به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 63
  1. #11
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    1- توی تاپیک قبلیم گفتم که یه آشنایی کوتاه مدت داشتیم که قصدمون جدی نبود و خیلی زود تمومش کردیم. بار دوم به اصرار ایشون رابطه شروع شد و گفت که قصدش جدیه ولی الان شرایطشو نداره و ... (سرباز بود!) واقعا متعهد بود ولی خب شرایط اصلا خوب پیش نرفت. من تو اون مدت حتی یک بار هم برخورد نادرستی ندیدم که باعث شه رابطمون رو به سردی بره یا دلیلی برای تموم کردن داشته باشم جز نداشتن کار و در آمد و در نهایت هم بخاطر اینکه شرایط ازدواج رو نداشت و به این زودی هم نمیتونست داشته باشه جدا شدیم.
    ما هیچکدوم مذهبی نبودیم و مسائلی مثل دست دادن و ... برامون حل شده بود، شاید از نظر یک فرد مذهبی رابطه زیاد بوده اما به نظر خودم حد و مرزها رو رعایت کرده بودم.

    2-شرایط کلی خواستگار جدید همونطور که گفتم خیلی خوبه، خانواده ی خیلی خوب و محترمی داره و تحصیلاتش تقریبا در حد خودمه (کمی از من پایین تره). کار مناسبی هم داره و در نگاه کلی هیچ ایرادی نمیشه روش گذاشت.

    3- باز هم میگم که دلیل اصلی قطع رابطه ی ما فقط مسئله ی کار و مالی بود. متاسفانه ایشون از این نظر در حد صفر بود! یعنی اصلا اینطور نبود که من توقع زیادی داشته باشم ولی خب حداقلِ خواسته ی منو خانوادم که اصلا زیاد نبود رو نمیتونست براورده کنه. اگه شرایط خواستگار فعلی رو داشت صد در صد جوابم مثبت بود و امکان نداشت به شخص دیگه ای فکر کنم! حتی اگه شرایط خیلی بهتری هم برام پیش میومد بهش فکر نمیکردم. اینو با اطمینان کامل میگم.

    4-اتفاقا گفتن که اصلا آدم مذهبی ای نیستن. بحث عدم اعتمادشون به دختری هست که قبلا با پسرهای دیگه رابطه داشته یا سعی میکنه روابطشو پنهان کنه.

    خب به عنوان دختری که این روابط رو داشته فکر میکنم یک واکنش طبیعی باشه! اون نسبت به من بد فکر میکنه و من بهش حق نمیدم که اینجوری فکر کنه. من هیچوقت نمیتونم تصور کنم که رابطه ای که تو گذشته داشتم بخواد تو آیندم تاثیر بذاره و باعث بشه خدای نکرده به هر شکلی بخوام به همسرم خیانت کنم. منم توی زندگیم خیلی از حد و مرزها رو رعایت کردم و خیلی زیاد جلوی خودمو گرفتم و از نظر خودم خیلی از چهارچوب ها رو رعایت کردم، برای همین یک قضاوت کلی راجع به آدمایی که نمیشناسیم و نمیدونیم چه داستانی داشتن بی انصافیه.

    5- به این دلیل که نمیتونسته به کسی اعتماد کنه و من رو یک آشنای مطمئن معرفی کرده. من خانواده ی تحصیل کرده ای دارم و تحصیلات و شغل خودم هم مناسبه و مثل خودش کلیات خوبی دارم

    6- من اینجوری متوجه نشدم! معیارهای کلی من رو داشت و توی صحبتمون هم نکته ی منفی ازش ندیدم.برخورد بسیار مودبانه و محترمانه ای هم داشت. در مورد پایبندیش به اخلاق زیاد گفت که ترجیح میدم به حرف خودش استناد نکنم، اما تو همون یک برخورد خیلی مبادی آداب بود.

    7- معیارهاش بیشتر در زمینه ی اخلاق بود (شاید چون بقیه معیارهاش رو داشتم)

    8. شاید با توجه به تموم کردن رابطه ی قبلیم فکر کنین مسائل مالی برام خیلی مهمه اما باور کنین که مورد آخر توی معیارهام هست. همینکه میدونم کار مناسب و آبرومندی داره اصلا از حقوق و داراییش نپرسیدم و نخواهم پرسید. برای من هم بیشتر ویژگی های اخلاقی طرف مهمه که خیلی گسترده ست و نیاز به گذشت زمان زیادی دارم تا بشناسم


    امیدوارم توضیحاتم مفید باشه، منتظر راهنمایی های خوبتون هستم

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 19 آذر 95 [ 01:34]
    تاریخ عضویت
    1392-8-23
    نوشته ها
    503
    امتیاز
    6,319
    سطح
    51
    Points: 6,319, Level: 51
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    405

    تشکرشده 1,144 در 414 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام.
    شاید من زیادی شهودی باشم اما نظر شخصیم اینه که وقتی از کسی خوشمون بیاد با همان نگاه اولی میپسندیمش. پس اگر دیدار این آقا باعث نشده بهش تمایلی پیدا کنید و برعکس دنبال بهانه‌ای برای رد کردن هستید؛ خوش نیومدن شما می‌تونه یک دلیل کاملا موجه و نه بهانه الکی؛ برای جواب منفی باشه.

