژگی ظاهری خاص توی خانمها خیلی خوشش میومد ، منتها توی جلسه ی خواستگاری همسرش لباسی میپوشه که اندامشو به خوبی نشون نمیده و کاملا سنتی ازدواج میکنن . میگفت که من قبلا با اینکه از فلان طور دخترها خیلی خوشم میومد ولی در حدی نبود با دیدنشون احساسی بشم ولی بعد ازدواجم انقدر این موضوع رو مخم رفته که اگه حتی توی خیابون خانومی رو ببینم که اون ویژگی رو داره نمیتونم خودم رو کنترل کنم ، هیجانزده میشم و افکار مریض سراغم میان . بعدش هم احساس سرخوردگی و خائن بودن میکنم . ببینین درسته که ظاهر نقش خیلی پررنگی توی زندگی نداره ( شما زیباترین تابلوی جهان رو هم بذارن رو دیوار اتاقت بعد یه ماه به چشمت عادی میاد ) ولی اگه ظاهر همسرتون باب میلتون نباشه ، مثل خوره میفته به جونتون و حتی ممکنه مثل اون اقا بعد ها کششتون به خانمای ریزنقش چند برابر بشه .
2- ممکنه هرگز نتونین به این خانوم به چشم همسر نگاه کنین : زندگی زناشویی فقط کنار هم زندگی کردن نیست ، شما فقط با اخلاق خانمت ازدواج نمیکنی ، با همه ی اون ازدواج میکنی . نمیشه همه چیز باب میلتون باشه ولی تایید ظاهر یکی از اولیه هاست . خانم شما باید بتونه شما رو از نظر جنسی هم جذب کنه . من کاملا قبول دارم که اخلاق از ظاهر مهم تره ولی شما باید اول از همه بتونین به خانمتون به چشم یه زن نگاه کنین بعدش یه همسر و همراه
3- از شما که بگذریم به ایشون میرسیم : یه زن برای حس خوشبختی نیاز داره که احساس کنه زیباست ، اگه نمیتونین این حسو به ایشون منتقل کنین ( چون خودتون این طور فکر نمیکنین ) پس میتونم بگم شما احتمالا نمیتونی این خانمو خوشبخت کنی ! ممکنه به نظر احمقانه بیاد ولی خود من یکی از شیرین حس هایی که تو زندگیم دارم مال وقتیه که میبینم میتونم همسرمو جذب خودم کنم .
+ البته شما باید دقت کنی که این خانم ایرانی هستن ، اگه سطح روابطتون خیلی بالا بوده ، کلا ماجرا عوض میشه !
+ به نظر من این ازدواج رو شکل ندین ، اونایی که اولش جونشون واسه هم میرفت میبینیم تهش خسته شدن چه برسه به شما که هنوز اول راهی و هیچ شوقی نداری ، بعد پنج سال با بچه میخوای شوق داشته باشی ؟
امیدوارم انتخاب خوبی داشته باشین !

سلام....با نظر 1956 کلملا موافقم....
چیزی که تو نوشته هاتون خیلی واضح بو اینه که شوق چندانی ندارید....برای یک زن خواسته شدن و جذاب بودن برای همسرش خیلی مهمه....مطمئنم اگه ایشون (با توجه به اینکه خودتون گفتید رفتارشون عاقلانه بالغانه است) ذره ای این حس شما رو دریافت کنند رو تصمیم ایشون هم تاثیر خواهد گذاشت....
امیدوارم بهترین براتون پیش بیاد