    اما منطق میگه فرصت دومی هم بدید. این‌بار سر بسته و بدون اشاره به خودتون در مورد روابط مختلف صحبت کنید تا میزان تطابقتون با خواسته‌های هم رو بسنجید.

    می‌تونید قبل از ملاقات دوم، گفت و گویی با خودتون داشته باشید و ببینید:
    هنوز منتظر برگشت دوستتون هستید؟
    چند درصد احتمال وقوع این عمر وجود داره؟
    آیا این میزان ارزش ریسکِ انتظار طولانی رو داره؟
    چند درصد احتمال داره خواستگار دیگه‌ای با این شرایط داشته باشید؟
    اگر ایشون در شرایط دیگه‌ای از شما خواستگاری می‌کرد؛ چطور رفتار می‌کردید؟

  3. 3 کاربر از پست مفید mahasty تشکرکرده اند .

    sara 65 (دوشنبه 04 مرداد 95), بارن (دوشنبه 04 مرداد 95), شیدا. (دوشنبه 04 مرداد 95)

  4. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 آبان 00 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1388-2-15
    نوشته ها
    532
    امتیاز
    15,820
    سطح
    80
    Points: 15,820, Level: 80
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    2,510

    تشکرشده 2,960 در 521 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    77
    Array
    سلام سارا جان

    ممنون براي اعتمادت و پاسخ به سوال هاي من

    قبل از هر چيز تاكيد مي كنم كه من يك كارشناس نيستم و مطالبي كه برات مينويسم صرفا حاصل تجربيات شخصي من هست.
    خوب تفاوت هايي بين من و شخص مورد نظر شما وجود داره. مثلا من ممكنه حتي با ازدواج قبلي يك فرد كنار بيام اما با دوستي هاي قبل ازدواج يك دختر نه ( البته اين الزاما هم راستاي نظر خانوادم نيست). يا مثلا من باور نمي كنم دختر و پسري رابطه بلند مدت دوستي چند ساله داشته باشند اما رابطه جنسي نداشته باشند!

    اما در مورد شما، همه مردها ي با اين جنس دغدغه با رابطه بي تعهد مشكل دارند، حداقل انهايي كه من ميشناسم. يعني ممكن هست اگر دختري بگويد با فردي به قصد ازدواج دوست بوده و مراوده داشته اين را به نحوي بتوانم هضم كنم اما اگر فقط قصد دوستي و تفريح بوده براي من قابل هضم نيست، چون نشانه مشكلات ديگر فردي هست كه اينجا جاي بحث ان نيست.

    اما جداي اين مطالب من براي تو نگراني هاي ديگر دارم.
    پاسخ سوال ٣ تو به وضوح نشان ميدهد كه تو وابستگي عاطفي داري. و البته فرد قبلي را صرفنظر از امكانات مادي، فرد كاملي براي خود ميداني. اين يعني حتي اگربا اين فرد جديد هم ازدواج كني به صورت ناخوداگاه او را با فرد قبلي كه با او دوست بودي در موقعيت هاي مختلف مقايسه مي كني. و باور نميكنم اگر بگويي اينطور نخواهد بود. و اين يعني تو نخواهي توانست اين فرد را با همه وجود (حداقل در حال حاضر) دوست بداري و او را خوشبخت كني حتي اگر شعارش را بدهي.
    مساله اعتماد مساله اي هست كه نه تنها خود من بلكه متاسفانه با وضعيت فعلي جامعه خيلي از دوستانم هم در گير ان هستند. دليل عدم قدم برداشتن براي خيلي از افرادي هم كه شرايط ازدواج را دارند همين هست. متاسفانه نميتوانيم بپذيريم زماني كه با همه وجود و اين همه زحمت و شرايط سخت به تنهايي درگير فراهم اوردن شرايط يك زندگي معمولي بوده ايم، همسر اينده مان بي تعهد و به رايگان (حداقل) عاطفه اش را خرج فرد ديگري ميكرده است.
    در اين مورد خيلي به وضوح به تو ميگويم كه به چنين فردي به هيچ عنوان دروغ نگو، چون با توجه به مطالب اوليه اي كه از او گفتي و اهميت اين موضوع براي او در صورت روشن شدن موضوع در اينده بي شك واكنش بسيار تندي خواهد داشت.
    اما يك فرق اساسي بين اين اقاي خواستگار و دوست قبلي تو من مي بينم (البته اگر مرا متهم به پيش داوري نكني!)
    از خودت اين را بپرس: چرا اين اقاي خواستگار شرايط مالي ازدواج را دارد اما دوست قبلي من نداشت؟
    من فكر مي كنم چون اين ادم جديد وقتي را كه ميتوانست در خيابان ها براي دل و قلوه دادن و علاقمند كردن بي تعهد يك دختر بگذراند (حتي با پيشنهاد ازدواج بي پشتوانه) زحمت كشيده تا بتواند شرايط يك زندگي ابرومندانه را فراهم كند. بنابراين الان هم قاعدتا بايد به او حق انتخاب داده شود.
    اما در مورد وضعيت حال حاضر، لزومي ندارد فعلا به او چيزي بگويي، چندين جلسه با او بيرون برو و سعي كن او را بشناسي. اگر ديدي واقعا معيارهايت را دارد و بدور از شعار زدگي ميتواني عاشقش بشوي و خوشبختش كني انگاه واقعيت را با او در ميان بگذار.
    سارا اگر فردي انتظار داشته باشد كه تو تا به اين سن به كسي علاقمند نشده باشي يا با فردي براي ازدواج صحبت نكرده باشي مشكل جدي دارد و همان بهتر كه تو را رد كند.
    اما اينكه چگونه با او مطرح كني بسيار مهم هست:
    به او بگو بعد از چندين جلسه كه از او شناخت كلي پيدا كرده اي و از انجا كه روي صداقت تاكيد داشته و تو هم دوست نداري دروغي گفته باشي و زندگي ات را با دروغ بسازي، و البته با توجه به اعتماد نسبي كه به او پيدا كردي ترجيح دادي اين موضوع را قبل از وارد شدن به مراحل جدي تر با او مطرح كني:

    به او بگو قبل از او ١-٢ مورد غير سنتي مواردي بوده كه از سر كنجكاوي وارد انها شده اي و البته بعدا به قصد ازدواج كه به نتيجه نرسيده.
    اما در همه موارد حد و مرزها را رعايت كردي (!؟) و هميشه سالم زندگي كردي ( !؟ قاعدتا اين سالم زندگي كردن تعريفش بايد براي شما، اين اقا و يك فرد مذهبي متفاوت باشد، اما تعريف تو و اين اقا بايد يكي باشد و فهم روشن از ان داشته باشيد).
    الان هم علاقه اي نداشتي در اين موارد صحبت كني، چون براي تو تمام شده هستند، از ذهنت پاك شده اند(!؟) و مطمئن هستي هيچ تاثيري در زندگي تو و همسر اينده ات نخواهند داشت(!؟). و صرفا مطرح كردي به خاطر حساسيت او روي اين موضوع. در غير اينصورت چون براي تو ديگر هيچگونه وجود خارجي ندارند (!؟) و به رابطه تو و خواستگار هم كمكي نمي كنند دوست نداري در اين مورد صحبت كني.(البته طوري بيان نكن كه برداشت شود ترس از صحبت داري چون موارد قابل پنهاني وجود دارد،
    پاسخ سوالهايش را به طور كلي بده اما به هيچ عنوان وارد جزئيات نشو). و اين اولين و اخرين باري هست كه با او در اين مورد صحبت ميكني، چون به واقع براي تو وجود خارجي ندارند.
    اما قبل از زدن اين حرفها مطمئن شو اين جملات دروغ نباشند.
    و بعد به خدا توكل كن.

    موفق باشي

    كامران
    عاشق همه سال مست و رسوا بادا

    ديوانه و شوريده و شيدا بادا

    با هوشياري غصه هر چيز خوريم

    چون مست شديم هرچه بادا باد


  5. 3 کاربر از پست مفید kamran2007 تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (دوشنبه 04 مرداد 95), sara 65 (دوشنبه 04 مرداد 95), شیدا. (دوشنبه 04 مرداد 95)

  6. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 آذر 98 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1394-1-24
    نوشته ها
    762
    امتیاز
    26,356
    سطح
    97
    Points: 26,356, Level: 97
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 994
    Overall activity: 57.0%
    دستاوردها:
    OverdriveRecommendation Second ClassTagger First ClassVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    2,761

    تشکرشده 2,595 در 691 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    215
    Array
    سلام

    متاسفانه سعادت نداشته ام که تاپیک های گذشته شما رو دنبال کنم. ولی دوست داشتم نظرم رو به عنوان یک پسر خدمت شما بدهم که شاید در تصمیم گیری کمک حالتان باشد!

    ----------------------

    در ابتدا خدمتتان عرض کنم که بنده از اساس با عشق ها و دوست داشتن های قبل از ازدواج میانه ای ندارم. عشق و دوست داشتن باید بعد از ازدواج و بر اساس یکسری تطابقات اخلاقی و مکمل هایی بین زوجین شکل بگیره تا دوام و ماندگاری طولانی داشته باشد.
    چرا که عشق های قبل از ازدواج با اولین چالش و ناهمخوانی های زوجین بعد از ازدواج از بین میرود.
    در نتیجه شخصا معتقد هستم، اگر انتخاب همسر بر اساس یکسری معیار های عقلی و دلی صورت بگیرد، درصد میل به ازدواج موفق و زندگی همراه با دوست داشتن زیاد، نسبت به عشق های قبل از ازدواج بیشتر خواهد بود.

    ------------------------

    بنده تا حدودی با نظرات دوستان موافقم.

    اگر بخواهم بین دو گزینه برای انتخاب همسر برای شما، در شرایط حال یکی را برگزینم، قطعا گزینه فعلی شما خواهد بود. هر چند که از اساس قیاس بین دو خواستگار رو به هیچ عنوان نمی پسندم. از طرفی شناخت شما از خواستگار دوم را من در حد بالایی قرار دادم. در صورتیکه شناخت شما در این لحظه از خواستگار فعلی بسیار کم میباشد، چه بسا با شناخت بیشتر از خواستگار فعلی، ایشان نیز مردود بشوند.مثلا ممکن است ایشان شکاک یا بد دل باشد!

    ----------------------------


    از اینکه می بینم شما طبق اظهار های خودتان فرد مذهبی نیستید ولی به یکسری اصول اخلاقی مثل دین به خواستگار فعلی پایبند هستید بسیار مسرورم ( البته به شرطی که این بیان شما از دین، بهانه ای برای رد خواستگار نباشد)

    خانم سارا، نظر بنده این است که شما در ابتدا تصمیم بگیرید با خودتان چند چند هستید، از زندگی و شریک زندگی آینده خود چه می خواهید؟

    در مرحله بعد از رابطه قبلی خود بیرون بیاید. شما وقتی به طرف خود مدیون خواهید بود که در باطن به نفر قبلی تفکر میکنید، و در ظاهر با شخص جدیدی هم کلام شده اید.

    هر زمان که از رابطه قبلی به طور کامل بیرون آمدید مراحل بعدی رو پی بگیرید:

    بسنجید که خواستگار فعلی به چه میزان با افکار شما هم خوانی دارد،

    آیا انتظاراتی که از یک زندگی موفق میرود، این خواستگار توانایی برآورده کردنش رو از جانب خودش دارد؟

    ملاک های یک زنددگی موفق چیست؟

    مردی که بتوان به عنوان شریک زندگی به ان تکیه زد شامل چه خصوصیات و توانایی هایی می باشد؟

    مانند: تهعد، مسولیت پذیری، اخلاق، قابلیت اطمینان، قابلیت تکیه کردن، ثبات فکری و اخلاقی، پایبندی به اصول اولیه اخلاق ، توانایی حل مسئله، ثبات شغلی و .....

    حال گزینه فعلی شما چند درصد به این موارد گرایش دارد؟


    --------------------------------

    از خواستگارتان برای پاسخگویی اندکی زمان بخواهید که با خودتان کنکاش کنید. از رابطه قبلی چه با در نظر گرفتن بازگشت و چه با در نظر گرفتن عدم بازگشت فرد قبلی، بیرون بیاید.

    در صورتیکه از رابطه بیرون آمدید، چند جلسه ای برای شناخت بیشتر با ایشان وقت بگذارید.
    به نظر بنده زمانی که شما از این رابطه بیرون آمده اید و به گفته خودتان واقعا قصدتان با فرد قبلی به نیت ازدواج بوده، هرگز با هیچ خواستگاری مطرح نکنید، ققط به صورت کلی بیان کنید، به جهت ازدواج خواستگارانی داشته ام که یکی از آنها به دلیل هم خوانی زیاد، دوران شناخت به طول انجامید ( حتما ذکر کنید در گذشته بوده و بلوغ فکری الان را نداشته اید) و در انتها به دلایل نبود کفویت لازمه، قضیه خاتمه یافت، هر چند که اگر بلوغ فعلی را داشتم، در همان جلسات ابتدایی، قضیه تمام میشد! به جز این موارد تمام سعی من این بوده که به همسر و خانواده آینده ام متعهد باشم!( تمام)

    --------------------------------------------


    پ . ن: برای شخصی مثل من که به روابط گذشته دختر ( فرد مورد خواستگاری) بسیار اهمیت میدهم، اصلا تمایلی به شنیدن روابطی که با هدف ازدواج و متعهدانه از جانب دختر صورت گرفته نیستم.
    صرفا اگر فرد در روابط عاطفی و غیر متعهدانه و بدون پشمانی قلبی بوده، خواستار رد شدن از جانب ایشان بدون توضیحی در مورد گذشته شان هستم.

    در پناه حق

    ویرایش توسط mohamad.reza164 : دوشنبه 04 مرداد 95 در ساعت 15:07

  7. 3 کاربر از پست مفید mohamad.reza164 تشکرکرده اند .

    kamran2007 (دوشنبه 04 مرداد 95), sara 65 (دوشنبه 04 مرداد 95), هلیاجون (چهارشنبه 06 مرداد 95)

  8. #15
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سلام

    در راستای پیشنهاد آقای کامران، اگر ایشون را فرد مناسبی می بینید چند جلسه ای ادامه بدهید تا موضوع هم برای شما روشن تر شود، هم ایشون.
    شاید نکته ای برای رد کردن ایشون ( از نظر خانواده و البته خودتون ) پیدا کردید، شاید هم تونستید با صحبتهای بیشتر به نتایج متفاوتی برسید و امکان مطرح کردن مساله ای که در ذهنتون هست باشه.

    نکته ای که به نظر من وجود داره اینه که
    آیا خودت می تونی همچین مردی را قبول کنی برای زندگی؟
    مردی که نداشتن رابطه ( در حدی که برای شما مشخص کرده) یکی از معیارهاش هست ( که نشان دهنده خیلی از اخلاقها یا پیش زمینه های فکری یا ... ایشون می تونه باشه که شاید با شما متفاوته)
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  9. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    fahimeh.a (سه شنبه 05 مرداد 95), mohamad.reza164 (دوشنبه 04 مرداد 95), sara 65 (دوشنبه 04 مرداد 95), هلیاجون (سه شنبه 05 مرداد 95), باران13 (چهارشنبه 06 مرداد 95)

  10. #16
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mahasty نمایش پست ها
    سلام.
    شاید من زیادی شهودی باشم اما نظر شخصیم اینه که وقتی از کسی خوشمون بیاد با همان نگاه اولی میپسندیمش. پس اگر دیدار این آقا باعث نشده بهش تمایلی پیدا کنید و برعکس دنبال بهانه‌ای برای رد کردن هستید؛ خوش نیومدن شما می‌تونه یک دلیل کاملا موجه و نه بهانه الکی؛ برای جواب منفی باشه.

    اما منطق میگه فرصت دومی هم بدید. این‌بار سر بسته و بدون اشاره به خودتون در مورد روابط مختلف صحبت کنید تا میزان تطابقتون با خواسته‌های هم رو بسنجید.

    می‌تونید قبل از ملاقات دوم، گفت و گویی با خودتون داشته باشید و ببینید:
    هنوز منتظر برگشت دوستتون هستید؟
    چند درصد احتمال وقوع این عمر وجود داره؟
    آیا این میزان ارزش ریسکِ انتظار طولانی رو داره؟
    چند درصد احتمال داره خواستگار دیگه‌ای با این شرایط داشته باشید؟
    اگر ایشون در شرایط دیگه‌ای از شما خواستگاری می‌کرد؛ چطور رفتار می‌کردید؟
    مهستی عزیز
    راستش وقتی صحبتمون تموم شد من گفتم که خیلی ازش خوشم نیومد و یک سری دلایل هم آووردم اما کسی جدی نگرفت :))

    من دیشب به سوالات فکر کردم و باید بگم احتمال برگشت رو خیلی کم و در حد یک معجزه میدونم. مگر اینکه چند سال دیگه (حداقل دو سال) صبر کنم.
    شاید ارزش داشته باشه آدم برای کسی که از نظر اخلاقی مورد تاییدشه صبر کنه تا بقیه ی شرایطش هم درست شه ، اما متاسفانه من در توان خودم نمیبینم دو سال دیگه صبر کنم! نهایت همون 6 ماه مهلتی بود که بهش دادم که تقریبا داره تموم میشه و هنوز اتفاق خاصی نیفتاده....

    احتمال اینکه خواستگار با این شرایط داشته باشم خیلی کمه، اونم به این شکل رسمی و سنتی. اغلب به خودم پیشنهاد میدن برای آشنایی که معمولا جدی نمیگیرم و رد میکنم.
    نمیدونم منظورت از شرایط دیگه چیه ولی خب اگه درگیری های ذهنی الانم رو نداشتم مثل هر خواستگار دیگه معیارهایی که برام مهمه رو بررسی میکردم.

    اینکه فرصت بیشتری برای آشنایی بدم صد در صد خیلی منطقی تره ولی خب همونطور که گفتم نمیخوام فریبش بدم مگه اینکه بفهمم منعطف تره و با یک سری مسائل کنار میاد


    آقای کامران
    ازتون تشکر میکنم بخاطر پاسخ مفصلی که برای من نوشتین
    تقریبا خیلیهاش رو قبول دارم و شاید بعضی جاها از نوشته ی من واقعا شعاری باشه. حداقل میدونم که سعی خودم رو میکنم و مثل هر دختری اگه محبت ببینم سریع جذب میشم. اما همونطور که گفتین احتمال مقایسه زیاده...
    یک چیز دیگه اینکه آقایی که باهاش دوست بودم دوست هایی داشته که بعد از 6 یا 7 سال دوستی ازدواج کردند. حتی تو خانواده ی خودش هم دوستی طولانی و بعد ازدواج خیلی رایج بوده. یعنی یک نفرو که از همه نظر قبول داشتن برای ازدواج انتخاب میکردند و کاملا هم متعهد بودن تا شرایط ازدواج درست شه. برای همین من تو اینکه هدفش ازدواج بوده شک ندارم ولی خب مثل خودش تحمل نداشتم 6-7 سال صبر کنم تا شرایطش درست شه! امیدوار بودم که زودتر درست شه ولی اون خیلی خونسرد و با آرامش کارهاشو پیش میبرد.

    الان سوال مهمی که ازتون دارم اینه که اگه حقایقی که اینجا بهتون گفتم و نمیدونستین و من اون چیزایی که خودتون نوشتین رو بهتون میگفتم (بدون علامت سوال و تعجب) برای شما قابل قبول بود؟ و اینکه اگه بعدها بفهمین رابطه عمیق تر و عاطفی تر بوده چه احساسی داشتین؟؟ ممنون میشم جواب این سوالمو حتما بدین



    آقای محمد رضای گرامی

    اتفاقا شما تو تاپیک قبلی من هم نظر دادین و جزو کسایی بودین که منو تشویق کردن به قطع رابطه و من همیشه از نظراتتون استفاده میکنم

    اگه این مسئله برام حل بشه شک نداشته باشید که من همه ی ویژگی های خواستگار رو میسنجم و اصلا اینجوری نیست که سریعا بخوام جواب مثبت بدم. حتی خودم بدم نمیاد یه دلیل محکم برای نه گفتن پیدا کنم که خیالم از بابت عذاب وجدان و ... راحت باشه . پس مطمئنا همه چیزو با دقت بررسی میکنم.

    من مطالب زیادی رو توی این مدت خوندم که مشاورها گفتن از روابط قبل از ازدواجتون صحبت نکنید و زیرش کامنتایی از پسرهایی دیدم که با سوز و گداز مینوشتن با این حرف شما دیگه قید ازدواج رو زدن و اونا این همه مدت پاک بودن به امید اینکه با کسی مثل خودشون ازدواج کنن و ... من واقعا نمیخوام حقی بر گردنم باشه.
    نظر شما به عنوان یک فرد مذهبی برام خیلی ارزشمند بود. ازتون متشکرم
    ویرایش توسط sara 65 : دوشنبه 04 مرداد 95 در ساعت 17:13

  11. کاربر روبرو از پست مفید sara 65 تشکرکرده است .

    mohamad.reza164 (دوشنبه 04 مرداد 95)

  12. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام سارا جان.

    من حرفات در جواب به دوستان خوندم.
    به نظرم تنها زمان میتونه به شما بهانه ای رو بده که این خواستگار رو رد کنید.
    خوب بشناسش، اگر آدمی باشه که از نظر اعتقادی یا حساسیتی با سطحش با شما متفاوت باشه تو پروسه شناخت مشخص میشه.
    در غیر این صورت ایشون هم شما رو میشناسه و اگر مغایرتی با معیارهاش داشته باشی ، احتمالا باهاتون تعارف نخواهد کرد و رابطه را تمام خواهد کرد.
    ممکنه هم در سایر جنبه ها به تضاد برسید.
    به نظر من به خودت این فرصت رو بده، پروسه آشنایی به خودت هم کمک میکنه که بهتر خودت رو بشناسی.

  13. 3 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (سه شنبه 05 مرداد 95), sara 65 (سه شنبه 05 مرداد 95), باران13 (چهارشنبه 06 مرداد 95)

  14. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 آبان 00 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1388-2-15
    نوشته ها
    532
    امتیاز
    15,820
    سطح
    80
    Points: 15,820, Level: 80
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    2,510

    تشکرشده 2,960 در 521 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    77
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sara 65 نمایش پست ها
    آقای کامران
    ازتون تشکر میکنم بخاطر پاسخ مفصلی که برای من نوشتین
    تقریبا خیلیهاش رو قبول دارم و شاید بعضی جاها از نوشته ی من واقعا شعاری باشه. حداقل میدونم که سعی خودم رو میکنم و مثل هر دختری اگه محبت ببینم سریع جذب میشم. اما همونطور که گفتین احتمال مقایسه زیاده...
    یک چیز دیگه اینکه آقایی که باهاش دوست بودم دوست هایی داشته که بعد از 6 یا 7 سال دوستی ازدواج کردند. حتی تو خانواده ی خودش هم دوستی طولانی و بعد ازدواج خیلی رایج بوده. یعنی یک نفرو که از همه نظر قبول داشتن برای ازدواج انتخاب میکردند و کاملا هم متعهد بودن تا شرایط ازدواج درست شه. برای همین من تو اینکه هدفش ازدواج بوده شک ندارم ولی خب مثل خودش تحمل نداشتم 6-7 سال صبر کنم تا شرایطش درست شه! امیدوار بودم که زودتر درست شه ولی اون خیلی خونسرد و با آرامش کارهاشو پیش میبرد.

    الان
    سوال مهمی که ازتون دارم اینه که اگه حقایقی که اینجا بهتون گفتم و نمیدونستین و من اون چیزایی که خودتون نوشتین رو بهتون میگفتم (بدون علامت سوال و تعجب) برای شما قابل قبول بود؟ و اینکه اگه بعدها بفهمین رابطه عمیق تر و عاطفی تر بوده چه احساسی داشتین؟؟ ممنون میشم جواب این سوالمو حتما بدین
    سارا

    ازت خواهش مي كنم به خاطر خودت از خواب بيدار شو! تا كي ميخواهي خودت را به خواب بزني؟ خودت را گول بزني؟
    اگر رويه ات و طرز فكرت در چنين سني كه انتظار بلوغ اجتماعي ميرود همچنان اين هست و قصد بدبخت كردن خودت را داري مشكلي نيست اما لزومي ندارد فرد ديگري كه ميتواند همين خواستگار جديد باشد با خودت غرق كني.
    تو واقعا در حال حاضر آمادگي براي ازدواج نداري.
    اين آقاي دوست قبلي شما با چنين خانواده روشنفكري، چنين نحوه ازدواجي را براي خواهر يا دختران خانواده اش هم توصيه ميكند؟
    بله خونسردي خاصيت رابطه هاي بي تعهد هست.
    سارا بدون خواندن تاپيك هاي قبلي ات، تحليل من از تو اين هست:
    تو به خاطر عدم تامين عاطفي از سمت خانواده و احتمالا مشكلات خانوادگي وارد اين رابطه بي هدف به ظاهر به قصد ازدواج با اين فرد شدي. رابطه طولاني شد چون كمبود محبت مزمن تو را تا حدي تامين مي كرد.
    سارا مشكل تو اين هست كه شروع اين رابطه اشتباه بوده و تو خودت اين را نپذيرفتي!

    من دوست ندارم خيلي از زندگي شخصيم بنويسم، اما براي تو مينويسم شايد تلنگري باشد كه تو را از خواب بيدار كند.
    در اطرافيانم دختري را ميشناختم كه در خيابان با پسري اشنا و عاشق او شد. پسر با وجود سن بالا هيچ چيز نداشت. نه تحصيلات، نه پول، نه تخصص خاصي!
    نتيجه اينكه دختر با تهديد خانواده اش و به زور با اين پسر ازدواج كرد. و اين پسر در حدي بود كه خانواده دختر از ترس ابرويشان همه هزينه ها حتي كت شلوار شب عقد و عروسي او را هم خودشان تهيه كردند. ايا فكر مي كني الان خوشبختند؟ ايا فكر مي كني اين اقا الان مدير عامل يك شركت بزرگ هست؟ يا احترامي در خانواده دختر دارد؟

    سارا فكر نكن سرعت پيشرفت اين ادم بعد از ازدواج تغيير مي كند.
    به نظر من تو به طور جدي نياز به مشاوره فردي داري تا بهتر خودت را بشناسي. سوال اصلي من اينجاست، چرا سارا وارد چنين رابطه اي شده؟ يا اساسي تر، چرا سارا به فردي در اين حد راضي شده است؟
    سارا خودت را تكان بده، جبهه نگير، فكر كن، بيدار شو!
    در مورد سوالت، تو به سوال من جواب بده، اگر جاي من بودي، روي ارتباط قبل ازدواج حساسيت داشتي و امكان ازدواج با چهار فرد زير را داشتي كدام را انتخاب ميكردي؟
    ١- دختري كه هشت سال هست او را ميشناسي. ميداني دوستت دارد اما اين موضوع هيچوقت صريح بينتان مطرح نشده است. صادق هست، اما بر خلاف فرهنگ جامعه و خانواده اش تا به حال چندين رابطه كوتاه مدت دوستي داشته كه از اين ميان تنها يك رابطه فقط به قصد دوستي و بي هدف بوده و باقي به قصد ازدواج بوده اند. از دوستي ها وروابطش دفاع ميكند و مي گويد خوب بوده اند چون از انها نحوه ارتباط را اموخته است!
    ٢ - يك دختر اروپايي زيبا كه مطابق با فرهنگش تا به حال دوست پسرهايي داشته و قاعدتا با برخي از انها رابطه جنسي هم داشته است.
    ٣- دختري كه مدت كوتاهي است او را ميشناسي و متوجه دروغگويي اش در برخي موارد شده اي. و خوب شايد برخي مسائل انقدر ها هم براي تو مهم نبوده، اما به دليل دروغهايش كه خودت پس از تحقيق متوجه شده اي او را قابل اعتماد نمي داني!
    ٤- يك دختر ١٨ ساله كه ١٢-١٣ سال از تو كوچكتر است، اما خانواده اش با توجه به موقعيتت شديدا موافق ازدواج تو با او هستند و حتي پيشنهاد اشنايي اوليه از خودشان بوده است.

    شايد جواب تو به اين سوال به تو كمك كند تا درك بهتري نسبت به ديدگاه يك پسر داشته باشي. براي من تنها حسرتي كه مانده اين هست كه اي كاش دختر شماره ١ ان يك رابطه بي هدف ازدواج را نداشت و اي كاش از اشتباهاتش بي منطق دفاع نمي كرد.

    اما اگر به من اين مطالب را مي گفتي، انقدر به اين بلوغ رسيده ام كه اين اشتباه را به حرمت صداقتت و مولفه هاي احتمالي مثبت ديگر كه در تو ديده ام نديده بگيرم. اگرچه قاعدتا خوشحال نمي شدم.
    اما اگر بعدها متوجه رابطه عميق تر عاطفي بشوم، بستگي به موقعيت دارد. اگر دركم اين باشد كه همسر فعلي من از ان رابطه به عنوان يك اشتباه ياد ميكند و در طول زندگي انقدر به من محبت، عشق، علاقه و از خود گذشتگي نشان داده باشد و مطمئن باشم يك لحظه با من بودن را با هزارسال بودن با ان فرد هم تعويض نمي كند، مسئله بزرگي برايم نخواهد بود.به خصوص اينكه دروغي به من نگفته است.
    اما اگر متوجه شوم كه درك و احساسش به ان رابطه نه يك اشتباه بلكه يك حسرت است، خورد ميشوم و ميشكنم. و البته با توجه به شناختي كه از خودم و نقاط ضعفم دارم، مي دانم كه واكنش بسيار تندي خواهم داشت و شايد ديگر نتوانم با اين فرد زندگي كنم.

    سارا خواهشم اين هست كه به يك مشاور مراجع كني و سنگهايت را با خودت وا بكني. درگيري تو با فرد قبلي عميق هست و اين موضوع بايد روشن شود كه كدام پاشنه اشيل تو را به رضايت و رابطه عاطفي عميق به فردي با چنين سطح پاييني كشانده!؟
    تو كه انقدر مولفه هاي مثبت و خانواده خوب داري كه خواستگار به نسبت خوب رسما به منزلتان بيايد چطور به چنين فردي با سطح پايين راضي شده اي؟

    در چنين شرايطي من توصيه ام به تو اين هست كه شانس ازدواج با خواستگارت را از بين نبري اما تا زماني كه مشكلات فردي ات را به طور كامل حل نكرده اي به هيچ عنوان با او وارد مراحل جدي رابطه نشوي.
    موفق باشي
    كامران
    عاشق همه سال مست و رسوا بادا

    ديوانه و شوريده و شيدا بادا

    با هوشياري غصه هر چيز خوريم

    چون مست شديم هرچه بادا باد


  15. 2 کاربر از پست مفید kamran2007 تشکرکرده اند .

    mohamad.reza164 (سه شنبه 05 مرداد 95), sara 65 (سه شنبه 05 مرداد 95)

  16. #19
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    سلام


    در راستای پیشنهاد آقای کامران، اگر ایشون را فرد مناسبی می بینید چند جلسه ای ادامه بدهید تا موضوع هم برای شما روشن تر شود، هم ایشون.
    شاید نکته ای برای رد کردن ایشون ( از نظر خانواده و البته خودتون ) پیدا کردید، شاید هم تونستید با صحبتهای بیشتر به نتایج متفاوتی برسید و امکان مطرح کردن مساله ای که در ذهنتون هست باشه.


    نکته ای که به نظر من وجود داره اینه که
    آیا خودت می تونی همچین مردی را قبول کنی برای زندگی؟
    مردی که نداشتن رابطه ( در حدی که برای شما مشخص کرده) یکی از معیارهاش هست ( که نشان دهنده خیلی از اخلاقها یا پیش زمینه های فکری یا ... ایشون می تونه باشه که شاید با شما متفاوته)

    مرسی شیدای عزیزم
    خودم هم این موردی که گفتی رو تو پست اولم دلیلی برای رد کردن خواستگار گفتم. دلیلش هم در جواب به سوال چهارم آقای کامران نوشتم. تصمیم گرفتم بیشتر آشنا شم و میزان حساسیتشو بیشتر بررسی کنم




    صبای عزیز
    طبق نظر شما و بقیه ی دوستان تصمیم گرفتم جلسه ی دوم رو هم برم و به شناخت بیشتری برسم. اگه واقعا هیچ مورد منفی نداشته باشه، سعی میکنم با خودش سر این موضوع به تفاهم برسم. بازم متشکر از راهنماییت

  17. #20
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    آقای کامران عزیز
    برادر من شما بهتر بود نقد شخصیت دوست پسر قبلی من رو تو همون تاپیکی مینوشتین که من پنج ماه پیش برای کات کردن رابطه نوشته بودم، این نوشته ها الان خیلی به درد من نمیخوره چون رابطه همون موقع تموم شده بود.
    نمیدونم چرا توی این تاپیک بارها بعضی چیزها رو توضیح دادم و باز هم مجبور میشم تکرارشون کنم. اون آقا تحصیلات نسبتا بالایی داشت، خانواده و اخلاق خوبی داشته و سطح آگاهی و هوشش خیلی خیلی بالا بود و تقریبا توی هر زمینه ای اطلاعات و مهارت خوبی داشت. توی این مدت هم بیکار نبوده و همیشه کارهای پاره وقت داشته اما خب در حد خرج خودش نه زندگی مشترک! من بخاطر شرایط کاری باهاش کات کردم و بهش 6 ماه فرصت دادم که اگه کار مناسبی پیدا کرد اقدام کنه! و شروع رابطه ی ما فقط در صورتی ممکن بود که این مشکل حل شده باشه که میدونم هنوز نشده (من همه ی این ها رو بارها تو تاپیک قبلیم و اینجا گفتم). یعنی چون سرباز بود و با این وضعیت کاری (که احتمالا شما ازش بیخبرین چون ایران نیستین؟؟) هنوز کار دولیتی یا ثابتی نداشت، سطح خیلیییی پایینی داشته؟؟؟؟ این قضاوت برای من خیلی عجیبه


    شما جوری نوشتین که انگار من الان با یک آدم لات و لاابالی نامزد کردم و دارم مشاوره میخوام!! من در جواب شما توی یکی از پست ها نوشتم که بدون تعارف عامل اصلی تردید من، اعتقاد خواستگار جدید به نداشتن روابط قبل از ازدواج بوده و در مرحله ی بعد امید به شروع رابطه ی قبلی که باز هم تو جواب یکی دیگه از دوستان نوشتم اونو در حد معجزه میدونم! نمیدونم شما چرا انقد انرژی صرف کردین و نصف مطلبتون رو اختصاص دادین به اینکه اون آقا مشکل داشته ، کاش بیشتر رو همون عامل اصلی متمرکز بودین که من مجبور نشم این همه توضیح تکراری بدم.
    مثالتون هم که قیاس مع الفارق بود! من چون این آقا کار خوبی نداشت حتی به خانوادم معرفی هم نکردم چه برسه بخوام بهشون برای ازدواج اصرار هم بکنم! من تصمیم به جدایی گرفته بودم و همه ی دوستان هم تایید کردن، کجای این تصمیم نابالغانه بود؟
    ازتون خیلی ممنونم که به سوال من جواب دادین. چون گفتین حساسیت های خواستگار فعلی من رو دارین، جواب به این سوالم برام مهم بود. اما بررسی شخصیت من کار شما نیست، همونطور که خودتون تو پست قبلی گفتین کارشناس نیستین. با این حال من تقریبا از همه ی پست هایی که برام مینویسن استفاده میکنم و روی پیشنهاد شما هم برای رفتن پیش یک مشاور فکر میکنم. قبل از اینکه من جوابتون رو بدم به من گفتین جبهه نگیر در حالی که من معمولا سعی میکنم جواب همه رو با آرامش بدم، بازم اگه به نظرتون اینجوری میاد منو ببخشید

  18. کاربر روبرو از پست مفید sara 65 تشکرکرده است .

    kamran2007 (سه شنبه 05 مرداد 95)


 
صفحه 2 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.